#خاطره1529
امروز با دوستم رفته بودیم کوه
یه خانمی تقریبا ۷۰ ساله،شالشو جوری بسته بود که کلا گردنش معلوم بود و لباسش خیلی یقه ش باز بود،
گفتم :حاج خانم گردنتون معلومه
گفت :جان؟
گفتم: گردنتون معلومه
گفت :گذاشتم باد بخوره
گفتم: بذارید اون دنیا باد بخوره
بعد دوستم گفت خوب جوابشو دادی
خودمم مونده بودم چه جوری این جمله رو گفتم خداروشکر خوب بود.
دو نفر دیگه بودن لباس آستین کوتاه با شلوار بدون روسری
تذکر دادیم
گفتن اگه میتونستیم شلوارک میپوشیدیم حیف که نمیشه
نمیدونستیم چی جواب بدیم دیگه چیزی نگفتیم.