💠 ثمره خون شهید
🔸 ما باید بدانیم [که] گاهی خون شهید زمینه پرورش و پیدایش یك پیغمبر می شود، گاهی خون شهید زمینه پرورش و پیدایش یك امام می شود، گاهی خون شهید زمینه رشد یك نائب امام می شود، گاهی خون شهید زمینه ظهور یك نماینده امام می شود و تا مراتب دیگر؛ این برای حداقل هفت ـ هشت قرن قبل است، این حرف تازه نیست. بزرگان ما فرمودند آن بی گناهان صبر و استواری را از ابراهیم خلیل (سلام الله علیه) آموختند، اینقدر در زمان فرعون كشته دادند تا موسی (سلام الله علیه) به دنیا آمد.
▫️ اینكه گفته می شود #خون_شهید به زمین نمی ریزد و در رگ های جامعه است، حداقل حرف عرفای هفتصد سال قبل است؛ این سخن را آنها گفتند، بعد كم كم در لا به لای كتاب ها به ما رسیده است. گفتند موسای كلیم (سلام الله علیه) خود به خود به دنیا نیامده، این نعمت را هم ذات اقدس الهی رایگان به هر كسی نداد، كسی كه دست به دل ببرد و این دست ید بیضا بشود؛، دستی كه از دل درآمد هم مثل آفتاب درخشان می شود و بیضا می شود، هم اگر به عصا دست بزند اژدها می شود، این دست محصول خون ﴿یذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ یسْتَحْیونَ نِساءَكُمْ﴾[1] است. هرگز #خون_شهید هدر نمی رود! شما اگر آب را رها كردید، بالأخره این آب یك بوتهای را سبز می كند؛ اگر یك آب عادی باشد ممكن است یك مزرعه عادی را سبز بكند، اگر #كوثر باشد ممكن است یك كشوری را سرسبز بكند؛ حالا تا خون چه كسی باشد و در چه راهی ریخته بشود!
▫️ هرگز ذات اقدس الهی مظلومان را رها نكرده، بی گناهان را رها نكرده، #خون_شهدا را رها نكرده است. این كه گفته شد «ثَارَ اللَّهِ»،[2] البته قلّه آن برای حسین بن علی(سلام الله علیه) است، اما دامنه اش برای سایر شهداست؛ حالا كسی هوس این را نمی كند كه خونش همتای خون پسر پیغمبر باشد، ولی بالأخره در همان راه است؛ حالا حضرت خیلی عالی، اینها هم در مراحل پایین، مثل یكی قله دماوند است و یكی دامنه اوست، بالأخره در همین راه است.
🔸 مطلب بعدی آن است كه حالا آن خون كه زنده است و جوشان است و هَدَر نرفته، ما خانه، مزرعه و باغمان را در مسیر همین #خون بسازیم. ما اگر بدانیم یك جا چشمه است، خب چرا آن جا خانه نسازیم؟! چرا آن جا باغ نگیریم؟! این جا آب است، ما همین جا خانه می سازیم كه این #خون بیاید و ما را #احیاء كند، خب حالا چرا برویم در كویر؟! اگر كسی خدایی ناكرده خیال بكند که شهید مثل سایر افرادند مُردند ـ گرچه آنها هم بالأخره اثر دارند ـ و یك فاتحه ای از ما توقع دارند، این نه خودش را شناخته، نه شهادت را شناخته و نه اسلام را شناخته است. یك آدم مرده، مرده فكر می كند؛ وگرنه زنده كه مرده فكر نمی كند! حرف بزرگ سنایی كه جناب مولوی حرف های او را نقل می كند این است که می گوید مردن چیز بسیار بدی است انسان تمام تلاش و كوششش این است كه زنده بماند سنایی میگوید بله راست است اما الآن تو كه زنده نیستی، خودت را دریاب![3] تو می خواهی نمیری، خب مگر الآن كه تو زنده ای؟! یك حیات گیاهی داری یا حیات حیوانی، خودت را دریاب! یك غذایی می خوری و یك نفسی می كشی و یك راهی می روی، خب خیلی ها هستند همین را دارند! ای مرده ای كه خود را زنده می پنداری، خودت را دریاب!
[1]. سوره بقره, آیه49؛ سوره ابراهیم, آیه6.
[2]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج4، ص576.
[3]. دیوان سنایی، قصیده 191؛ «ازین مرگ صورت نگر تا نترسی ٭٭٭ ازین زندگی ترس کاکنون در آنی».
#صبر_و_استواری
#زمینه_ظهور
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 دیدار اعضای برگزار کننده کنگره شهدای لاریجان با حضرت استاد
تاریخ: 1385/03/25
🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 تهذیب روح
🔸 بهترین راهی را كه قرآن كریم برای #تهذیب_روح ارائه می كند، این است كه ما بعد از شناخت تجرّد روح او را به یك چیز جاودانه سرگرم بكنیم، اصراری بر اینكه برای ابد با تن در دنیا بمانیم نداشته باشیم كه ﴿إِنَّكَ مَیتٌ وَإِنَّهُم مَیتُونَ﴾،[1] بلکه اصرار داشته باشیم كه آثار ما جاودانه باشد ﴿نَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ﴾[2] و آثار جاودانه را #روح_جاوید به جا می گذارد، این كار شدنی است! بنابراین اصرار قرآن بر این است كه ما به این معارف قلبی بیشتر بها بدهیم در عین حال كه به ما دستور می دهد، واجب و مستحب را انجام بدهیم و از حرام و مكروه بپرهیزیم؛ اما آن مقداری كه بر اساس معارف و بر اساس نیت های قلبی تكیه می كند به آن اندازه بر بدن تكیه نمی كند، اعمال بدنی محدود است، واجب ها مشخص است: چند ركعت نماز واجب است، در سال چند روز روزه واجب هست یا در عمر یك بار مكه رفتن واجب است، اینها واجب های محدود است؛ اما #نام_خدا و #یاد_خدا كه در حقیقت یك كار قلبی است بیكران در بیكران است ﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِیراً﴾[3] چیزی را كه خدا زیاد بشمارد معلوم می شود كه حدّ و حصر خاص ندارد؛ فرمود زیاد به #یاد_خدا باشید، اگر زیاد به یاد خدا بودیم خدا هم زیاد به یاد ماست، نه كم! چون اصلش را این چنین تنظیم كرد ﴿فَاذْكُرُونِی أَذْكُرْكُمْ﴾[4] این یك اصل.
فرمود به یاد من باشید تا من به یاد شما باشم، بعد فرمود: ﴿اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِیراً﴾ زیاد به یاد خدا باشید؛ یعنی اگر میخواهید خدا زیاد به یاد شما باشد، شما هم زیاد به یاد خدا باشید؛ این دو اصل.
🔸 اگر خدا زیاد به یاد آدم بود، هرگز انسان مَنسی نیست فراموش نمی شود و اگر مَنسی نبود بیناست، چون كسی كه خدا او را فراموشش بكند او نابیناست. گرچه خدا فراموشكار نیست ﴿وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِیاً﴾،[5] ولی بعضی ها را از لطف خود دور می دارد. نابینایان از لطف خدا دورند، نه نابینایان بَصری، بلكه نابینایان #بصیرتی! خیلی ها هستند كه روشن دل هستند گرچه به حسب ظاهر نابینا می باشند، آن منظور نیست؛ آن كه در قیامت كور محشور می شود و به خدا عرض می كند ﴿رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَی وَقَدْ كُنتُ بَصِیراً﴾ خدا می فرماید: ﴿كَذلِكَ أَتَتْكَ آیاتُنَا فَنَسِیتَهَا وَكَذلِكَ الْیوْمَ تُنسَی﴾؛[6] چون آیات ما را فراموش كردی و به یاد آیات ما نبودی امروز هم مورد لطف ما قرار نمی گیری، چنین كسی در قیامت #كور است. اگر كسی مَنسی حق نبود بلكه مذكور الهی بود می شود بینا، اگر #بینا بود یا جزء مقرّبین است یا جزء ابرار، چنین انسانی جاودانه زندگی می كند.
🔸 پس اگر كسی به یاد خدا بود، خدا به یاد اوست این یك مقدمه و اگر كثیراً به یاد خدا بود خدا كثیراً به یاد اوست این دو و هر كس به یاد خدا بود و خدا به یاد او، او بیناست و نابینا نمی شود این سه و اگر كسی نابینا نبود و قلبش بینا بود، بسیاری از اسرار عالم را می بیند چهار و چیزی بالاتر و شیرین تر از شهود اسرار عالم نیست، این هم پنج. اینها محصول #تهذیب_روح و تزكیهٴ نفس است كه از #تطهیر_دل و #احیای #نام حق و #یاد حق در قلب شروع می شود.
[1]. سوره زمر، آیه 30.
[2]. سوره یس، آیه 12.
[3]. سوره احزاب، آیه 41.
[4]. سوره بقره، آیه 152.
[5]. سوره مریم، آیه 64.
[6]. سوره طه، آیات 125 و 126.
#نام_و_یاد_حق
#تطهیر_قلب
#ذکر_کثیر
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 تفسیر موضوعی _ اخلاق در قرآن جلسه 94
🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 بی نهایت
🔸 از آن لطایف بیانات جناب #مولوی این است: این كِرمی كه در چوب است، وقتی كه دارد چوب را می جود خیال می كند که هیچ چیزی لذیذتر از این چوب نیست و هیچ جهانی هم بالاتر از این نیم سانتی متر نیست. گفت:
چو آن کِرمی که در گندم نهان است ٭٭٭ زمـین و آسـمـانِ او هـمـان اسـت
از این كرمی كه در گندم است سؤال بكن آسمانت كجاست؟ می گوید نیم سانتی بالاتر است، زمینت كدام است؟ می گوید نیم سانتی پایین تر است. خیلی ها كرمانه زندگی می كنند، نه كریمانه!
▫️ تمام این معارف را در ادبیات ما گفتند، در نثر ما گفتند، در نظم ما گفتند، در عربی و فارسی ما گفتند كه این كرمی كه در چوب است، اصلاً لذتی غیر از جویدن آن چوب ندارد، از او وقتی اقلیم و جغرافیا و كره خودش را مطرح كنیم، سقف آن چوب، كفش هم چوب، بیش از یك سانت هم نیست! دین آمده گفته كرمانه زندگی نكنید، #كریمانه به سر ببرید!
🔸 فرشتهها برای اصول سه گانه می آیند پر پهن می كنند:[1] پر درآوردن، پر كشیدن و جهت یابی، جهت یابی یعنی از زمین و آسمان بیرون بروی! اگر آن بزرگوار گفت:
نه در اختر حركت بود نه در قطب سكون ٭٭٭ گر نبودی به زمین خاك نشینانی چند[2]
همین است. آن كه گفت «به زیر آورم چرخ نیلوفری را»[3] همین است.
🔸 آن روزی كه جناب سعدی گفته بود:
طیران مرغ دیدی تو ز پای بند شهوت ٭٭٭ به درآی تا ببینی طیران آدمیت[4]
آن روز ما دبستان بودیم و كلاس های ابتدایی را می خواندیم، این شعر را نوشتند؛ خیال كردیم حرف جناب سعدی این است این هواپیمایی كه اختراع شده، این #طیران_آدمیت است، اینكه #طیران_درندگی است! با همین هواپیما هیروشیما بمباران شده، با همین هواپیما ناكازاكی بمباران شده، اینكه طیران آدمیت نیست، #طیران_آدمیت همان حرفی است كه بزرگواران گفتند که آدم از جهت به بی جهتی در بیاید.
بعد از این نور به آفاق دهم از دل خویش ٭٭٭ چون به خورشید رسیدیم غبار آخر شد[5]
▫️ ما بالاتر از ماهیم! بالاتر از آفتابیم! این شمس و قمر بساطش برچیده می شود ﴿إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ﴾[6] هست، ﴿وَ إِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ﴾[7] هست، اما ﴿یا أَیهَا اْلإِنْسانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلی رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلاقیهِ﴾[8] انسان كه از بین نمی رود، ما از هر آفتابی بالاتریم! از هر ماهی بالاتریم! بالأخره اینها یك سالی دارند ـ حالا یك میلیارد یا دو میلیارد ـ ما «تا»، «ابد»، «حتی» و «الی» و امثال ذلك نداریم!
[1] . الکافی(ط ـ الاسلامیه)، ج1، ص34؛ «أِن المَلائِكَةَ لتَضَعُوا أَجنحَتَها تَحتَ أَقدَامِ طُلابِ العُلُوم».
[2] . دیوان اشعار ملاهادی سبزواری، غزل86.
[3] . دیوان اشعار ناصر خسرو، قصیده6.
[4] . دیوان اشعار سعدی، غزل18.
[5] . دیوان حافظ، غزل166.
[6] . سوره تکویر، آیه1.
[7] . سوره تکویر، آیه2.
[8] . سوره انشقاق، آیه6.
#طیران_آدمیت
#زندگی_کریمانه
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 دیدار مسئولین بهزیستی با حضرت استاد
تاریخ: 1386/05/11
🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 معیار مودّت
🔸 شما یك سلسله مودّت هایی كه مشكل جامعه را حلّ بكند دارید، اما وقتی مُردید كلّاً رابطه قطع است، چون همه شما خاك می شوید و دوباره از خاك برمی خیزید، دیگر والد و ولدی در كار نیست. اینطور نیست كه یك والد و ولدی باشد، [البته در مورد] یك گروه خاصی كه اهل ایمان اند، برای اینكه لذّت كامل نصیبشان بشود فرمود: ﴿أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیتَهُمْ وَ مَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِم مِن شَیءٍ﴾،[1] یك گروه خاص هستند كه با بچه هایشان هم مأنوس می شوند, با ذراری و فرزندانشان در بهشت مأنوس هستند، یك گروه خاصی اند و گرنه همه خاك می شوند و همه از خاك برمی خیزند دیگر روابطی در كار نیست ﴿یوْمَ یفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ﴾.[2] معیار مودّت, #حق_و_باطل است حق هم جز از خدا نیست: ﴿الْحَقُّ مِن رَبِّكَ﴾.[3]
🔸 تعبیری در قرآن دارد كه ﴿ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ﴾[4] این حق, مقابل ندارد چیزی با او نیست, چیزی با حق نیست، حق وحده است و لاغیر! هیچ چیزی با او نیست ﴿ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ﴾ كه این برای فصل و دوم است كه به ذات برمی گردد، حقّی است كه حكم خداست, قول خداست, فعل خداست و در جهان خلقت یافت می شود، این حق بالقول المطلق «مِن الله» است كه در سوره «آل عمران» دارد ﴿الْحَقُّ مِن رَبِّكَ﴾،[5] ما حقّی نداریم كه از خدا ناشی نشده باشد از جای دیگر در آمده باشد و اینكه درباره وجود مبارك حضرت امیر (سلام الله علیه) فرمود: «عَلِی مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِی»[6] با این ﴿الْحَقُّ﴾ معیت دارد نه با ﴿ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ﴾. اگر گفته شد «عَلِی مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ» یعنی این ﴿الْحَقُّ﴾ و منظور از علی (سلام الله علیه) همان اهل بیت همان چهارده معصوم (سلام الله علیهم) است؛ یعنی اینها با این حقّ هستند كه ﴿الْحَقُّ مِن رَبِّكَ﴾ اگر #سعادت_ابد خود را بخواهید، شما باید دوست اینها باشید. یك سلسله روابط اجتماعی انسان دارد اینها عیب ندارد؛ انسان به لباسش علاقه مند است, به خانه اش علاقه مند است این ضرری ندارد، اینكه مودّت نشد! این برای تنظیم روابط زندگی است.
🔸 تحلیلی كه هست می فرماید دشمنی آنها با شما به جهت مسائل اقتصادی و اینها نیست. اینها اوّلاً دشمن خدا هستند; یعنی اینها یا ملحدند یا مشرك, دشمن با خدا و دشمن شما هستند، چون شما موحّد هستید! سخن از آب و خاك نیست. این سیزده سال كه با حضرت مبارزه می كردند سخن از آب و خاك و معدن و مسائل اقتصادی و تجاری و اینها كه نبود، فرمود: ﴿لاَ تَتَّخِذُوا عَدُوِّی﴾[7] آنها كه ملحد یا مشرك اند ﴿وَ عَدُوَّكُمْ﴾؛ دشمنان شما هستند نه به جهت مسائل اقتصادی, نه مسائل تجاری دشمنان شما هستند، چون شما به من معتقدید! تا آخر ملاحظه می فرمایید این معیار دشمنی را همان #ایمان_و_كفر می داند ﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا عَدُوِّی﴾ كسی كه ملحد است كسی كه مشرك است عدوّ توحید است ﴿وَ عَدُوَّكُمْ﴾، چون شما موحّد هستید! مبادا اینها را اولیای خود قرار بدهید تحت #ولایت اینها قرار بگیرید و مانند آن كه ﴿تُلْقُونَ إِلَیهِم بِالْمَوَدَّةِ﴾؛ مودّت خود را به اینها بدهید، شما بنا شد مودّت خود را یكسره به #اهل_بیت بدهید, شما مُزد پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مودّت این چهارده معصوم بود دادید, اگر مودّت مستقرّ در قربیٰ شد دیگر مودّتی ندارید كه به دیگری بدهید.
🔸 در بحث های قبل هم همین آیه سه سوره مباركه «احزاب» گذشت كه انسان نه دو قلب دارد و نه در یك قلب دو محبّت می گنجد: ﴿ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَینِ فی جَوْفِهِ﴾[8] شما یك مودّت دارید این مودّت هم كه یكجا مستقر كردید به #اهل_بیت یعنی باید این كار را می كردیم, بنابراین اگر ﴿نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ﴾[9] شد تبعیضی در مودّت شد، می دانید این تبعیض, مُهلك است مستهلك نمی شود، این طور نیست كه به اندازه ای كه مودّت دارید دین داشته باشید، اینطور نیست! توحید تبعیض بردار نیست, ولایت تبعیض بردار نیست, نبوّت و رسالت تبعیض بردار نیست.
[1]. سوره طور، آیه21.
[2]. سوره عبس، آیه34.
[3]. سوره بقره، آیه147.
[4]. سوره لقمان، آیه30؛ سوره حج، آیات6 و 62.
[5]. سوره آل عمران، آیه60.
[6]. الفصول المختاره، ص135.
[7]. سوره ممتحنه، آیه1.
[8]. سوره احزاب، آیه4.
[9]. سوره نساء، آیه150.
#ولایت_اهل_بیت_علیهم_السلام
#سعادت_ابد
#حق_و_باطل
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 سوره مبارکه ممتحنه جلسه 1
تاریخ: 1396/12/07
🆔 @a_javadiamoli_esra