‏به چشم عقل در این رهگذار پرآشوب؛ جهان و کار جهان بی‌ثبات و بی‌محل است... 🌱حافظ #شعر •✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•

کن شخصا جیدا؛ لکن لا تضیع وقتک فی إثبات ذلک... آدم خوبی باش؛ ولی وقتت رو برای اثباتش هدر نده... #نغز #حکیمانه #عربیات •✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•

نشاط دهر به زخم ندامت آغشته است... شراب خوردن ما شیشه خوردن است اینجا 🌱صائب تبریزی #شعر •✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•

يَا عَبِيدَ الدُّنْيَا! إِنَّمَا مَثَلُكُمْ مَثَلُ السِّرَاجِ يُضِي‏ءُ لِلنَّاسِ وَ يُحْرِقُ نَفْسَهُ... ای برده‌های دنیا! داستان شما مثل داستان چراغی است که به دیگران نور می‌دهد، ولی خودش را به آتش می‌کشد! 🌱وصیت امام کاظم(علیه السلام) به هشام بن حکم #روایت #حکیمانه •✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•

دلم که فتح تو شد، نیست کمتر از خیبر... بغل بگیر مرا، قلعه‌ی خراب منم! به مناسبت ۲۴ رجب، سالروز فتح خیبر... #شعر #علویات •✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•

🏴 أعظم الله أجورنا و أجورکم بشهادة مولانا الامام موسی بن جعفر(علیه السلام)، المعذب فی قعر السجون... قالَ مُوسَى بنُ جَعفَر(عليه السلام): «اِنَّ اَبْدانَكم لَيْسَ لَها ثَمَنٌ اِلاَّ الْجَنَّةُ، فَـلاتَبيعُـوها بِغَيْـرِها.» همانا بدنهاى شما را بهايى جز بهشت نيست. پس آنـرا به غـير بهشت نفـروشـيد. 📚تحف العقول، ص۳۸۹. #روایت #مناسبتی •✾•❀﴾@mtganjali﴿❀•✾•

آن درگهی که پایه‌اش از عرش برتر است دولت سرای حضرت موسی بن جعفر است #شعر #کاظمیات •✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•

يَا هِشَامُ! إِنْ كَانَ يُغْنِيكَ مَا يَكْفِيكَ فَأَدْنَى مَا فِي الدُّنْيَا يَكْفِيكَ وَ إِنْ كَانَ لَا يُغْنِيكَ مَا يَكْفِيكَ فَلَيْسَ شَيْ‏ءٌ مِنَ الدُّنْيَا يُغْنِيكَ. ای هشام! اگر آنچه که برای تو کافیست، بی‌نیازت می‌کند: پس کمترین چیزی که در دنیاست تو را کفایت خواهد کرد. و اگر آنچه برای تو کافیست، بی‌نیازت نمی‌کند: پس هیچ چیز در دنیا نیست که تو را بی‌نیاز کند. 🌱وصیت امام کاظم(علیه السلام) به هشام بن حکم #روایت #حکیمانه •✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•

بیهوده مرا از قفسِ عشق مترسان... پروانه خودش حاصلِ یک پیله‌ی تنگ است 🌱ابوالفضل یحیایی #شعر •✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•

جهان و کار جهان جمله هیچ بر هیچ است هزار بار من این نکته کرده‌ام تحقیق... 🌱حافظ #شعر •✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•

مقصدی نیست؛ بیا فلسفه بافی نکنیم هرکسی کارِ بدی کرد تلافی نکنیم... ما چه باشیم و نباشیم؛ جهان در گذر است کاش باور بکنی فرصتمان مختصر است شاید این چای که از عطر خوشش مدهوشی آخرین چای تو باشد که از آن می نوشی! شاید امروزِ شما ختم به فردا نشود شاید این جسم بخوابد وَ دگر پا نشود شاید آن فرد که می خواست کنارت باشد صبح فردا چو گُلی روی مزارت باشد! شاید این نور که بر صورتِ تو تابیده روزِ دیگر دمد و چهره ی تو پوسیده شاید این جمع بماند تو نمانی دیگر شاید این خنده زدن را نتوانی دیگر شاید این راه در آغاز به پایان نرسد شاید این یوسف گم گشته به کنعان نرسد شاید این لقمه که خوب است برای بدنت آخرین لقمه ی شام تو بوَد در دهنت قصد داری بروی کافه به همراهِ کسی شاید امروز بمیری به قرارت نرسی! چقدَر عید بیاید که نباشیم رفیق داخل گور بپوسیم و بپاشیم رفیق کاش باور بکند هر که مرا می خوانَد: «نیستی» بیشتر از بودنمان می ماند! 🌱امیرحسین خوش‌حال #شعر •✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•

_هیچ جا خونه خود آدم نمیشه! +عه...بالاخره رسیدی نجف؟