eitaa logo
شهید مدافع حرم آل الله روح الله طالبی اقدم
443 دنبال‌کننده
42.4هزار عکس
7هزار ویدیو
12 فایل
شهید روح الله طالبی اقدم ظهر تاسوعای سال ۱۳۹۴ در دفاع از حرم اهل بیت در سوریه به شهادت رسید. ارتباط با ادمن: @abo_ammar
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت اول 🔷🔶 _الشریف 👈🏼👈🏼 در زمان مرحوم حاجی کلباسی و مرحوم سید رشتی (اعلی الله مقامهما) بین دو نفر از بزرگان اصفهان اختلافی پیدا شده بود. آخوند ملاقاسمعلی رشتی که از علمای نامی تهران بود برای اصلاح این اختلاف به اصفهان آمدند و در منزل حاجی کلباسی وارد شدند. بعد از آن که اختلاف آن دو عالم را بر طرف کردند در روز سه شنبه برای زیارت اهل قبور به تخت فولاد رفتند. 🌿 ملاقاسمعلی اهل کشیدن بودند و به همین جهت به مستخدم خودشان گفتند: به برو و یک قلیان بگیر. مستخدم رفت و پس از لحظاتی بر گشت و گفت: قهوه خانه بسته است و فقط روزهای پنجشبه و جمعه که مردم برای می‌آیند باز است. ملاقاسمعلی از بس به قلیان علاقمند بود می‌خواست به منزل برگردد ولی با خودش مجاهده کرد و با خود گفت: نباید به خاطر یک قلیان از این همه فیوضات محروم شوم. به هر حال ایشان از قلیان صرفنظر کرد و در تکیه میر وارد شد. 🌿 در زاویه تکیه یک نفر به سیمای جهانگردان و سیاحان نشسته بود. ملاقاسمعلی به آن شخص اعتنایی نکرد و کنار قبر میر آمد و فاتحه خواند. وقتی ملاقاسمعلی فاتحه را تمام کرد، آن شخص برخاست و آهسته آهسته به او نزدیک شد وگفت: «چرا شما ملاها ادب ندارید؟!» 🌿ملا قاسمعلی یکه‌ای خورد و گفت: «چه بی‌ادبی از من سر زده است؟!» آن مرد گفت: «تحیت اسلام سلام است، چرا وقتی وارد شدی سلام نکردی؟» سلام تحیت اسلام است و حضرت می‌فرماید: در الزمان ملغی می‌شود و فقط مردم اگر از کسی بترسند یا به او نیاز داشته باشند، سلام می کنند! والا در موارد دیگر سلام کردن متروک است. و امروز این پیشگویی به وقوع پیوسته است. 🌿 ملاقاسمعلی دید مطلب عین واقعیت است و راست است بنابر این عذر آورد و گفت: متوجه نبودم! آن شخص گفت: «نه! اینها است. شما ادب ندارید! شما ندارید!» در اسلام فرموده‌اند که باید شخصی که وارد می‌شود به افرادی که در حضور دارند سلام کند. باید سواره به پیاده و ایستاده به نشسته سلام کند. وقتی در خانه وارد می شوند اگر هیچ کس در خانه نباشد، باید سلام کنند و داخل شوند. اینها از آداب اسلامی است. 🌿سپس آن شخص به ملاقاسمعلی فرمود: چنین می فهمم که قلیان می خواهی؟! ملاقاسمعلی عرض کرد: بله قلیان می‌خواستم ولی اینجا پیدا نشد. آن شخص فرمود: در این چنته من قلیان و تنباکو و سنگ چخماق و زغال هست. هم برای روشن کردن آتش هست. برو و قلیان درست کن. ملاقاسمعلی به خادمش گفت: برو قلیان درست کن. آن شخص گفت: نه، خودت باید بروی! ملاقاسمعلی آمد و در چنته نگاه کرد و دید فقط در این چنته یک قلیان ویک سر تنباکو و قدری زغال مو و پنبه سوخته و هست. قلیان را درست کرد و آورد و در خدمت آن شخص گذاشت. او فرمود: من نمی‌کشم، خودت بکش! ملاقاسمعلی قلیان را کشید و حظ نفسش به عمل آمد. سپس آن شخص فرمود: خوب، حالا آتشهایش را بریز و قلیان را ببر و سر جایش بگذار. ملاقاسمعلی قلیان را تمیز کرد و برد و در چنته گذاشت و بازگشت. چون آن شخص گفته بود: چنین می‌فهمم که قلیان می‌خواهی. ادامه ⤵️⤵️⤵️⤵️