eitaa logo
شهید مدافع حرم آل الله روح الله طالبی اقدم
441 دنبال‌کننده
40.3هزار عکس
6.6هزار ویدیو
10 فایل
شهید روح الله طالبی اقدم ظهر تاسوعای سال ۱۳۹۴ در دفاع از حرم اهل بیت در سوریه به شهادت رسید. ارتباط با ادمن: @abo_ammar
مشاهده در ایتا
دانلود
~🕊 🌴✨ ⚘حضور وے در سوریه با عنوان مربے آموزشے شروع شد، اما چنان در بین نیروها درخشید ڪه مورد توجه فرماندهان ارشد نظامے واقع شد و بعد از مدتے به عنوان فرمانده تیپ هجومے سیدالشهدا(ع) منصوب شد. ⚘محمدحسین را در سوریه به نام مستعار «حاج عمار» می‌شناختند. حاج قاسم سلیمانے نگاه ویژه‌اے به محمدحسین داشت و در یڪے از دیدارهایش گفته بود: «عمار براے من مثل «همت» بود.» ⚘شجاعت و دلاورے محمدخانے باعث شده بود ڪه همواره او را در خط مقدم ببینند. دل بی‌باک و سر نترس محمدحسین در بین نیروهایش مشهور بود.  ♥️ 🍀🍀🍀🍀 #📡 کانال_ رسمی شهید مدافع حرم آل الله_ روح الله_طالبی اقدم @shahidtalebi 🕊🌺
‍ ﷽ 🕊♥️ ‍🕊﷽ 🌴✨ 🍁عملیات بود که درگیری به شدت ادامه داشت. شهید کاوه هم یک ترکش خورده بود. اما اصلا به روی خودش نمی اورد. کم کم رنگ صورتش عوض شد و مشخص بود که حسابی ضعف کرده. 🍁با چند تا از بچه ها رفتیم و به اوگفتیم "شما زخمی شدی ، باید بری عقب" گفت "برم عقب چیکار" گفتیم "باید بستری بشی استراحت کنی" گفت؛ استراحت باشد برای وقتی که توی قبر رفتیم. اونجا اونقدر بخوابیم و استراحت کنیم. اما اینجا باید بجنگیم. وحرکت کنیم . ♥️🕊 ‍ ╔═ 🌼══🌼 ═╗ کانال شهیدروح الله_طالبی اقدم @shahidtalebi 🕊🌺 ╚═ 🌼══🌼 ═╝
🌴✨ وقتی ضارب علی را با چاقو زد ما پیکر غرق خونش را به کناری کشیدیم پیرمردی آمد و گفت : خوب شد؟ همین و می خواستی؟ به توچه ربطی داشت؟چرا دخالت کردی؟ علی با صدای ضعیفی گفت: حاج آقا فکر کردم دختر شماست، من از ناموس شما دفاع کردم... ♥️🕊 کانال شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله (ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺
~🕊 🌴✨ 🍁سید"ابراهیم" میگفت: یہ روز ڪہ "حاجی" اومدہ بودن مقر "مهدی" خواب بود بیدارش ڪردم گفتم: حاجی"اومدن، سراسیمہ خودشو رسوند و عڪس گرفتیم. پریشانے موهاے شهید "صابری" هم بخاطر تازہ بیدار شدن ایشون از خواب هستش. °• °• 🍁عاشق تفنگ بود اونم تفنگAK47 یا همون چیزے ڪہ ما بهش میگیم «ڪلاشنیڪف»... ڪلے اطلاعات ریز و درشت از این اسلحہ داشت... فڪر میڪنم مجلات مربوط بہ اسلحہ رو نیز می‌خرید.. تو سایت اسلحہ هم می‌رفت... همیشہ بهش می‌گفتم آخہ تو با این هیڪلت، تفنگ براے چے میخوای.... اما اون عزیز بہ هممون ثابت ڪرد دفاع از حرم اهل بیت علیهم‌السلام نہ هیڪل میخواد نہ ادعا... بی‌ادعا رفت و بہ آرزوش رسید.. ♥️🕊 ┅═┄⊰༻🏴༺⊱┄═┅ شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله (ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺
~🕊 🌴✨ آخرین بارے ڪہ مهدے بہ ایران اومد با هم بہ رفتیم بعد از اینڪہ زیارت ڪردیم تو صحن سقاخونہ دیدم وایساده و مے خنده بہ مهدے گفتم: چیہ مادر، چرا مے خندی؟ گفت: مادر امضاے شهادتم رو از آقا (ع)گرفتم! ♥️🕊 ❤️سلام صبحتون شهدایی❤️ شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله (ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺
~🕊 🌴✨ 🍁طے عملیاتے در ، دو نفر در خانه‌اے زخمے بودند و نزدیڪ بود داعشی‌ها آنها را بعنوان ببَرند، جواد سمت نیروها داد زد چہ ڪسے با ما براے نجات آنها می‌آید؟ من و دو نفر دیگر با او رفتیم، همین ڪہ رفتیم، پاے جواد تیر خورد و زخمے شد، من داشتم داد و فریاد می‌زدم ڪہ آهاے بیائید نجاتش دهید، الان برادرم می‌شود، جواد گفت: چِتہ؟ اینقدر داد می‌زنی؟! بعد با لبخندے بہ شوخے گفت: خالے بست؛ این تیرہ درد دارہ! (سیدحسن در یڪے از سخنرانی‌هایش گفته‌بود شهادت مثل نوشیدنِ آبِ خنڪ است). 🍁جواد هیچوقت سلاح گرم با خود در مناطق عمومے عراق حمل نمی‌ڪرد، هرچہ هم بہ او می‌گفتیم خطرناڪ است، جواب می‌داد لازم نیست، هروقت زمان و دقیقه‌ من برسد، شهید خواهم شد؛ چہ باسلاح، چہ بی‌سلاح. جواد متواضع بود و خود را جدا از شهروندان نمیدانست؛ حتے در پست‌هاے ایست بازرسے هم در نوبت می‌ماند تا مانند سایر مردم غیرنظامے، بازرسے شود. ✍🏻بہ روایت برادر ♥️🕊 شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله (ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺
~🕊 🌴✨ ⚘قبل از اینڪہ بچه‌ها بہ مأموریت بروند دور هم جمع شده‌بودیم، بہ شوخے گفتم: دو نفر از بچه‌ها رفتند بہ مأموریت، شما هم می‌خواهید بروید؟این گلدون‌ها رو بہ اسم خودتون بنویسیند، اومد و رفتیم برنگشتین؛ اینها یادگارے از شما بمونہ پیشمون. ⚘یڪے یڪے آمدند و روے گلدان‌ها اسمشان را نوشتند: شنایی،خراسانے و ... ، لبخندے زدند و گفتند: ما دیگہ برنمی‌گردیم، هرچند ما با آنها شوخے ڪردیم اما آنها رفتند و دیگر برنگشتند و یادگارے هایشان برایمان باقے ماند. ♥️🕊 شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله (ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺
~🕊 🌴✨ 🌟«یڪ روز قبل از اعزامش رفت مسجد و با همہ نمازگزاران خداحافظے ڪرد و حلالیت طلبید. بہ همہ گفتہ بود میخواهم بروم خارج از ڪشورهست. آن موقع همہ ے مردم فڪر میڪردند میخواهد برود المان چون من و برادرش خیلے اصرار بہ رفتنش داشتيم! اما بابڪ بہ جاے المان سوریہ را انتخاب ڪرد. روزے ڪہ میخواست برہ مادرش خیلے بیتابے ڪرد اما بابڪ گفت من خواب حضرت زینب (س) رو دیدم و دیگر نمیتوانم اینجا بمانم باید بروم سوریہ. اطرافیان بهش گفتہ بودند چطور میخواهے مادرت را تنها بگذاری. بابڪ گفتہ بود مادر همہ ما انجا در سوریہ است من بروم سوریہ ڪہ بے مادر نمے مانم میروم پیش مادر اصلے مان حضرت زینب (س). ♥️🕊 شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله (ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺
~🕊 🌴✨ ⚘حضور وی در سوریه با عنوان مربی آموزشی شروع شد، اما چنان در بین نیروها درخشید که مورد توجه فرماندهان ارشد نظامی واقع شد و بعد از مدتی به عنوان فرمانده تیپ هجومی سیدالشهدا(ع) منصوب شد. ⚘محمدحسین را در سوریه به نام مستعار «حاج عمار» می‌شناختند. حاج قاسم سلیمانی نگاه ویژه‌ای به محمدحسین داشت و در یکی از دیدارهایش گفته بود: «عمار برای من مثل «همت» بود.» ⚘شجاعت و دلاوری محمدخانی باعث شده بود که همواره او را در خط مقدم ببینند. دل بی‌باک و سر نترس محمدحسین در بین نیروهایش مشهور بود.  ♥️🕊 🇮🇷شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله (ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺
~🕊 🌴✨ از اسراف اصلا خوشش نمی آمد.. لباس که میپوشید آنقدر مواظبت میکرد که زود به زود کثیف و پاره نشود همیشه به ما میگفت بیش از حد بخری، یک نوع اسراف است.. در حد معمول خرید کنید.. وقتی کفشی پاره شد که دیگر نشود استفاده کرد،آن وقت بخرید. ♥️🕊 سلام صبحتون شهدایی 🍃🌿 شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله (ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺
~🕊 🌴✨ یک روز ازم پرسید: باباجان! شما اموالت رو دادی؟ تعجب کردم؛ باخودم گفتم: پسر سیزده ساله رو چه به این حرف ها؟؟!.. با اینکه پایبندی خاصی به مسائل شرعی داشتم، حرفش را به شوخی گرفتم و گفتم: نه پسرم، خمس امسال رو ندادم... از فردای آنروز دیگر لب به غذا نزد و دو روز به بهانه های مختلف اعتصاب غذا کرد. وقتی بررسی کردم فهمیدم بخاطر همان بحث خمس بوده!!! ♥️🕊 📒 دسته یک / ص ۱۴۱ شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله (ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺
~🕊 🌴✨ مادرش می‌گفت: یک هفته قبل شهادت، شب از لای در دیدم سر سجاده گریه می‌کنه و با امام زمان(عج) حرف می‌زنه.. +رفیق چه گفتی که دل امام زمان(عج) رابردی؟! سفارش ما را هم می‌کنی؟! ♥️🕊
~🕊 🌴✨ 🍁یک روز توے مسیرے از منطقه داشتیم برمےگشتیم ڪه تعدادے دختر وپسر سورے آواره، از تهاجم حرامیان به ڪشورشان، داشتند براے ما دست تڪان مےدادند و دنبال خودروے ما دویدند. محمدحسین به راننده گفت: بایست. وقتے خودر ایستاد هر آنچه خوردنے و تنقلات داشتیم داد به آنها وحرڪت ڪردیم و موقع حرڪت گفت بچه ها نگاه ڪنید این دختر و پسرهاے چقدر زیبا و قشنگ و مثل عروسک هستند. 🍁آهے ڪشید ازش پرسیدم چے شده؟گفت: «یاد علیرضا افتادم ،دلم برایش تنگ شده و ادامه داد، دیشب زنگ زدم ایران واحوال علیرضا را بپرسم ومادر علیرضا گفت علیرضا عڪست راگذاشته ڪنارش وخوابیده. ♥️🕊 . . شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله (ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺
~🕊 🌴✨ یڪے از خصوصیات خیلے زیبایے ڪہ حسین داشت این بود ڪہ وقتے سوالے براش ایجاد مےشد پیگیر جواب اون سوال مےشد. معمولا از رفقاے اهل علمے ڪہ تو مجموعہ بودن مےپرسید :) نمےذاشت سوالات و شبہات تو ذهنش انبار بشن.. برا همین اطلاعات زیادے در زمینہ‌هاے مختلف داشت. ♥️🕊 . . شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله (ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺
~🕊 🌴✨ ⚘فرزند شهید نقل می‌کند: در ماه مبارک رمضان، پدرم همیشه نمازهایش را به جماعت در مسجد می‌خواند؛ قرآنش را در خانه تلاوت می‌کرد و به هیئت علاقه داشت. معمولا برای ماه رمضان‌ها همان غذاهای معمول نان و پنیر به همراه سوپ یا آش داشتیم. ⚘پدرم اصرار داشت اگر چیزی درست کرده‌ایم، چندتا ظرف هم به همسایه‌ها بدهیم. می‌گفت اگر نمی‌توانیم چند ده‌نفر را مهمانی بدهیم اما می‌توانیم با این کار، در افطاری همسایه‌ها شریک شویم. ♥️🕊 ‎‌‌‎‌ شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله (ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺
~🕊 🌴✨ 🍁آقاافشین، کارکردن در منزل را عار نمی‎دانست و حتی اگر خسته بود و یا تازه از محلّ کار برمی‎گشت، در کارهای خانه کمکم می‎کرد. همیشه طوری برنامه‎ریزی داشتم که با آمدنش، کاری در منزل نباشد؛ این‌جور مواقع وقتی می‎دید کاری نیست، جاروبرقی را می‎آورد و منزل را جارو می‎کرد. 🍁برای مثال اگر از مأموریتِ یک‌ماهه برمی‎گشت، اولین استکان چای یا لیوان آب را خودش می‎شست؛ وقتی می‎گفتم شما خسته هستی، می‎گفت من فقط به مأموریت رفتم درحالیکه شما در این مدت کارهای زیادی انجام داده‎ای؛ از طرفی برای بچه‎ها هم پدر بودی و هم مادر! به روایت همسر ♥️🕊 . . ♡شـہدٰا سـنگ نشـانند ڪھ ࢪھ گم نشـود شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله (ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺
~🕊 🌴✨ ⚘رفته بود خوزستان ؛ جلسه تا ساعت یک نیمه شب طول کشیده بود. گفته بودند منزل ، هتل ... خوابیده بود؛ همانجا در فرمانداری ، با عمامه زیر سر و رو انداز عبا ... ⚘غذای زندانش نان و آب بود. به شوخی و تمسخر می گفتند : خوش مزه است ! گفت: اگه بیرون هم از اینا خورده باشی بله ، خوش مزه است. بعد ها شد رئیس دیوان عالی کشور ، اغلب روزها غذایش نان و ماست بود ! ⚘به قاضی دادگاه نامه زده بود که: شنیدم وقتی به مأموریت می‌روی ساک خود را به همراهت می‌دهی. این نشانه تکبر است که حاضری دیگران را خفیف کنی... قاضی رو توبیخ کرده بود. حساس بود، مخصوصاً به رفتار قضات! ♥️🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله (ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺
~🕊 🌴✨ 🍁عملیات بود که درگیری به شدت ادامه داشت. شهید کاوه هم یک ترکش خورده بود. اما اصلا به روی خودش نمی اورد. کم کم رنگ صورتش عوض شد و مشخص بود که حسابی ضعف کرده. 🍁با چند تا از بچه ها رفتیم و به اوگفتیم "شما زخمی شدی ، باید بری عقب" گفت "برم عقب چیکار" گفتیم "باید بستری بشی استراحت کنی" گفت؛ استراحت باشد برای وقتی که توی قبر رفتیم. اونجا اونقدر بخوابیم و استراحت کنیم. اما اینجا باید بجنگیم. وحرکت کنیم . ♥️🕊 . شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله (ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺
~🕊 🌴✨ ⚘حسین از یکسال قبل از شهادتش، نمازهای خود را دو برابر می‌خواند و وقتی سؤال می‌کردیم، می‌گفت «در دوران دفاع مقدس نمازهایی دارم که معلوم نیست ادا یا قضا شده و یا شکسته بود و آن‌ها را دارم دوباره می‌خوانم تا مدیون نباشم.» ⚘شهید تابسته خیلی به حسّاس بود و حتی یک‌وقت برای تقسیم غذا رفته بود و در راه بازگشت، غذاهایی را که مانده بود، به دو نفر داده بود و وقتی آمد، ناراحت از این کار بود و قیمت بهترین غذا را گرفت و پول این دو غذا را به پشتیبانی تحویل داد. ✍🏻به روایت همرزم ♥️🕊 شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله (ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺
~🕊 🌴✨ جہاد کلا پسر سر به زیری بود! هیچ وقت خودش رو در معرض نامحرم قرار نمیداد. یعنی از اون اماکنے کہ امڪان داشت نامحرم باشہ همیشہ فرارے بود و دوری میڪرد. تو برخوردش هم یه حالت خاصی بود . یعنی هم خودش رو عادی جلوه میداد و هم تو اون عادی بودنش بشدت حیا رو رعایت میکرد. اصلا اهل تظاهر نبود..(: ♥️ شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله (ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺
~🕊 🌴✨ یک روز ازم پرسید: باباجان! شما اموالت رو دادی؟ تعجب کردم؛ باخودم گفتم: پسر سیزده ساله رو چه به این حرف ها؟؟!.. با اینکه پایبندی خاصی به مسائل شرعی داشتم، حرفش را به شوخی گرفتم و گفتم: نه پسرم، خمس امسال رو ندادم... از فردای آنروز دیگر لب به غذا نزد و دو روز به بهانه های مختلف اعتصاب غذا کرد. وقتی بررسی کردم فهمیدم بخاطر همان بحث خمس بوده!!! ♥️🕊 📒 دسته یک / ص ۱۴۱ شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله (ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺
~🕊 🌴✨ 🍁آقاافشین، کارکردن در منزل را عار نمی‎دانست و حتی اگر خسته بود و یا تازه از محلّ کار برمی‎گشت، در کارهای خانه کمکم می‎کرد. همیشه طوری برنامه‎ریزی داشتم که با آمدنش، کاری در منزل نباشد؛ این‌جور مواقع وقتی می‎دید کاری نیست، جاروبرقی را می‎آورد و منزل را جارو می‎کرد. 🍁برای مثال اگر از مأموریتِ یک‌ماهه برمی‎گشت، اولین استکان چای یا لیوان آب را خودش می‎شست؛ وقتی می‎گفتم شما خسته هستی، می‎گفت من فقط به مأموریت رفتم درحالیکه شما در این مدت کارهای زیادی انجام داده‎ای؛ از طرفی برای بچه‎ها هم پدر بودی و هم مادر! به روایت همسر ♥️🕊 . . ♡شـہدٰا سـنگ نشـانند ڪھ ࢪھ گم نشـود.. شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله (ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺
~🕊 🌴✨ آخرین باری که مهدی به ایران اومد با هم به رفتیم بعد از اینکه زیارت کردیم تو صحن سقاخونه دیدم وایساده و می خنده به مهدی گفتم: چیه مادر، چرا می خندی؟ گفت: مادر امضای شهادتم رو از آقا (ع)گرفتم! ♥️🕊 شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله (ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺
~🕊 🌴✨ آقاجواد تعریف می‌ڪرد، یڪ روز یڪے از مسئولین ایرانے آمدہ بود بین نیروهای‌مان، آن روز، هوا خیلے سرد و بارانی بود، این مسئول ڪُت‌اش را درآورد و بہ من داد و گفت این ڪُت را بپوش تا زیر باران، خیس نشوے، منم گفتم چگونہ این ڪُت را بپوشم در حالیڪہ نیروهایم زیر باران باشند بہ وَالله ڪُت را نمی‌پوشم مگر اینڪہ براے نیروها نیز ڪُت تهیہ ڪنید، آن مسئول ایرانے نیز بلافاصلہ دستورے دادند و بعدش براے همہ بچه‌ها ڪُت آوردند، جواد با اینڪہ فرماندہ گردان بود امّا بہ نیروهاے تحت اختیارش سخت‌گیرے نمی‌ڪرد و می‌گفت من مثل باباے آنها هستم. ✍🏻 بہ روایت مادر ♥️🕊 شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله (ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺