سلام
یه جلسه #صحیفه_سجادیه شبهای پنجشنبه داریم.
که جلسه اول اهمیت آن هست ک یه سیر از جلسه رو میفرستم👇
عنایت امام_سجاد به دختر دانشجو
https://eitaa.com/fatemi222/12342
: با صحیفه سجادیه مأنوس بشوید
https://eitaa.com/fatemi222/11712
دعا و هدایتگری
https://eitaa.com/fatemi222/7869
نظر آیت الله مرعشی صحیفه سجادیه
https://eitaa.com/fatemi222/2495
بانوی آلمانی و صحیفه سجادیه
https://eitaa.com/fatemi222/6405
علامه مجلسی و صحیفه سجادیه
https://eitaa.com/fatemi222/6404
دوران امام سجاد علیه السلام
https://eitaa.com/fatemi222/6407
صحیفه کامله
https://eitaa.com/fatemi222/6408
امام خمینی و صحیفه
https://eitaa.com/fatemi222/6409
https://eitaa.com/fatemi222/4539
خطبه ۲۲۱ نهج البلاغه را حتما
مرور بفرمایید.
جناب ابن ابی الحدید در ذیل این
خطبه می گوید:
کسى که این خطبه را بررسى کند، کلام معاويه درباره على(عليه السلام) را باور خواهد کرد.
او مى گفت: «وَاللهِ ما سَنَّ الْفَصاحَةَ لِقُريش غَيْرُهُ;
به خدا سوگند فصاحت را براى قريش غير او بنيانگذارى نکرد».
سپس به اين نکته مى پردازد که گاهى شعرا هنگام شنيدن اشعار فصيح و بليغ سجده مى کردند و مى گفتند همان گونه که قاريان قرآن مواضع سجود قرآن را مى دانند ما نيز مواضع سجود شعر را مى دانيم.
آنگاه ابن ابى الحديد مى افزايد سزاوار است تمام فصحاى عرب اجتماع کنند و اين خطبه بر آنها خوانده شود و به جهت عظمت آن (براى آفريدگار) سجده کنند.
آنگاه اضافه مى کند: من به راستى بسيار تعجب مى کنم از کسى که درباره جنگ خطبه اى مى خواند که نشان مى دهد طبع او همانند شيران است. سپس همان کس خطبه اى مى خواند که نشان مى دهد طبع او همچون زاهدى است که چشم از دنيا پوشيده که نه در عمر خود خونى ريخته و نه گوشت حيوانى خورده است، و يا همانند مسيح ابن مريم اسطوره زهد و ترک دنيا بود.
از همه جالب تر اينکه مى گويد: من به کسى که به همه امتها سوگند مى خورد، قسم ياد مى کنم که در طول 50 سال از عمرم بيش از هزار بار اين خطبه را خوانده ام و هيچ زمان نبوده، که به هنگام تلاوت اين خطبه در من اثرى از خوف و پند و موعظه و لرزش در اندام من حاصل نشود. واعظان و خطبا و فصحا در اين زمينه بسيار سخن گفته اند و من بارها آنها را بررسى کرده ام; ولى هيچ کدام از آنها تأثير اين خطبه را در من نداشته است.
#نهج_البلاغه
#حضرت_امیر
♦️ترجمه و شرح حکمت 399 نهج البلاغه: حقوق متقابل پدر و فرزند
✅وَ قَالَ (عليه السلام): إِنَّ لِلْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ حَقّاً، وَ إِنَّ لِلْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ حَقّاً؛ فَحَقُّ الْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ أَنْ يُطِيعَهُ فِي كُلِّ شَيْءٍ إِلَّا فِي مَعْصِيَةِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ؛ وَ حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ أَنْ يُحَسِّنَ اسْمَهُ وَ يُحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ يُعَلِّمَهُ الْقُرْآنَ.
✍️و فرمود (ع): فرزند را بر پدر حقى است و پدر را نيز بر فرزند حقى. حق پدر بر فرزند اين است، كه فرزندش در همه حال، فرمانبردار باشد و مگر در معصيت خداى سبحان و حق فرزند بر پدر اين است، كه براى او نامى نيكو برگزيند و نيكو ادبش كند و قرآنش بياموزد.
✅حقوق متقابل پدر و فرزند:
امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به بخشى از حقوق پدران بر فرزندان و حقوق فرزندان بر پدران اشاره مى كند. براى حق پدر بر فرزند، تنها يك مورد را بيان مى فرمايد و براى حق فرزند بر پدر سه مورد، مى فرمايد:
«فرزند را بر پدر حقى است و پدر را نيز بر فرزند حقى»; (إِنَّ لِلْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ حَقّاً، وَ إِنَّ لِلْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ حَقّاً).
🔹 سپس درمورد حق پدر بر فرزند چنين مى فرمايد: «حق پدر بر فرزندان اين است كه در همه چيز جز در معصيت خداوند سبحان از وى اطاعت كنند»; (فَحَقُّ الْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ أَنْ يُطِيعَهُ فِي كُلِّ شَيْء، إِلاَّ فِي مَعْصِيَةِ اللّهِ سُبْحَانَهُ).
🔹ظاهر اين است كه حقى را كه امام(عليه السلام) به اين گستردگى درباره پدران فرموده اعم از واجب و مستحب است و به تعبير ديگر، در مواردى اطاعت واجب است و آن جايى است كه اگر ترك كند سبب اذيت و آزار مى شود و منجر به عقوق پدر مى گردد
🔹 اما مواردى هست كه اگر اطاعت نكند پدر اذيت نمى شود. در اين جا مستحب است كه فرزند به امر پدر احترام بگذارد و اطاعت كند. البته گاهى مسائل سرنوشت سازى است كه اگر پسر بخواهد از پدر اطاعت كند گرفتار خسارت عظيمى مى شود هرچند داخل در عنوان معصيت نيست. مثلاً پدر از عروس خود ناراحت باشد و به فرزند دستور دهد كه همسرت را طلاق بده و يا اين كه پسر تجارت پرسودى با شريكى دارد و پدر از شريك ناراحت باشد و به پسر بگويد كه به شراكت خود خاتمه بده.
در اين گونه موارد دليلى بر وجوب اطاعت پدر هرچند معصيت خدا نيست، نداريم. زيرا اطلاقات ادله از اين گونه مصاديق منصرف است و بيشتر ناظر به احترام پدر در مسائل مورد نياز او يا مرتبط با اوست.
🔹البته مسأله احترام به پدر و برخورد #خاضعانه و متواضعانه با او و مصاحبت به معروف هرچند مسلمان نباشد مسأله جداگانه اى است كه در آيات قرآن به آن اشاره شده است آن جا كه مى فرمايد: «(وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيراً); و بال هاى تواضع خويش را از محبّت و لطف، در برابر آنان فرود آر! و بگو: «پروردگارا! همان گونه كه آن ها مرا در كوچكى تربيت كردند، مشمول رحمتشان قرار ده!»
📚همراه با نهجالبلاغه وصحیفه
@a_fatemi24
┄┄┅═✧❁🌹💎🌹❁✧═┅
دعای 24 صحیفه سجادیه ( دعا برای گرامی بودن پدر و مادر نزد خدا )👇👇👇
صلوات بر محمد(ص) و اهل بیتش در جلب رحمت خدا مؤثر است.
فراز 2 از دعای 24 ( دعا برای گرامی بودن پدر و مادر نزد خدا )
1️⃣👈و اخْصُصِ اللَّهُمَّ وَالِدَيَّ بِالْكَرَامَةِ لَدَيْكَ ، وَ الصَّلَاةِ مِنْكَ ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ .
خدایا! پدر و مادرم را به گرامی داشتن نزد خود و درود از جانب حضرتت برگزین، ای مهربانترین مهربانان!
روش شناسی حقوق والدین
1. دعا در حق والدین
فرزندان اگر در حق پدر و مادر خود دعا کنند، دعایشان برآورده میشود، چون فرزند صالح یکی از صدقات جاریه[7] پس از فوت انسان است؛ یعنی همانطور که آنان در زمان حیات برای والدین ثواب جمع میکنند، این ثواب پس از فوت آنها نیز ادامه دارد. امام سجاد(علیه السلام) در فرازی از دعا میگوید: «وَ اغْفِرْ لِی بِدُعَائِی لَهُمَا، وَ اغْفِرْ لَهُمَا بِبِرِّهِمَا بیمَغْفِرَةً حَتْماً؛[8] خداوندا! بیامرز مرا به وسیله دعایی برای ایشان، و ایشان را به سبب مهربانیشان به من بیامرز، آمرزش پا برجا»؛ یعنی اینکه در اجر این عمل که برای والدین دعا میکنم، مرا مورد بخشش خود قرار بده
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ لِأَبَوَيْهِ عَلَيْهِمَا السَّلَامُ
دعای آن حضرت است برای پدر و مادرش (علیهماالسّلام)
﴿1﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ ، وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّاهِرِينَ ، وَ اخْصُصْهُمْ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِكَ وَ رَحْمَتِكَ وَ بَرَكَاتِكَ وَ سَلَامِكَ .
(1) خدایا! بر محمّد بنده و فرستادهات و بر اهل بیت پاکش درود فرست و آنان را به برترین درودها و رحمت و برکات و سلام خود، مخصوص گردان.
﴿2﴾ وَ اخْصُصِ اللَّهُمَّ وَالِدَيَّ بِالْكَرَامَةِ لَدَيْكَ ، وَ الصَّلَاةِ مِنْكَ ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ .
(2) خدایا! پدر و مادرم را به گرامی داشتن نزد خود و درود از جانب حضرتت برگزین، ای مهربانترین مهربانان!
﴿3﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَلْهِمْنِي عِلْمَ مَا يَجِبُ لَهُمَا عَلَيَّ إِلْهَاماً ، وَ اجْمَعْ لِي عِلْمَ ذَلِكَ كُلِّهِ تَمَاماً ،
ثُمَّ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا تُلْهِمُنِي مِنْهُ ، وَ وَفِّقْنِي لِلنُّفُوذِ فِيما تُبَصِّرُنِي مِنْ عِلْمِهِ حَتَّى لَا يَفُوتَنِي اسْتِعْمَالُ شَيْءٍ عَلَّمْتَنِيهِ ، وَ لَا تَثْقُلَ أَرْكَانِي عَنِ الْحَفُوفِ فِيما أَلْهَمْتَنِيهِ
(3) خدایا! بر محمّد و آل محمّد درود فرست و دانش آنچه از حقوق ایشان بر من واجب است، به من الهام کن؛ و دانش همۀ آن حقوق واجبه را برایم
فراهم آور؛ سپس مرا به آنچه در این زمینه الهام کردهای به کار گیر و برای انجام آنچه به دانستنش بینایم میکنی
توفیق ده تا به کار بستن چیزی که به من آموختهای از دستم نرود و اندامم از خدمت کردن بر اساس حقوقی که به من الهام فرمودهای، سنگین نشود.
♦️داشتن شناخت نسبت به پدر و مادر و حقوق ایشان، در مراتب بالای معرفتی، همچون معرفت الهی است که خداوند باید از ناحیه لطف و فضل خود، آنها را به آدمی الهام فرماید.
«الهام» در لغت به معنای «چیزی در قلب انداختن» است. بنابراین، آدمی تنها با اتکا به داشته ها و آگاهی های خود نمی تواند به درک مقام و موقعیت والدین نایل شود و باید لطف خداوند شامل حال او شود و این معرفت را در دل آدمی بیندازد.
﴿4﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ كَمَا شَرَّفْتَنَا بِهِ ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، كَمَا أَوْجَبْتَ لَنَا الْحَقَّ عَلَى الْخَلْقِ بِسَبَبِهِ .
(4) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست، چنانکه ما را به وجود مبارکش شرافت دادی و بر محمّد و آلش درود فرست، همانسان که به سبب حضرتش حقّی به سود ما برعهدۀ مردم واجب فرمودی.
♦️از ظواهر آنچه ذکر شده برمی آید که عمل به وظایف در قبال پدر و مادر، کاری دشوار است که هم توان روحی و هم قوای جسمی می طلبد و باید رسیدن به این تواناییها را از خداوند مسألت کنیم.
♦️در اینجا با در ک بالاتری از حقوق والدین و آگاهی از سنگینی عمل کامل وظایفی که در قبال آنان بر عهده داریم، از خداوند می خواهیمکمک ویژه جسمی و روحی ارزانی فرماید، بدین معنا که گاهی انسان از وظیفه ای آگاهی دارد و برای انجام آن درخواست کمک می کند و گاهی از سنگینی و شدت سختی آن وظیفه اطلاع می یابد و می داند که با شرایط عادی از پس آن بر نمی آید؛ بنابراین توان بیشتری را استمداد می کند.
♦️ امام زین العابدین(ع) در ذکر حقوق مادر می فرماید:از او در مقابل تمام زحمات و خدمات سپاسگزاری کن، اما قادر به تشکر و سپاس مادر نیستی مگر با استعانت و کمک خواستن از خداوند بزرگ و در این راه باید توفیق پروردگار یار تو باشد تا بتوانی خدمات او را جبران کنی. آیه 15 سوره احقاف نیز به همین مضمون اشاره می فرماید: «پروردگارا! مرا توفیق ده تا شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم دادی به جا آورم و عمل صالحی انجام دهم که از آن خشنود باشی.»
﴿5﴾ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَهَابُهُمَا هَيْبَةَ السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ ، وَ أَبِرَّهُمَا بِرَّ الْأُمِّ الرَّؤُوفِ ،
وَ اجْعَلْ طَاعَتِي لِوَالِدَيَّ وَ بِرِّي بِهِمَا أَقَرَّ لِعَيْنِي مِنْ رَقْدَةِ الْوَسْنَانِ ، وَ أَثْلَجَ لِصَدْرِي مِنْ شَرْبَةِ الظَّمْآنِ حَتَّى أُوثِرَ عَلَى هَوَايَ هَوَاهُمَا ، وَ أُقَدِّمَ عَلَى رِضَايَ رِضَاهُمَا وَ أَسْتَكْثِرَ بِرَّهُمَا بِي وَ اِنْ قَلَّ ،وَ أَسْتَقِلَّ بِرّي بِهِمَا وَ اِنْ كَثُرَ .
(5)
خدایا! چنانم قرار ده که از پدر و مادرم مانند ترسیدن از پادشاه ستمکار بترسم و به هر دو همچون مادری مهربان نیکی کنم.
و اطاعت و نیکوکاریام را به آنان، در نظرم از خواب خوابآلوده شیرینتر و برای سوز سینهام، از شربت گوارا در ذائقۀ تشنه، خنکتر گردان تا خواستۀ هر دو را نسبت به خواستۀ خود بیشتر دوست داشته باشم و خشنودی آنها را بر خشنودی خود پیش اندازم و نیکوکاری ایشان را در حقّ خود، هر چند اندک باشد، زیاد شمارم و نیکوکاری خود را دربارۀ ایشان هر چند بسیار باشد، اندک به حساب آورم.
﴿6﴾ اللَّهُمَّ خَفِّضْ لَهُمَا صَوْتِي ، وَ أَطِبْ لَهُمَا كَلَامِي ، وَ أَلِنْ لَهُمَا عَرِيكَتِي ، وَ اعْطِفْ عَلَيْهِمَا قَلْبِي ، وَ صَيِّرْنِي بِهِمَا رَفِيقاً ، وَ عَلَيْهِمَا شَفِيقاً .
(6) خدایا! صدایم را در محضر آنان آهسته و گفتارم را پاکیزه و دلنشین و خوی و خصلتم را نسبت به آنان نرم کن و دلم را به هر دو مهربان ساز و مرا نسبت به هر دو اهل مدارا و نرمش و مهربان و دلسوز گردان.
﴿7﴾ اللَّهُمَّ اشْكُرْ لَهُمَا تَرْبِيَتِي ، وَ أَثِبْهُمَا عَلَى تَكْرِمَتِي ، وَ احْفَظْ لَهُمَا مَا حَفِظَاهُ مِنِّي فِي صِغَرِي .
(7) خدایا! آنان را به پاس پرورش من پاداش بخش و در برابر گرامیداشت من جزا عنایت فرما و هر چه را در کودکیام نسبت به من منظور داشتند، در حقّ آنان منظور دار.
﴿8﴾ اللَّهُمَّ وَ مَا مَسَّهُمَا مِنِّي مِنْ أَذًى ، أَوْ خَلَصَ إِلَيْهِمَا عَنِّي مِنْ مَكْرُوهٍ ، أَوْ ضَاعَ قِبَلِي لَهُمَا مِنْ حَقٍّ فَاجْعَلْهُ حِطَّةً لِذُنُوبِهِمَا ، وَ عُلُوّاً فِي دَرَجَاتِهِمَا ، وَ زِيَادَةً فِي حَسَنَاتِهِمَا ، يَا مُبَدِّلَ السَّيِّئَاتِ بِأَضْعَافِهَا مِنَ الْحَسَنَاتِ .
(8) خدایا! آنچه از جانب من آزار به ایشان رسیده، یا کار ناپسندی از سوی من نسبت به آنها رخ داده، یا حقّی که از آنان بر عهدۀ من ضایع شده، همه را موجب ریختن گناهانشان و بلندی مقامشان و افزونی خوبیهایشان قرار ده، ای تبدیلکنندۀ بدیها به چندین برابرش به خوبیها.
﴿9﴾ اللَّهُمَّ وَ مَا تَعَدَّيَا عَلَيَّ فِيهِ مِنْ قَوْلٍ ، أَوْ أَسْرَفَا عَلَيَّ فِيهِ مِنْ فِعْلٍ ، أَوْ ضَيَّعَاهُ لِي مِنْ حَقٍّ ، أَوْ قَصَّرَا بِي عَنْهُ مِنْ وَاجِبٍ فَقَدْ وَهَبْتُهُ لَهُمَا ، وَ جُدْتُ بِهِ عَلَيْهِمَا وَ رَغِبْتُ إِلَيْكَ فِي وَضْعِ تَبِعَتِهِ عَنْهُمَا ، فَإِنِّي لَا أَتَّهِمُهُمَا عَلَى نَفْسِي ، وَ لَا أَسْتَبْطِئُهُمَا فِي بِرّي ، وَ لَا أَكْرَهُ مَا تَوَلَّيَاهُ مِنْ أَمْرِي يَا رِبِّ .
(9) خدایا! آنچه را پدر و مادرم، در سخن گفتن با من، اگر از اندازه بیرون رفتند، یا در کاری نسبت به من زیادهروی کردند، یا حقّی را از من به تباهی کشیدند، یا واجبی را نسبت به من کوتاهی کردند، همه را به آنان بخشیدم و همۀ آنها را به هر دو نثار کردم و از تو میخواهم که وزر و وبال آن را از دوش آنان برداری؛ زیرا من آنان را نسبت به خود، در کوتاه آمدنشان از حقّم متهم نمیکنم و آنان را در نیکوکاریشان دربارۀ خود سهلانگار نمیدانم و از آنچه دربارهام انجام دادهاند، ناراضی نیستم.
﴿10﴾ فَهُمَا أَوْجَبُ حَقّاً عَلَيَّ ، وَ أَقْدَمُ إِحْسَاناً إِلَيَّ ، وَ أَعْظَمُ مِنَّةً لَدَيَّ مِنْ أَنْ أُقَاصَّهُمَا بِعَدْلٍ ، أَوْ أُجَازِيَهُمَا عَلَى مِثْلٍ ، أَيْنَ إِذاً يَا إِلَهِي طُولُ شُغْلِهِمَا بِتَرْبِيَتِي وَ أَيْنَ شِدَّةُ تَعَبِهِمَا فِي حِرَاسَتِي وَ أَيْنَ إِقْتَارُهُمَا عَلَى أَنْفُسِهِمَا لِلتَّوْسِعَةِ عَلَيَّ
(10) ای پروردگار من! حقّ آنان بر من، از حقّ من بر آنان واجبتر و احسانشان به من پیشتر و دیرینتر و نعمتشان نسبت به من عظیمتر از این است که بر اساس عدالت، کارشان را تلافی کنم، یا با آنان مانند آنچه را با من رفتار کردند، رفتار کنم. ای خدای من! اگر چنین کنم، روزگار مدیدی که به تربیتم مشغول بودند و زحمت سختی که در نگاهداری من تحمّل کردند و آن همه بر خود تنگ گرفتند تا در زندگی من گشایش باشد، چه میشود؟!
﴿11﴾ هَيْهَاتَ مَا يَسْتَوْفِيَانِ مِنِّي حَقَّهُمَا ، وَ لَا أُدْرِكُ مَا يَجِبُ عَلَيَّ لَهُمَا ، وَ لَا أَنَا بِقَاضٍ وَظِيفَةَ خِدْمَتِهِمَا ،
فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَعِنِّي يَا خَيْرَ مَنِ اسْتُعِينَ بِهِ ، وَ وَفِّقْنِي يَا أَهْدَى مَنْ رُغِبَ إِلَيْهِ ، وَ لَا تَجْعَلْنِي فِي أَهْلِ الْعُقُوقِ لِلآْبَاءِ وَ الْأُمَّهَاتِ ﴿يَوْمَ تُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ﴾.
(11) بعید است که بتوانند حقّ خود را به طور کامل از من دریافت کنند و من قدرت ندارم حقوقی که از ایشان برعهدۀ من واجب شده، تدارک کنم؛ و وظیفۀ خدمت را نسبت به آن دو به جا آورم،
پس بر محمّد و آلش درود فرست و ای عطاکنندهترین کسی که از او درخواست و تقاضا شود! مرا بر ادای حقّ آنان یاری ده و ای راهنماترین کسی که به او رو کنند!
مرا برای خدمت به پدر و مادر توفیق عنایت کن و روزی که هر انسانی به خاطر آنچه مرتکب شده جزا داده میشود و در برنامه جزا به آنان ستم نمیشود، مرا در زمرۀ آنان که عاقّ پدران و مادراناند قرار مده.
﴿12﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ ذُرِّيَّتِهِ ، وَ اخْصُصْ أَبَوَيَّ بِأَفْضَلِ مَا خَصَصْتَ بِهِ آبَاءَ عِبَادِكَ الْمُؤْمِنِينَ وَ أُمَّهَاتِهِمْ ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ .
(12) خدایا! بر محمّد و آلش و بر نسل او درود فرست و پدر و مادرم را به برترین چیزی که پدران و مادران بندگان مؤمنت را به آن اختصاص دادی، اختصاص ده؛ ای مهربانترین مهربانان!
﴿13﴾ اللَّهُمَّ لَا تُنْسِنِي ذِكْرَهُمَا فِي أَدْبَارِ صَلَوَاتِي ، وَ فِي إِنىً مِنْ آنَاءِ لَيْلِي ، وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ مِنْ سَاعَاتِ نَهَارِي .
(13) خدایا! یاد ایشان را در پی نمازهایم و در هر وقتی از اوقات شبم و در هر ساعتی از ساعات روزم، از یادم مبر.
﴿14﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اغْفِرْ لِي بِدُعَائِي لَهُمَا ، وَ اغْفِرْ لَهُمَا بِبِرِّهِمَا بِي مَغْفِرَةً حَتْماً ، وَ ارْضَ عَنْهُمَا بِشَفَاعَتِي لَهُمَا رِضىً عَزْماً ، وَ بَلِّغْهُمَا بِالْكَرَامَةِ مَوَاطِنَ السَّلَامَةِ .
(14) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و مرا به برکت دعایی که برای آنان میکنم بیامرز و آنان را به خاطر احسانشان به من، در گردونه آمرزش قرار ده؛ آمرزشی لازم و قطعی و به خاطر شفاعتم در حقّ آنان، از آنها خشنود شو، خشنودی استوار و پابرجا؛ و آنان را با گرامی داشتن به جاهای سلامت برسان.
﴿15﴾ اللَّهُمَّ وَ إِنْ سَبَقَتْ مَغْفِرَتُكَ لَهُمَا فَشَفِّعْهُمَا فِيَّ ، وَ إِنْ سَبَقَتْ مَغْفِرَتُكَ لِي فَشَفِّعْنِي فِيهِمَا حَتَّى نَجْتَمِعَ بِرَأْفَتِكَ فِي دَارِ كَرَامَتِكَ وَ مَحَلِّ مَغْفِرَتِكَ وَ رَحْمَتِكَ ، إنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ، وَ الْمَنِّ الْقَديِمِ ، وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِميِنَ .
(15) خدایا! اگر آمرزشت نسبت به آنها بر من پیشی گرفته، پس ایشان را شفیع من قرار ده؛ و اگر مرا پیش از آنها مورد مغفرت قرار دادهای، پس مرا شفیع آنان کن؛ تا در پرتو مهربانیات، در سرای کرامتت و جایگاه آمرزش و رحمتت گرد آییم؛ همانا تو دارای احسان عظیم و نعمت قدیمی و تو مهربانترین مهربانانی.
2. خوشرفتارى با والدین
مکتب حیات بخش اسلام بر احترام، نیک رفتاری و احسان تأکید فروان دارد؛ زیرا بدینوسیله افراد به تکامل فردی و اجتماعی دست مییابند.
در میان نیکیها، نیک رفتاری با پدر و مادر اهمیت دوچندان دارد. در قرآن نیز بارها، انسان به رفتار نیکو با پدر و مادر امر شده است. بهترین راه برای ابراز محبت به پدر و مادر، نرم گویی و خوش رفتاری با آنها است.
امام سجاد(علیه السلام) در صحیفه سجادیه عرض میکند: «اللَّهُمَّ وَ أَبَرُّهُمَا بِرَّ الْأُمِّ الرَّءُوف؛[10] بار خدایا! با ایشان خوشرفتارى نمایم، همچون خوشرفتارى مادری مهربان».
نزد پدر و مادر چیزی ارزشمندتر و برتر از نیکی و مهربانی فرزند در حق آن دو نیست. نیکی فرزند در حق پدر ومادر، ادای دین و حقی است که بر گردن فرزند است. با این وجود، پدر و مادر از نیکی فرزند بسیار شادمان و خرسند میشوند؛ آنسان که باغبان از میوههای درختان خود خشنود میگردد. فرزند نیکوکار و مهربان از خشنودی پدر و مادر احساس ادای دین میکند و از شادمانی آن دو خوشحال میشود.[11] در فرازی دیگر آمده است: «اللَّهُمَّ وَ اعْطِفْ عَلَيْهِمَا قَلْبِي، وَ صَيِّرْنِي بِهِمَا رَفِيقاً، وَ عَلَيْهِمَا شَفِيقا؛[12] بار خدایا! دلم را بر آنها مهربان کن، و مرا با ایشان سازگار و برآنان مهربان گردان».
3. احترام به والدین
انسان میتواند با تعیین مسیر زندگی خوشبختیاش را تضمین کند، پدر و مادر، بهشت و جهنم فرزنداناند؛ یعنی فرزندان میتوانند در برخورد با آنها به گونهای عمل کنند که در دنیا و آخرت، خوشبخت باشند یا برعکس، خود را بیچاره و بدبخت کنند. این اصل را هرگز فراموش نباید کرد و بایستی آن را سرلوحه زندگی قرارداد. فرزندان باید در هر شرایطى احترام والدین خود را نگه دارند و با احترام برخورد کنند، هر چند والدین در بعضى اوقات در رفتار با فرزندان خود دچار اشتباه شوند. امام سجاد(علیه السلام) در این فراز از دعا عرضه میدارد: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی أَهَابُهُمَا هَیْبَةَ السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ؛[13]بار خدایا! مرا چنان گردان که از پدر ومادرم بترسم، مانند ترسیدن از پادشاه ستمکار».
شکوه و عظمت پدر و مادر را تنها عارفان درمییابند؛ حضرت زهرا(سلام الله علیها) میفرماید: «از شدت عظمت و هیبت پدرم نمیتوانم با آن حضرت سخن گویم».[14]
حضرت در این کلام زیبایشان متذکر میشود که احترام به والدین ارزشمند است و جایگاه ویژهای دارد؛ بهگونهای باید احترام آنان را نگهداری که گویی در حضور سلطانی خودکامهای و به همان شیوه که نزد سلطان مؤدب و با احترام رفتار میکنی و مراقب اعمالت هستی، در حضور والدین نیز بایستی چنین باشی.[15]
بر این اساس بود که برزگان دین هموارده به والدین احترام میگذاشتند و بدان توصیه میکردند؛ چنانکه آیتالله خوئی; به والدین خویش کمال احترام را داشتند، حتی در راه رفتن. وقتی که ایشان برای دیدن طلاب از نجف به مدرسه فیضیه قم آمدند، با وجود مقامی که داشتند جلوی در ایستادند تا ابتدا پدرشان که یک روحانی ساده بود، داخل شود.[16]
نقل شده جوانی از آیتالله فیض کاشانی دستورالعمل سلوک عرفانی خواست. ایشان هم برنامه چلهنشینی را به او آموزش داد و این برنامه چند بار تکرار شد؛ اما جوان، نتیجهای به دست نمیآورد. آیتالله فیض که از این اتفاق متعجب بود، از جوان پرسید: «رفتارت با پدر و مادر چگونه است؟» او پاسخ داد: «گاهی از رفتارهایشان ناراحت میشوم و نگاه خشمآلود به آنها میکنم». این دانشمند بزرگ شیعه از شنیدن این سخن ناراحت شد و گفت: نگاه خشمآلودت به پدر و مادرت، توفیق طاعت را از تو گرفته است؛ زیرا یکی از حقوق والدین بر فرزند، خشوع و خضوع به آنها در زمانی است که آنها به تو ظلمی روا میدارند. در نتیجه، خضوع و فروتنی راهکار درمانی دیگری است که نهتنها مانع از بیاحترامی به والدین میشود، بلکه مسیر طاعت را نیز هموار میکند.[17]
4. اطاعت از والدین
از آنجا که پدر و مادر، دلسوزترین و خیرخواهترین افراد در زندگی هر انسانی میباشند، قاعدتا او را به سمت خیر و صلاح، پیشرفت و سربلندی راهنمایی میکنند. بنابراین فرزند بایستی با تفکر در اوامر والدین و در نظرگرفتن رضای خدا، مطیع و فرمانبردارشان باشد، تا اسباب خشنودی آنان و خدای متعال را فراهم کند.
اطاعت از والدین در جهت جلب رضای خدا، وظیفه هر فرزندی است و عدم فرمانبرداری از ایشان موجب خشم و غضب الهی است. امام سجاد(علیه السلام) در این باره عرضه میدارد: «وَاجْعَلْ طاعَتى لِوالِدَىَّ وَ بِرّى بِهِما اَقَرَّلِعَيْنى مِنْ رَقْدَةِ الْوَسْنانِ؛[18] اطاعت و نیکوکاریام را در حق آنان، برایم از خواب در چشم خوابآلوده شیرینتر کن».
در اینجا شاید پرسیده شود که جلب رضایت والدین، تا چه حد و تا کجا لازم است. ممکن است به نظر برسد که باید به طور نامحدود در جهت تأمین رضایت والدین عمل کرد، امّا این امر تا جایی جایز است که اطاعت از والدین، تضادّی با اطاعت خداوند نداشته باشد.
5. خدمت به والدین
خدمت به خلق خدا از خدمت به والدین آغاز میشود؛ اما نوع خدمت، بسیار اهمیت دارد. انجام دادن این عمل باارزش، مشروط به شروطی است که در اینجا به آنها پرداخته میشود.