eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
10.8هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 انواع کسب 🔹 در قرآن كریم چند كسب مطرح است: یك سلسله كسب‌ های اعتباری است كه آن مسكوب در اختیار كاسب است؛ یك سلسله كسب‌ های حقیقی است كه آن مكسوب حاكم بر كاسب است. آن كسب‌ های اعتباری كه كاسب, حاكم بر مكسوب است، كسب مال است كه انسان مالی یا عین یا منفعت یا انتفاعی را كسب می ‌كند. چه زن و چه مرد، قرآن كریم فرمود: ﴿لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ﴾؛[1] یعنی مرد هر كسبی كرد مال اوست, زن هر كسبی كرد مال اوست؛ مالی را, مغازه ‌ای را, خانه‌ ای را, مرتع و مزرعی را كسب كرد چون یك امر اعتباری است و یك امر حقیقی نیست در اختیار كاسب است، می‌ تواند بفروشد, اجاره بدهد و به کسی هبه كند; یعنی آن كس كه كسب كرد اختیار مكسوبِ خود را دارد ﴿لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ﴾، مالی را كه آدم كسب كرد در اختیار اوست؛ اما یك سلسله مسائلی است كه اگر كسب كرد خودش در اختیار آن مكسوب قرار می‌ گیرد! 🔹 اینكه در سوره مباركه فرمود: ﴿لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُم مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ﴾؛[2] اگر كسی ـ معاذ الله ـ بیراهه رفت گناهی را كسب كرد، به یك اخلاق بد عادت كرد، به دروغ, به خیانت, به حرام, به اعتیاد ـ معاذ الله ـ عادت كرد؛ این را كسب كرد، چون قبلاً كه نداشت، این صفت را بعد كسب كرد، این خُلق را كسب كرد، وقتی كه به دنیا آمد كه این خُلق و صفت را كه نداشت! الآن كه این صفت را كسب كرد، خود این كاسب در اختیار این مكسوب است، به هر سَمتی كه این صفت بخواهد ببرد او می ‌رود، چون عادت كرد! ساده‌ ترین كارش عادت به سیگار است، این عادت را او كسب كرد قبلاً كه نداشت، الآن گرفتار این عادت است. اگر ـ خدای ناكرده ـ به حرام عادت كرده به گناه عادت كرده، چشم او, گوش او, زبان او در اختیار مكسوب است. 🔹 این «لام» در قرآن كریم همه جا به یك معنا نیست. اینكه در سوره «نساء» یا مانند آن می ‌فرماید: ﴿لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ﴾ كاسب اختیار دارد، مال در اختیار كاسب است؛ ولی اگر ـ خدای ناكرده ـ صفت بدی را كسب كرد، این كاسب در اختیار مكسوب است كه فرمود: ﴿لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُم مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ﴾. 🔹 بنابراین ما دو نحو كسب داریم: كسبی كه كاسب مسلّط است و كسبی كه آن مكسوب مسلّط بر این كاسب است و اگر كسی ـ خدای ناكرده ـ یك كسب حرامی داشت یعنی به وصف بدی عادت كرد راه برای توبه باز است، «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیه‏»[3] این آبشار است، آبِ توبه یعنی همین! ﴿تُبْتُ إِلَیكَ﴾[4] این آبشار است، نه اینكه برویم نزد كسی یك لیوان آب بخوریم یا یک بطری آب ببریم، خود «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیه‏» این آبشار است و انسان را پاك می‌كند، خدایا آمدم! لازم نیست حرف بزند, لازم نیست بگوید «استغفر الله»، با یك اراده جدّی تخلّل‎ ناپذیر بگوید خدایا آمدم؛ این می‌ شود پاک، می‎ شود آبشار. پس این‌ طور نیست كه اگر كسی ـ خدای ناكرده ـ یك صفت بدی كسب كرد نتواند نجات پیدا كند این طور نیست! پس ما دو نحو كسب داریم: یك كسب اعتباری داریم كه كاسب مسلّط است، یك كسب حقیقی داریم ـ چون این صفت یك امر حقیقی است یك امر اعتباری كه نیست ـ این مكسوب مسلّط بر انسان است. این كسب‌ ها برای ما كاملاً فرق دارد راه دارد كه انسان كاملاً اصلاح شود و برگرداند. [1] . سوره نساء، آیه32. [2] . سوره نور، آیه11. [3] . المحاسن، ج‏1، ص53. [4] . سوره اعراف، آیه143؛ سوره احقاف، آیه15. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1396/04/22 🆔 @a_javadiamoli_esra
ولايت باب توحيد است/ اگر کسی خواست موحد بشود از درِ ولايت بايد وارد شود همزمان با شروع دهه کرامت، چهارمین جشنواره علمی فرهنگی سیره امام رضا(علیه السلام)؛ آموزه ها و کارکردها با پیام آیت الله العظمی جوادی آملی آغاز شد. آيت الله العظمی جوادی آملی در این پیام بیان داشتند:حديث پُر برکت «سلسلة الذهب» توحيد را که طرح مي‌کند و اصل قرار مي‌دهد ولايت را به عنوان شرط اصلي آن قرار مي‌دهد، گرچه در مقام ثبوت شرطي نيست لکن در مقام اثبات شرط است. در مقام ثبوت ذات أقدس الهي حق است «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ وَحْدَه» اين تکرار نيست ناظر به مراحل سه‌گانه توحيد است «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ ذاتاً»، «وَحْدَهُ وصفاً»، «وَحْدَهُ فعلاً» در آنجا هيچ چيزي راه ندارد، نه نبوت و نه امامت و نه ولايت، در آن حرم امن احدي و چيزي راه ندارد. معظم له ابراز داشتند: در مقام ظهور و فيض که تجلّي حق تعالي است و خلقت حق تعالي است که آن هم به وصف فعلي و خود فعل برمي‌گردد، آنجا است که وجود مبارک امام رضا(صلوات الله و سلامه عليه) فرمود: خدا فرموده است که کلمه «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه» حصن من است بعد امام عرض کرد در برابر فرمايش خدا که «بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِن شُرُوطِهَا» يعني ولايت باب توحيد است اگر کسي خواست موحد بشود از درِ ولايت بايد وارد شود زيرا وليّ مظهر است، وسيله است، باب است و از اين باب و از اين وسيله و از اين مظهَر بايد به آن مقام خداي سبحان در بخش ظهوراتش البته نائل آمد. https://b2n.ir/328470 منبع: news.esra.ir @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 نظام الهی 🔹 یكی از مستمعین كه پای سخنان حضرت [امام صادق (سلام الله علیه)] نشسته بود گفت عجب درّ و جواهری ما امروز از شما استفاده كردیم، [حضرت] فرمود حیف نیامد كه این سخنان را به طلا تشبیه كردی؟! «هَلِ الْجَوْهَرُ إِلَّا حَجَر»،[1] حیف نیامد كه گفتی این كلمات مثل طلاست؟! طلا یك سنگ زردی است، چون كمیاب است معیار تبادل قرار گرفته است، وگرنه ارزش ندارد! با سنگ‌ های دیگر فرقی ندارد! بعضی از سنگ ‌های معدنی ممكن است از آن سخت ‌تر هم باشند! فرمود: حیف نیامد كه این حرف‌ ها را به طلا تشبیه كردی؟! «هَلِ الْجَوْهَرُ إِلَّا حَجَر»؟ 🔹 بعد هم فرمود: «بَلِیةُ النَّاسِ عَلَینَا عَظِیمَة إِنْ دَعَوْنَاهُمْ لَمْ یجِیبُونَا وَ إِنْ تَرَكْنَاهُمْ لَمْ یهْتَدُوا بِغَیرِنَا»؛[2] آزمون ما با این مردم بسیار دشوار است، برای اینكه ما اینها را دعوت كنیم نمی ‌آیند، رها كنیم كه راه غیر از این نیست! ما که نمی‌توانیم بگوییم «بگذار تا بیفتد و ببیند جزای خویش»،[3] این حرف ما نیست! چرا كیفر تلخ كار خودش را ببیند؟! «بَلِیةُ النَّاسِ عَلَینَا عَظِیمَة ٌ إِنْ دَعَوْنَاهُمْ لَمْ یجِیبُونَا وَ إِنْ تَرَكْنَاهُمْ لَمْ یهْتَدُوا بِغَیرِنَا»، راه غیر از این نیست! این است كه ما خیلی برایمان سخت و دشوار است، ما نمی ‌توانیم بگوییم ما به وظیفه ‌خود عمل كردیم و تمام شد و رفت، ما غُصه می‌ خوریم! بسیاری از حالات خود وجود مبارك پیغمبر (صل الله علیه و آله و سلّم), امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) به حال ما غُصّه می ‌خوردند! الآن هم وجود مبارك حضرت به حال ما غُصّه می ‌خورد! آدم یك فرزندی داشته باشد و بیراهه برود كه نمی‌ تواند بگوید «بگذار تا بیفتد و بیند جزای خویش». 🔹 فرمود شما فرزندان مایید: «أَنَا وَ عَلی أَبَوَا هَذَهِ الاُمَّة».[4] ما كه وقتی تشیع را قبول كردیم، اینها را به عظمت و امامت قبول كردیم، اینها را به عصمت قبول كردیم و اینها را به حجّت قبول كردیم، فرزند اینها شدیم! اگر فرمود: «أَنَا وَ عَلی أَبَوَا هَذَهِ الاُمَّة» و ما هم اینها را به عنوان امامت قبول كردیم، فرزندان آنهاییم! آن‌گاه اگر بیراهه برویم، حضرت فرمود: برای ما خیلی غُصّه است، «بَلِیةُ النَّاسِ عَلَینَا عَظِیمَة إِنْ دَعَوْنَاهُمْ لَمْ یجِیبُونَا وَ إِنْ تَرَكْنَاهُمْ لَمْ یهْتَدُوا بِغَیرِنَا». هیچ پدری حاضر نیست كه بگوید «بگذار تا بیفتد و بیند جزای خویش»، این‌چنین نیست! هیچ پدری و هیچ مادری حاضر نیست! الآن وجود مبارك حضرت هم همین ‌طور است! اگر خدای ناكرده بیراهه برویم برای ما غُصّه می ‌خورند، رنج می ‌برند كه چرا ما به این صورتیم. ما می‌ توانیم طرزی زندگی كنیم كه مورد رضای اینها باشد؛ ما این جاهلیتمان را به عقلانیت تبدیل كنیم، این راه دارد. 🔹 نظام جاهلی دو نشانه دارد: یكی اینكه در بخش اندیشه که دستشان از برهان و عقل خالی است، به گمان زندگی می‌ كنند و در بخش انگیزه که دستشان از عدل خالی است، به هوا و هوس عمل می ‌كنند. این را در سوره مباركه «نجم» فرمود که نظام جاهلی این دو علامت و دو عنصر را دارد؛ در بخش اندیشه به جای اینكه عالمانه تصمیم بگیرند براساس گمان ـ مخصوصاً سوء ظن ـ حركت می‌ كنند: ﴿إِنْ یتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ‏﴾ و در بخش انگیزه و عمل به جای عدل و عقل با میل حركت می ‌كنند: ﴿وَ ما تَهْوَی الْأَنْفُس‏﴾.[5] انسان به هر حال یا در حوزه و دانشگاه است و كارهای علمی انجام می‌ دهد یا در متن جامعه است و كارهای عملی دارد؛ اگر فضا, فضای فرهنگی است باید برهان و عقل و علم باشد؛ اگر فضا، فضای كار و عمل است باید عدل باشد، نه هوا! ﴿إِنْ یتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ‏﴾ برای بخش اندیشه, ﴿وَ ما تَهْوَی الْأَنْفُس‏﴾ برای بخش انگیزه است. اگر این دو عنصر حل شود؛ یعنی ما عالمانه زندگی كنیم و عادلانه به سر ببریم، نه بیراهه می‌ رویم و نه راه كسی را می ‌بندیم، می‌ توانیم یك نظامی بهشت‌ گونه بسازیم و راحت باشیم. [1] . مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏4، ص248. [2] . من لا یحضره الفقیه، ج‏4، ص405. [3] . دیوان سعدی، مواعظ، غزل شماره38؛ «چندین چراغ دارد و بیراه می‌رود *** بگذار تا بیفتد و ببیند جزای خویش». [4] . معانی الاخبار، ص52. [5] . سوره نجم، آیه23. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1396/01/10 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 خلقت شناسی 🔹 خیلی ها خیال می‌ كنند که علم و دانش صنعتی سكولار است؛ می ‌گویند صنعت و تولید، اسلامی و غیر اسلامی ندارد! زمین ‌شناسی سكولار است، اسلامی و غیر اسلامی ندارد! معدن ‌شناسی سكولار است، دینی و غیر دینی ندارد! خب این فكر یك سم است، خیال می ‌كنند به اینكه عالم همین‌ طور خودساخته است و زمین طبیعت است، كوه طبیعت است، معدن طبیعت است. می ‌گویند طبیعت‌ شناسی كه اسلامی و غیر اسلامی ندارد؛ حالا این آقا چون مسلمان است، ممكن ایام فاطمیه روضه ‌خوانی هم داشته باشد و جامهٴ مشكی بپوشد، امّا بیرون محدودهٴ كار دارد دینداری می‌ كند، این درونش مشكل جدّی دارد! وقتی درونش اصلاح می ‌شود و وقتی فرهنگ در درون صنعت راه پیدا می‌ كند كه این آقا متوجّه باشد ما چیزی به نام طبیعت نداریم، هر چه هست «خلقت» است. طبیعت بی طبیعت! چیزی به نام طبیعت نداریم زمین مخلوق خداست، آسمان مخلوق خداست، كوه مخلوق خداست، معدن مخلوق خداست. یك زمین ‌شناس، یك معدن ‌شناس و یك كوه ‌شناس دارد «خلقت ‌شناسی» می ‌كند! او در تمام حالات مثل اینكه دارد ذكر می‌ گوید؛ زیرا «خلقت ‌شناسی» معنایش این است كه خدا چنین كرد! این معدن سنگ مرمر كه الآن در دسترس است، چند میلیون سال قبل خاك عادی بود، با نظم و تدبیر الهی، تابش آفتاب، بارش باران، كم‌كم منجمد شد، سنگ شد، ماند و ظریف شد و تنظیم شد و شده سنگ مرمر. اگر آن بزرگوار گفت كه سال ها باید كه مثلاً یك تكه سنگ «لعل گردد در بدخشان یا عقیق اندر یمن»،[1] این‌طور نبود كه اوّل كسی در این كوه ها عقیق گذاشته باشد؛ این خاك بود، خاك را مدبّر اساسی و آن «ربّ العالمین»، آن حكیم، آن آگاه مطلق، خاك ها را شناسایی می‌ كند، می ‌داند كدام خاك می ‌تواند بدخشان بشود و كدام خاك می ‌تواند عقیق بشود، كدام خاك در كوه های نیشابور می ‌تواند فیروزه بشود، همان ‌طوری كه می ‌داند كدام خاك طلا می ‌شود، كدام خاك نقره می‌ شود، او طلا می ‌سازد، او نقره می‌ سازد، او فیروزه می‌ سازد، او عقیق می‌ سازد. 🔹 اگر ما باور كردیم چیزی به نام طبیعت نداریم، اگر باور كردیم چیزی به‌عنوان شانس نداریم و اینها خرافات و افسانه هست همین ‌طوری كه صبر و جَخد افسانه است طبیعت افسانه است، همان‌ طوری كه طبیعت افسانه است شانس افسانه است، یك مدبّر دارد ادراه می‌ كند! یك حكیم دارد اداره می ‌كند! آن كه آفرید دارد می‌ پروراند! قرآن کریم فرمود: ﴿اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَی‏ءٍ﴾[2] هر چه هست و مصداق شیء است مخلوق او خداست، او آفرید، دارد می ‌پروراند، با نظم هم می‌‌ پروراند، همان ‌طوری كه انسان را آفرید با نظم می‌ پروراند؛ این مثلث كار خداست: جهان، انسان، پیوند انسان و جهان؛ هر سه ضلع را او آفرید و دارد اداره می ‌كند. [1]. دیوان سنایی، قصیده134؛ «سال ها باید که تا یک سنگ اصلی ز آفتاب ٭٭٭ لعل گردد در بدخشان یا عقیق اندر یمن». [2]. سوره رعد، آیه16؛ سوره زمر، آیه62. 📚 دیدار مدیران شهرک های صنعتی با حضرت استاد تاریخ: 1391/02/07 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا