eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مرا با تو وصال ای جان، میسر کی شود؟ هرگز که من از خود روم وقتی که گویندم تو می‌آیی 😍
‌ طاقت ندارم از نگاهت دور باشم  یا پیش هم باشیم و من مجبور باشم...   با من بمان، هر لحظه می‌افتم به پایت هر چند در ظاهر، زنی مغرور باشم   وقتی دلت صیاد این دریاست ای کاش  من ماهیِ افتاده‌ای در تور باشم   بگذار با رؤیای وصلت خو بگیرم  حتا اگر یک وصله‌ی ناجور باشم   آغوش وا کن حرف‌هایم گفتنی نیست  تا کی فقط در شاعری مشهور باشم؟!   پیراهنم ارزانی چشمان مستت لطفی ندارد عشق اگر محصور باشم روزی اگر سهم کسی بودی دعا کن  من کور باشم،کور باشم،کور باشم.. 💫
همه قافیه ها تابع زلفش بودند... چادرش را که به سر کرد غزل ریخت به هم...
این درست است که دختران تاج سرند بین مان باشد ولی چادری ها بهترند🤪🤪🤪
یک چادر و یک روسری لبنانی عمریست که کرده دل ما قربانی از وصف رُخت من چه بگویم هیهات! چادر به سرت کرده عجب طوفانی
هر جانور که باشد بگریزد از بلایی من خود بلای خویشم، از خود کجا گریزم؟
من و یک جمع پر از فقه وحقوق،صدها حیف من همان بـِه که پرستار دو چشمت باشم
‏‌دلم پره انقدری که اضافش از چشام میچکه.
آخر خط مانده ام ، از بس عذابم می دهی با صدای دلفریب خود خطابم می دهی صبحدم مانند گل خود را چه زیبا کرده ای از لب گلبرگی ات یک قطره آبم می دهی در غروب رفتنت دنیای من دلتنگ شد از خم خورشید خود جام شرابم می دهی؟ من نوشتم یک غزل در دفتر افکار خود خوانده ای شعر مرا آیا جوابم می دهی؟ از غرورت شیشه ی قلبم ترک خورد و شکست بوسه ای چسبنده آیا وقت خوابم می دهی؟
🕊چون نیاید سرّ ِ عشقت در بیان همچو طفــــلان مُهــر دارم بر زبان 🕊چون زبان در عشق تو بر هیچ نیست لب فرو بستم قلــم کردم زبان عطار_نیشابوری
مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو حافظ
عشق تو انداخت من را بر زبان و شُهره کرد همچو معصومی‌نژاد و شدتِ رُم گفتنش.!