eitaa logo
الحقیر!
170 دنبال‌کننده
420 عکس
231 ویدیو
3 فایل
[انّک کادحٌ الیٰ ربّک کَدحاً کَدحاً کَدحاً فَمُلاقیه] [کلمات بهم پیوسته مغز دو موجود به نام انسان ] ( مثنی مونث عاشق✨🕊) پلی لیست مداحی: https://eitaa.com/playlist_madahi
مشاهده در ایتا
دانلود
کاش بعد شونصدسال درس خوندن در مدرسه‌ و شونصد واحد درسی در حوزه بفهمم که امتحان داشتن صرفا برداشت نتیجه از کسب علمه و اعتبار دیگه‌ای نداره. این هم بخشی از زندگیه و نباید سلامتی و لذت زندگیت رو بخاطرش به خطر بندازی. اگر میخوای کسب علم همواره در زندگیت جریان داشته باشه پس نباید اونقدر به خودت سختی بدی که ازش پشیمون بشی و کنارش بذاری. کاش بفهمی من جان.
غمِ دنیای دَنی چند خوری؟ باده بخور حیف باشد دلِ دانا که مُشَوَّش باشد:)
میدونی نیم نگاه یعنی چی؟ دیدی داری با دوستت حرف میزنی و محو صورتشی، یه لحظه مردمک چشمت یه طرف میره دوباره میاد سر جاش، و یه نیم ثانیه هم نمی کشه حتی! اینکه میگه "حقیقتا سنگو نیم نگات، طلا میکنه" یعنی همین، لازم نیست نگاه کنی، نیم نگاهی کفایته:))) سلطان من... جانان من...
درحالی که کلی درس ریخته رو سرم... ولی نمی تونم ازش دل بکنم🥲🤌
VafatHazratOmolbanin1403[06].mp3
8.65M
تو. خوب ترین، خوب ترین، خوب ترینِ جهانی:))))
پنهانش کردم، برای وقتی که... دلم برای بوی علی تنگ می شود:)
میدونین اسم شما مثل چیه؟ دختر کوچولویی تصور کنین، توی یه غار تاریک و سرد. که گاهی صدای چکه کردن آب از داخلش میاد و صدای پر زدن خفاش ها مخوف ترش میکنه. دختر حسابی سردشه و داره می لرزه، چشمای خسته ش مثل ابر بهار می باره و زانوهاش بی رمقِ بی رمق، تنهاش گذاشتن تو طی کردن مسیر. به لب ها دختر کوچولو لرز افتاده، فقط گاهی زیر لب میگه بابا... کجایی؟... درمانده، تنها، بی کس، نشسته روی زمین و مرگش رو به نظاره نشسته. یهو یه چراغی روشن میشه! بله، پدرشه که آغوش باز کرده و میگه بیا بابا... میدونم خسته شدی بیا بابا باهم بریم بیرون... بیا بغلم دیکه نمیخواد خودت بری، بغلت میکنم می برمت...
الحقیر!
میدونین اسم شما مثل چیه؟ دختر کوچولویی تصور کنین، توی یه غار تاریک و سرد. که گاهی صدای چکه کردن آب ا
اسمت دقیقا همونه حسین جان. ته ته ته همه ی سیاهچاله های ناامیدی، وقتی دیگه داره طبق حساب کتابای عالم هلاکت خودت برات ثابت میشه یهو میگی آخ... راستی حسین جان هم هست...
حسین جان وقتی یه نگاهی به تقویم میندازم، میبینم ته ته تهش، ۷ روز وقت دارم بار و بندیلمو جمع کنم از ماه رجب! اما هرچی فکر می‌کنم نه ظرفی مهیا کردم نه رمقی برای جمع کردنش دارم! دقیقا وقتی که ناامید میشم که: دیگه تموم شد ببین! باختی... یادم می افته شما هستین، درسته من دستم نمیرسه ولی یه پدر قد بلند مهربان در عالم هستی دارم که میتونه سیب حیات رو برام بچینه از شجره ی بلند قامت طیبه، و کامم رو باهاش شیرین کنه:) دوستت دارم آقا جان... چه کمک کنی چه نکنی دوستت دارم... ولی اگه دوستم داری به دادم برس و نذار تباه شم...