eitaa logo
نهج البلاغه و صحیفه سجادیه
645 دنبال‌کننده
190 عکس
33 ویدیو
5 فایل
📚حکمتهای نهج البلاغه ✔️هر روز یک حکمت بهمراه شرح انشالله https://eitaa.com/a_fatemi24/652 ✔️نکات قرآنی https://eitaa.com/a_fatemi24/660
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰وَ الَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ مِنَ الْکِتابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ إِنَّ اللّهَ بِعِبادِهِ لَخَبِیرٌ بَصِیرٌ«31فاطر» 🔺و آن چه از کتاب به سوی تو وحی کردیم،همان حقّ است که کننده ی کتاب های پیش از آن است؛قطعاً خداوند نسبت به بندگانش و بینا است. ✍پیام ها: 1- در قرآن،سخن باطل،خرافه،گزافه و بی وجود ندارد. «هُوَ الْحَقُّ» 2- میزان هر کلام و کتابی،قرآن است. «هُوَ الْحَقُّ» 3- کتب آسمانی، یکدیگرند. «مُصَدِّقاً» 4- خداوند هم به نیاز بشر به آگاه است،و هم به لیاقت پیامبر برای دریافت وحی. ( «لَخَبِیرٌ» آگاه از باطن و «بَصِیرٌ» آگاه از ظاهر است.) «بِعِبادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ»
🔰ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیْراتِ بِإِذْنِ اللّهِ ذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ«32فاطر » 🔺آنگاه این کتاب(قرآن)را به گروهی از بندگانمان که(آنان را)برگزیدیم به میراث دادیم،پس برخی از بندگان ما(در عمل به کتاب)بر خود و بعضی میانه رو و برخی با اذن الهی نسبت به کارهای خیر سبقت گیرند، که این همان فضل بزرگ الهی است. ✍نکته ها: 🔹در مورد این آیه ی شریفه،آن چه را از میان اقوال متعدّد انتخاب کردم و با روایات نیز سازگار است،این است که خداوند می فرماید: 👌قرآن را به برگزیدگان از بندگانم پس از پیامبر، که همان امامان معصوم علیهم السلام از ذرّیه ی حضرت علیها السلام باشند به میراث دادیم و دلیل آن که علوم قرآن را به برگزیدگان دادیم این است که بعضی از بندگان،ظالم و برخی میانه رو و بعضی که به گفته ی روایات، پیامبرند در همه ی کارهای خیر سبقت می گیرند و تنها این گروه سوّم برگزیده اند،نه همه. 🔹 در روایات متعدّد می خوانیم که ائمّه معصومین علیهم السلام فرموده اند: 👌«بندگان برگزیده ی خدا که وارث کتابند،ما اهل بیت رسول اللّه صلی الله علیه و آله هستیم». ✍پیام ها: 1- قرآن،به کافی نیست،حامی و مجری لازم دارد. «أَوْرَثْنَا الْکِتابَ» 2- کسی و اعطای مسئولیّت های دینی را دارد که به حال بندگانش آگاهی داشته باشد. «إِنَّ اللّهَ بِعِبادِهِ لَخَبِیرٌ بَصِیرٌ - ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا» 3- دلیل محروم شدن از ،خود ما هستیم. «فَمِنْهُمْ ظالِمٌ - وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ» 4- شرط دریافت ،سبقت در همه ی کارهای خیر است نه انجام بعضی. «بِالْخَیْراتِ» 5-انتخاب خداوند،حکیمانه است.کسانی وارث علوم قرآنند که در گیرند. «سابِقٌ بِالْخَیْراتِ» 6- ظلم،از سوی است، «ظالِمٌ لِنَفْسِهِ» ولی توفیق سبقت در خوبی ها، به اذن خداست. «سابِقٌ بِالْخَیْراتِ بِإِذْنِ اللّهِ» 7- میراث بردن از قرآن، الهی است. «ذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ»
🔰جَنّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها یُحَلَّوْنَ فِیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِیها حَرِیرٌ«33 فاطر» 🔻(پاداش الهی و آن فضل بزرگ،)باغ هایی همیشه سرسبز است که به آنها وارد خواهند شد،و در آنها با از طلا و مروارید زینت می شوند و لباس آنان در آن جا(از)ابریشم است. ✍نکته ها: 🔹 کلمه ی «أَساوِرَ» جمع«سوار»،معرّب«دستواره»از کلمات فارسی است که وارد زبان عربی شده است. ✍پیام ها: 1- تکثّر و ها،یک ارزش است. «جَنّاتُ» 2- از غافل نشویم. «جَنّاتُ عَدْنٍ - یُحَلَّوْنَ» 3- پاداش محرومیّت موقت،کامیابی دائمی است.(اگر طلا و ابریشم،در چند روز دنیا بر مردان حرام شد،در بهشت،از آن بهره مند می شوند.) یُحَلَّوْنَ ... مِنْ ذَهَبٍ ... 4- معاد، است.(طلا و لؤلؤ مربوط به زینت بدن مادّی است.) «أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ»
🔰وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ«34 فاطر» 🔻و گویند:سپاس برای خداوندی است که اندوه را از ما زدود،همانا پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است. ✍پیام ها: 1- شعار اهل ،ستایش خداست. «وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلّهِ» 2- در فضای بهشت،غم و نیست. «أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ» 3- در بهشت،در کنار نعمت های مادّی(در آیه ی قبل)آرامش روحی مطرح است. «أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ» 4- بهشت،به خاطر و سپاس گزاری خداوند،به بهشتیان می رسد. «إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ» 5-پوشاندن لغزش ها و از بندگان شایسته از شئون ربوبیّت است. «إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ» 6- اهل بهشت، برجستگی هایی هستند که خداوند قدردان و سپاسگزار آنان است. «لَغَفُورٌ شَکُورٌ»
🔰اَلَّذِی أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَهِ مِنْ فَضْلِهِ لا یَمَسُّنا فِیها نَصَبٌ وَ لا یَمَسُّنا فِیها لُغُوبٌ«35 فاطر» 🔻خداوندی که ما را از فضل خویش در سرای ابدی جای داد که در آن جا به ما نمی رسد و درماندگی به سراغ ما نمی آید. ✍نکته ها: 🔹«نَصَبٌ» به معنای تعب و رنج و «لُغُوبٌ» به معنای عجز و ناتوانی است و گاهی در افسردگی بکار می رود. 🔸در کشورهای مترقّی و خانواده های مرفّه،آسایش پیدا می شود ولی است، امّا اهل بهشت هم در آسایش کاملند و هم از غم ها و تحیّرها دور. ✍پیام ها: 1- بهشت،ابدی است. «دارَ الْمُقامَهِ» 2- بهشتیان،نعمت ها را از می دانند،نه از عمل خود. «مِنْ فَضْلِهِ» 3- رنج و غم با حتّی تماس ندارد. «لا یَمَسُّنا» 4- طول ع
مر بیش از حدّ در دنیا،خستگی آور است ولی در بهشت نه خستگی وجود دارد و نه غم. لا یَمَسُّنا ... نَصَبٌ ... لُغُوبٌ 5-آسایش و آرامش بهشت،حتمی است.(جمله ی «لا یَمَسُّنا» تکرار شده است)
🔰وَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَهُمْ نارُ جَهَنَّمَ لا یُقْضی عَلَیْهِمْ فَیَمُوتُوا وَ لا یُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذابِها کَذلِکَ نَجْزِی کُلَّ کَفُورٍ«36 فاطر» 🔺و کسانی که کفر ورزیدند،برایشان است،نه بر آنها حکم می شود که بمیرند و نه از عذاب دوزخ تخفیفی برایشان هست؛ما این گونه هر ناسپاسی را کیفر می دهیم. ✍نکته ها: 🔹در کنار وعده های بهشت،وعیدهای دوزخ بیان می شود تا میان و امید تعادل باشد. 🔸اهل دوزخ دو تقاضا دارند،یک بار می گویند: «لِیَقْضِ عَلَیْنا رَبُّکَ»خدا ما را مرگ دهد تا راحت شویم.خداوند می فرماید: «لا یُقْضی عَلَیْهِمْ فَیَمُوتُوا» در دوزخ مرگی در کار نیست که دوزخیان بمیرند و از عذاب نجات یابند؛بار دیگر می خواهند لااقل تخفیفی به آنان داده شود: «یُخَفِّفْ عَنّا یَوْماً مِنَ الْعَذابِ» این آیه می فرماید: «لا یُخَفَّفُ» تخفیفی در کار نیست. ✍پیام ها: 1- کسی که از کافر بودن،به بودن رسید و تمام درهای سعادت را به روی خود بست،تمام درهای نجات نیز به او بسته خواهد شد؛در آن جا نه مرگ است و نه تخفیف. «فَیَمُوتُوا وَ لا یُخَفَّفُ» 2- کفر،نوعی است. اَلَّذِینَ کَفَرُوا ... کُلَّ کَفُورٍ 3- فرد مهم نیست،خصلت است. «کُلَّ کَفُورٍ»
🔰وَ هُمْ یَصْطَرِخُونَ فِیها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَیْرَ الَّذِی کُنّا نَعْمَلُ أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ما یَتَذَکَّرُ فِیهِ مَنْ تَذَکَّرَ وَ جاءَکُمُ النَّذِیرُ فَذُوقُوا فَما لِلظّالِمِینَ مِنْ نَصِیرٍ«37 فاطر» 🔺و آن کفّار در دوزخ ناله می زنند(و می گویند:)پروردگارا! 🔻ما را خارج کن تا عمل صالحی انجام دهیم،غیر از آنچه که قبلاً انجام می دادیم.(در پاسخ به آنان گفته می شود:)آیا ما به شما ندادیم که در آن هر کس که بنای تذکّر دارد متذکّر شود و(عبرت گیرد؟ به علاوه)هشدار دهنده به سراغتان آمد(ولی شما توجّهی نکردید)،پس اینک ،پس برای ستمگران هیچ یاوری نیست. ✍نکته ها: 🔹«صراخ»به معنای و ناله ای است که با درخواست کمک همراه باشد. 🔸 در دو آیه ی قبل،عنوان شد که اهل بهشت و دارند؛در این آیه می فرماید: 👌اهل دوزخ می سوزند و ناله می کنند و تقاضای کمک دارند. ✍پیام ها: 1- به هر تقاضا و ناله ای نباید کرد،درخواست مجرم قابل پذیرش نیست. 🔹«رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً» (خداوند می فرماید: «وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ» اگر برگردند،باز همان خلافکاری های خود را دارند.) 2- آن چه انسان را دوزخی می کند،اعمال است. «أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً» 3- همه ی سرکشان،روزی به و انابه خواهند افتاد. رَبَّنا أَخْرِجْنا ... 4- آخرت محل از دست داده ها نیست. أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ... 5-بسیاری افراد در دنیا خیال می کنند کارشان صالح است،امّا در روز قیامت می فهمند که صالح نبوده و لذا می گویند:پروردگارا! اگر از دوزخ نجات یابیم، عمل صالحی(نه مثل صالح نماهای قبلی)انجام خواهیم داد. «غَیْرَ الَّذِی کُنّا نَعْمَلُ» 6- خداوند به همه ی مردم به که حجّت بر آنان تمام شود،عمر داده است. «أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ما یَتَذَکَّرُ فِیهِ» 7- از دست دادن فرصت ها،موجب به خویش است. أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ... فَما لِلظّالِمِینَ مِنْ نَصِیرٍ 8-هدف از عمر،هوشیاری است و انسان گویا عمر نکرده است. «أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ما یَتَذَکَّرُ» 9- تذکّرِ لحظه ای کارساز نیست،زیرا هر مجرمی برای یک لحظه متذکّر می شود؛ تذکّر باید استمرار داشته باشد. «یَتَذَکَّرُ فِیهِ» 10- تا نذیر نباشد، الهی نیست. «جاءَکُمُ النَّذِیرُ فَذُوقُوا» 11- کسی که به هشدارهای انبیا توجّه نکند است. جاءَکُمُ النَّذِیرُ ... فَما لِلظّالِمِینَ 12- برای کفّار، ،دعا و ناله هیچ یک کارساز نیست. «مِنْ نَصِیرٍ
با سلام 🔰مطالبی در جهت 🔰شناخت امام زمان مهمترین وظیفه هست 🔰شبهات را دقیق بشناسیم و پاسخ دهیم آبادی دنیا در ظهور https://eitaa.com/fatemi5/2562 درلشکر امام زمان مخای چه کاره بشی👇 https://eitaa.com/fatemi5/2563 امام زمان امام تحول خواه👇 https://eitaa.com/fatemi5/2564 ایران قبل از ظهور👇 https://eitaa.com/fatemi5/2567 وجود علمای دلسوز👇 https://eitaa.com/fatemi5/2574 شاهد بودن ائمه👇 https://eitaa.com/fatemi5/2576 فواید دعا👇 https://eitaa.com/fatemi5/2577 حکومت قبل ظهور👇 https://eitaa.com/fatemi5/2578 انقلاب اسلامی قبل از ظهور👇 https://eitaa.com/fatemi5/2579 معنای انتظار فرج👇 https://eitaa.com/fatemi5/2580 ماموریت ولی‌فقیه در غیاب امام زمان👇 https://eitaa.com/fatemi5/2581 چهار ویژگی یاران امام زمان👇 https://eitaa.com/fatemi5/2582 معرفت و جهالت👇 https://eitaa.com/fatemi5/2583 شبهات یمانی👇 https://eitaa.com/fatemi5/2584 گناه برای ظهور 👇 https://eitaa.com/fatemi5/2585 چهار شرط اصلی ظهور👇 https://eitaa.com/fatemi5/2586 علل غیبت امام زمان 👇 https://eitaa.com/fatemi5/2587 ویژگی یاران امام زمان👇 https://eitaa.com/fatemi5/2588 فواید امام غایب👇 https://eitaa.com/fatemi5/562 🔰تنظیم : فاطمی 🔰لطفا باشیم
🔰إِنَّ اللّهَ عالِمُ غَیْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ«38 فاطر » 🔺همانا خداوند به غیب آسمان ها و زمین آگاه است،بدون شک او به راز دل ها داناست. ✍نکته ها: 🔹* در آیات گذشته خواندیم که:خداوند افرادی را برای قرآن برگزید،افرادی را به بهشت می برد و افرادی را به ؛این آیه می فرماید:زیرا او همه چیز را می داند و از نهان و آشکار و از درون و بیرون آگاه است. ✍پیام ها: 1- کسانی که فرصت های دنیا را از دست داده و عمل انجام نداده اند و در آخرت ناله می زنند که ما را از دوزخ نجات بده تا عمل انجام دهیم،در سخن خود صداقت ندارند. «إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» 2- ایمان به این که خداوند همه چیز را می داند بهترین بازدارنده انسان از خلاف است. «إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»
جلسه ۱۳ فروردین ۴۰۰
🔰هُوَ الَّذِی جَعَلَکُمْ خَلائِفَ فِی الْأَرْضِ فَمَنْ کَفَرَ فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ وَ لا یَزِیدُ الْکافِرِینَ کُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلاّ مَقْتاً وَ لا یَزِیدُ الْکافِرِینَ کُفْرُهُمْ إِلاّ خَساراً«39فاطر» 🔺او کسی است که شما را در زمین (پیشینیان)قرار داد؛پس هر کس کفر ورزد بر ضررش خواهد بود و کافران را کفرشان جز دشمنی و خشم نزد پروردگارشان نمی افزاید،و کافران را کفرشان جز خسارت نمی افزاید. ✍نکته ها: 🔹* مراد از خلیفه بودن انسان در این آیه،یکی از سه امر اس: 🔹جانشینی ها از ملّت ها، 🔹جانشینی فرزندان آدم از انسان های پیش از خلقت آدم، 🔹جانشینی انسان از خداوند 🔸 «مقت»به معنای غضب شدید است که در قرآن در مورد چیز بکار رفته است: 1.کفر. لا یَزِیدُ الْکافِرِینَ کُفْرُهُمْ ... إِلاّ مَقْتاً 2.زنا. «إِنَّهُ کانَ فاحِشَهً وَ مَقْتاً» 3.گفتن و عمل نکردن. «کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ» 4.سخن بی منطق. «یُجادِلُونَ فِی آیاتِ اللّهِ بِغَیْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللّهِ» ✍پیام ها: 1- جانشینی انسان در زمین باید شکر باشد نه کفر. جَعَلَکُمْ خَلائِفَ ... فَمَنْ کَفَرَ (شما نیز رفتنی هستید و دیگران جانشین شما خواهند شد،در این چند روز دنیا کفر نورزید.) 2- کفرِ انسان به خود اوست و ضربه ای به خدا نمی زند. «فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ» 3- کفّار،کفر خود را به نیاکان یا جامعه نیاندازند. «فَمَنْ کَفَرَ فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ» 4- خطرات و آثار کفر نیست و هر لحظه گسترش می یابد. لا یَزِیدُ الْکافِرِینَ .. إِلاّ مَقْتاً ... إِلاّ خَساراً 5-کفر به خودی خود،عامل است،گرچه کافر عمل فاسدی انجام ندهد. «لا یَزِیدُ الْکافِرِینَ کُفْرُهُمْ إِلاّ خَساراً» 6- بیان خطرات گناه، برای بازداشتن گناهکار است. «مَقْتاً - خَساراً»
🔰قُلْ أَ رَأَیْتُمْ شُرَکاءَکُمُ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ أَرُونِی ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْکٌ فِی السَّماواتِ أَمْ آتَیْناهُمْ کِتاباً فَهُمْ عَلی بَیِّنَهٍ مِنْهُ بَلْ إِنْ یَعِدُ الظّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً إِلاّ غُرُوراً«40فاطر» 🔰بگو:آیا شریکان خویش را که به جای خداوند می خوانید دیده اید؟ به من نشان دهید که چه را از زمین آفریده اند،یا برای آنان در(آفرینش) آسمان ها مشارکتی است؟ یا به آنان کتابی داده ایم که ایشان،دلیل و حجّتی از آن بر شرک خود دارند؟(نه،هیچ کدام نیست،)بلکه ستمکاران تنها بر اساس وعده ای(دروغی)که بعضی شان به بعضی دیگر(در مورد شفاعت)می دهند یکدیگر را فریب می دهند. ✍پیام ها: 1- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به گفتگو با مخالفان بود. «قُلْ» 2- با سؤال، ها را بیدار کنید. «أَ رَأَیْتُمْ - أَرُونِی ما ذا خَلَقُوا» 3- اسلام دین است. «أَ رَأَیْتُمْ - أَرُونِی - فَهُمْ عَلی بَیِّنَهٍ» 4- تحدّی و طلبی،تنها در کتاب تشریع نیست که می فرماید: «فَأْتُوا بِسُورَهٍ» بلکه در مورد آفرینش و کتاب تکوین نیز هست. «أَرُونِی ما ذا خَلَقُوا» 5-مشرکان،هیچ ندارند.نه عقلی «ما ذا خَلَقُوا» و نه نقلی «أَمْ آتَیْناهُمْ کِتاباً» 6- هر جا منطق و بیّنه نباشد،فریب است. إِنْ یَعِدُ ... إِلاّ غُرُوراً 7- مشرکان ظالمند. «یَعِدُ الظّالِمُونَ» وعده ی ظالمان،فریب و شعارهای آنان فریبنده است. «إِلاّ غُرُوراً» 8-شرک بر تبلیغات و وعده های استوار است. «إِنْ یَعِدُ الظّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً إِلاّ غُرُوراً» 9- فریب از هر کس می تواند باشد. «بَعْضُهُمْ بَعْضاً» گاهی افراد و عادی با تملق و چاپلوسی افراد بالاتر را به انحراف می کشانند و گاهی افراد قوی با تهدید و تطمیع و وعده ها و شعارهای دروغین مردم را به اطاعت بی چون و چرای خود
وادار می کنند. «یَعِدُ الظّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً»
🔰إِنَّ اللّهَ یُمْسِکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ لَئِنْ زالَتا إِنْ أَمْسَکَهُما مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ کانَ حَلِیماً غَفُوراً«41فاطر» 🔰همانا خداوند آسمان ها و زمین را از زوال(و سقوط و خروج از مدار)نگاه می دارد،و اگر زوال پذیرند(و از مدار خارج شوند) جز او نمی تواند آنها را نگاه دارد؛البتّه او بردبار و آمرزنده است. ✍نکته ها: 🔹 میان نگاهداری و حفاظت خداوند از نظام هستی و حلم او رابطه است،همان گونه که میان و اعمال ما و فروپاشی نظام هستی رابطه است.در این آیه به مورد اول اشاره دارد و آیه با جمله ی «حَلِیماً غَفُوراً» پایان یافته است. 🔹امّا در سوره ی مریم،آیات 88 تا 90 می خوانیم: «وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً لَقَدْ جِئْتُمْ شَیْئاً إِدًّا تَکادُ السَّماواتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَ تَنْشَقُّ الْأَرْضُ وَ تَخِرُّ الْجِبالُ هَدًّا» مشرکان گفتند:خداوند فرزندی اختیار کرده است،نزدیک است که آسمان ها و زمین و کوه ها از این سخن زشت درهم ریزد و فروپاشد. 🔹 خداوند هم آسمان ها و زمین با را نگاه می دارد «یُمْسِکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» و هم پرنده ی کوچک در هوا را «ما یُمْسِکُهُنَّ إِلاَّ الرَّحْمنُ» 🔹در روایات می خوانیم:خداوند به واسطه ی خود،آسمان و زمین را حفظ می کند که اگر نباشند،نظام هستی به هم می ریزد. ✍پیام ها: 1- جایگاه آسمان ها و زمین و حرکت و مدار آنها با ی خداوند است و اوست که هر لحظه آنها را حفظ می کند. «إِنَّ اللّهَ یُمْسِکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» 2- پدیده ها،هم در پدید آمدن و هم در بقا نیازمند و لطف خداوند هستند.إِنَّ اللّهَ یُمْسِکُ السَّماواتِ ... 3- نظم حاکم بر هستی،از سوی ،نه امری تصادفی. إِنَّ اللّهَ یُمْسِکُ السَّماواتِ ... 4- ابدیّت مخصوص اوست و هستی زوال است. «زالَتا» 5-اگر حلم الهی نباشد،کرات آسمانی بر سر خلافکاران فرو می ریزد. «یُمْسِکُ السَّماواتِ - کانَ حَلِیماً غَفُوراً» (هنگام برپایی قیامت،خورشید و ماه و ستارگان و زمین دگرگون و درهم ریخته می شود،بنابراین اگر در دنیا از فروپاشی آنها جلوگیری می شود به خاطر حلم اوست.) 6- خداوندی که با قدرت را نگاه داشته،اگر به کفّار مهلتی می دهد به خاطر حلم است نه عجز. «کانَ حَلِیماً»
🔰وَ أَقْسَمُوا بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمانِهِمْ لَئِنْ جاءَهُمْ نَذِیرٌ لَیَکُونُنَّ أَهْدی مِنْ إِحْدَی الْأُمَمِ فَلَمّا جاءَهُمْ نَذِیرٌ ما زادَهُمْ إِلاّ نُفُوراً«42فاطر» 🔰و(مشرکان)با سخت ترین سوگندها،به خدا سوگند یاد کردند که اگر هشدار دهنده ای به سراغشان بیاید از هر یک از امّت های دیگر هدایت یافته تر شوند؛پس همین که هشدار دهنده ای برایشان آمد،جز نفرت(از حقّ)چیزی بر آنان نیفزود. ✍نکته ها: 🔹 در تفاسیر می خوانیم:مشرکان وقتی شنیدند که هرگاه پیامبری برای یهودیان می آمد آنها لجاجت می کردند؛ سوگند یاد کردند و گفتند:ما چنین نیستیم،اگر پیامبری برای ما بیاید بدون تسلیم او را می پذیریم،و از دیگر امّت ها زودتر و بهتر هدایت خواهیم شد ولی همین که پیامبر به سراغشان آمد جز نفرت چیزی از خود نشان ندادند. 🔹خدا نکند کسانی که در انتظار حضرت مهدی(عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف)به سر می برند و می گویند: 👌اگر بیاید ما چنین و چنان خواهیم کرد،هنگامی که تشریف بیاورند در برابرش جبهه بگیرند. 🔺پیام ها: 1- مشرکان،خدا را قبول داشتند و او را می شمردند و به او سوگند یاد می کردند. «أَقْسَمُوا بِاللّهِ» 2- به هر سوگندی نمی توان کرد. أَقْسَمُوا بِاللّهِ - فَلَمّا جاءَهُمْ ... 3- به عمل کار بر آید،به سخنرانی نیست.ادّعا زیاد ولی کم است. «أَقْسَمُوا - إِلاّ نُفُوراً» 4- برای هدایت مردم،بشارت و انذار هر دو لازم است،لیکن برای ی منحرف انذار مهم تر است.(کلمه ی «نَذِیرٌ» دو بار آمده است)
🔰اِسْتِکْباراً فِی الْأَرْضِ وَ مَکْرَ السَّیِّئِ وَ لا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلاّ بِأَهْلِهِ فَهَلْ یَنْظُرُونَ إِلاّ سُنَّتَ الْأَوَّلِینَ فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللّهِ تَبْدِیلاً وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللّهِ تَحْوِیلاً«43فاطر» 🔰(نفرت آنان از حقّ)به خاطر استکبار در زمین و نیرنگ بدشان بود،و نیرنگ بد جز اهلش را فرا نگیرد،پس آیا آنان سنّت(خداوند را در مورد قلع و قمع)پیشینیان انتظار دارند؟ با آنکه برای سنّت و الهی هرگز جایگزینی نخواهی یافت،و هرگز برای سنّت الهی تغییری نخواهی یافت. ✍نکته ها: 🔹 «تبدیل»یعنی چیزی را بَدَل چیز دیگر قرار دادن،مثل تیمم بدل از غسل،ولی«تحویل» به معنای تصرف در زمان یا مکان یا شکل و قالب یک چیز است بدون آنکه چیزی را جایگزین آن کنیم. 🔹 اگر پزشک،شربتی را به بیمار داد و او به جای آنکه بخورد،شربت را دور ریخت و به پزشک گفت:آن را نوشیدم،گمان می کند
fatemi .: که سر پزشک کلاه گذاشته و به او کلک زده است، در حالی که بیمار خودش را فریب داده است،نه پزشک را. «لا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلاّ بِأَهْلِهِ» پیام ها: 1- سرچشمه ی فرار و نفرت از راه انبیا یا استکبار است یا حیله.(شاید استکبار از سوی کفّار و حیله از سوی منافقان باشد و شاید استکبار بستر حیله گری خود مستکبر باشد). اِسْتِکْباراً ... وَ مَکْرَ السَّیِّئِ 2- نتیجه حیله به خود انسان برمی گردد(عقوبت و کیفر تکبّر و حیله به دیگری منتقل نمی شود.) «لا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلاّ بِأَهْلِهِ» بَد مکن که بد افتی چَه مَکَن که خود افتی 3- خداوند در جامعه قانون ها و سنّت های ثابتی را مقرّر کرده است که در تمام اقوام و ملّت ها جریان دارد،نظیر سنّت آزمایش،سنّت امداد مؤمنان و سنّت کیفر حیله گران و مستکبران.آری،خوشبختی و بدبختی و عزّت یا سقوط جامعه،در گرو پیروی از سنّت های الهی یا ترک آنهاست. فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللّهِ تَبْدِیلاً ... تَحْوِیلاً 4- تاریخ دارای نظام و قانون ثابت است.(با نگاه به گوشه ای از تاریخ می توان قانونِ گوشه ی دیگر تاریخ را به دست آورد.) «فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللّهِ تَبْدِیلاً» أَ وَ لَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ کانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّهً وَ ما کانَ اللّهُ لِیُعْجِزَهُ مِنْ شَیْءٍ فِی السَّماواتِ وَ لا فِی الْأَرْضِ إِنَّهُ کانَ عَلِیماً قَدِیراً«44» آیا در زمین سیر نکردند تا ببینند که سرانجام کسانی که قبل از ایشان بودند و قدرتشان بیش از آنان بود چه شد؟ و هیچ چیز در آسمان ها و زمین نیست که خداوند را به عجز در آورد(و از حیطه ی قدرت او خارج باشد.)البتّه او بس آگاه و تواناست. نکته ها: * به دنبال آیه گذشته،این آیه بیانی است برای آشنا شدن با سنّت های الهی در تاریخ و این که نتیجه و پایان استکبار چیست. پیام ها: 1- اسلام طرفدار سیر و سفر برای کسب تجربه است. «أَ وَ لَمْ یَسِیرُوا» 2- سیر و سفر باید جهت دار باشد. «یَسِیرُوا فَیَنْظُرُوا» 3- تاریخ پیشینیان،از منابع شناخت سنّت های حاکم بر جوامع است.(گذشته، چراغ راه آینده است.) «کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ» 4- بازدید از آثار باستانی تمّدن ها،مورد سفارش است. أَ وَ لَمْ یَسِیرُوا ... 5-به جلوه های کاذب مستکبران توجّه نکنید،عاقبت آنان را ببینید. «عاقِبَهُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ کانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّهً» 6- به قدرت خود مغرور نشوید که افراد قوی تر از شما قلع و قمع شده اند. «کانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّهً» 7- هیچ چیز بر اراده و قدرت خداوند غالب نیست. «وَ ما کانَ اللّهُ لِیُعْجِزَهُ» 8-خداوند هم مستکبران را می شناسد و هم توان برخورد با آنان را دارد. «عَلِیماً قَدِیراً» وَ لَوْ یُؤاخِذُ اللّهُ النّاسَ بِما کَسَبُوا ما تَرَکَ عَلی ظَهْرِها مِنْ دَابَّهٍ وَ لکِنْ یُؤَخِّرُهُمْ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللّهَ کانَ بِعِبادِهِ بَصِیراً«45» و اگر خداوند مردم را به سزای آن چه انجام داده اند مؤاخذه نماید،هیچ جنبنده ای روی زمین باقی نمی ماند،ولی(سنّت خداوند بر آن است که) مردم را تا مدّتی معین مهلت دهد(تا خود را اصلاح نمایند)،پس همین که مدّتشان به سر آمد(آنان را مؤاخذه می کند.)و همانا خداوند به(احوال) بندگان خود بیناست(و هر کس را به مقتضای کردارش جزا می دهد). نکته ها: * امام سجّاد علیه السلام در مناجات خود می گوید:«کان جزائی فی اول ما عصیتک النار» [64]خداوندا جزای من در اولین گناهی که کردم آتش بود و هر چه زنده مانده ام لطف و مهلت تو نسبت به من است که شاید من توبه کنم. پیام ها: 1- گر حکم شود که مست گیرند در شهر هر آن که هست گیرند. وَ لَوْ یُؤاخِذُ اللّهُ النّاسَ ... ما تَرَکَ ... مِنْ دَابَّهٍ 2- گناهی کیفر دارد که با علم و عمد انجام گیرد. یُؤاخِذُ ... بِما کَسَبُوا 3- فلسفه تأخیر کیفر مردم از دنیا به قیامت،بقای نسل بشر و تداوم حیات در کره زمین است.مردم اگر با گناه هلاک شوند بشری باقی نخواهد ماند و نسل منقرض خواهد شد «ما تَرَکَ عَلی ظَهْرِها مِنْ دَابَّهٍ» 4- خداوند،صبور و اهل عفو و مغفرت و مهلت دادن است و مردم را فوری در دنیا به جرم عملکرد بد آنان مجازات نمی کند. «یُؤَخِّرُهُمْ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی» 5-مرگ و میرها و فرصت ها و مهلت ها،با اراده ی الهی و دارای نظم و حساب و کتاب است. «یُؤَخِّرُهُمْ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی» 6- مدّت عمر انسان،از پیش تعیین شده است. «أَجَلٍ مُسَمًّی» 7- مهلت خداوند به بندگان گنه کار و تأخیر مجازات آنان تا قیامت از سنّت ها و برنامه های الهی است. «یُؤَخِّرُهُمْ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی» 8-مهلت دادن خداوند به گنه کاران کاری عالمانه است. «بِعِبادِهِ بَصِیراً» (ده ها میلیون نفر سال ها بعد از گناه توفیق توبه
🔰این سوره در مکّه نازل شده و هشتاد و سه آیه دارد و به نام اوّلین آیه اش که از حروف مقطّعه است،نامگذاری شده است. 🔰مطالب این سوره بر محور عقاید است و تعلیم آن به فرزندان و هدیه کردن ثواب قرائت آن به مردگان سفارش شده است. 🔰این سوره با گواهی خداوند به رسالت پیامبر اسلام آغاز و با بیان رسالت سه تن از پیامبران الهی ادامه می یابد. ✍در بخشی از این سوره،به برخی از آیات عظمت پروردگار در هستی به عنوان نشانه های توحید اشاره شده و در بخش دیگر،مسائل مربوط به معاد،سؤال و جواب در دادگاه قیامت و ویژگی های بهشت و دوزخ مطرح شده است. 👌در روایات از سوره یس به عنوان« »یاد شده است. 🔰بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند بخشنده مهربان 🔰یس«1» وَ الْقُرْآنِ الْحَکِیمِ«2» یا،سین.سوگند به قرآن(محکم و)حکمت آموز. إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ«3» عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ«4» که همانا تو از پیامبرانی.بر راه راست هستی. ✍نکته ها: 🔺به گفته ی روایات،یس نام مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله است. 🔻کلمه«حکیم»هم می تواند به معنای ذوالحکمه باشد و هم به معنای ،نظیر آیه اول سوره هود که می فرماید: «أُحْکِمَتْ آیاتُهُ» یعنی آیات قرآن محکم است. 🔺راه مستقیم،راهی نیست که پس از پیمودن تمام آن به مقصد برسیم،بلکه به هر مقدار که برویم به بخشی از مقصد رسیده ایم.مانند تحصیل علم که به هر مقدار پیش برویم،به همان میزان به علم دست یافته ایم. 🔻در برابر انواع تهمت ها که به‌ پیامبر،شاعر،کاهن،ساحر و مجنون می گفتند،خداوند حکیم سوگند به قرآن حکمت آمیز بر رسالت پیامبر تأکید می کند. ✍پیام ها: 1- در قرآن باطل راه ندارد و تمام آن محکم و استوار است. «وَ الْقُرْآنِ الْحَکِیمِ» 2- سوگند به قرآن آنهم از سوی ،بیانگر عظمت و قداست آن است. «وَ الْقُرْآنِ الْحَکِیمِ» 3- در برابر هجوم ها و تضعیف های ناروا،حمایت های صحیح و همه جانبه ضرورت دارد. «إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ» 4- مردان خدا در طول تنها نیستند و در کنار سایر فرستادگان الهی هستند. «لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ» 5-راه پیامبر همان راه خداست. «إِنَّ رَبِّی عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ»[3]، إِنَّکَ ... عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ (راه مستقیم،راه خدا و رسول اوست.) 6- برای سه چیز لازم است: الف:برنامه مدوّن«قرآن حکیم» ب:مجری و رهبر آگاه «لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ» ج:راه روشن. «صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» 7- اساس عقیده باید باشد.(خدای حکیم،قرآن حکیم و پیامبر آموزگار حکمت). «یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ» تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ«5» قرآن از جانب خداوند قادر مهربان نازل شده است.
🔰لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ«6» 🔰تا به مردم آن چه را به نیاکانشان هشدار داده شده تو نیز هشدار دهی، پس آنان غافلند. ✍پیام ها: 1- خداوند نسبت به ،عزیز و نسبت به اولیای خود رحیم است. «الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ» 2- سرچشمه ی نزول قرآن،قدرت و رحمت است و کسی که به آن کند به عزّت و رحمت می رسد. «تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ» 3- انذار،هدف بعثت انبیا است. «لِتُنْذِرَ» 4- انذار یک سنّت الهی است «ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ» (گرچه با وجود آن باز هم مردم غافل بمانند.) 5-اساس و پایه تبلیغ و انذار باید تعالیم قرآن باشد. «تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ لِتُنْذِرَ» 6- حتّی هشدارهای قرآن برخاسته از و مهر خداست. «الرَّحِیمِ لِتُنْذِرَ»
🔰لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلی أَکْثَرِهِمْ فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ«7» 🔺به یقین فرمان(عذاب)بر بیشتر آنان سزاوار گشته است پس ایشان ایمان نمی آورند. 🔰إِنّا جَعَلْنا فِی أَعْناقِهِمْ أَغْلالاً فَهِیَ إِلَی الْأَذْقانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ«8 یس » 🔺به راستی که ما در گردن های آنان غل هایی قرار دادیم،که تا چانه شان را می پوشاند در نتیجه سرهای آنان بالا مانده است(و نمی توانند اطراف و پیش پای خود را ببینند). ✍نکته ها: 🔹«اذقان»جمع«ذقن»به معنای چانه و «مُقْمَحُونَ» از«قمح البعیر»به معنای سر بالا کردن شتر است.یعنی همان گونه که به شتر آب عرضه می شود ولی او سر خود را بالا می برد،به این مردم نا اهل نیز حقّ ارائه می شود،امّا آنان سر خود را بالا گرفت و در برابر حقّ سر تعظیم فرود نمی آورند. 🔻مراد از زدن غل بر گردن آنان،یا کیفر آخرت آنهاست،نظیر آیه ی «إِذِ الْأَغْلالُ فِی أَعْناقِهِمْ و یا مراد وجود عقاید خرافی است که همچون غل های سنگین بر گردنشان است،نظیر آیه 157 اعراف که می فرماید: «یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیْهِمْ» که از وظایف انبیا برداشتن خرافاتی است که همچون غل های سنگین آنان را به بند کشیده است.آری،انبیا می خواهند غل ها را بردارند ولی خود مردم نمی خواهند. 🔹مراد از «الْقَوْلُ» به قرینه آیه 13 سوره سجده که فرمود: «وَ لکِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّی لَأَمْ
لَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّهِ وَ النّاسِ أَجْمَعِینَ» ،فرمان خداوند در مورد عذاب پیروان شیطان است. 👌پیام ها: 1- اکثر مردم غافل،به حقّ گرایش ندارند. «فَهُمْ غافِلُونَ لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلی أَکْثَرِهِمْ» 2- مخالفت اکثریّت،نباید مبلّغ و رهبر را دلسرد کند. أَکْثَرِهِمْ ... لا یُؤْمِنُونَ 3- غفلت،زمینه ی است. «فَهُمْ غافِلُونَ - فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ» 4- گرچه خداوند بر گردن کافران غل هایی می نهد،ولی زمینه ی آن را خودشان فراهم کرده اند. «لا یُؤْمِنُونَ إِنّا جَعَلْنا فِی أَعْناقِهِمْ أَغْلالاً» 🔰وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ«9یس» 🔰و پیش روی آنان حائل و سدّی و پشت سرشان نیز حائل و سدّی قرار دادیم،و به طور فراگیر آنان را پوشاندیم،پس هیچ چیز را نمی بینند. ✍نکته ها: با این که قرآن استوار و حکمت آموز است و رسالت قطعی است و راه دین مستقیم است و خداوند قوی ومهربان است،لیکن چون اکثر مردم،غافل،بی ایمان و گرفتار خرافاتند،از هر سو بروند به سدّی محکم و بن بست برخورد می کنند. 🔺سیمای افراد لجوج در این آیه بسیار دقیق و جالب ترسیم شده است: 🔻اّولاً:غافل هستند، «فَهُمْ غافِلُونَ» و در نتیجه ایمان نمی آورند. «فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ» 🔺ثانیاً:خرافات آنان را گرفتار کرده است. «فِی أَعْناقِهِمْ أَغْلالاً» و همچون شتر چموش از پذیرفتن حقّ سر باز می زنند. «فَهُمْ مُقْمَحُونَ» از پیش و پس در محاصره هستند، «سَدًّا» و بر چشمان آنان پرده ای آویخته شده و نمی بینند. 🔹شاید مراد از «مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا» آرزوهای طولانی انسان برای آینده و مراد از «مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا» غفلت از خلافکاری های گذشته باشد که آن آرزوها و غفلت ها دو مانع بزرگ برای دیدن حقّ است. 🔸در این آیات،دو کیفر در برابر دو انحراف بزرگ قرار گرفته است. «فَهُمْ غافِلُونَ - فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ» ، «جَعَلْنا فِی أَعْناقِهِمْ أَغْلالاً - جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا» 🔻پیام ها: 1- صدها چراغ دارد و بی راهه می رود،بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش. «وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا» 2- غافلان بی ایمان،نه از گذشته ی کفّار عبرت می گیرند، «خَلْفِهِمْ» و نه از معجزه و استدلالی که پیش روی آنان است. «مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ» 3- کافر در بن بست است. «سَدًّا» 4- در تبلیغ،معقولات را با محسوسات تشبیه کنیم. «سَدًّا»
🔰وَ سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ«10 یس» بر آنان تفاوتی نمی کند که آنان را بیم دهی یا بیم ندهی،ایمان نمی آورند. 🔰إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَ خَشِیَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَهٍ وَ أَجْرٍ کَرِیمٍ«11 یس» تنها کسی را(می توانی)هشدار دهی که از ذکر(قرآن)پیروی کند و در درون و نهان از خدای رحمان بترسد،پس او را به آمرزش و پاداشی پر ارزش بشارت ده. ✍نکته ها: مراد از «الذِّکْرَ» با توجّه به آیات دیگر،قرآن است.چنانکه در آیه 9 سوره ی حجر می خوانیم: «إِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ» 🔹گروهی از کفّار و مشرکان هرگز قابل هدایت نیستند و هشدار پیامبر در مورد آنان بی اثر است.امّا کفّار: «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ»[5]امّا مشرکان: «سَواءٌ عَلَیْکُمْ أَ دَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صامِتُونَ» مراد از «خَشِیَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ» یا ترس از خدا در درون است.یا ترس از خدا در مکان های پنهان از چشم مردم و یا ترس از خداوند نسبت به دادگاه قیامت که از امور غیبی است. هرگاه انسان در برابر شخصیّتی بزرگ قرار گیرد،هیبت و شوکت او باعث می شود که به انسان حالی دست دهد که به آن خشیت گویند و این با حالت خوف و ترسی که ناشی از کیفر و عذاب باشد،متفاوت است. پیام ها: 1- بر سیه دل چه سود خواندن وعظ،نرود میخ آهنین در سنگ. سَواءٌ عَلَیْهِمْ ... 2- حساب اتمام حجّت،از حساب تأثیرگزاری سخن و تأثیرپذیری مردم جداست.(با این که در مورد گروهی،احتمال تأثیر نیست ولی باید پیامبر با آنان اتمام حجت کند و هشدار دهد.) سَواءٌ عَلَیْهِمْ ... 3- قرآن،مایه ی ذکر است و پیروی از آن،وسیله ی یادآوری فراموش شده ها و بیدارگری فطرت خفته انسان است. «اتَّبَعَ الذِّکْرَ» 4- رحمت گسترده ی الهی،نباید موجب بی پروایی ما شود. «خَشِیَ الرَّحْمنَ» 5-نشانه ی ایمان و خشیت واقعی،پروا داشتن در نهان است. «بِالْغَیْبِ» 6- بیم و امید در کنار هم لازم است.در جمله «خَشِیَ الرَّحْمنَ» هم خشیت است و هم رحمت. 7- ترس از خدا در خلوت و درون مهم است نه در ظاهر و حضور در برابر مردم. «خَشِیَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ» 8-وظیفه انبیا هم انذار و هشدار است، إِنَّما تُنْذِرُ ...هم امید وبشارت. «فَبَش ِّرْهُ» 9- کسی بشارت بهشت را دریافت می کند که هشدار پیامبران او را متذکّر کرده باشد. تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ ... فَبَشِّرْهُ ...
آیات ۱۳ الی۴۰ سوره یس