eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
12.3هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 کانال دروس معظم له @a_javadiamoli_doross ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 جایگاه مردم در نظام دینی 🔸 وجود مبارک حضرت امیر یک بیان نورانی در همان عهدنامه ‌ای که برای مالک مرقوم فرمودند ذکر کردند؛ فرمودند مالک! ما قیام نکردیم که خودمان آزاد شویم، ما را خدا آفرید، ما قیام کردیم که دین را آزاد کنیم «فَإِنَّ هَذَا الدِّینَ قَدْ كَانَ‏ أَسِیراً فِی‏ أَیدِی‏ الْأَشْرَارِ یعْمَلُ فِیهِ بِالْهَوَی وَ تُطْلَبُ بِهِ الدُّنْیا»؛[1] ▫️ مطلب دیگری که در آن نامه مرقوم فرمودند این است که فرمود مالک! اینکه ما می ‌گوییم حق مردم، برای مردم و باید برای مردم کار کرد، معنای آن این نیست که مردم مصرف ‌کننده هستند به سود مردم کار کنیم و برای رفاه مردم کار کنیم؛ یک وقت است که می‌ گوییم به سود این بچه‌ های دبستانی باید کار کرد، خدمت کرد، برای اینها تلاش و کوشش کرد و خدمات داد، یا به بیمارستان خدمات داد، به افراد عقب ‌افتاده خدمات داد، این یک نحو «حق‌الناس» است؛ امّا حضرت امیر اینها را نمی ‌خواهد بگوید، می‌ خواهد بگوید که مردم نیستند، مردم حامل سیاست ‌های دینی هستند، هستند و این ستون را باید محکم نگه داشت! شما نماز را محکم دارید، چرا؟ برای اینکه ستون دین است! شما اگر نماز را محکم نداشتید، دلتان می ‌خواهد ﴿تَنْهی‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر﴾ باشد؟! نماز را اقامه کنید، نه نماز را بخوانید! این بارها به عرض شما رسید، اینکه در هیچ جای قرآن ندارد که نماز بخوانید، برای اینکه این کتاب، کتاب حکیم است ﴿وَ الْقُرْآنِ الْحَكِیمِ﴾[2] و حرف کتاب حکیم حکیمانه است. اگر دین می ‌گوید: «الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّین‏»،[3] اگر این دین به ما بگوید نماز بخوان، معلوم می ‌شود که حرف آن حکیمانه نیست، برای اینکه ستون که خواندنی نیست؛ امّا وقتی می ‌گوید ﴿أَقیمُوا الصَّلاةَ﴾[4] و ﴿یقیمُونَ الصَّلاةَ﴾،[5] ﴿مُقِیمَ الصَّلاة﴾[6] این حرف‌ها هماهنگ است، پس این می‌شود کتابِ حکیم، وجود مبارک حضرت امیر وقتی مالک را به مصر فرستاد، فرمود بالاخره می‌خواهی بمانی یا نمی‌خواهی بمانی؟ اگر می‌خواهی بمانی ستون می‌خواهی، ستون سیاست و ستون حکومت، مردم عاقل فهمیده و خردورز هستند. اگر نظام شما نظام دینی است مردمی که خفیف نیستند، عاقل هستند، عالِم و عادل هستند می ‌توانند نظام را نگه بدارند. اگر ـ خدای ناکرده ـ شستشوی مغزی دادی و هر چه خواستی به این مردم گفتی، این مردم دیگر ستون نیستند، پوک می‌شوند! فرمود تا می‌توانی فهم، تا می‌توانی علم، تا می‌توانی خرد، تا می‌توانی برهان، این ستون را قوی و محکم نگه بدار! 🔸 بنابراین دو نگاه است: یک نگاه این است که ما باید به مردم خدمت کنیم که این وظیفه همه ماست؛ امّا نگاه دوم این است که مردم مصرف ‌کننده نیستند، مهم‌ترین خدمتی که ما باید به مردم کنیم، عقلانیت و خردورزی مردم است! وجود این فرهیختگان و نخبگان که به لطف الهی انقلاب اسلامی تا حدودی خدمت کرده است، ما قبلاً این قدر فرهیخته و نخبه نداشتیم؛ ولی توقع این است که ـ إن شاء الله ـ بیشتر باشند. اگر ـ خدای ناکرده ـ سطح فکر مردم پایین بیاید ﴿فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ﴾ هست، چه اینکه الآن شما در کشورهای غرب همین را می‌بینید، با اینکه اینها از امکانات زیادی هم برخوردار بودند؛ ولی اگر نماز بخواهد ﴿تَنْهی‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ﴾ باشد، نمازِ خواندنی این عرضه را ندارد، نمازِ اقامه شده این هنر را دارد که ﴿تَنْهی‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ﴾ باشد. ▫️ اگر مردم بخواهند نظام را نگه دارند، مردمی که مصرف ‌کننده‌ هستند نمی توانند، اینکه ما فقط به این فکر باشیم که به مردم فقط خدمات دهیم، این نمی‌تواند باشد. حضرت نفرمود که مردم ستون کشور هستند! این بیان صریح حضرت در همان نامه مالک است که فرمود: «وَ إِنَّمَا [عَمُودُ] عِمَادُ الدِّینِ»؛ نظام دینی بر دوش مردم است! مردم عاقل، مردم فرهیخته، مردم نخبه و خردورز دین خود را حفظ می‌کنند که نشانه‌ آن هم همین دفاع مقدس ده ساله است، نه هشت ‌ساله! برای اینکه ما دو سال گرفتار جنگ داخلی بودیم، با همه مشکلات این مردم بودند که حل کردند! در برابر این مردم واقع باید کرد! [1]. نهج البلاغه، نامه53. [2]. سوره یس، آیه2. [3]. المحاسن، ج‏1، ص44. [4]. سوره بقره، آیه43. [5]. سوره بقره، آیه3. [6]. سوره ابراهیم، آیه40. 📚 سوره مبارکه غافر ـ جلسه 20 تاریخ: 1393/11/27 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 زندگی دینی 🔹 فرشتگان الهی، انبیا و اولیای الهی كه ﴿عِنْدِ اللَّهِ﴾ به سر می ‌برند، اینها دائماً در حال هستند. در سوره مباركه «اعراف» آیه 206 كه آخرین آیه سوره مباركه «اعراف» هست این است: ﴿إِنَّ الَّذینَ عِنْدَ رَبِّكَ لا یسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ﴾؛ آنها كه عنداللّهی هستند، هیچ استكباری ندارند و همیشه در خضوع ‌اند: ﴿وَ یسَبِّحُونَهُ﴾ نه «یسبّحون له»، ﴿یسَبِّحُونَهُ﴾ مفید حصر هم هست ﴿وَ لَهُ یسْجُدُونَ﴾. 🔹 برای ما طلبه ‌ها این كار یك ادب دینی است مُهری كنار آن اتاق مطالعه ما باشد هر وقت مطالعه ‌مان تمام شد یك كنیم، بعد بیاییم بیرون، اینها را جزء برنامه ‌ها بدانیم، اینها نعمت است، اینها یك چیز عادی نیست؛ خدا را شكر كه بدن سالم به ما داد، فكر سالم به ما داد، عقیده سالم داد كه آمدیم در طریق اهل بیت، تا حرف اینها را یاد بگیریم، این ‌چنین نباشد كه ما وقتی مطالعه می ‌كنیم و بیرون می ‌آییم مثل دیگری باشیم كه مطالعه می ‌كند؛ اینها را عبادت بدانیم چه اینكه هست، سجده شکر کنیم، خیلی هم طول نمی ‌كشد، یك سر روی مُهر می ‌گذاریم ولو ذكر هم نگوییم، چون در سجده شكر، ذكر لازم نیست، آن سجده تلاوت است كه بعضی برای آن ذكر گفتند، حالا اگر خواستیم ذكر بگوییم «حمداً حمداً حمداً، شكراً لله» خیلی مایه ندارد؛ ولی آدم زندگی بكند غیر از زندگی كردن است؛ تكلیفی گفتند موقع ظهر نماز بخوانید برای ما واجب است، موقع عصر نماز بخوانید نماز عصر بر ما واجب است؛ اما این است. آدم بالأخره یك حساب و كتابی هم با ولی نعمت خود داشته باشد، خیلی‌ها خواستند به حوزه بیایند نشد، خیلی‌ها آمدند و نتوانستند ادامه بدهند، چون مرگ هست، مرض هست، ده ‌ها مشكلات هست، اگر خدا توفیق داد آدم با این خاندان مأنوس بود، چه بهتر كه این را رایگان از دست ندهد، فرمود: ﴿لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزیدَنَّكُمْ﴾.[1] [1]. سوره ابراهیم، آیه7. 📚 سوره مبارکه فصلت جلسه 17 تاریخ: 1394/02/01 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 عباد الله 🔹 کسانی ‎اند که ﴿یفَجِّرُونَها تَفْجیراً﴾.[1] ما در دنیا تابع چشمه‎ ایم، هر جا چشمه است آنجا یا ویلا یا چادر یا خیمه یا خانه یا اتاق می ‎سازیم و در کنار چشمه هستیم. انسان تابع آن چشمه است؛ ولی این کریمه می‎ گوید چشمه تابع انسان است. تفجیرِ چشمه به دست خود این است، هر جا اینها بخواهند چشمه می ‎جوشانند. شجر هم همین طور است، ما در دنیا تابع باغ هستیم هر جا درخت است می‎ رویم کنارش؛ اما در بهشت درخت تابع بهشتی است، هر جا او بخواهد درخت رشد ‎می ‎کند، یک چنین عالمی است. ﴿یفَجِّرُونَها تَفْجیراً﴾؛ یعنی این چشمه ‎ها را اینها شکوفا می ‎کنند، چشمه به وسیله اینها اینها سر در می ‎آورد. 🔹 اینها چه کسانی ‎اند؟ حالا این قضیه شخصیه است نه قضیه خارجیه! ما یک قضیه حقیقیه داریم و یک قضیه خارجیه کلی داریم، این «قضیة فی واقعة»، قضیه خارجیه نیست. قضیه خارجیه نظیر «قتل من فی العسکر» و امثال آن، اما این قضیه شخصیه است؛ منتها به زبان کلی بیان شده است. این [اتفاق] نه قبل بود و نه بعد اتفاق افتاد، مخصوص همین ذوات قدسی بود؛ مخصوص علی و فاطمه و حسن و حسین (صلوات الله علیهم اجمعین) بود. نه قبل سابقه داشت، نه بعد سابقه دارد. عظمت فراوانی قرآن برای اینها قائل شد، آن امور جزئی دیگر را ما بگذریم، گرچه کلی است! حالا اینها بیمار شدند و نذر کردند که روزه بگیرند، حالا جو یا گندم را وام گرفتند، آن دست مبارک دستاس کرده است روزه گرفتند روزه استحبابی، همه سرجایش محفوظ است؛ حالا ما کاری با هیچ کدام از اینها نداریم. به هر حال دارد که اینها ﴿یوفُونَ بِالنَّذْرِ﴾،[2] بعد چه کار کردند؟ سه کار کردند که تفصیل اینها باید بحث بشود، اما اجمال آن را اینجا ذکر می‎ کنیم. ﴿وَ یخافُونَ یوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطیراً وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی‏ حُبِّهِ مِسْكیناً وَ یتیماً وَ أَسیراً﴾؛[3] حالا بر فرض ضمیر «حبّه» هم به طعام برگردد، خودشان هم احتیاج داشتند. سه شب پشت سر هم هنگام افطار حالا افطار بود اینها روزه گرفتند همه این خصوصیات سر جایش محفوظ است. مسکین و یتیم هم باز قابل درک است، چون کمک کردن به مسکین یک امر عاطفی است درست است، کمک کردن به یتیم هم درست است؛ اما در مدینه ما اسیر نداشتیم! اینهایی که در جنگ بدر و غیر بدر آمدند پیغمبر را بکشند، علی (سلام الله علیه) را بکشند نتوانستند؛ هم ما در جنگ بدر اسیر دادیم هم آنها اسیر دادند. یک ملحد مشرک بت ‎پرستی که آمده پیغمبر و علی (سلام الله علیهما) را بکشد، حالا اسیر اینها شد؛ آن افطاریه را اینها جمع بکنند به این بدهند؟! این نمونه دارد؟! 🔹 به هر حال درست است ما فاتح شدیم، کشور به دست ماست، این هم ملحد است مشرک است، به کشتن ما آمده؛ حالا امروز که اسیر ماست نباید گرسنه باشد. این نیست؟ این علی (علیه السلام) جان دادن برای او نیست؟ دومی دارد یا ندارد؟ دیگر سؤال نکرد که به هر حال تو مسلمان نیستی، آن هم افطاریه است آن هم با دستاس فاطمه! هر چه انسان در برابر اینها بکند؛ حالا شما چه بخواهی چه نخواهی یک بیست میلیونی برای همین‎ هاست. شما از ساسانی و سامانی و سلجوقی و کوروش و بزرگ و کوچک بیش از 2500 سال به زعم همه ما اینها حکومت کردند، یک وجب خاک به نام اینها نیست. سالیان متمادی کربلا شیار کردند، مزرعه کردند، (سلام الله علیها) فرمود قسم به خدا ما زنده ‎ایم: «فَوَ اللَّهِ لَا تَمْحُو ذِكْرَنَا وَ لَا تُمِیتُ وَحْینَا»؛[4] قسم یاد کرد؛ اینها اصلاً نمونه ندارند! آن افطاریه را بدهند به یک بت‎پرستی که آمده اینها را بکشد، این انسان نمونه ندارد. [1]. سوره انسان، آیه6. [2]. سوره انسان، آیه7. [3]. سوره انسان، آیه8. [4]. اللهوف علی قتلی الطفوف، ترجمه فهری، النص، ص185. 📚 سوره مبارکه انسان جلسه 3 تاریخ: 1398/07/07 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠
 سيره علامه
🔹 سالگرد عالم ربانی حكیم متأله استاد علامه طباطبایی (قدس الله نفسه الزكیه) فرا رسیده است؛ گرامی داشت خاطره گرانبار آن حكیم متأله، یك است. 🔹 اگر كسی خواست حكیم الهی، متأله و مفسر نامدار امامیه مرحوم علامه طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه) را بشناسد، تنها به شرح حالی كه خود نوشته یا دیگران نگاشته ‌اند بسنده نكند، زیرا یك مولف و یك انسان بهترین شرح حال اوست. 🔹 با مراجعه به نوشتار و رفتار این حكیم متأله می ‌توان حیات پربار او را در چند جمله خلاصه كرد و آن اینكه عقلی داشت مسموع و عقلی داشت مطبوع، علمی داشت مسموع و علمی داشت مطبوع؛ یعنی هم شرایط علوم انبیا (علیهم الصلاة و علیهم السلام) در او بود و هم پذیرش و در برابر وحی در ایشان به حد كمال بود؛ این دو عامل است كه انسان را به كمال می ‌رساند و هیچ كدام به تنهایی كافی نیست. 🔹 بیان مطلب این است كه تا انسان طرز تفكرش تفكر عقلی نباشد و تا انسان عاقل، در پیشگاه وحی و شرع خاضع نباشد، راه به جایی نمی ‌برد؛ اگر عاقل نبود هرگز راه به جایی نمی ‌برد یا اگر قدرت تفكر و اندیشه داشت ولی در آستانه وحی سری نسایید و دلی نباخت باز راه به جایی نمی ‌برد. 🔹 قرآن كریم كسانی را بهره‌مند می ‌داند كه باشند و به وحی گوش فرا دهند: ﴿لِمَنْ كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَی السَّمْعَ وَ هُوَ شَهیدٌ﴾. اگر تفكر كسی تفكر حسّی یا وهمی بود، آن چنان كه باید از شرع استفاده نمی ‌كند ولی اگر طرز تفكر انسانی بود، او بهره خوبی از شریعت می ‌برد. 📚 پیام به همایش بزرگداشت علامه طباطبایی تاریخ: 1365/08/23 🌐 http://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
علم نمی تواند امامت انسان را بر عهده بگیرد /عقل، علم را رهبری می کند 🔹
 پایگاه اطلاع رسانی اسراء: 
جلسه درس اخلاق هفتگی آیت الله العظمی جوادی آملی این هفته نیز در محل مسجد اعظم قم به صورت حضوری و با حضور اقشار مختلف مردم برگزار گردید. آیت الله العظمی جوادی آملی در این جلسه، به شرح حکمت 123 نهج البلاغه پرداختند. 🔹 معظم له بیان داشتند: این چند جمله نورانی، است، انسانی سعادتمند است که این موارد را داشته باشد، اینها تعیین یک رهبر و معاونان علمی و عملی و کارشناسان درونی نفس است، این کلام نورانی معرفت شناسی را مشخص کرده که انسان یک سلسله شئون علمی و یک سلسله شئون عملی و یک سلسله خواسته ها و ناخواسته ها دارد و یک غوغایی در درون نفس انسان است که اگر بخواهد بیراهه نرود، راه کسی را نبندد، کسی را نرنجاند، باید امامی داشته باشد؛ اما این سوال هست که آیا این امام انسان، انسان است یا انسان؟! 🔹 علم هرگز نمی تواند امامت انسان را بر عهده بگیرد چون هر چند می داند که این کار چه هست، اما اینکه کجا و چگونه مصرف شود یا چه زمانی و در چه مکانی صلاح هست، انجام این کار لله است یا للنفس، اینها کار عقل است؛ «و بالعقل یعتقل». 🔹 مرحله این است که ما را به علم و عالم شدن دعوت کردند، مرحله این است که از ما خواسته اند تا مجتهد شویم، اهل بیت (علیهم السلام) فرموده اند: «علَينا إلْقاءُ الاُصول إلَيكُم و عليكمُ التَّفْريعُ»؛ ما اصول کلی را بیان می کنیم اما شما باید استنباط فروع و ارجاع به اصول و راهنمایی و فرازندگی اصول نسبت به فروع را داشته باشید، انسان نباید مانند استخر باشد، چنین شخصی نمی تواند بگوید مجتهد هستم، بلکه مجتهد کسی است که مانند چشمه جوشان همواره بجوشد این فصل دوم، در مرحله شناسایی مدیران، معاونان، کارشناسان و رهبری است. 🔹 حضرت می فرماید که انسان اول باید بگیرد که آیا امام او درس و بحث و حوزه و دانشگاه است یا سحر و نماز و بندگی و خلوص و گریه و ناله است؟! وقتی مشخص شد که امام او عقل عملی است و رهبری او را «الْعَقْلُ‏ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَان‏» تعیین می کند... . 🔹 حضرت می فرماید «طُوبَى لِمَنْ ذَلَّ فِي نَفْسِهِ»؛ انسان باید در برابر عقل آرام باشد و عزت کاذب را رها کند تا به عزت صادق برسد، فرمود در برابر این امام خودتان یعنی آرام و نرم و نه ذلیل؛ ذلیل را خداوند هیچ وقت امضاء نکرده است. آبروی ما امانت الهی است در پیش ما، لذا باید امین باشیم و انسان اجازه ندارد آبروی خودش را در هر جایی صرف کند. مومن در درون خود باید ذلول باشد نه ذلیل و پست! 🔹 حضرت می فرماید خوشا به حال کسی که در درون خود را احساس بکند، در دین کسب طیب و طاهر داشته باشد، همانطور که ظاهرش را اصلاح کرده، و باطنش را هم اصلاح کند خیر مردم را بخواهد، به اخلاق الهی متخلق شود مقداری از مال خود را در راه خدا صرف کند حرف های زائد را نزند تا مردم از شرّش در امان بمانند چرا که همین شرّ تبدیل به عذاب الهی می شود این دین دین وسیعی است و انسان مجبور نیست تا خودش را از این دایره خارج کند و لذا نباید به بدعت رو بیاورد. مطالعه بیشتر: https://news.esra.ir/fa/w/2056417 📚 درس اخلاق تاریخ: 1402/09/02 🌐 https://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra