#خاطره_شماره_۲۲۸
#خاطره
سلام
سه تا خانوم بودن
از دور رصد کردم
دیدم وای اوضاع ناجوره😱
اونمتوی این مکان 👀
ی لحظه صورتم رو برگردوندم و حواسم پرت شد ، نبودن😕
نگاهم رفت دنبال شون که داشتن دور می شدن ...
دوان دوان
نفس زنان
رسیدم پشت سرشون
سلام خوشگل خانوما☺️
برگشتن ... سلام... بهمون گفتن حجاب تون مناسب نیست ... می دونیم ... درست کردیم که 😊
عزیزمخب حتما مناسب نبوده که باز منم اومدم بگم
منفدای خوشگلی ها تون بشم
شلوارتون کوتاهه
یکی شون شلوارش پایین تر بود گفت من که خوبه ...
گفتم شوما خبس
اما این دو تا نه .
گفت پایین تر نمیاد 😒
گفتم نخرید عزیز من
چند سانتیه؟ نخرید
گفت ۹۰
گفتماین هشتاده ها😞
گفتم بیرون که جای خود ... این شهیدا رو ببینید برای امنیت من و شما رفتن
اینجا دیگه چرا 😢
حیف شما نیست؟؟؟!!!
گفتن چشم، درست می کنیم بازم
منمالتماس دعا گفتم و خداحافظی کردم
#بی_تفاوت_نباشیم
#الحمدلله_تذکرها_زیاد_شده
#خاطره_شماره_۳۱۳
#خاطره
توی گلستان شهدا دیدم دختری روسریش افتاده
نگاه کردم توی کیفم دیدم الحمدلله هم کارت دارم و هم کتاب 😌
رفتم سمتش و ازش تعریف کردم و کتاب رو بهش دادم و عید رو تبریک گفتم .
بعدش هم گفتم عزیزم روسریت رو محکم کن که نیافته.
پیش خودم گفتم کاش گیره روسری داشتم 😅براش محکم می کردما
همه اش تموم شده بود ☹️
کلی تشکر کرد و گفت حواسم نبوده 😉
و دیگه از اون به بعد روسریش نیفتاد
#بی_تفاوت_نباشیم
#خاطره_شماره_۳۲۲
سلام
گلستان شهدای اصفهان نشسته بودیم با تعدادی خانواده و رعایت فاصله 😊
یک دفعه صدای مولودی ، جشن ، عروسی ، مداحی بلند شد ...
رفتم تا رسیدم به صدا
و مدیر هیات رو پیدا کردم
اول سلام و احترام و تشکر
گفتم ببخشید حس نمی کنید شاد عزاداری می کنید؟😳😱.
گفتم پرچم امام حسین رو بردین بالا
احسنت به شما
ولی این صدا چیه
قشنگ طرب انگیزه😏
گفت من بهشون تذکر دادم
و جوون ها رو جذب کردیم و برو ببین اینستا پر از مداح های معروف
با چه وضعی خوندن
گفتم ملاک مرجع تقلیده نه مداحان معروف
خلاصه که تشکر کرد و گفت تذکر میدم
گفتم وظیفه ی من گفتن بود
هدف وسیله رو توجیه نمی کنه
با هر وسیله ای نمیشه به هدف رسید!!!!
اگر هر گناهی بشه پای شماست 😐
خادمین و ملت هم جمع شده بودن گوش می دادن ...
تشکر کردم و اومدم
#بی_تفاوت_نباشیم