🥀
من بَلَد ها رادوست دارم ...
آنهایی که دوست داشتن حالیشان میشود ...
آنهایی که وقتی جانم صدایشان میکنی،
جانشان را قربانت میکنند ...
آنهایی که مُدام حسشان را به تو یادآوری میکنند
و به جای فرستادن یک قلب قرمز❤️
از حال دلشان برایت حرف میزنند ...
آنهایی که وسط کلافگی عصر جمعه ،
با یک پیام حالت را دگرگون میکنند
آنهایی که هربار ... هرچند کوچک، غافلگیرت میکنند ...
یا با یک گل ...
یا با یک محبت قشنگ ...
یک لبخند زیبا ...
گاهی هم با یک دوستت دارم
آنها که خندیدن را یادت میدهند ...
و باعث میشوند ...
خودت را بیشتر دوست داشته باشی
بَلدها دوست داشتنی ترند!
یکدیگر را بلد باشید ...
#روزگار
آه ...
🥀 هرگز از چيزی كه واقعا ميخواى، دست نكش. صبر كردن سخته، اما حسرت خوردن خیلی سخت تره #روزگار
یه وقتایی مجبوری
ببوسی
بذاری کنار
و بری..💔
#روزگار
🥀
با اینکه مانده است به دل، جای پای تو
سربسته است تا به ابد ماجرای تو
گفتی به من همیشه وفادار بودهای
دیریست دلخوشم به همین ادعای تو
از پیچ و تاب خاطره رد شو چونان نسیم
تا ذرهای نفس بکشم در هوای تو
سرمایهی من از همهی شعر و شاعری
این چند بیت بود؛ همین هم برای تو
گیرم جوانی من و تو سهم هم نشد
بگذار تا که پیر شوم پا به پای تو
نفیسه_سادات_موسوی
#روزگار
🥀
قول دادم به کسی غیر تو عادت نکنم
از غم انگیزی این عشق، شکایت نکنم
من به دنبال تو با عقربهها میچرخم
عشق یعنی گله از حرکت ساعت نکنم
عشق یعنی که تو از آن کسی باشی و من
عاشقت باشم و احساس حماقت نکنم😔
چه غمی بیشتر از این که تو جایی باشی
بشود دور و برت باشم و جرات نکنم…
عشق تو از ته دل، عمر مرا نفرین کرد…
بی تو یک روز نیامد که دعایت نکنم !
بی تو باران بزند خیسترین رهگذرم
تا به صد خاطره با چتر خیانت نکنم
بی تو با خاطره ات هم سر دعوا دارم…
قول دادم به کسی غیر تو عادت نکنم !
علی_صفری
#روزگار
🥀
کـاش
هیچ گذشتهای باهم نداشتیم
آنوقت من میتوانستم
بـه تـو زنگ بزنم
و بیدلخوری حالت را بپرسم.
چقدر پرسیدنِ حالِ سادهات بعید شده حالا
امروز یک نفر برایم اشتباهی فرستاد:
«کجایی؟!»
دلم هُری فرو ریخت،
مدتها بود منتظر شنیدن همین یک کلمه بودم…
چه فرقی میکند کجای دنیا نشسته باشی؟! مهم این است که یک نفر هست که کجا بودنِ تو برایش مهم است!
شاید آن یک نفر رویش نشود بگوید دلم برایت تنگ شده و به جانم نق میزند بیا دیگر… و همه ی این حرف را خلاصه کند در «کجایی؟!»
داشتم به همین چیز ها فکر میکردم که دوباره برایم فرستاد:
ببخشید اشتباه فرستادم!
برایش نوشتم:
میدانم، من در ایستگاه اتوبوس، خیابان ولیعصر نشسته ام.
میشود اشتباهی حال مرا بپرسید؟!
اما او دیگر حالم را نپرسید…
آدم غریبه ها برایشان مهم نیست که دیگران چگونه اند و کجای شهر نشسته اند،
تو که غریبه نیستی…
بپرس حال مرا ؛ بگو کجایی...
#روزگار
🥀
اسفا عمر دو روز است، یکی آمد و رفت
دگرش بازی دهر است، چه آسان و چه سخت
این جهان نیست برای من و تو جاویدان
شتری خفته در خانه ی هر پیر و جوان
طرفه العین زمان میگذرد از بر روی
همچو آبی روان در گذر است از ته جوی
زین میان عالم و آدم همه در سیر نهان
رفتنش حتم ، ولیکن همه در قید زمان
روزگار خوش و فرخنده نماند به کسی
به حرج ار گذرد عمر، همی یک نفسی
باید از کل گذری ، عشرت و جاه و زر و زور
تا به مقصود رسی ، عافیت و الفت و نور
#شعر
#روزگار