eitaa logo
راه شهدا [الحسنا]
705 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
730 ویدیو
4 فایل
‌‌💫﷽💫 «وَإِن‌يَكَادُالَّذِينَ‌كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ‌ بأَبْصَارِهِمْ‌ لَمَّاسَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ‌إِنَّهُ‌لَمَجْنُونٌ*وَمَاهُوَإِلَّا ذِكْرٌ للعالمین ارتباط با ما👇👇👇 @Ali_o110
مشاهده در ایتا
دانلود
📌داستان ⚠️در این بخش به خلاصه ای از قضیه حرز ابی دجانه و معروف شدن آن اشاره مختصری می شود⚠️ 🔺ابى دجانه‏ که نامش سماک بن خرشه است روایت کرده است که: 🔸من به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شکوه کردم از اینکه چون در بستر بخوابم سوتى مانند سوت آسیا و جنجالى چون جنجال مگس عسل بشنوم و پرتویى چون برق ببینم، و سر بردارم و در برابر خود سیاهى بینم که بالا رود به درازى صحن خانه ‏ام و دست بپوستش کشم مانند پوست خارپشت است و به چهره‏ ام مانند شراره آتش افکند. 🗣 فرمود: این جن خانه تو است اى ابو دجانه. وانگاه دوات و کاغذ خواست و به حضرت على (علیه السلام) فرمود بنویسد✍🏻 ♻️سپس دعا را گفت♻️ 💬 ابو دجانه می گوید: نامه را گرفتم و تا کردم و به خانه آوردم و زیر سرم نهادم و شب را آسوده خوابیدم و بیدار نشدم جز از فریاد کسى که می ‏گفت: اى ابودجانه ما را با این کلمات آتش زدى. تو را به حق سرورت که این نامه را از (نزد) ما بردار که ما را بازگشتى به خانه ‏ات و در کنارت و در هر جا این نامه باشد نیست. ❌ابی دجانه می گوید گفتم: آن دعا را بر نمی دارم تا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) اجازه دهد. ابی دجانه ادامه می دهد که از این ناله و شیون و گریه پریان که شنیدم، شبم دراز گذشت و بامداد نماز صبح را با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خواندم📿 ⭕️آنگاه هر آنچه آن شب از پریان شنیدم و یا من به آنها گفتم را به ایشان گزارش دادم⭕️ آن حضرت فرمود: اى ابی دجانه دست از این قوم بردار؛ چراکه آنان تا روز رستاخیز درد کشند 👇👇👇جهت سفارش @Ali_o110