#شهید_چاغروند
در آن روز چاغروند و کمک خلبان ستوان یار حسین مصری و گروهبان یکم عادل موسوی عازم ماموریتی از کرمانشاه به ایلام و دهلران میشوند. آنها پس از انجام ماموریت در دهلران عازم بازگشت میشوند. ایشان بنا به وظیفه خود، کار پشتیبانی و انتقال تجهیزات جنگ را انجام میدهد و داوطلبانه در منطقه ایلام به رزمندگانی که مشغول نبرد با عراق بودند کمک و تجهیزات میرساند.
در یکی از روستاها مردم وقتی هلیکوپتر ایرانی را میبینند سعی میکنند با داد و فریاد به خلبان بفهمانند که عراقی ها روستا را محاصره کردند اما شهید چاغروند که برای کمک به نیروها به محل رفته بود متوجه موضوع نمیشود و هنگامی که مورد اصابت تیرهای دشمن قرار میگیرد میفهمد که محاصره شده. کردهای عراقی همکار صدام اول کمک خلبان ها را اسیر میکنند و برای شهید چاغروند شرط میگذارند که اگر به کشورش توهین کند وی را نمیکشند. کردهای عراقی همکار صدام وقتی میبینند قبول نمیکند با ضربه کارد سنگری به او میزنند و تهدید میکنند اگر توهین نکنی سرت را میبریم.
وقتی شهید چاغروند حاضر نمیشود به وطنش توهین کند سرش را با همان کلاه خلبانی از تن جدا و در منطقه کشاورزی اطراف پرت میکنند. یکی از کشاورزان منطقه شب هنگام به محل شهادت میرود و جنازه را پیدا و خاک میکند. بعد از شهادت شایعات زیادی در خصوص اینکه شهید چاغروند با هلیکوپتر و تجهیزات نظامی به عراق پناهنده شده است قوت میگیرد. تا ۲سال خبری از این شهید نبود. زمانی که صدام شهرهای خرم آباد را بمباران میکرد مردم به خانه این شهید مظلوم میآمدند و میگفتند غلامرضا با اطلاعاتی که به صدام داده باعث این بمبارانها است! از برخی نهادها هم خیلی آنها را با اتهام خیانت و همکاری فرزندشون اذیت و آزار می کنند
۲سال بعد با اجازه سازمان ملل اسرای همرزم و کمک خلبان همراه شهید چاغروند در نامه هایی که مینویسند به نحوه شهادت وی و اینکه چگونه جلوی آنها سرش را بریدند اشاره میکنند. خانواده شهید پیگیری میکنند و پس از پرس و جو از اهالی روستا، جنازه و کلاه شهید را پیدا میکنند. روحش شاد و یادش جاودانه…
#الفاتحة_مع_الصلواة
#📡 کانال_ رسمی شهید مدافع حرم آل الله_ روح الله_طالبی اقدم
@shahidtalebi 🕊🌺