1_2428600275.mp3
16.26M
😱روایت تکان دهنده راوی #کتاب_شنود از تجربه نزدیک به مرگ .
✴️ایشان یک میوه انبه که آلوده به ویروس مننژیت بوده را مصرف می کنند و دچار این عارضه می شوند
این داستان در 16 جلسه و 9 جلسه پرسش و پاسخ فایل صوتی منتشر شده است.
✅قسمت اول
مروری بر نکات جلسه اول(۱۴۰۱/۰۳/۰۵):
گفتگو با راوی کتاب شنود با نام مستعار «صادق»
بیان مطالب کتاب شنود بدون سانسور
درخواست راوی برای بیان حقایق ناگفته
چرا گفتگو تصویری نشد؟
روشن شدن زوایای وسیعی از عالم شیاطین
تصاویر عجیب شیاطین
اجناس مختلف شیاطین
چه شد که تصمیم به نشر حقایق گرفتم؟
شروع داستان …
بیماری که تجربه ام را رقم می زد.
گردابی که از جنس نور بود.
صدای نفسم را نمی شنیدم.
حضور اجدادم را حس می کردم.
پیرمردی که بسیار نورانی و با جذبه بود.
علاقه شدید واشتیاق دو طرفه به فرشته مرگ
اعمالی که به آن تکیه کرده بودم.
جلوه نفس لوامه .
📔سایت امینی خواه
➖➖➖➖
🇮🇷🌐 @tahlile_siasie_nab
1_2055658815.mp3
16.23M
✴️مروری بر نکات جلسه دوم(۱۴۰۱/۰۳/۰۶):
✅ادامه داستان #کتاب_شنود
عنایتی که در کودکی شامل حالم شد
نذر مادرم
نیاتی که داشتم را می دیدم.
ارزش هر عمل را نشانم می دادند
احساس بر شکستگی به من دست می داد
صفر هایی که در کارنامه عمل ردیف می شد
اعمالی که فکرش را نمی کردم ارزشمند باشد را از من خریدند.
نظام اعمال وملکوت آن را می دیدم.
عنایتی که حضرت زهرا سلام الله علیها به من کردند.
جانی که حفظ کردم، جانم حفظ شد.
ماجرای همسرم واتفاق عجیبی که افتاد
هیچ عمل خالصی نداشتم
مثالی جالب برای عمل خالصانه
شرمندگی که سراسر وجودم را فرا گرفته بود.
دغدغه ای که خدا از من خرید.
اگر دوست داشته باشی امام زمان را یاری کنی، در زمره ی یاران حضرتی.
چه شد که برگشتم.
✓ قسمت قبل
➖➖➖➖
🇮🇷🌐 eitaa.com/tahlile_siasie_nab
1_2381755309.mp3
14.46M
✅مروری بر نکات جلسه سوم(۱۴۰۱/۰۳/۰۷):
ادامه داستان #کتاب_شنود
واقعه دوم
با اشاره حضرت عزرائیل برگشتم.
درد را با تمام وجود حس کردم
جان هایی که قبض می شد را می دیدم
چرا فرشته مرگ را پیر می دیدم.
دیوار ها را نمی دیدم ومسلط به محیط بیمارستان بودم
نحوه متفاوت قبض روح افراد
به حالت خلسه رفتم
به هرچه توجه می کردم، کنه آن را می دیدم
معجزه بازگشت روح به تن را در هرشب جدی بگیریم
احساس ترس هنگام بازگشت دوباره به دنیا
احساس می کردم بالای سرم بی کران است و به پایین تسط دارم
حمدی که راننده برایم می خواند،را برایم ذخیره کردند.
تصرف در عالم ماده،از مقامات شهدا
حالتی شبیه اصحاب کهف را تجربه می کردم.
واقعه سوم…
اینقدر حقایق واقعی بود که هر بار گفتن آن، برایم سخت می شد.
قهقهه ی شیطان را شنیدم
در اتوبان دیدم که تا سقف ماشین زیر منجلاب است.
راننده های ماشین کاملا بی خیال نسبت به کثافات.
✓ قسمت قبل
➖➖➖➖
🇮🇷🌐 http://eitaa.com/tahlile_siasie_nab