eitaa logo
هیئت انصارالقائم (عج)
876 دنبال‌کننده
2هزار عکس
518 ویدیو
13 فایل
هیئت دانشجویی انصارالقائم (عج) ارتباط با مدیر کانال: @a_ghaem اینستاگرام: instagram.com/a_ghaaem2 بله: https://ble.ir/a_ghaaem تلگرام: https://t.me/a_ghaaem آپارات: aparat.com/a_ghaaem/ سایت: a-ghaem.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
هفته ی کتاب و کتابخوانی مبارک 📚 تو هفته کتاب قراره براتون معرفی کتاب داشته باشیم .... 🍃راس ساعت19 هر روز به مدت یک‌هفته 🍃 🚩هیئت دانشجویی انصارالقائم (عج) 💻 : @a_ghaaem
📚 بخشی از مقدمه : 📚 نگارنده کتاب در بخشی از «مقدمه» آورده است : باید هر شب دید چقدر به حسین نزدیک تر شده ایم، باید در مراقبات شبانه به این پرسش پاسخ داد: چقدر حسین تر شده ایم؟! منیّت ها باید در حسین فانی شود، اصلاً در آینه ها باید به جای تصویر خود، او را دید! آنچنان که در تحلیل عرفانی رفتار ابوالفضل در کنار شریعه این گونه گفته اند: دست در آب برد تا ببیند چقدر حسین شده است؟ او دست در آب برد تا «او» را ببیند، چرا که دیگر از عباس چیزی نمانده است! هرچه هست حسین است. همۀ اهل بیت علیه السلام وقتی از زیارت امام حسین علیه السلام فارغ می شدند، به علقمه سری می زدند و به زیارت یار باوفای امام حسین علیه السلام می پرداختند. خیابان منتهی به حرم حضرت عباس (خیابان بین الحرمین) فرصتی برای تأمل در شخصیت حضرت عباس علیه السلام است. حرم حضرت عباس علیه السلام از دیگر شهدا جدا شده است تا فرصت خلوت در این شخصیت بهترفراهم شود و بتوان سلوک ذیل این شخصیت داشت. جای خالی عباس به دنبال این است که دریچه ای باشد به سوی تفکر در شخصیت حضرت عباس بن علی علیه السلام… 🚩هیئت دانشجویی انصارالقائم (عج) 💻 : @a_ghaaem
هیئت انصارالقائم (عج)
📚 درباره داستان ادورادو : 📚 ادواردو همه چیز دارد. در خانواده‌ای متولد شده که بزرگ‌ترین کارخانه‌های م
⬅️ادامه کتاب ادواردو لحنی روان و ساده دارد که نویسنده به دو صورت متفاوت زندگی ادواردو را در آن روایت می‌کند. یک بخش مربوط به خبرنگار بخش حوادث یکی از نشریات ایتالیایی است که درباره‌ی مرگ ثروتمندترین جوان ایتالیایی تحقیق می‌کند. بخش دیگر مربوط به گروه مستندسازان ایرانی است که برای ساخت یک فیلم مستند بر اساس زندگی یک جوان تازه مسلمان به ایتالیا سفر کرده‌اند. در ادامه‌ی کتاب، این دو گروه با هم ملاقات کرده و به‌ دنبال رمزگشایی از زندگی ادواردو با هم همکاری می‌کنند. 🚩هیئت دانشجویی انصارالقائم (عج) 💻 : @a_ghaaem
📌درباره‌ی کتاب قصه‌ی دلبری کتاب قصه‌ی دلبری، روایتی متفاوت و خواندنی از زندگی شهید محمدحسین محمدخانی است. او از فعالان بسیج دانشجویی بود و در علمیات‌های تفحص پیکر شهدای دفاع مقدس، شرکت می‌کرد، کتاب قصه دلبری، روایتی از سبک زندگی این شهید است که همسرش از روزهای آشنایی در بسیج دانشجویی تا روزهای پس از شهادت او را بازگو می‌کند. او با ماجراهایی که در دانشگاه داشتند کتاب قصه دلبری را آغاز می‌کند و از خواستگاری‌های پی‌ در پی او می‌گوید. تا به زمانی که می‌رسد که نظرش عوض می‌شود و تصمیم می‌گیرد که به این خواستگار جواب مثبت بدهد. 📌 جملاتی از کتاب قصه‌ی دلبری آمد اتاق بسیج خواهران و پشت به ما و رو به دیوار نشست. آن دفعه را خودخوری کردم. دفعه بعد رفت کنار میز که نگاهش به ما نیفتد. نتوانستم جلوی خودم را بگیرم، بلندبلند اعتراضم را به بچه‌ها گفتم. به در گفتم تا دیوار بشنود، زور می زد تا جلوی خنده‌اش را بگیرد. معراج شهدای دانشگاه انگار ارث پدرش بود. هر موقع می‌رفتیم، با دوستانش آن‌جا می‌پلکیدند. زیرزیرکی می‌خندیدم و می‌گفتم:« بچه‌ها، بازم دار و دسته محمدخانی!» بعضی از بچه‌های بسیج با سبک و سیاق و کار و کردارش موافق بودند، بعضی هم مخالف، معروف بود به تندروی کردن و متحجر بودن. از او حساب می‌بردند، برای همین ازش بدم می‌آمد. فکر می‌کردم از این آدم‌های خشک مقدس از آن طرف بام افتاده است. آن‌هایی که با افکار و رفتارش موافق بودند می گفتند: «شبیه شهداست، مداحی می‌کنه، میره تفحص شهدا!». 🚩هیئت دانشجویی انصارالقائم (عج) 💻 : @a_ghaaem
📍 نخل و نارنج شیخ مرتضی انصاری از مراجع بزرگ تقلید و فقهای تاثیرگذار ایرانی بود که در سال ۱۲۱۴ در دزفول متولد شد و در سال ۱۲۸۱ در نجف درگذشت. او شاگردان زیادی تربیت کرد که ادامه‌دهنده راهش بودند از جمله این شاگردان می‌توان به میرزا محمدحسن شیرازی اشاره کرد که فرمان تحریم تنباکو را در عصر ناصری صادر کرد و مردم را به مقاومت علیه قراردادهای ننگین با بیگانه فراخواند. امام خمینی (ره) نیز از شاگردان مکتب شیخ مرتضی انصاری است که توانست با مبارزات و رهبری حکیمانه‌اش انقلاب اسلامی را به پیروزی برساند. درباره کتاب نخل و نارنج یامین‌پور در این کتاب زندگی و زمانه شیخ مرتضی انصاری را در قالب داستانی روایت کرده است. نویسنده در این رمان، به جز زندگی شیخ انصاری و تاریخ علمای شیعه به موضوعات دیگر از جمله جنگ‌های ایران و روس، حضور انگلستان در ایران و دوران امپراتوری عثمانی پرداخته است 🚩هیئت دانشجویی انصارالقائم (عج) 💻 : @a_ghaaem
📍بخشی از کتاب نخل و نارنج بازار نجف از هفت شاخه به حرم منتهی می‌شد و آن راهی که مرتضی می‌آمد از سمت شرق و در مقابل ایوان طلا به حرم می‌رسید. چند نفر با لباس‌های بلند عربی در حال بازگشت از نماز جماعت ظهر و عصر بودند. از اقامه نماز چیزی نگذشته بود و هنوز خادمان حرم درها را نبسته بودند. مرتضی نعلینش را بیرون حرم از پا درآورد و به سمت درگار چوبی رفت. نعلینی که به زردی می‌زد فرسوده‌تر از آن بود که کسی را به طمع بیندازد. درگاه را بوسید و گونه راستش را روی زمین گذاشت که ناگهان موجی از دلتنگی آمیخته با اشتیاق توفید و چشم‌ها را به اشک نشاند. دربرابر ایوان طلا ایستاد تا اذن دخول بخواند، ولی پیش از آن دوست داشت بار دیگر تمام زوایای حرم را با دقت ببیند و به خاطر بسپارد. حرم با طلاکاری‌های جدید شاه قاجار و ضریح نقره‌ای که چندی پیش نصب کرده بودند، به کلی با گذشته‌اش فرق کرده بود. دو گلدسته در اطراف ایوان به‌تازگی به دستور فتحعلی‌شاه طلاکاری شده بودند و شبستان اصلی حرم با زیلوهایی با نقش چهارگوش و لوزی را از جلوی ایوان تا کنار ضریح مفروش شده بود. حرم خالی از زائر و نمازگزار بود و جز گفت‌وگوی مبهم خادمان در شبستان‌های اطراف صدایی شنیده نمی‌شد. مرتضی با قدم‌های کوتاه خود را به ضریح رساند؛ دست‌هایش را در پنجره‌های نقره‌ای آن گره کرد و پیشانی را بر آن تکیه داد. آن رؤیای ملکوتی را به یاد آورد و تمام وجودش از خاطره شنیدن صدای امیرالمومنین مشتعل شد. پنجاه هزارمین نسخه این کتاب با ویراست جدید با تغییراتی اندک و طرح جلد جدید، بزودی از سوی انتشارات جمکران به بازار عرضه می‌شود. 🚩هیئت دانشجویی انصارالقائم (عج) 💻 : @a_ghaaem
هیئت انصارالقائم (عج)
کتاب «نیمۀ دیگرم» در دو جلد به قلم حجت الاسلام محسن عباسی ولدی، کارشناس برنامه پرسمان تربیتی رادیو م
همچنین این کتاب از کسالت آور بودن اکثر کتب تربیتی و تئوریک بودن آن ها به دور است، زیرا در هر بخش پس از بیان موضوع و توضیح آن، داستان واره ای جهت ملموس کردن آن موضوع قرار دارد که موجب جذابیت کتاب شده است. در ضمن تصاویری هم به کتاب افزوده شده که به رساتر شدن مطالب کتاب کمک می کند. ✨ گزیده✨ تا از تُنگ تَنگ منیت در نیایی؛ به دریای احدیت راه نیابی. آنچه انسان را قرار می برد، "منیت" هایی است که پیکر بندگی می درد، ازدواج، نقطه پایان "من" است و آغاز "او". از همین رو آن را مایه آرامش خوانده اند. پس ازدواج، وقتی به آرامشت برساند، که تو را از منت برهاند. تا من هستی و تنها به فکر خویش، بی قراری و دل پریش، «او» که برایت همسری از جنس خودت آفرید، وجودت طوفان زده ات در ساحل «ما» شدن آفرید. لیک این آرامش پابان راه نیست. "ما" نقطه پرواز "تو" برای رسیدن به "او" است. مقصد، تنها یک خانه است؛ خانه دوست. 🚩هیئت دانشجویی انصارالقائم (عج) 💻 : @a_ghaaem
تاریخ شفاهی رزمنده و جانباز حاج حسین یکتا از دفاع مقدس در مقدمه کتاب ایشان نوشته اند: «پنج سال می شد که قصد کرده بودم خاطراتم را مکتوب کنم. مخصوصاً وقتی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای حفظه‌اللهم مطلبیرا مبنی بر ناتمام ماندن جنگ یک رزمنده تا نوشتن خاطراتش، فرمودند، برای نوشتن و نشر خاطراتم مصمم‌تر شدم. هرچه از رشادت هم‌رزمانم و غربت و مظلومیتشان می‌دانستم در روایت‌گری‌هایم گفته بودم. با مکتوب کردن خاطراتم دنبال ناگفته‌ای از بچه‌ها بودم. دنبال سبک بندگی کردنشان، سبک عبادتشان، سبک رفاقتشان، دنبال سبک زندگی کردنشان در جنگ. سبکی که این روزها جایش بین جریان زندگی جوانان به شدت خالی است. 🚩هیئت دانشجویی انصارالقائم (عج) 💻 : @a_ghaaem
کتاب «خون دلی که لعل شد» حاوی خاطرات حضرت آیت‌الله العظمی سیّد علی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی است. این کتاب ترجمه‌ی فارسی کتاب «إنّ مع الصّبر نصراً» است که پیش از این به زبان عربی در بیروت منتشر و توسط سیّد حسن نصرالله معرّفی شد.‌ آنچه کتاب حاضر را از کتابهای مشابه متمایز میکند، بیان حکمتها، درسها و عبرتهایی است که به فراخور بحثها بیان شده و هر کدام از آنها میتواند چراغ راهی برای آشنایی مخاطب کتاب بویژه جوانان عزیز با فجایع رژیم منحوس پهلوی، و همچنین سختی‌ها، مرارتها و رنجهای مبارزان و در مقابل پایمردی‌ها، مقاومتها، خلوص و ایمان انقلابیون باشد. زندگینامه خودنوشتِ معظّمٌ‌له، تصاویر مرتبط، و نمایه‌های مختلف از دیگر بخشهای این کتاب است. 🚩هیئت دانشجویی انصارالقائم (عج) 💻 : @a_ghaaem
معرفی کتاب دختر پیامبر موضوع: وقایع زندگی حضرت زهراء (س) بعد از رحلت پیامبر نویسنده: استاد محمدعلی جاودان گردآوری: موسسه ایمان ماندگار نشر: مطیع 🍃 🌺  ✨🍃 🚩هیئت دانشجویی انصارالقائم (عج) 💻 : @a_ghaaem
✳ خدایا دیر آمدم اما... ✍ دستش را روی شانه‌ام گذاشت و گفت: «قاسم! تو مرا دوست داری؟» در حالی که با خود فکر می‌کردم چرا این سؤال را می‌پرسد، گفتم: «آقا بر منکرش لعنت.» به دیوار تکیه داد و گفت: «من اگر چیزی بگویم قول می‌دهی عمل کنی؟» با سرعت گفتم: «آقا شما جان بخواهید.» گفت: « از امشب بلند شو و بخوان.» نفسم در سینه حبس شد. پس از بهتی طولانی گفتم: «آقا شما می‌دانید که من اصلا نماز نمی‌خوانم! چه رسد به اینکه بخواهم نماز شب بخوانم... تا دیروقت در قهوه‌خانه هستم و صبح اصلا بیدار نمی‌شوم...» گفت: «هر ساعتی که نیت کنی، من بیدارت می‌کنم.» .. برخلاف هرروز که تا بعد از طلوع آفتاب می‌خوابیدم، در نیمه‌ی شب بیدار شدم. از جایم بلند شدم، دمپایی را پا کردم و به‌سوی حوض آب در وسط حیاط رفتم. خدایا این چه انقلابی بود که در من به‌پا شده بود؟ من که بودم؟ قاسم فاسق که بود؟ چشمانم را رو به آسمان گرفتم و از سویدای دلم جوشش چشمه‌ای را احساس کردم که با حقیقت لایزالی و آسمانیِ عشق تکلم می‌کرد و می‌گفت: «خداوندا قاسم دیر آمده ولی مردانه چاکر درگاهت خواهد بود.» 📚 از کتاب داستانی بر اساس زندگی 🔶https://ble.ir/a_ghaaem 🔶https://eitaa.com/a_ghaaem 🔶https://t.me/a_ghaaem 🍃 🌺  ✨🍃 🚩هیئت دانشجویی انصارالقائم (عج) 💻 : @a_ghaaem
کهکشان نیستی داستانی بر اساس زندگی آیت‌الله سیدعلی قاضی‌طباطبایی (ره) نویسنده : محمدهادی اصفهانی در بخشی از کتاب کهکشان نیستی می‌خوانیم آدم مگر چه می خواهد؟ نانی و آبی و جایی برای خواب! اما گویا آدم ها معنای زندگی را نفهمیده بودند. نان بیشتر، آب بیشتر و جای بیشتر. آدم هایی که هر روز از کنار حرم می‌گذشتند. هرکدام برای خود دنیایی ساخته بودند و در آن زندگی می‌کردند. چقدر عالمشان حقیر بود. وقتی به من می رسیدند، دست ته جیبشان می‌کردند و دنبال خرده فلس هایشان می‌گشتند؛ تازه اگر به این نتیجه می‌رسیدند که به گدایی آس و پاس چیزی ببخشند. آن وقت ها معنای زندگی برایم فقط در نگاه به ردپای دیگران و چشم داشتن به دست آنها خلاصه می‌شد. وقتی آدم‌ها می‌آمدند. آسمان برای من رنگارنگ بود و وقتی نبودند. حتی اگر خورشید در بلندای خود قرار می‌داشت، همه جا تاریک به نظر می آمد. 🔶https://ble.ir/a_ghaaem 🔶https://eitaa.com/a_ghaaem 🔶https://t.me/a_ghaaem 🍃 🌺  ✨🍃 🚩هیئت دانشجویی انصارالقائم (عج) 💻 : @a_ghaaem
کهکشان نیستی داستانی بر اساس زندگی آیت‌الله سیدعلی قاضی‌طباطبایی (ره) نویسنده : محمدهادی اصفهانی در بخشی از کتاب کهکشان نیستی می‌خوانیم آدم مگر چه می خواهد؟ نانی و آبی و جایی برای خواب! اما گویا آدم ها معنای زندگی را نفهمیده بودند. نان بیشتر، آب بیشتر و جای بیشتر. آدم هایی که هر روز از کنار حرم می‌گذشتند. هرکدام برای خود دنیایی ساخته بودند و در آن زندگی می‌کردند. چقدر عالمشان حقیر بود. وقتی به من می رسیدند، دست ته جیبشان می‌کردند و دنبال خرده فلس هایشان می‌گشتند؛ تازه اگر به این نتیجه می‌رسیدند که به گدایی آس و پاس چیزی ببخشند. آن وقت ها معنای زندگی برایم فقط در نگاه به ردپای دیگران و چشم داشتن به دست آنها خلاصه می‌شد. وقتی آدم‌ها می‌آمدند. آسمان برای من رنگارنگ بود و وقتی نبودند. حتی اگر خورشید در بلندای خود قرار می‌داشت، همه جا تاریک به نظر می آمد. 🔶 Instagram.com/a_ghaaem2 🔶https://ble.ir/a_ghaaem 🔶https://t.me/a_ghaaem 🍃 🌺  ✨🍃 🚩هیئت دانشجویی انصارالقائم (عج) 💻 : @a_ghaaem
📓 عزادار حقیقی به قلم؛ استاد محمد شجاعی ( مراتب پنج‌گانه سیر و سلوک عزادار) ※ اینکه داغی که عاشورا در قلبِ تاریخ، برجای گذاشته؛ از حرارت نمی‌افتد و بعد از ۱۴ قرن، هنوز تاریخ جزئیاتِ واقعه‌ی عاشورا را به یاد دارد؛ جاودانگیِ یک تراژدی دردناک نیست! ※ عزاداری؛ خود یک است، که عزادار را از مرتبه‌ی اول (نازل) به مرتبه‌ی پنجم عزاداری (روح انتقام و معیّت با حسین زمان) سوق می‌دهد! ※ اینکه با این تنها نردبان سلوکی، صرفاً بعنوان یک مراسم عزاداری سالیانه روبرو شویم؛ خسارتی است که به فقرِ باطن انسانی، و ضعف معنویِ جامعه‌ی بشری منجر شده است. ※ کتاب عزادار حقیقی؛ سعی دارد مراتب عزاداری را مفصّلاً شرح داده، و صعود به قلّه آنرا که رسیدن به مقام "أن یرزقنی طلب ثاری مع امامٍ هدیٰ" است، برای عزادار، آسان نماید. 🔸هیئت دانشجویی انصار القائم (عج) | ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام 🔸@a_ghaaem
📌کتاب ریاح 🪐«ریاح» نوشته جلال توکلی، از جمله کتاب‌هایی است که از سوی انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته و تاکنون چندین بار تجدید چاپ شده است. این  رمان درباره چگونگی نفوذ یهودیان در کشور فلسطین‌ با استناد به دست‌نوشته ‌های یک رزمنده مسلمان فلسطینی است. داستان، درباره پسری به نام اسماعیل است که با خانواده‌اش ‌در مزرعه‌ای در فلسطین زندگی می‌کنند. او در قالب خاطراتش ‌مواردی چون چگونگی نفوذ عوامل بیگانه و یهودی‌ها به‌عنوان کارگر در مزارع فلسطینی‌ها، سرگذشت پسری به نام ریاح که والدینش را از دست داده است، آغاز ادعای مالکیت یهودیان بر فلسطین با تکیه بر آیات تورات، تلاش دشمنان برای بیرون کردن اسماعیل و خانواده‌اش از فلسطین، به آتش کشیدن خرمن مزرعه، فروش تکه‌ای از مزرعه به‌ کارگر یهودی جهت تأمین مخارج بیمارستان فرزند خانواده، آتش ‌زدن درخت زیتون مزرعه توسط یهودی‌ها و فوت پدر، خروج ‌ارتش انگلیس از فلسطین، شورش صهیونیست‌ها در سال ۱۹۴۸ و قتل عام اعراب و آوارگی اعراب در اردوگاه ها را بیان کرده است. 🔸هیئت دانشجویی انصار القائم (عج) | ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام 🔸@a_ghaaem