eitaa logo
مرکز تخصصی امربه ‌معروف 💕
84.9هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
5.4هزار ویدیو
584 فایل
تحت اشراف علمی استاد علی تقوی ادمین: 😊 Eitaa.com/amr_nahy123 دوره های مجازی: 🎁 amrn.ir/c کانال نظرات فراگیران👇🏻 amrn.ir/nazar درخواست خرید کتب، سی‌دی و بازیها: 📚 ziadat.ir ♥️ aamerin.ir آپارات موسسه 💻 aparat.com/aamerin_ir تبلیغ و تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 از همـان ڪودڪـی با داداش رفتـه بود خانـه‌ی همسـایـه، رادیـو روشـن بود و صـداۍ ترانـه اش بلنـد🎶 رفت طـرف رادیـو تا آن را خامـوش ڪنـد، قـدش نمی‌رسیـد، با همـان زبان شیرینـش بہ همسـایـه گفـت: فاطمـه خانـم می خواهیـد خدا شمـا را جهنـمی ڪنه؟! همسایـه پرسیـد: چـرا؟! محمـود گفـت: براۍ اینڪـه رادیـو را خامـوش نمی‌ڪنیـد. 💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده... ‌╔═💎💫═══╗ @aamerin_ir ╚═══💫💎═╝ به کانال آمرین بپیوندید👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 دعـوت به نمـاز📿 💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده... ‌╔═💎💫═══╗ @aamerin_ir ╚═══💫💎═╝ به کانال آمرین بپیوندید👆
🌷 🌱دو سه ماهی می‌شد که وارد دانشکده شده بود. تعدادی از دانشجویان را گلچین کرد‌. یک گروه تشکیل دادند که هدفشان، ترویج مسائل اعتقادی و اخلاقی در دانشکده بود، با شیوه‌ی کاری متفاوت. همه‌ی اعضای گروه را توجیه کرد، اخلاق و رفتار پسندیده در راس کارهایشان بود.اول با دیگران طرح رفاقت و دوستی می ریختند، بعد هم آنها را دعوت به رعایت مسائل شرعی می‌کردند. وضع دانشکده بهتر شد، خیلی از افراد گروه هم شهید شدند.🕊⚘️ 💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده ... https://eitaa.com/joinchat/1655439360C3ac9fe7eda به کانال آمرین بپیوندید👆
🌷 🌱ابراهیم همیشه با مردم و دوستانش با متانت سخن می گفت. یکی از جاذبه های ابراهیم همین درست صحبت کردنش بود. او بیشتر اوقات در صحبت هایش چاشنی طنز و شوخی را اضافه می کرد، تا کلامش دلنشین باشد. 🌺 امر به معروف و نهی از منکر هایش هم این ویژگی را داشت، تا می توانست آرام و نیکو بود. درست همانطور که قرآن می گوید: ✨﷽✨ 🌼وقولوا للناس حسنا🌼 🌱و به مردم نیک بگوئید (بقره،۸۳) 💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده ... https://eitaa.com/joinchat/1655439360C3ac9fe7eda به کانال آمرین بپیوندید👆
🌷 🌱روزی که جنازه‌اش را آوردند خانه و به داخل اتاقش بردند، دوستان جوانش دور جنازه جمع شده بودند و گریه می‌کردند... می‌گفتند: دیگر رسول نیست به ما بگوید غیبت نکن؛ تهمت نزن! 💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده ... https://eitaa.com/joinchat/1655439360C3ac9fe7eda به کانال آمرین بپیوندید👆
🌷 🌱در دوران حکومت شاه، یک روز بعد از ظهر در حالیکه مست و لایعقل به‌ طرف خانه می‌رفتم، ناگهان بابایی را که در آن زمان فرمانده پایگاه هوایی اصفهان بود مقابل خودم دیدم. پیش خودم گفتم: کارم تمام است! وقتی به من رسید، نگاه مهربانانه و معناداری به من کرد، ولی حرفی نزد. فردای آن روز رفتم پیش او تا عذرخواهی کنم، اما شهید کلام مرا قطع کرد و گفت: برادر عزیز، چیزی نگو! راجع‌ به کاری که کرده‌ای حرفی نزن! اگر حقیقتاً از کرده خود پشیمان هستی با خداوند عهد کن عملت را اصلاح کنی. خدا می‌داند از پیش او که آمدم احساس می‌کردم از نو متولد شدم... 💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده ... https://eitaa.com/joinchat/1655439360C3ac9fe7eda به کانال آمرین بپیوندید👆
🌷 ✨شنیده بودیم نماز جماعت و اول وقت📿 برایش اهمیت دارد، ولی فکر نمی‌کردیم اینقدر مصمم باشد! صدای اذان که بلند شد همه را بلند کرد🕌 انگار نه‌ انگار که عروسی است، اون هم عروسی خودش! یکی را فرستاد جلو و بقیه هم پشت سرش، نماز جماعتی شد به‌ یادماندنی 💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده ... https://eitaa.com/joinchat/1655439360C3ac9fe7eda به کانال آمرین بپیوندید👆
🌷 وقتی ضارب علی رو با چاقو زد، ما پیکر غرق خونش را به کناری کشیدیم، پیرمردی آمد و گفت: خوب شد؟ همینو می‌خواستی؟ به تو چه ربطی داشت؟ چرا دخالت کردی؟ علی با صدای ضعیفی گفت: حاج‌ آقا فکر کردم دختر شماست و من از ناموس شما دفاع کردم🦋 💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده ... https://eitaa.com/joinchat/1655439360C3ac9fe7eda به کانال آمرین بپیوندید👆
🌷 🌱به روایت از همسـر شهیـد: چون خیلی مذهبی بود، اطرافیان فکر می کردند آدم خشکی است، ولی خیلی احساسی و مومن بود. به همه در بالاترین حد، محبت می‌کرد. خواهر و برادرش وابستگی شدیدی به او داشتند. حتی اگر کسی از لحاظ اعتقادی با کمیل مخالف بود، در آخر یک علاقه و صمیمیتی نسبت به او پیدا می کرد.🌺 امـر به معـروف و نهـی از منڪر را همیشه خیلی قشنگ انجام می داد، وقتی سخت ترین ‌کارها را از طرف مقابل می خواست، آن قدر به طرف مقابل محبت می کرد که سختی این امـر به معـروف از دوش طرف مقابل برداشته می‌شد‌. خیلـی با محبت امـر به معـروف می‌ڪرد. 💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده ... https://eitaa.com/joinchat/1655439360C3ac9fe7eda به کانال آمرین بپیوندید👆
🌷 باز هم انگشترش را بخشیده بود ازش پرسید: این یکی را به کی دادی؟ گفت: انگشتر طلا دستش بود، نمی‌دونست حرامه، از دستش درآوردم، انگشتر خودم را دستش کردم. 📚کتاب سیره دریا دلان۲ 💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده ... https://eitaa.com/joinchat/1655439360C3ac9fe7eda به کانال آمرین بپیوندید👆