eitaa logo
کانال دروس آیت الله العظمی جوادی آملی
11.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
4.7هزار فایل
آخرین جلسات دروس و مباحث حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (دام ظله) در قالب تصویر، صدا و متن بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء معاونت رسانه ارتباط با ادمین: @bonyad_esra_admin فهرست: https://eitaa.com/a_javadiamoli_doross/11098
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 منشور منتظران 🔹 راه اصلاح جامعه، تقریباً بین چهل یا پنجاه عنصر محوری و اصل است كه در دعای نورانی امام زمان آمده است؛ این دعا به منزله است. این دعای «اللّٰهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الطّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیةِ وَ كذا و كذا».[1] یك وقت دعا تنها ناظر به این است كه خدا‌یا بیماران ما را شفا بده! گذشتگان ما را بیامرز! روزی ما را زیاد بكن! این یك سلسله دعاهاست. یك سلسله دعاها به منزله است. دعای نورانی امام زمان (ارواحنا فداه) منشور كشورداری است كه اگر این دعا خوب خوانده بشود و خوب عمل بشود، شرایط و فراهم است. 🔹 مطلب دیگر آن است كه وجود مبارك حضرت است، همان طور كه حوزه رسالت و نبوت انبیا و مرسلین فرق می‌كند، قلمرو رهبری ائمه (علیهم السلام) هم فرق می ‌كند. گرچه همه این یازده امام، امامتشان جهانی بود، برای اینكه اینها جانشین پیامبری‌ اند كه رسالت او جهانی بود؛ ولی ظرفیت، ظرفیت جهانی نبود؛ ارتباط، ارتباط جهانی نبود. 🔹 وجود مبارك حضرت در این دعای «اللّٰهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الطّاعَةِ» بین دنیا و آخرت جمع كرده است؛ هم آیین دعا و ادب دعا را كه مربوط به درخواست نیازمند از ذات اقدس بی ‌نیاز است در همه امور ذكر كرده و هم آیین كشورداری را بیان نموده است؛ مسئله شفای بیماران را خواسته، مسئله سعه رزق را خواسته، مسئله مغفرت گذشتگان را خواسته كه اینها در هر دعایی هست؛ حالا اگر یك جامعه‌ ای متمدن شد، این ‌طور نیست كه بی ‌نیاز از دعا باشد! كه این‌ چنین نیست كه بی ‌نیاز از رهبری در هدایت و درمان باشد! 🔹 اما آنهایی كه مربوط به كل كشورداری است؛ به خدای سبحان عرض می‌ كند خدا‌یا عالمان دین ما را اهل زهد و نصیحت قرار بده! یك وقت است یك كسی عالم است، درس خوانده است، فقیه است، حكیم و مفسر است؛ اما تفسیر فروش است! فلسفه فروش است! فقه فروش است! این كه نمی‌ تواند جان ها را عوض بكند! یك سخنرانی می ‌كند و پولش را هم می‌ گیرد. این عالمی است كه بتواند كیمیاگری كند؟ این كه نیست! عرض كرد خدا‌یا عالمان دین ما را اهل زهد قرار بده! محبت دنیا را از دل های اینها بیرون ببر كه اینها علم فروش نباشند، معلم باشند، تلاش و كوشش كنند، با عملشان این علم را در جان مردم ـ مخصوصاً این جوان ها ـ جا بدهند. ما عالم نمی‌ خواهیم، چون علم در عالم فراوان است و در كتاب ها هم زیاد است؛ مگر حرف هر عالمی در مردم اثر می‌ كند؟! مگر در جان مردم اثر می ‌كند؟! ما یك معمار و مهندس می‌ خواهیم كه بدون اینكه كاری انجام بدهد با سیره و سنت ‌اش به درونِ درونِ این جوان راه پیدا بكند و این آینه كج شده را درست بكند. 🔹 جوان قلب شفاف دارد، فطرت پاك دارد، قلب او آیینه است؛ اما نمی ‌داند این آینه را كجا بگذارد. این رفته باغ وحش خب آیینه شفاف است بلوری است بدون گرد و غبار است، اما تمام آنچه را كه در این آیینه می ‌بیند گرگ و گراز است! خب شما آیینه را به طرف گرگ نگه داشتید اینكه جایی را نشان نمی ‌دهد. یك معماری می‌ خواهد كه بگوید آقا این آینه كج است، این را گذاشتید در باغ وحش و فقط قفسه باغ وحش را می‌بیند، این گرگ را می‌بینید، این گراز را می‌بیند. این آینه را برگردان شمس و قمر را ببین! این كار هر كسی نیست! عالم اگر وارسته باشد، این كیمیاگر است، این معمار است. بسیاری از چیزهاست كه بشر به اندك توجه می ‌شود! [1] . البلد الأمین و الدرع الحصین، ص349. 📚 دیدار مسئولین رادیو با حضرت استاد تاریخ: 1385/05/18 🆔 @a_javadiamoli_doross
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
soom_232 ss.mp3
3.72M
💠 صوت درس خارج فقه 🔹 جلسه : 232 تاریخ تدریس: 1375 الی 1377 🆔 @a_javadiamoli_doross
soom_232p2.pdf
193.4K
💠 متن درس خارج فقه 🔹 جلسه : 232 تاریخ تدریس: 1375 الی 1377 🆔 @a_javadiamoli_doross
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
qasas_20 ads ss.mp3
4.59M
💠 صوت درس تفسیر سوره مبارکه 🔹 جلسه: 20 تاریخ: 1391/07/29 🆔 @a_javadiamoli_doross
qasas_20p2.pdf
198.7K
💠 متن درس تفسیر سوره مبارکه 🔹 جلسه: 20 تاریخ: 1391/07/29 🆔 @a_javadiamoli_doross
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 بر مدار کتاب و سنت 🔹 جهان دو بخش دارد: بخش فراطبیعت و بخش طبیعت; بخش فراطبیعت دست جعل و به آن نمی ‌رسد، ولی در قلمرو طبیعت از توحید تا ایمان, از ایمان تا توحید همه مراحل پنج گانه بدلی ساختند, جعل كردند و مانند آن. عرفان هم از این جریان مصون نمانده است، عرفان كاذب با عرفان صادق, عرفان باطل با عرفان حق, عرفان قبیح با عرفان حَسن, عرفان شرّ با عرفان خیر، جعل كردند، بدلی ساختند. عرفان آن است كه در باشد «و لاغیر». ذرّه‌ای از دین فاصله نگیرد، چه كسی عارف ‌تر از علی ‌بن ‌ابی‌طالب است؟! علی (صلوات الله و سلامه علیه) عارف بود هم به لحاظ مبدأ و هم به لحاظ معاد, هم به لحاظ وحی و نبوّت. 🔹 ممكن است كسی حكیم باشد توحید را با برهان بشناسد, معاد را با برهان بشناسد, وحی و نبوّت را با برهان بشناسد، این حكیم است, فیلسوف است و نه عارف! عارف آن است كه داشته باشد, داشته باشد، آن كه ببیند، نه آن ‌كه بفهمد! آن ‌كه بیابد نه آن‌ كه بگوید! آن ‌كه در جان خود احساس تجربه عرفانی داشته باشد، وجود مبارك علی ‌بن ‌ابی‌طالب (علیه أفضل صلوات المصلّین) عالی‌ ترین عارف است كه گفت: «یاَ غَایةِ آمَالِ العَارِفینَ»،[1] درباره خدا فرمود من خدا را نفهمیدم، بلكه خدا را دیدم! از او سؤال كردند آیا شما خدا را دیدی؟ فرمود: «مَا كُنْتُ أَعْبُدُ رَبّاً لَمْ أَرَه»،[2] پس آغاز عالم, مبدأ عالم, توحید عالم را او ، نه فهمید! آن ‌كه فهم دارد حكیم است, آن ‌كه می‌بیند عارف است. 🔹 ای كه شاگرد است در دو مرحله دو نوع سخن دارد, اگر حكیمانه بخواهد سخن بگوید، می ‌گوید: ای برادر تو همان اندیشه ‌ای ٭٭٭ مابقی خود استخوان و ریشه ‌ای[3] انسان به جز علم و دانش سرمایه ‌ای ندارد، آنچه می ‌ماند و است ادراك است و فهم است و برهان است و دلیل، ولی وقتی به ذات اقدس الهی می ‌رسد كه او مفهوم نیست تا با علم حصولی درك شود، همین شاگرد , همین مولوی كه می‌ گفت: «ای برادر تو همان اندیشه‌ ای» گفت: «گردن بزن اندیشه را ما از كجا او از كجا»[4] مگر خدا مفهوم است كه به ذهن بیاید؟! مگر خدا مثل شمس و قمر است كه به ذهن بیاید؟! مگر خدا مثل آسمان و زمین است كه با علم حصولی و استدلالی و مفهوم به ذهن بیاید؟! آفت ادراك آن قال ست و حال ٭٭٭ خون به خون شستن محال است و محال[5] 🔹 حكیم می‌ گوید من مطلب نظری را با مفهوم بدیهی می ‌فهمم, فقیه می‌گوید چنین است, اصولی می ‌گوید ‌چنین است, محدّث می ‌گوید چنین است كه مطلب مشكل را با مطلب آسان باید فهمید; یعنی با مقدّمات بدیهی به نتیجه می ‌رسیم، این راه اندیشه است؛ اما ذات اقدس الهی كه مفهوم نیست! خدا كه ماهیت ندارد! او حقیقت هستی خارجی است، او كه به ذهن نمی ‌آید؛ لذا مادامی كه مرز فقه است و اصول است و حكمت است و حدیث است و برهان است و فلسفه, حرف مولوی شاگرد شمس این است: «ای برادر تو همان اندیشه ‌ای»، اما وقتی نسبت به خدا رسید، فرمود: «گردن بزن اندیشه را ما از كجا او از كجا», «آفت ادراك این قیل است و قال ٭٭٭ خون به خون شستن محال است و محال»، شما مفهوم نظری را می‌خواهی با مفهوم بدیهی حل كنی؟! خون را با خون می‌خواهی بشویی؟! آن مشكل نظری را باید از تن بیرون ببری, از ذهن بیرون ببری «از علم به عین آمد و از گوش به آغوش»[6] باید بیرون بروی و مشاهده كنی! مگر می‌شود چیزی كه عین خارجی است مفهوم نیست و ماهیت نیست و به ذهن نمی آید را با ذهن حل كنی؟! [1]. اقبال الاعمال (ط ـ القدیمة)، ج2، ص708. [2]. الکافی (ط ـ الاسلامیة)، ج1، ص98. [3]. مولوی (مثنوی معنوی)، دفتر دوم، بخش9. [4]. غزلیات دیوان شمس، غزل شماره33. [5]. مولوی (مثنوی معنوی)، دفتر سوم، بخش226. [6]. دیوان اشعار حکیم سنایی، غزلیات، غزل شماره 209؛ «دردی که به افسانه شنیدم همه از خلق ٭٭٭ از علم به عین آمد و از گوش به آغوش» 📚 پیام به همایش شمس تبریزی تاریخ: 1394/07/05 🆔 @a_javadiamoli_doross
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
soom_231 ss.mp3
3.35M
💠 صوت درس خارج فقه 🔹 جلسه : 231 تاریخ تدریس: 1375 الی 1377 🆔 @a_javadiamoli_doross
soom_231p2.pdf
203.6K
💠 متن درس خارج فقه 🔹 جلسه : 231 تاریخ تدریس: 1375 الی 1377 🆔 @a_javadiamoli_doross
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 مردم سالاری دینی 🔹 بشر را قانون باید اداره كند، هیچ چاره‌ ای نیست! این یا الهی است یا بشری، یعنی در حقیقت الحادی، چون بشر منهای دین اگر بخواهد قانون را وضع كند الحادی می ‌شود. قانونی كه در كشور هست یا الهی است یا الحادی، اگر الحادی شد آن ‌گاه آن چهار قسم [حکومت] مطرح است: یا یك فرد است و قانون همان رأی اوست كه ﴿أَفَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَوَاهُ﴾[1] حكم می ‌كند. یا مجلسی دارند كه آرای آن نمایندگان تصویب‌ كننده قانون است. یا حزبی دارند یا عموم مردم انتخاب می‌ كنند كه اگر هم این قسم چهارم را قبول كردند مردم‌سالاری می‌ شود، دیگر نیست. اگر دموكراسی هست، دموكراسی مردمی است نه ! اما اگر قانون حاكم بر ملت بود وحی بود ـ كما هو الحق ـ آن وقت این اَشكالی دارد كه چند شكل و چند صورت ممكن است كه پیاده بشود. 🔹 وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) كه در مدینه آمد، می ‌خواهد تشكیل بدهد و نظام تأسیس كند؛ نه نظام فردی كه دیكتاتوری است، نه نظام سلطنتی كه آن هم از یك نظر دیكتاتوری است، نه نظام حزبی و نه نظام مردم‌ سالاری عادی كه دین در آن حكومت نكند، می‌ خواهد دین حكومت كند! برای اینكه دین كند، فرمود ولایتِ امور شما را وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به عهده دارد. ﴿النَّبِی أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ﴾، وقتی ﴿بِالْمُؤْمِنِینَ﴾ اُولیٰ شد نسبت به غیرمؤمنین هم به طریق اُولیٰ از جان اینها اولیٰ و سزاوارتر است. چرا؟ برای اینكه هم به اینها مهربان و رئوف است كه در سوره مباركه «توبه» گذشت ﴿بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَحِیمٌ﴾،[2] هم مصلحت اینها را حكیمانه و بهتر از اینها می‌ داند و هم مصلحت اینها را معصومانه آگاه است و هم مصلحت اینها را معصومانه اجرا می ‌كند. خب اگر معصومانه مصلحت یك ملت را می ‌فهمد و معصومانه هم اجرا می ‌كند، این یقیناً اُولیٰ می‌شود، این دیگر اولویت تعیینی است نه تفضیلی! همان‌ طور كه جمله بعد كه دارد ﴿وَأُولُوا الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ﴾ آن اولویت تعیینی است و نه تفضیلی؛ یعنی با بودِ طبقه اول به طبقه دوم اصلاً ارث نمی‌ رسد یا با بودِ طبقه دوم اصلاً به طبقه سوم ارث نمی ‌رسد اولویت و تعیینی است، این جا هم ﴿النَّبِی أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ﴾. [1] . سوره جاثیه، آیه 23. [2] . سوره توبه، آیه 128. 📚 سوره مبارکه احزاب ـ جلسه 3 تاریخ: 1392/01/19 🆔 @a_javadiamoli_doross