🌺 #میلاد_امام_هادی(ع) 💐حاجت دلارو خدا با مهر تو داده 💐خنده تو برای ما باب المراده 🎙 #میثم_مطیعی 👏 #سرود 👌فوق زیبا

✅ داستان جالب یک اصفهانی که امام هادی علیه السلام را نمی‌شناخت، امّا شیعه او شد. 🔺 جماعتى از اصفهانی‌ها از جمله احمد بن نصر و محمّد بن علويه مى‌گويند: در اصفهان يک نفر شيعه به نام «عبد الرحمن» بود. به او گفتند چه چيز باعث شد كه تو از ميان مردم، فقط‍‌ به امامت امام على النقى قائل شدى‌؟ گفت: چيزى را از وى مشاهده كردم كه موجب شد به امامت او قائل شوم. 🔸من مردى فقير امّا با جرأت و سخن‌دان بودم. سالى اهل اصفهان شكايتى داشتند و مرا با عده‌اى به سوى متوكل روانه كردند. رفتيم و به آنجا رسيديم. روزى نزد درب قصر متوكل بوديم كه دستور صادر شد تا امام على النقى را احضار كنند. 🔸 از كسانى كه آنجا بودند پرسيدم: اين شخصى كه دستور صادر شده كه آن را بياورند، كيست‌؟ گفته شد: مردى علوى است كه رافضى‌ها مى‌گويند: او «امام» است. بعد گفتند شايد متوكل او را احضار مى‌كند تا به قتلش برساند. با خود گفتم: از اينجا نمى‌روم تا ببينم اين شخصى را كه مى‌آورند كيست. ناگهان ديدم سوار بر اسب مى‌آيد، و مردم نيز طرف راست و چپ او ايستاده‌اند و او را نظاره مى‌كنند. وقتى كه او را ديدم محبّت‌اش در قلبم افتاد. و پيوسته دعا مى‌كردم كه خدا شرّ متوكل را از او دفع نمايد. همين‌طور از ميان مردم عبور مى‌نمود و به چپ و راست نگاه نمى‌كرد، فقط‍‌ چشمش را به موهاى گردن اسب دوخته بود و من هم پيوسته براى او دعا مى‌كردم. هنگامى كه مقابل من رسيد، رو به من كرد؛ فرمود: خدا دعايت را اجابت كند و عمرت را طولانى نمايد و ثروت و فرزندت را زياد گرداند. عبد الرحمن مى‌گويد: در اين هنگام، از هيبت و جلالت او لرزه بر اندامم افتاد و در ميان رفقايم بر زمين افتادم. 🔸به من گفتند: تو را چه شده است‌؟ گفتم: خير است. و به آن‌ها چيزى از ماجرا نگفتم. بعد از آن به اصفهان برگشتيم و خدا به بركت دعاى او درهاى نيك‌بختى را به رويم گشود. و ثروتمند شدم تا حدى كه امروز، ثروت درون خانه‌ام، بالغ بر هزار هزار (یک ميليون) درهم مى‌شود، به غير از ثروتى كه در خارج خانه دارم. و خداوند ده فرزند به من عطا نموده است. اكنون هفتاد سال و اندى از عمرم مى‌گذرد. آرى، من به امامت شخصى قائلم كه از قلبم خبر داد و خدا دعايش را در مورد من اجابت كرد. 📚 الخرائج والجرائح، جلد ۱، صفحه ۳۹۲ 🌸🍃 به مناسبت ولادت امام علی النقی الهادی علیه السلام

🌺 #میلاد_امام_هادی(ع) ♨️عنایت امام هادی(ع) به فرد مسیحی 👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام #رفیعی

https://eitaa.com/Aarameshelahii 🔻مضروب کردن بانوی محجبه 🔶وقتی برخوردهای قوه قضائیه بازدارنده نیست و هرکسی به بهانه ای از مجازات فرار می‌کند تهش زنان محجبه ما بخاطر تذکر قانونی و شرعی باید اینگونه کتک بخورند! 📌کسی قرار نیست پاسخگو باشد؟ جناب آقای اژه ای چه مقدار صبر کنیم؟ باید خانواده خودمون را کتک بزنند تا یک کاری کنیم؟ 📌یک مشت هرزه بی حیا را نمیتونید ادب کنید؟! آیا این کارها مصداق فساد فی الارض نیست؟ یک نفر از اینا را اعدام کنید بقیه حساب کار دستشون میاد، یا دستگیر نمیشن یا وقتی دستگیر میشن یک فیلم مزخرف میگیرید که من پشیمانم. تو غلط کردی پشیمانی زنیکه هرزه خیابانی. https://eitaa.com/Aarameshelahii

https://splus.ir/Aarameshelahii ماجرای نگار و آرش ! چرا تعجب می‌کنی خانوم جون؟ حالا بکش کِــــل واسه بچه‌هامون! چی میگی مرد انگار حالت ناخوشه ؟ تو گفتی این چیزا باید عادی شه! https://splus.ir/Aarameshelahii

سلامی با عطر گل نرگس خدمت همه ی دوستداران علم و معرفت 📌ابتدا لازمست بگویم در محضر عالمان، باید زانو زد و تنها گوش بود؛ اما بنده به مقتضای وظیفه ای که دارم چند جمله ای با کمال ادب عرض می کنم، امیدوارم اساتید، بنده را عفو کنند. همانطور که می دانید، بدن انسان از ۴ عنصر آب، باد، خاک و آتش تشکیل شده که به میزان مشخص در بدن وجود دارند و مزاج مادری را تشکیل می دهند. گرم و خشک ⬅️ صفراوی گرم و تر ⬅️ دموی سرد و خشک ⬅️ سوداوی سرد و تر ⬅️ بلغمی افزایش میزان هر کدام از این اخلاط در بدن، غلبه یا بیماری را به وجود می آورد. مثلا اگر گرمی و خشکی بر بدن عارض شود، غلبه ی صفرا می دهد و به همین صورت در بقیه ی اخلاط، غلبه ی صفرا، سودا، دم و بلغم نشان از بیماری خواهد بود. هر گاه این غلبه ها با پاک سازی معده و کبد برطرف نشود، به مرور تبدیل به سودای سوخته می شوند که عامل تمام بیماریهای سخت، همین سودای سوخته است. 💥اما یک نکته ی خیلی جالب: گاهی با شنیدن مطالب عمیق علمی که در واقع نوعی کشف اسرار خلقت است شگفتی و حیرتی به انسان دست می دهد که در این حالت سودای سوخته در بدن شکسته می شود. رخوت و سستی از بین می رود و انرژی به بدن جانِ تازه می دهد. ولی بدان علمی که مساوق با وجود است همه جا پیدا نمی شود‌. در اغلب جاها، اخبار و اطلاعات را به جای علم عرضه می کنند. ولی دوست عزیز علم هم طعم دیگری دارد. کودکانه و نغز اگر بخواهم برایت بگویم، گاهی با شنیدن فایل ها و دروس خودشناسی مسیر علامه به چنان شوق و اشتیاقی می رسم که مانند کارتون میگ میگ دوست دارم از خانه بیرون بزنم و یک دور، دور شهر بزنم و برگردم. دقیقا همین گونه ست که سودای سوخته در بدن شکسته می شود و سلامتی به بدن باز می گردد. همانطور که حکیم ابن سینا فرمودند: پزشک حاذق کسی ست که بیمار را بدون دارو، درمان کند. زیباست. نه؟!!!😊 امروز با گفتگویی دوستانه، در خدمتتان هستم تا ضرورت خودشناسی و خودسازی را تبیین کنم. ابتدا، دو سوال: آیا ممکن است پوست میوه ای را چند روز در جیب خود نگه داری؟ حتما در جواب می گویی: خیر، اصلا. آیا در حافظه ی موبایل خود، چیزی را که ناخوش داری ذخیره می کنی؟!!! نه.. اصلا.. پس چراااا اینقدر نسبت به وجود خودمان سهل انگاریم؟!!! حتما نمی دانیم با هر چه می بینیم، می شنویم، می خوریم، می گوییم، تخیل می کنیم و... اتحاد وجودی پیدا می کنیم. یعنی با اعمال و افکار خود یکی می شوییم. همانند آنکه وقتی غذایی می خوریم، غذا جذب بدن می شود و به شکل ما در می آید، با عملی هم که انجام می دهیم در واقع در حال ساختن بدن برزخی و حقیقت خود هستیم. برای همینست که گفته اند: الدنیا، مزرعة الاخره یعنی هر چه در زمین جانت کاشتی، همان را برداشت می کنی و ما با اعمال و افکار خود در حال ساختن خود هستیم، لحظه به لحظه وضعیتمان در حال تغییر است. به خدا قسم اگر عمق فاجعه را درک می کردیم به هر چیزی، نگاه نمی کردیم. به هر چیزی گوش نمی دادیم. با هر کسی دوست نمی شدیم. به هر چیزی فکر نمی کردیم.😔 آخری را کمی توضیح بدهیم. حتما می دانی آنها که در روز عاشورا بر بدن مبارک حسین و یارانش اسب تاختند، ۱۰ نفر حرام زاده بودند. اگر ذره ای هوشیاری در ما باشد، می دانیم که فرزندان محصول یک عمر زندگی انسان هستند، بنابراین برای اینکه زندگیمان محصول خوبی به بار بدهد سعی می کنیم همسری شایسته و از خانواده ای مومن انتخاب کنیم. اما این تمام ماجرا نیست. 💢 چرا که خود را نشناختیم. اگر حواسمان تنها به ظاهر بود و از باطن غافل بودیم بدانیم، قافیه را باخته ایم. اگر خود را می شناختیم می دانستیم که عالم خیال، مرتبه ای بالاتر از عالم طبیعت است. مثلا کسی به ما نگفته که خواب، واقعی تر از بیداریست. چون خواب، عالم برزخ است و آنچه با آن راه می رویم و می بینیم و می شنویبم، بدن برزخی ماست. جالبست در متن برزخیم و آن را باور نکرده ایم خوابهایی که می بینیم در واقع تفسیر بیداری و اعمال ماست ولی از خواب ناخوشی که بیدار می شویم، خوشحالیم که خواب بوده است. در حالیکه خواب از بیداری مرتبه اش بالاتر است. برگردیم به سیدالشهدا و کربلا آری آنها که بر بدن سیدالشهدا اسب تاختند میوه و حاصل پدر و مادرانی بودند که خود را نساخته بودند. هر جور دلشان می خواست رفتار کرده بودند و هر جور دلشان می خواست نطفه را منعقد کرده بودند. https://eitaa.com/Aarameshelahii اما ما سعی کردیم با ازدواج شرعی و انتخاب همسری شایسته، صاحب فرزندانی سالم و صالح شویم اما همه چیز منحصر در ظاهر نیست. بگذار بگویم اگر هنگام انعقاد نطفه در فکر شخص دیگری بودی هم، فرزند دچار مرتبه ای از حرام زادگی می شود چون باطن، از ظاهر مهمتر است ولی عادت کردیم فقط مشغول ظاهر باشیم و از باطن غافل

پیامبران و امامان آمدند تا گوهر جان ما را به ما بشناسانند اما حرفهایشان را جدی نگرفتیم کارمان به جایی رسید که دین را چیز زايد دیدیم و قرآن تنها بلاگردان عزیزانمان در هنگام سفر بود. در حالیکه هر چه باید می دانستیم در آن به ما گفته بودند و ما ینطق عن الهوی و بر اساس هوی و هوس هم حرف نزده بودند. راز ها و نگفته ها فراوانست و مجالی برای گفتن نیست. فقط باید اراده کنی و بیایی دستت را باید به افرادی بدهی که راه بلد و کتل طی کرده باشند که هر کسی نمی تواند راهنمای خوبی برای ابدیت تو باشد مطمئن باش کلام، کلام حق است و تو را خواهد ساخت. فضیل عیاض دزد بود یک آیه از قرآن او را تغییر داد. آیا وقت آن نرسیده که تو هم تغییر کنی؟!! یک صبح به اخلاص بیا در بر ما گر کام تو بر نیامد آنگه گله کن ماهی قرمز کوچکم🌷 بدان که گذر عمر کسی را بزرگ نمی کند و تنها علم ست که وجود تو را وسعت می دهد. به میوه ها و گیاهان نگاه کن، هر کدام طعم و مزه و رنگی خاص دارند، هر کدام خاصیت های منحصر به فردی دارند. حال به حیوانات و حشرات نگاه کن. هر کدام زیبایی ها و توانایی های مختلفی دارند و در هر کدام اسماء و صفات مختلفی از خداوند پیاده شده است. مثلا به آفتاب پرست نگاه کن. می تواند خود را به هر رنگی درآورد و از دیده ها مخفی شود. شاید مظهر اسم الباطن خداوند باشد. پس انسان چه؟ او که اشرف مخلوقات است باید ویژگی های برتری داشته باشد. بله. همینطور است. فقط باید این استعداد ها در درون انسان مانند دانه، منفطر و شکفته شود. سخنانی کوتاه در بیان اهمیت معرفت نفس https://eitaa.com/Aarameshelahii

❖ قرائت و شرح غزل «طفل ناخوانده الفبا» در مدح حضرت محمد(ص) توسط علامه حسن زاده آملی(ره) دهن آنست تو دارى که چه شیرین سخن است‏ منبع آب حیاتست و به نام دهن است‏ نرگس دیده روح القدس از شش جهتش‏ مات آن طرّه مشکینِ شکن در شکن است‏ چهره گل چه حکایت ز تو بنمود که دوش‏ سوسن و یاسمنش گفت عروس چمن است‏ ماشاءالله قلم حسن ازل با رخ لوح‏ نقش تصویر تو را گفت بهین صنع من است‏ از ثرى تا به ثریا به درود و به نوید همه جا یاد تو در انجمن مرد و زن است‏ آنچه دوش از لب نوشین تو من نوشیدم‏ به خداوند نه چون قصه طفل و لبن است‏ چینه طایر طوبى سزد آن شاخ نبات‏ که چنو مائده نى در خور زاغ و زغن است‏ َ شرف از ذکر تو داراست نماز شب و روز صلوات تو چو روحست و صلاتش بدن است‏ طفل ناخوانده الفباست که ختم رسل است‏ عامىِ امّى او نابغه هر زمن است‏ از صباح ازل آن نور و ضیاى ابدیست‏ که سراج همه در عالم سرّ و علن است‏ دانش ار حافظ ناموس خداوند شده است‏ ورنه شمشیر برهنه به کف اهرمن است‏ صله خواهد غزل و حوصله باید که بسى‏ صله ام داد که پیرایه درّ عدن است‏ چنگ زن زهره شد از کف زدنِ کف خضیب‏ کز دبیر فلک آوازه شعر حَسَن است