جنگلی سبزم ولی کم کم کویرم می‌کنی من میانسالم؛ تو داری زود پیرم می‌کنی نیمه جانم کرده ای در بازی جنگ و گریز آخر از این نیمه‌جانم نیز سیرم می‌کنی این مطیع محض، دست از پا خطا کی کرده است؟ پس چرا بی هیچ جرمی دستگیرم می‌کنی؟ سال ها سرحلقه ی بزم رفیقان بوده ام رفته‌رفته داری اما گوشه گیرم می‌کنی! تا به حال از من کسی شعر بدی نشنیده است آخرش از این نظر هم بی‌نظیرم می‌کنی! من همان سرباز از لشکر جدا افتاده‌ام می‌کُشی یکباره آیا ‘ یا اسیرم می‌کنی؟ #اصغر_عظیمی‌مهر @abadiyesher

اصفهان زیبای دلم❤️😍

به مویی بسته صبرم، نغمه‌ی‌ تار است پنداری دلم از هیچ می‌رنجد، دل یار است پنداری... #نظیری_نیشابوری @abadiyesher

تو شعرِ تـری؛ همیشه نغـزی باران حیف است که بر تنم نلغزی باران بی‌وقفه ببـار؛ مغز شهر آلوده‌ست ما را بده شستشـوی مغـزی باران! #علیرضا_مهران @abadiyesher

🔹خلوت افلاکیان🔹 جلوهٔ جنت به چشم خاکیان دارد بقیع یا صفای خلوت افلاکیان دارد بقیع گرچه با شمع و چراغ این آستان بیگانه است الفتی با مهر و ماه آسمان دارد بقیع گرچه محصولش به‌ ظاهر یک نیستان ناله است یک چمن گل نیز در آغوش جان دارد بقیع گرچه می‌تابد بر او خورشید سوزان حجاز از پر و بال ملائک سایه‌بان دارد بقیع می‌توان گفت از گلاب گریهٔ اهل نظر بی‌نهایت چشمهٔ اشک روان دارد بقیع این مبارک بقعه را حاجت به نور ماه نیست در دل هر ذره خورشیدی نهان دارد بقیع این‌که ریزد از در و دیوار او گردِ ملال هر وجب خاکش هزاران داستان دارد بقیع در پناه مجتبی، در ظِلّ زین‌العابدین ارتباط معنوی با قدسیان دارد بقیع باقر علم نبی و صادق آل رسول خفته‌اند آنجا که عمر جاودان دارد بقیع قرن‌ها بگذشته از آن ماجرا اما هنوز داغ هجده‌ساله زهرای جوان دارد بقیع آخر اینجا قصه‌گوی رنج بی‌پایان توست غصه و غم، کاروان در کاروان دارد بقیع حوریان گیسوپریشان‌اند در این آستان شاید از انسیۀ حورا، نشان دارد بقیع تربت زهرای اطهر بی‌نشان است ای دریغ تا به کی مُهر خموشی بر دهان دارد بقیع؟ شب که تنها می‌شود با خلوت روحانی‌اش ای مدینه! انتظار میهمان دارد بقیع شب که تاریک است و در بر روی مردم بسته‌اند زائری چون مهدی صاحب‌زمان دارد بقیع #محمدجواد_غفورزاده #مدینه #بقیع #قصیده‌واره @abadiyesher

ای سپاه ابرهه! اینک ابابیلیم ما فیل‌هاتان را توان ضربت سجیل نیست #علی_سلیمیان @abadiyesher

🔸️ افسانه‌سازی دلت را، تا بماند پیش این دیوانه، راضی کن اگر بازیچه می‌خواهی، دل من هست؛ بازی کن کسی جز تو ندارد اختیارم را، خیالت تخت! بمان و هرچه می‌خواهی در این دل یکه‌تازی کن! مرا دیوانه‌‌ی بازیت کن، دیوانه‌ی نازت برایم ناز کن دیوانه‌جان! دیوانه‌بازی کن چه کم داری مگر از ویس و از شیرین و از لیلی؟ بیا با عشق‌بازی‌های من افسانه‌سازی کن ببر آن‌سوی نُه-ده سالگی‌‌هایم مرا امشب سرم‌ را روی پایت می‌گذارم؛ "نازناز"ی کن ..‌‌‌. چگونه می‌توان بگذشت از موی بلند او؟ کلاه خویش را، ای عقل کوته‌فکر، قاضی کن #رضا_یزدانی @abadiyesher

ما سرزمین‌های دوری هستیم نه رودخانه‌هامان به هم می‌رسند نه پرنده‌هامان #عاصف_حسینی @abadiyesher

جا مانده ایم،  تاب دویدن نمانده است حتی به خویش، امید رسیدن نمانده است ای شاخه ی بلند که دور از رسیدنی آسوده باش پای پریدن نمانده است ما شانه از گناه تو خالی نکرده ایم دیگر توان دوش کشیدن نمانده است آماده ایم  قصه ببافی برای وصل اما دریغ، گوش شنیدن نمانده است سر را که سالهاست به زانو سپرده ایم از ما سری برای خمیدن نمانده است از آه ما نترس که دامن بگیردت نایی برای آه کشیدن نمانده است شاید به عمد قفل قفس باز مانده است ما را ببخش! بال پریدن نمانده است #علی_صفری @abadiyesher

دل چو خون گردید بی حاصل بوَد تدبیرها کاش پیش از خون شدن ، دل از تو بر می‌داشتم ... #صائب_تبریزی  @abadiyesher

خدا را شُکر نام من نیفتاد از دهانِ تو دروغی هر کجا گفتی به جانِ من قسم خوردی #حسین_زحمتکش @abadiyesher

💠💠💠 تعدادی از کانال‌های شعر و ادبیات: شعرهای ناب: 📍@sherhaye_nab شعر زیبا: 📍@Sherziba110 آبادی شعر: 📍@abadiyesher اشعار آیینی: 📍@ashareaeeni دانش‌های ادبی: 📍@daneshhayeadabi خوبان پارسی‌گو: 📍@khobaneparsigoo از هر دری سخن: 📍@azhardarisokhan حافظ‌خوانی و ادبیات: 📍@hafez_adabiyat انجمن ادبی شاخ نبات: 📍@shakhee_nabat مشاعره: 📍@moshaereh نبض قلم: 📍@nabzeghalam خط‌خطی‌های دل: 📍@khatdl فرهنگ و هنر: 📍@farhangohonarhnj یک جرعه شعر: 📍@yekjoreyshaer رباعی: 📍@robaee اشعار معصومه‌سادت اسدیان: 📍@sher_zad نویسا: 📍@nevisa2 کافه دنج: 📍@dengcoffee دلانه شعر: 📍@delane_sher اشعار معصومه توکلی: 📍@sherekhobb 💠💠💠