چطوری با ظرفیت باشیم و در فراز و نشیب ها متعادل و مسلط وشیک باشیم
👇
🟠درمان
🟡گفتیم که رغبت و دلبستگی به دنیا – که ریشه عدم تعادل در خوشایند و ناخوشایند زندگی است – موجب بروز بدمستی و خوش گذرانی در حالت اول و بی تابی و نابردباری در حالت دوم می گردد. با توجه به این حقیقت، معلوم می گردد که راه درمان این مشکل، قطع رغبت و دلبستگی به دنیاست. اگر رشته دلبستگی به دنیا قطع گردد انسان نه در خوشایند زندگی بدمستی می کند ونه در ناخوشایند زندگی بی تاب می گردد.
🟡این، همان چیزی است که در ادبیات دین به عنوان «زهد» شناخته می شود. اگر زهد یا بی رغبتی به دنیا در فرد به وجود آید نه دچار حسرت در ناخوشایندی ها می گردد و نه دچار مستی در خوشایندی ها.
🟡 این، بدان جهت است که فرد زاهد«وابسته» نبوده و از قید و بند دنیا «آزاد» است، از این رو، در کش و قوس زندگی دچار نوسانات روانی سخت نمی گردد و به همین جهت، راحت زندگی می کند. در قران کریم از این حالت روانی مثبت، با عبارت (لکیلا تاسوا علی مافاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم و الله لایحب کل مختال فخور)( حدید، آیه 23.) یادشده
🟥و در روایات، آن را محصول زهد دانسته اند. در روایات تصریح شده که زهد و بی رغبتی به دنیا موجب می شود که نه مصیبت ها و گرفتاری ها او را دچار حسرت و افسوس سازد و نه نعمت ها و بهره های دنیوی او را دچار فرح و بدمستی سازد.
☑️امام علی(ع) در این باره می فرماید:
الزهد کله بین کلمتین من القران، قال الله سبحانه: (لکیلا تاسوا علی مافاتکم و لاتفرحوا بما آتاکم)، و من لم یاس علی الماضی و لم یفرح بالآتی فقد اخذ الزهد بطرفیه؛(نهج البلاغه، حکمت 439)
تمام زهد در دو جمله از قرآن[گرد آمده] است. خداوند سبحان فرموده است که تا برآنچه از دست شما رفته، افسوس نخورید و برای آنچه به شما داده است شادمان نشوید. کسی که برگذشته افسوس نخورد و برای آنچه به دست می رسد شاد نشود، هردو جانب زهد (زهد کامل) را گرفته است.
☑️در کتاب الامالی صدوق به نقل از حفص بن غیاث آمده است :
قلت للصادق جعفر بن محمد(ع): ما الزهد فی الدنیا؟ فقال: قد حد الله ذلک فی کتابه، فقال: (لیکلا تاسوا علی مافاتکم و لاتفرحوا بما آتاکم)؛
به امام صادق(ع) گفتم: زهد به دنیا چیست؟ فرمود: خداوند آن را درکتابش تعریف کرده است« تا برآنچه از دست شما می رود، افسوس نخورید و برای آنچه به شما می دهد، شادمان نشوید.»
☑️در جای دیگر، امام علی(ع) هنگام طبقه بندی انسان ها از این منظر، به سه گروه اشاره می کنندکه یکی از آنها زاهد است و در توصیف او به همین حقیقت اشاره می کند:
انما الناس ثلاثه: زاهد و راغب و صابر. فاما الزاهد فلا یفرح بشیء من الدنیا اتاه و لایحزن علی شیء منها فاته، و اما الصابر فیتمنا ها بقلبه، فان ادرک منها شیئا صرف عنها نفسه لما یعلم من سوء عاقبتها، و اما الراغب فلا یبالی من حل اصابها ام من حرام؛(حار الانوار، ج10، ص 120)
مردم، سه دسته اند: زاهد، دنیا خواه و شکیبا. زاهد، هرگاه چیزی از دنیا به او برسد، بدان شاد نمی شود و برای از دست دادن چیزی از آن نیز اندوهگین نمی شود. شکیبا، در دل تمنای دنیا را دارد، اما اگر به چیزی از آن دست یابد، چون عاقبت بدش را می داند، از آن روی برمی تابد. دنیا خواه، اهمیتی نمی دهد که از حلال به دنیا برسد یا حرام.
📚همراه با نهجالبلاغه وصحیفه
@a_fatemi24
┄┄┅═✧❁🌹💎🌹❁✧═┅
⭕️شیوه تغییر رغبت
❗️اگر درمان مشکل یاد شده، زهد است، پرسش مهم دیگر این است که چگونه می توان زهد را به وجود آورد و در وجود انسان پرورش داد؟
❗️در پاسخ باید گفت: هرچند زهد به معنای بی رغبتی به دنیاست، اما بدان معنا نیست که فرد زاهد به لحاظ روحی و روانی نباید به هیچ چیز دیگری رغبت داشته باشد.
❗️ رغبت و میل از وجود انسان سالم قابل حذف نیست. آنچه در زهد اتفاق می افتد، «تغییر رغبت» است.
باید نظام رغبت را تغییر داد تا انسان در خوشایند زندگی دچار بدمستی و در ناخوشایند آن دچار حسرت و افسوس نگردد.
🛩در یک نگاه کلان موضوع رغبت، یا دنیاست و یا آخرت. اگر انسان نسبت به هریک رغبت پیدا کند، نسبت به دیگری، زاهد و بی رغبت خواهد شد(امام علی(ع) می فرماید: کن فی الدنیا زاهدا وفی الاخره راعبا.)
❗️اگر کسی نسبت به دنیا رغبت ونسبت به آخرت بی رغبت گردد، همه هستی و خوشبختی و هویت خود را در این دنیا فانی می بیند. لذا با رویکرد دنیا بسیار خرسند شده، تمام سعی خود را در بهره برداری و لذت بری از آن به کار می بندد.
❗️ همچنین از رویگرد دنیا بسیار ناراحت می گردد، چون همه چیز خود را از دست داده می بیند و از این رو، به شدت دچار حسرت و بی تابی می گردد.
❗️اما در طرف مقابل، اگر کسی نسبت به دنیا بی رغبت و نسبت به آخرت رغبت داشته باشد، همه دنیا را کالایی اندک و بی ارزش می داند( قل متاع الدنیا قلیل.) و آخرت را به خاطر همه نعمت ها و لذت های بی پایان و پایدارش، بهتر از هرچیزی به حساب می آورد، و لذا از رویکرد دنیا آن چنان خرسند نمی گردد که خود را گم کرده، دچار غفلت و خوشگذرنی شود و از روی گردانی آن نیز چنان بی تاب نمی گردد که دچار حزن و حسرت گردد.
❗️برای راغب دنیا، متاع دنیا آن قدر عظیم و بزرگ است که آمد و نیامدش نوسان ها و طوفان های شدیدی در زندگی اش ایجاد می کند و برای زاهد دنیا و راغب آخرت، خدا و آخرت چنان جذبه واهمیتی دارد که آمد و نیامد متاع اندک دنیا تاثیر چندانی در او به وجود نمی آورد. این، معجزه رغبت به آخرت و زهد و بی رغبتی به دنیاست.
❗️بنابراین، مهم ترین مساله، «تغییر رغبت» است و در این میان، سوالی اساسی این است که چگونه می توان به این هدف دست یافت و رغبت را تغییر داد؟
🔰آثار مثبت زهد در سلامت روانی
💢انسان زاهد به دلیل وابسته نبودن به بهرههای دنیایی، از آسایش و آرامش در زندگی برخوردار است. بیشتر اضطرابها و ناراحتیهای انسان ناشی از تعلق خاطری است که به لذات مادی دارد. کسی که از این وابستگی رها شده و دل از بهرهمندیهای دنیوی کنده است، زندگی بیدغدغه و راحتی خواهد داشت.
💢زهد دراخلاق اسلامی به معنای اعراض و صرف نظر کردن از برخی لذات مادی، برای رسیدن به اهداف والاتر است. زاهد برای رسیدن به اهداف والاتر، دل به دنیا نمیبندد. «زهد یعنی اعراض و بیمیلی، در مقابل رغبت که کشش و میل است. زاهد کسی است که توجهش از مادیات دنیا به عنوان کمال مطلوب و بالاترین خواسته عبور کرده و متوجه چیزهای دیگری...، شده است. بی رغبتی زاهد، بیرغبتی در ناحیه اندیشه و آمال و ایده و آرزو است، نه بیرغبتی در ناحیه طبیعت، که طبع انسان نسبت به چیز تمایلی نداشته باشد».
⭕️اکنون به آثار مثبت زهد در سلامت روانی اشاره میکنیم:
1. آرامش و راحتی. انسان زاهد به دلیل وابسته نبودن به بهرههای دنیایی، از آسایش و آرامش در زندگی برخوردار است. بیشتر اضطرابها و ناراحتیهای انسان ناشی از تعلق خاطری است که به لذات مادی دارد. کسی که از این وابستگی رها شده و دل از بهرهمندیهای دنیوی کنده است، زندگی بیدغدغه و راحتی خواهد داشت.
امیرالمؤمنین علیه السلام زهد را به بهترین وجه معرفی میفرماید: «زهد در قرآن، در دو جمله خلاصه شده است: "تا متأسف نشوید بر آنچه از دست شما میرود و شاد نگردید به آنچه خدا به شما میدهد".[حدید، 23.] هر کس بر گذشته، اندوه نخورد و بر آینده، شادمان نشود، به هر دو جانب زهد دست یاقته است».[الزهد کله بین کلمتین من القرآن قال الله سبحانه: لکیلا تأسوا علی مافاتکم و لا تفرحوا بما اَتاکم و من لم یأس علی الماضی و لم یفرح بالاتب فقد اخذ الزهد بطرفیه» (نهج البلاغه، حکمت 439]
مسلماً کسی که چنین دیدگاهی به دنیا دارد و رفتاری متناسب با آن انجام میدهد، جسم و جانش آسوده و فارغ از ناراحتیهای معمول زندگی این جهانی است. تأکید بر حال و اکنون که در بیان بسیاری روانشناسان دیده میشود، ریشه در همین آموزه دینی دارد.
2. آزادگی. کسی که به دلیل وارستگی، میل و رغبتی به ثروت و موقعیت دنیوی ندارد، از عزت نفس بالایی برخوردار است و مجبور نیست برای رسیدن به مطامع مادی پیش همه سر خم کند و ذلت را بپذیرد. «آزادگان جهان که سبکباری و سبکبالی و قابلیت تحرک و پرواز، اصیلترین آرزوی آنان است، از آن جهت زهد و قناعت را پیشه میسازند که نیازها را تقلیل دهند و به نسبت تقلیل نیازها خویشتن را از قید اسارت اشیا و اشخاص رها سازند.
ولی یک سلسله نیازها طبیعی و ضروری نیست و به وسیله خود انسان یا عوامل تاریخی و اجتماعی بر او تحمیل میشود و آزادیش را از آنچه هست، محدودتر میسازد. گرایش انسان به زهد، ریشه در آزادمنشی او دارد. انسان میل به تملک و بهرهمندی از اشیا دارد، ولی آنجا که میبیند اشیا به همان نسبت که در بیرون، او را مقتدر ساخته است، در درون، ضعیف و زبونش کرده و مملوک و برده خویش ساخته است، در مقابل این بردگی طغیان میکند و نام این طغیان، زهد است».[سیری در نهج البلاغه، ص 231 و 232.]
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «دنیا خانهای است که از آن بگذرند نه جایی که در آن بمانند و مردم در این دنیا دو گونهاند: یکی آنکه خود را فروخت و خویش را به تباهی انداخت و دیگری آنکه خود را خرید و آزاد ساخت».[«الدنیا دار ممر لادار مقر والناس فیه رجلان: رجل باع فیها نفسه فاوبقها و رجل ابتاع نفسه فاعتقها» ( حکمت 133).]
👇👇
3. محبوبیت. انسان وارسته به دلیل آنکه توقعی از دیگران ندارند، بلکه حاضر است در راه آنان ایثار و فداکاری کند، محبوب دلها میشود. «زاهد از آن جهت ساده و بیتکلف و در کمال قناعت زندگی میکند و بر خود تنگ میگیرد که دیگران را به آسایش برساند.
او آنچه دارد به نیازمندان میبخشد، زیرا دل درد آشنای او آنگاه به نعمتهای جهان دست مییازد که انسان نیازمندی وجود نداشته باشد. او محرومیت و گرسنگی و رنج و درد را از آن جهت تحمل میکند که دیگران برخوردار و بیدردسر زندگی کنند. ایثار از پرشکوهترین مظاهر جمال و جلال انسانیت است و تنها انسانهای بزرگ به این قله شامخ صعود میکنند. قرآن کریم داستان ایثار علی علیه السلام و خاندان گرامیش را در آیات قرآن منعکس کرده است».[ سیری در نهج البلاغه، ص 222 و 223.]
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «به آنچه نزد خداست، مشتاق باش تا خداوند تو را دوست بدارد و نسبت به آنچه نزد مردم است، بیرغبت باش تا مردم دوستت بدارند».[ارغب فی ما عند الله عزّوجلّ یحبک الله و ازهد فی ما عند الناس یحبک الناس» (مجلسی، بحارالانوار، ج 67، ص 15).]
4. استقامت و تحمل. انسان زاهد از آنجا که در ناز و نعمت بزرگ نشده است، استقامت زیادی در مشکلات دارد و به آسانی تسلیم نمیشود. امام علی علیه السلام فرمود: «شکیباترین فرد در بلاها، زاهدترین و بیرغبتترین فرد نسبت به دنیاست».[ان اصبرکم علی البلاء لا زهدکم فی الدنیا» (محمدی ری شهری، منتخب میزان الحکمه، بخش 23، ماده صبر).]
↩️زهد فاطمه
🔹ابن حجر و دیگران در روایتی از پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) نقل کردهاند، او هنگامی که از سفر باز میگشت نخست به سراغ دخترش فاطمه زهرا (علیهاالسّلام) میآمد، و مدتی نزد او میماند، ولی یک بار برای فاطمه زهرا (علیهاالسّلام) دو دستبند از نقره و همچنین یک گردن بند و دو گوشواره ساخته بودند، و پردهای بر در اطاق آویزان کرده بود. هنگامی که پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) وارد شد و این منظره را دید بیرون آمد در حالی که آثار غضب در چهرهاش نمایان بود، به مسجد آمد و بر منبر نشست. فاطمه (علیهاالسّلام) دانست که ناخشنودی پیغمبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) به خاطر همان مختصر زینت است، همه را نزد پدر فرستاد تا در راه خدا صرف کند. هنگامی که چشم پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) به آن افتاد سه بار فرمود: «فعلت، فداها ابوها»[۵] فاطمه آنچه را که میخواستم انجام داد، پدرش به فدایش باد.
🔹واضح است یک جفت دستبند نقره و گردن بند و گوشوارهای که از نقره چندان بهایی ندارد، و از آن بی بهاتر پرده سادهای است که انسان بر در اطاق بیاویزد، ولی پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) همین را دون شان فاطمه میشمرد، و افتخار و فضیلت او را در سجایای انسانیش میدانست. فاطمه (علیهاالسّلام) این درس را از محضر پدر به خوبی آموخت، هم زرق و برق دنیا را ترک گفت و خود را از اسارت آن رهایی بخشید، و هم آنچه داشت در راه خدا و بندگان محروم صرف کرد.
داستان جهیزیه فاطمه (علیهاالسّلام) و مراسم شب زفاف او که در نهایت سادگی برگزار شد دلیل روشن دیگری بر زهد و وارستگی کامل اوست. خدمات او در خانه علی (علیهالسّلام) تا آن جا که با یک دست گندم را برای پختن نان آسیاب میکرد، و با دست دیگر طفلش را در آغوش میگرفت، همه شاهد گویای مقام زهد اوست، گواه این معنا حدیث زیر است:
🔹ابونعیم اصفهانی چنین نقل میکند: «لقد طحنت فاطمة بنت رسول الله (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) حتی مجلت یدها، و ربا، و اثر قطب الرحی فی یدها؛ فاطمه دختر رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) آن قدر با دست خود آسیاب کرد که دستش تاول زد، و ورم کرد، و آثار دستاس در دستش نمایان گشت».
📚داستان های زهد
https://eitaa.com/a_fatemi24/1264
↩️زهد فاطمه
در «مسند احمد» که از معروفترین منابع اهل سنت است از انس بن مالک چنین نقل شده که: روزی بلال برای نماز صبح، دیر به خدمت پیغمبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) آمد، رسول خدا فرمود: چرا دیر آمدی؟ عرض کرد: از کنار خانه فاطمه (علیهاالسّلام) میگذشتم در حالی که با دست خود آسیا میکرد، و کودکش گریان بود، گفتم: اگر اجازه فرمایی من آسیا میکنم و شما کودک را آرام کنید، او گفت: من نسبت به فرزندم از تو مهربانترم، و من مشغول آسیا کردن شدم و او کودکش را آرام کرد و این امر باعث تاخیرم شد.
پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) فرمود: «فرحمتها رحمک الله»[۷] تو نسبت به فاطمه رحم و محبت کردی، خداوند تو را مشمول رحمتش کند!
فضایل اخلاقی بانوی اسلام از جمله شجاعت و شهامتش در مقام دفاع از پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) در مقابل مشرکان مکه، و آمدنش به میدان احد برای بستن زخمهای پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) مطلبی است که بر کسی پوشیده نیست، او از لحظه تولد در مسیر عبودیت و بندگی خدا بود و این امر تا آخرین لحظات عمرش ادامه داشت، حدیث زیر شاهد گویای این معناست:
در داستان تولد بانوی اسلام فاطمه زهرا (علیهاالسّلام) و انعقاد نطفه او از میوه بهشتی و آمدن چهار زن با شخصیت جهان ـ همچون مریم و... ـ به هنگام تولد او آمده است: «فولدت فاطمة (علیهاالسّلام) فوقعت حین وقعت علی الارض ساجدة». [۸] به این گونه فاطمه متولد شد و در حین تولد برای خدا سجده کرد.
📚داستان های زهد
https://eitaa.com/a_fatemi24/1264
🔺فاطمه زهرا «س» نمونه و اسوهى كامل زهد
نمونه و اسوهى كامل زهد در اسلام حضرت زهراى مرضيه، (سلام الله عليها) است كه شب عروسى، لباس تازهى عقد را از تن مباركش در مى آورد و به فقير مى دهد و خود لباس كهنه به تن مى كند. صبح هنگام در پاسخ پرسش پدر بزرگوارش از لباس تازهى عروسى، فرمود كه در راه خدا انفاق كردم. زيرا:
«لَنْ تَنٰالُوا الْبِرَّ حَتّٰى تُنْفِقُوا مِمّٰا تُحِبُّونَ» هرگز به مقام نيكوكاران و خاصّان خدا نخواهيد رسيد، مگر از آنچه خود دوست داريد و نزد شما محبوب است، در راه خدا انفاق كنيد.
📚داستان های زهد
https://eitaa.com/a_fatemi24/1264
🔻موقوفات و صدقات حضرت زهرا :
كلينى از ابوبصير از حضرت امام محمدباقر عليه السلام روايت مى كند كه آن حضرت برخاست و سبدى آورد و در آن بسته اى بود آن بسته را گشود نوشته اى در آن بود فرمود: اين وصيت جده ام حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام است كه صدقات و موقوفات خود را معين و توليت آن را به عهده اميرالمؤمنين و امام حسن و امام حسين عليه السلام و اولاد ارشد آنها قرار داده است.
موقوفات آن بانو هفت قطعه زمين محصور و محدود بود و در آن قيد شده بود كه اين اراضى كه در تصرف فاطمه است توليت آن را به على بن ابيطالب واگذار مى كند و چون على از جهان رفت توليت آن با امام حسن مجتبى و پس از او با امام حسين است و بعد از امام حسين توليت اين اراضى با بزرگترين اولاد ذكور او است از ذريه من و خدا را شاهد مى گيرم و مقداد بن اسود و زبير بن عوام را نيز شاهد اين صدقات قرار مى دهم كه من (فاطمه دختر رسول خدا) گفتم و على بن ابيطالب به خط خود نگاشت. حضرت زهرا عليهاالسلام قيد كرد كه توليت اين موقوفات و صدقات با اولاد ارشد او و فرزندان ارشد على مرتضى عليه السلام باشد يعنى مخصوص نسل سادات است.
[فاطمه الزهراء سيدة نساءالعالمين/ 448.]
📚داستان های زهد
https://eitaa.com/a_fatemi24/1264