eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
11هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ویژه برنامه 🔸 همتایی غدیر و قدر 🔹 پخش از شبکه های مختلف سیما از ابتدای ماه ذی الحجه تا عید سعید غدیر خم 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 همتایی غدیر و قدر 🔸 شب عید غدیر از یك نظر شبیه «لیلة القدر» است. توضیح مطلب این است كه در جریان غدیر وجود مبارك رسول گرامی (علیه و علی اهل بیته آلاف التحیة و الثناء) بعد از نصب وجود مبارك حضرت علی (سلام الله علیه) این حدیث معروف ثقلین را خواند: «إِنِّی تَارِكٌ فِیكُمُ الثَّقَلَینِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی»،[1] بعد هم فرمود اینها همتای هم‌ اند كفو هم ‌اند، فرمود این دو «ثقل» از هم جدا نیستند و جدا نمی‌ شوند، اینها با هم ‌اند هم قرآن جامعه را به عترت دعوت می ‌كند و هم عترت مبینان و مفسران و حامیان و مدافعان و مجریان حدود قرآن كریم است نه آنها از قرآن جدایند و نه قرآن از آنها جدا، این اصل اول. 🔸 اگر عترت همتای قرآن است و اگر طلیعه عترت در غدیر پایه‌ گذاری می ‌شود و اگر علی (علیه آلاف التحیة و الثناء) اولین عنصر طیب و طاهر عترت است و اگر این سیزده معصوم را بخواهید یكجا خلاصه كنید به نام علی ‌بن ‌ابی ‌طالب ظهور می ‌كند. درباره این علی وارد شده است ﴿یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیكَ﴾؛[2] آنچه درباره ولایت علی، خلافت علی، امامت علی، همتایی علی با قرآن نازل شده است به مردم ابلاغ بكن. 🔸 اگر عترت به منزله قرآن است و اگر در غدیر جریان ولایت عترت نازل می ‌شود و اگر شبی كه قرآن نازل می‌ شود «لیلة القدر» است و ﴿خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ﴾،[3] چرا شب و روزی كه ولایت نازل می ‌شود، آیه ﴿بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیكَ﴾ نازل می ‌شود «لیله قدر» نباشد؟! روز قدر نباشد؟! ﴿خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ﴾ نباشد؟! 🔸 ما اگر بتوانیم یوم غدیر را لیله غدیر را باور كنیم كه به منزله «لیلة القدر» است آن وقت چقدر از ولایت استفاده می‌ كنیم؟! مگر نفرمود اینها همتای هم‌ اند؟ مگر نفرمود اینها هرگز از هم جدا نیستند؟ اگر قرآن یك حقیقتی داشته باشد كه عترت طاهرین ـ معاذ الله ـ فاقد آن حقیقت باشند «فَافْتَرقَا». هر حقیقتی كه در قرآن است اینها دارا هستند، هر چه را اینها دارا هستند از قرآن گرفته ‌اند، اگر قرآن بخواهد به صورت یك انسان در بیاید می ‌شود علی و اولاد علی، اگر علی و اولاد علی (علیهم الصلاة و علیهم السلام) بخواهند به صورت كتاب تدوینی ترسیم بشوند می ‌شوند قرآن، فرمود: ««أَنَا كِتَابُ اللَّه‏ النَّاطِق»[4] خب اگر این‌‌چنین است آن وقت ﴿إِنّا أَنْزَلْناهُ فی لَیلَةِ الْقَدْرِ﴾[5] ما را به اهمیت شب نزول آگاه می‌ كند ﴿بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیكَ مِنْ رَبِّكَ﴾ ما را به اهمیت شب غدیر و روز غدیر آگاه نكند؟! پس ما این راه را هم داریم، این راه هم جلوی ما باز است. [1]. دعائم‌الاسلام، ج1، ص28. [2]. سوره مائده، آیه67. [3]. سوره قدر، آیه3. [4]. وسائل الشیعة، ج‏27، ص34؛ «وَ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ هَذَا كِتَابُ اللَّهِ الصَّامِتُ وَ أَنَا كِتَابُ اللَّهِ النَّاطِق‏». [5]. سوره قدر، آیه1. 📚 سخنرانی عمومی تاریخ: 1383/11/09 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 ثمره رسالت 🔸 چه حادثه ‌ای در هجدهم ذی حجه در سرزمین غدیر رخ داد كه این روز را برای ابد عید كرد؟ آیه‌ ای در قرآن كریم سوره مباركه مائده چنین پیامی را به رسول اكرم (علیه و علی آله آلاف التحیة و الكرم) می‌ دهد كه ﴿یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ یعْصِمُكَ مِنَ النّاس﴾؛[1] یعنی تو گرچه دارای مقام ولایتی و گرچه دارای مقام نبوتی اما در این پیام آسمانی رسالت تو مطرح است ﴿یا أَیهَا الرَّسُول﴾! در آن بخش های قرآنی كه ﴿یا أَیهَا النَّبِی﴾ مطرح است، حساب خاص خود را دارد؛ اما در این گونه از آیات كه رسالت رسول گرامی معنون است، حساب مخصوص خود را داراست ﴿یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیكَ مِنْ رَبِّكَ﴾؛ یعنی آنچه از طرف ذات اقدس الهی و ربّ تو به سوی تو نازل شده است آن را ابلاغ بكن! اگر آنچه را كه از طرف پروردگارت به سوی تو نازل شده است آن را به مردم ابلاغ نكردی، رسالت خدا را ابلاغ نكردی! 🔸 تو رسول گرامی «الله» هستی و این رسالتت كم كم به پایان می ‌رسد، تقریباً بیش از بیست سال را گذرانده ‌ای، تو به عنوان سید مرسلین شناخته‌ شده ‌ای، اگر این حادثه مهم غدیر را ابلاغ نكنی، اصلاً آن رسالت الهی را ابلاغ نكرده ‌ای! دیگر در صف مُرسلین نخواهی بود ﴿وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ﴾؛ یعنی دیگر سمت رسالت نخواهی داشت، زیرا حادثه غدیر تضمین كننده اصل دین است. [1]. سوره مائده، آیه67. 📚 سخنرانی عمومی تاریخ: 1376/02/06 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 ستون دین 🔸 وجود مبارك حضرت امیر بخواهد سقیفه را به غدیر برگرداند، یك تحلیل فقهی و عبادی دارد, یك تحلیل سیاسی دارد و خود به تنهایی به میدان آمده تا هر دو را اداره كند. آن تحلیل عبادی همه ما شنیدیم كه «الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّینِ»[1] نماز ستون دین است، در بحث‌ های سیاسی در آن نامه پُر بركتی كه به عنوان عهدنامه برای مالك اشتر مرقوم فرمود، جامعه و امت را به عنوان ستون دینِ الهی و نظام الهی قرار داد، فرمود: مالك بدان! «إِنَّمَا عِمَادُ الدِّینِ وَ جِمَاعُ الْمُسْلِمِین وَ الْعُدَّةُ للْأَعْدَاءِ الْعَامَّةُ مِنَ الْأُمَّةِ»، توده مردم, ستون سیاست دین‌ هستند، اگر بعضی از انبیا گفتند: ﴿قالَ لَوْ أَنَّ لی‏ بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوی إِلی‏ رُكْنٍ شَدیدٍ﴾؛[2] برای اینكه دستشان خالی بود، كدام پیغمبر بود كه بدون حضور مردم توفیقی پیدا كرد. 🔸 بنا بر این نیست كه تمام كارها با معجزه پیش برود، حضور مردم, هماهنگی مردم, موافقت مردم سهم تعیین ‌كننده‌ ای در پیشرفت نظام دینی دارد. فرمود ستون دین در بخش سیاست, حضور هماهنگ امت است و خود حضرت به تنهایی این دو ستون را نگه داشت و اقامه كرد هم ستون دیانت را اقامه كرد و هم آن ستون سیاست را اقامه كرد، وگرنه چیزی از غدیر نمی‌ ماند. [1]. المحاسن(برقی)، ج1، ص44. [2]. سوره هود، آیه80. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1395/01/26 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 قدر علی 🔸 حضرت در آن خطبه معروف همّام گفت و گفت که آن شنونده «فَصَعِقَ هَمَّامٌ صَعْقَةً كَانَتْ نَفْسُهُ فِیهَا»[1] همان دم جان داد، چون هر کسی آن استعداد را ندارد که مستمع علی یا خطبه علی (سلام الله علیه) بشود و آرام بگیرد. بعضی از روح‌ ها آماده پرواز هستند و وجود مبارک حضرت امیر هم فرمود: «ینْحَدِرُ عَنِّی السَّیل‏»؛[2] من بخواهم سخنرانی کنم سیل راه می ‌اندازم، مثل آدم ‌های معمولی نیستم! 🔸 این سلسله جبال البرز یک قد بلندی در وسط دارد به نام قلّه دماوند، چه در شرق این قلّه چه در غرب این قلّه باران متعددی می ‌آید کسانی که در زیر این قلّه زندگی می‌کنند مستحضرند هر وقت باران تند می‌ آید سیل است. حضرت فرمود من آن کوهی ‌ام که «ینْحَدِرُ عَنِّی السَّیل‏». هر کوهی سیل ندارد، هر سخنگویی آن قدرت را ندارد که جان شنونده را بگیرد. فرمود: «وَ لَا یرْقَی إِلَی الطَّیر»، شما در این دامنه ‌های کوه می ‌بینید خیلی از این پرنده‌ ها هستند روی آن کوه‌ ها لانه دارند و پرواز می ‌کنند؛ اما پرنده ‌ای را ندیدید که بتواند روی قلّه دماوند بنشیند، از بس بلند است! فرمود نه پرنده‌ می ‌تواند پرواز کند و مرا بشناسد، نه کسی که در دامنه من هست می ‌تواند آن سیل را تحمل کند. [1]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، خطبه 193. [2]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، خطبه3. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1396/09/23 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 عبد محض 🔹 مرحوم کاشف الغطاء یک «اصول دین» دارد که بحث کلامی است و یک «اصول فقه» دارد که بحث اصولی معروف است، بعداً وارد مسائل فقه می شوند؛ در جریان اینکه وجود مبارک حضرت امیر علم غیب داشتند، ایشان بحث مبسوطی دارد، بعد می فرمایند گزارش هایی که حضرت امیر به میثم تمّار دادند که فرمودند تو را به دار می زنند و آن درخت خرما را هم نشان میثم تمّار داد که تو را روی این درخت دار می زنند، همه را به او گفت: «و بصلب میثم التمّار و أراه النخلة التی یصلب علیها فكان ذلك من عبید اللّه بن زیاد لعنهما اللّه»، بعد فرمود: «و تقطیع یدی رُشید الهجری»، حضرت فرمود دو دست تو را قطع می کنند، دو پای تو را قطع می کنند و همین کار هم شده! «و بقتل قنبر فقتله الحجّاج [لعنة الله] و بأفعال الحجّاج التی صدرت منه»؛[1] چه کارهایی را که حجّاج ملعون می کند، همه را یکایک حضرت خبر داد و همه هم واقع شده است. این می شود علم غیب! این را همه دیدند و همه نقل کردند! شیعه دید، دوست دید، دشمن دید! 🔹 در اینکه اینها به اذن خدا همه چیز را می دانند، هیچ محذور عقلی ندارد! برای اینکه در محدودهٴ وجوب که نیست! در قرآن هم مُکرر فرمود: ﴿بِإِذْنِ اللَّهِ﴾،[2] به علم الهی است، این چه مشکلی دارد؟! اگر بگوییم که «متی شاؤوا»؛ هر وقت خواستند می بینند، بله هر وقت خواستند هم «باذن الله» است! هر وقت خواستند می دانند و هر وقت نخواستند مصلحت دور است؛ ولی به هر حال آن حصری که ﴿مَا أَدْرِی مَا یفْعَلُ بِی وَ لاَ بِكُمْ﴾[3] یعنی چه؟ یعنی «بالذات» نمی دانیم و «بالتبع» می دانیم؛ خدا یادت می دهد، درست است! آن‌ که «بالذات» علیم است ذات اقدس الهی است، بله! شما با علم خود ذاتاً نمی توانید: ﴿مَا كُنتَ تَدْرِی مَا الْكِتَابُ وَ لاَ الْإِیمَانُ﴾؛[4] نمی دانستی ایمان چیست، نمی دانستی قرآن چیست، ما که یادت دادیم همه درست است! معنای امکان همین است! معنای مخلوق بودن همین است! معنای مخلوق بودن این است که تا به او یاد ندهند یاد نمی ‎گیرد، این درست است. 🔹 آنها چه بدانند شهید می شوند اطاعت می کنند و چه بدانند که شهید نمی شوند اطاعت می کنند؛ این می شود تسلیم محض! آن‌جایی که می داند شهید می شود می رود، پس معلوم می شود «عبد محض» است. اگر کسی بخواهد بگوید «لیلةُ المبیت» برای آنها شرف نیست، باید گفت «لیلةُ المبیت» به همان اندازه شرف است که نوزده ماه رمضان شرف است، او «عبد محض» است! بداند کشته می شود می رود و بداند که کشته هم نمی شود می رود؛ می داند کشته نمی شود، ولی آماده است! این تسلیم محض بودن نشانهٴ کمال انسانیت است، «عبد محض» است! آن‌جا هم که صد درصد می داند کشته می شود؛ مانند وجود مبارک سیدالشهداء که اعلام کرده است! از همان اوّل، شش ماه قبل تصمیم گرفته که حج نرود، نه اینکه در بعضی کتب تاریخی نوشته شده که حج را تبدیل به عمره کرده است! این بحث، بحث فقهی است نه تاریخی! مقتلی نیست! آنها که با کتاب حج و روایات حج و نصوص باب حج آشنا هستند، می دانند که ائمه (علیهم السلام) فرمودند حضرت از همان اول قصد عمرهٴ مفرده داشت، نه اینکه قصد حج کرد و حج را تبدیل به عمره کرد! ایشان چندین ماه قبل می داند که روز عرفه باید برگردد، نه اینکه قصد حج داشت و حج را تبدیل به عمره کرد! از همان اوّل قصد عمره مفرده داشت، بعد صریحاً اعلام فرمود که تمام این اعضای من تکّه تکّه می شود! آن‌جا هم که می داند تکّه تکّه می شود می رود، آن‌جا هم که می داند نمی شود می رود؛ این معنای «عبد محض» بودن است. [1]. كشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء (ط ـ الحدیثة)، ج‌1، ص106. [2]. سوره بقره، آیات97 و 102 و 249 و 251؛ آل عمران، آیه49 و 145 و ... . [3]. سوره احقاف، آیه9. [4]. سوره شوری، آیه52. 📚 سوره مبارکه احقاف ـ جلسه 8 تاریخ: 1395/01/24 🆔 @a_javadiamoli_esra
یادداشتی از حجت‌الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی؛ ✳️شناخت توحید در سایه سار ولایت؛ شرح فقراتی از رساله چهل نم از یک یم، علامه جوادی آملی پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حجت‌الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی در هفته نامه افق حوزه که به مناسبت عید سعید غدیر خم با نام «غدیر منادی وحدت» منتشر شده است، طی یادداشتی به شرح فقراتی از رساله چهل نم از یک یم، به قلم علامه جوادی آملی پرداخته اند. متن کامل یادداشت👇👇👇 https://b2n.ir/276183 NEWS.ESRA.IR 🆔 @a_javadiamoli_esra
آیت الله العظمی جوادی آملی: ✳️دينِ منهای ولايت و غدير مي‌شود سقيفه! پایگاه اطلاع رسانی اسراء: در هفته نامه افق حوزه که به مناسبت عید سعید غدیر خم با نام «غدیر منادی وحدت» منتشر شده است، متن سخنرانی از آیت الله العظمی جوادی آملی با نام «دین منهای ولایت و غدیر می شود سقیفه» به چاپ رسیده که معظم له در آن به اهمیت جریان غدیر از منظر اعتقادی و همچینین به وظیفه مومنان در عصر غیبت پرداخته اند. معظم له در بخشی از این یادداشت بیان می دارند: جریان غدیر نظیر جریان «أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ» یک صحنه محققانه و عالمانه دقیق جریان غدیر خم یک امر توقیفی مسلّم است؛ پیامبر خلیفه خداست و خلیفه کار مستخلف عنه را انجام می‌دهد، روی این مبنا وجود مبارک رسول گرامی درباره امیرمؤمنان(علیه السلام) مکرّر مسئله نصب ولایت و امامت و خلافت آن حضرت را بازگو کرد. از آغاز نبوت و رسالت این مساله مطرح بود، تا اواخر عمر مبارک حضرت. اما ابتکاری که رسول گرامی(صلی الله علیه وآله و سلم) انجام داد این بود که آن جریان بین‌المللی نصب ولایت را در یک زمان خاص و مکان مخصوص انجام داد، تا احدی نتواند آن را انکار کند. خدا این کار را درباره توحید خودش نیز کرد، یعنی در یک صحنه‌ای که احدی نتواند انکار کند، یعنی جریان «أَلَسْتُ» توحید خود را بیان کرد. لذا می بینید عبارت‌ها، لفظ‌ها و خصوصیت‌ها، میام جریان "أَلَسْتُ و جریان غدیر همه شبیه‌اند. متن کامل یادداشت معظم له 👇👇 https://b2n.ir/079164 NEWS.ESRA.IR 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 روز بیست و سوم ماه 1441 🔹 ادبیات مع المعارف 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 ادبیات مع المعارف 🔹 مرحوم آقا شیخ عباس قمی را خدا رحمت كند! ایشان در شرح حال خودش در آن فوائد رضویه می ‌فرماید من در جوانی علاقه به ادبیات داشتم، افتادم در مقامات حریری و حمیدی و اینها؛ شاید كم و بیش مستحضر باشید این مقامات حریری و حمیدی بعضی فارسی است و بعضی عربی، اما اینها فولاد گونه نوشته شده، این ‌طور نیست كه كسی بتواند مقامات حریری را همین طور مطالعه كند، دو طرفش باید پر از كتاب لغت باشد تا بتواند یك صفحه ‌اش را مطالعه كند، اما گفت دفعتاً بیدار شدم كه این چه كاری است كه من دارم می ‌كنم! من ادبیات می‌ خواهم «منهای معارف» یا ادبیات می‌ خواهم «مع المعارف»! مگر این مقامات حریری چیزی به من یاد می‌ دهد؟! این درباره سورچرانی است و سفره چرانی و پذیرایی كردن و میهمانی و میهمان سرایی و چطوری میهمانی گرفتن و چقدر خوردن و اینهاست، یعنی گدایی، یعنی شكم چرانی، خب من بروم یك كتابی بخوانم كه هم ادبیات در آن باشد و هم معارف؛ لذا برنامه‌هایم را از مقامات حریری به نهج البلاغه برگرداندم. 🔹 شما می ‌بینید آثار عُجمه در نوشته ‌های عربی مرحوم آقا شیخ عباس نیست یا خیلی كم است، این قلم های عربی او ـ نفس المأمور هم نوشته ـ نشان می ‌دهد كه یك عربی نویس خوبی است، گفت من ادبیات را با معارف می ‌طلبم نه ادبیات... . سبعه معلقه یك ادبیات آنچنانی است كه با ولیمه است، نهج البلاغه یك ادبیات این چنینی است؛ یعنی با عزیمه است. 🔹 خود وجود مبارك حضرت امیر (سلام الله علیه) می ‌فرماید بعضی از چیزها با هم جمع نمی ‌شوند «لَا تَجْتَمِعُ عَزِیمَةٌ وَ وَلِیمَةٌ»[1] «لَا تَجْتَمِعُ الْفِطْنَةُ وَ الْبِطْنَةُ»؛[2] چند چیز است فرمود با هم جمع نمی ‌شوند، یك كسی بخواهد محقق بشود سورچرانی و میهمانی رفتن و پرخوری با تحقیق جمع نمی ‌شود، اهل ولیمه بودن که فلان جا سور می‌دهند، فلان جا میهمانی است، امشب فلان جا سور فردا فلان جا سور این بخواهد آدم بشود نیست، كسی اهل عزیمت نباشد به جایی نمی ‌رسد، پرخوری هم با فطانت جمع نمی‌ شود. خب یك مقدار غذایی كه برای انسان كافی است همان را بخورد، بیش از آن مقدار جلوی هوش آدم را هم می ‌گیرد، فرمود پرخوری با فطن و زیرك بودن جمع نمی ‌شود، سورچرانی هم با عزم و تصمیم جمع نمی ‌شود، این راه حضرت امیر بود. [1]. نهج البلاغة (للصبحی صالح), خطبه241. [2]. غرر الحكم و درر الكلم، ص772. 📚 درس تفسیر سوره مبارکه هود ـ جلسه 91 تاریخ: 1383 🆔 @a_javadiamoli_esra
❇️اهمیت در بیان آیت الله العظمی جوادی آملی 🔹لزوم توجه بیشتر رسانه ها و مجامع علمی به بزرگداشت روز مباهله https://t.me/a_javadiamoli_esra/3498 🔹تعبیر پیامبر اسلام که "علی منی و انا من علی" به چه معناست https://t.me/a_javadiamoli_esra/5406 🔹اهمیت روز مباهله https://t.me/a_javadiamoli_esra/5405 🔹استدلال امام رضا به آیه مباهله https://t.me/a_javadiamoli_esra/5399 🔹آیت الله العظمی جوادی آملی: روز مباهله را یک روز علمی تلقی کنید https://t.me/a_javadiamoli_esra/5396 🔹از منظر قرآن کریم پیامبر (ص) و علی (ع) یک حقیقت و یک نور واحدند https://t.me/a_javadiamoli_esra/3496
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 روز بیست و چهارم ماه 1441 🔸 نور واحد 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 نور واحد 🔸 اسلام گذشته از اینکه یک سلسله احکام فقهی برای ظاهر دارد، گاهی هم آن اسرار باطنی را در فقه هم می‌ آورد. «بِهال» یک تضرّع و زاری است که «دعای ابتهال، دعای ابتهال» می ‌گویند یعنی تضرّع و زاری. در این بِهال، لعان هم مطرح است و اصلاً لعان را قسمی از مباهله دانستند و این لعان گاهی در اصول دین است و گاهی در فروع دین. در اصول دین همان جریان مباهله معروف با نصارای نجران است که همین لعان است و غیر از لعان چیز دیگری نبود. در فروع دین همین مسئله «نفی ولد» است. 🔸 قرآن کریم هر دو را مطرح کرده است؛ در سوره مبارکه «آل عمران» و سوره مبارکه «نور»[1] این دو بخش مطرح شده است؛ در سوره مبارکه «آل عمران» لعان و مباهله‌ای که به اصول دین برمی‌گردد، در سوره مبارکه «نور» بِهال و لعانی که به حکم فقهی برمی‌گردد. در سوره مبارکه «آل عمران» آیه شصت و 61 این است: ﴿الْحَقُّ مِن رَبِّكَ فَلاَ تَكُن مِنَ الْمُمْتَرِینَ ٭ فَمَنْ حَاجَّكَ فِیهِ﴾ در همین حق، ﴿مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْم﴾ برای تو مطلب مسلّم است، ﴿فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِل﴾ با ابتهال و تضرّع ـ چه ما و چه شما ـ منکر حق را لعنت می ‌کنیم، ﴿ثُمَّ نَبْتَهِل﴾ با تضرّع از خدا می ‌خواهیم که منکر حق را لعنت کن! ﴿ثُمَّ نَبْتَهِل فَنَجْعَلْ﴾؛ آن‌ قدر این بِهال اثر دارد که نمی‌ گوییم خدایا تو او را لعنت کن! وقتی ما به جایی رسیدیم که دعای ما مستجاب است، خود ما لعنت را بر آن شخص قرار می ‌دهیم، نه «نَسئَلُ اللهَ أن یلعَنَهُ»! حالا این مطلب در خصوص این ذوات قدسی است و نمی‌ شود این را به همه جا سرایت داد. نفرمودند ما از خدا می‌ خواهیم که خدایا او را لعنت کن، ما با ابتهال به جایی می ‌رسیم که کلید لعنت به دست ماست! ما آنها را لعن می ‌کنیم و لعن یعنی طرد، این کم حرفی نیست! ﴿ثُمَّ نَبْتَهِل فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللّهِ عَلَی الْكَاذِبِینَ﴾. بعد هم فردا شد و آن ذوات قدسی را آوردند. 🔸 به عرضتان رسید که این جریان «حُسَینٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَین»[2] (سلام الله علیهما)، انسان خیال می‌کرد به اینکه «حُسَینٌ مِنِّی» (سلام الله علیهما) برای اینکه نوه اوست؛ «أَنَا مِنْ حُسَین» برای اینکه به وسیله کربلا و عاشورا و شهادت این خاندان، دین زنده شد، این توجیهی بود که قبلاً می‌ کردند. بعد معلوم شد که این حرف درباره وجود مبارک امام حسن (سلام الله علیه) هم هست،[3] یا این دو تعبیر درباره وجود مبارک حضرت امیر (سلام الله علیه) هم هست: «عَلِی‏ مِنِّی‏ وَ أَنَا مِنْ عَلِی‏»،[4] این یک قدری توجیه می‌ خواست. وقتی شما به آیه «مباهله» برمی ‌خورید می ‌بینید که خیلی روشن و شفاف است؛ وقتی می ‌فرماید: ﴿وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ﴾،[5] این ذات همان ذات است، «عَلِی‏ مِنِّی‏ وَ أَنَا مِنْ عَلِی‏»، این نیازی به توجیه ندارد؛ چون اینها «مِنْ نُورٍ وَاحِد»[6] هستند، «حَسَنٌ‏ مِنِّی‏ وَ أَنَا مِنْه‏»،[7] «حُسَینٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَین»، «فَاطِمَةُ مِنِّی‏»[8] (سلام الله علیهما)، ﴿وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ﴾! 🔸 بنابراین آنها برکات دیگری است؛ دین را یاری کردند، جانشین او بودند، امامت را حفظ کردند، اینها سر جایش محفوظ است؛ اما مصحّح این دو جمله ﴿وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ﴾ است، «عَلِی‏ مِنِّی‏ وَ أَنَا مِنْ عَلِی‏» یا «فَاطِمَةُ مِنِّی‏»، اینها یکی هستند. [1]. سوره نور، آیات4 الی 10. [2]. كامل الزیارات، النص، ص52. [3]. بشارة المصطفی لشیعة المرتضی (ط ـ القدیمة)، النص، ص156؛ «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص حَسَنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْه‏». [4]. الأمالی (للصدوق)، النص، ص9. [5]. سوره آل عمران، آیه61. [6]. علل الشرائع، ج1، ص134. [7]. بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج43، ص306. [8]. وسائل الشیعة، ج‏20، ص232. 📚 درس خارج فقه نکاح _ جلسه 308 تاریخ: 1396/11/25 🆔 @a_javadiamoli_esra