🏴 عطر مؤمن
▪️ این کسی که با قلم و بیان خود به این و آن نیش می زند، به تعبیر فردوسی فردا یک جامه پر از تیغ در بَرِ او می کنند.[1] این بیان لطیف را مرحوم حکیم فردوسی از این آیه گرفته که ﴿لَیسَ لَهُمْ طَعامٌ إِلاّ مِنْ ضَریعٍ﴾؛[2] فرمود اینهایی که تا زنده بودند به این و آن نیش می زنند، با رباخواری مال این و آن را برباید، نیش است دیگر، فرق نمی کند! حالا یا نیش سیاسی می زند یا نیش اقتصادی می زند یا نیش احتکار می زند یا نیش گران فروشی می زند به هر حال آزردن مردم است، اینها نیش است! این نیش می شود تیغ، وگرنه آن جا یک جنگل نکاشتند، آن جا جهنم هست، آتش هست، حرفی در آن نیست؛ اما این جا گازوئیل و هیزم نیاوردند، فرمود: ﴿وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَکانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً﴾[3] آدم های ظالم همان هیزم جهنم هستند، از این آیه شفاف تر! فرمود ما جهنم داریم، آتش داریم، سوخت و سوز داریم، اما این چوب نسوز همین ها هستند، آنها که اهل قَسط هستند «قَسط» یعنی جور. قِسط و عدل کنار هم است، قَسط و جور در کنار هم، فرمود: ﴿وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَکانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً﴾ ما هیزم داریم؛ اما از همین هاست، ما آن جا جنگل که درست نکردیم، البته اسرار دیگر، انحای دیگر جهنم هست که عقل ما نمی رسد، هر چه را کتاب و سنت فرمود «سمعاً و طاعتاً» ولی این مقدار را که می فهمیم، این مقدار را به صورت شفاف و روشن فرمود ظالمان هیزم جهنم هستند.
▪️ الآن مشکل اساسی ما این است که ما این قرآن را مثل یک سمعک می دانیم، مثل چشم مصنوعی می دانیم، مثل دندان مصنوعی می دانیم، مثل پای مصنوعی می دانیم در کنار زندگی ماست؛ اما وجود مبارک حضرت امیر که درباره عمار یاسر فرمود قرآن و دین از قَرن تا قدم او آمیخته شده است: «إِنَّ عَمَّاراً مُلِئَ إِیمَاناً مِنْ قَرْنِهِ إِلَی قَدَمِه»[4] همین است، ما قرآن هم داریم، دین هم داریم، اینها همسایه ما هستند!
▪️ هیچ کسی با عطر معطر نمی شود، این ظاهر با همسایه بیگانه است! خود مؤمن وقتی روح و ریحان شد به تعبیر سوره مبارکه «واقعه» ﴿فَأَمَّا إِن کانَ مِنَ المُقَرَّبِینَ ٭ فَرَوْحٌ وَ رَیحَانٌ وَ جَنَّتُ نَعِیمٍ﴾[5] او همیشه معطر است؛ ولی اگر درون این طور نشد یک مقدار عطر به لباس مالیدی، از کنار زباله هم گذشتیم یک بوی دیگر می گیرید. فرمود من شما را معطر می کنم: ﴿فَأَمَّا إِن کانَ مِنَ المُقَرَّبِینَ ٭ فَرَوْحٌ وَ رَیحَانٌ وَ جَنَّتُ نَعِیمٍ﴾ نه «فله روحٌ» که بگوییم «له» محذوف است، نه! ﴿فَرَوْحٌ وَ رَیحَانٌ وَ جَنَّتُ نَعِیمٍ﴾.
[1]. شاهنامه فردوسی، فریدون، بخش20؛ «اگر بار خار است خود کشتهای ٭٭٭ وگر پرنیان است خود رشتهای».
[2]. سوره غاشیه، آیه6.
[3]. سوره جن، آیه15.
[4]. بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج29، ص405.
[5]. سوره واقعة، آیه88 و 89.
#سالروز_شهادت_عمار_یاسر_در_جنگ_صفین
#هیزم_جهنم
#جایگاه_قرآن
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 درس اخلاق
تاریخ: 1387/05/24
🆔 @a_javadiamoli_doross