eitaa logo
❤️اباالفضلی‌ام‌افتخارمه❤️
1.3هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
4.9هزار ویدیو
184 فایل
اَلسّلامُ عَلیک یاأبَاالْفَضْلِ الْعَبّاسَ یابْنَ أمِیرِالمُؤمِنِینَ 🌺اینستاگرام https://instagram.com/abalfazleeaam?igshid=je9syv0r6w83 ارتباط باادمین👇تبادل @yadeshbekheyrkarbala
مشاهده در ایتا
دانلود
شهادت مظلومانه امام سجاد (صلواتُ اللهِ و سلامُه عليهِ) تسلیت باد. آتش سر مولای ما ، ای داد نریزید آخر چرا با سبط حیدر در ستیزید
Narimani-Shab 08 Moharam1398-006.mp3
5.32M
●بازم توی روضه ات هواییه چشمام● ● بانوای: #سید_رضا_نریمانی #شور #محرم ۱۳۹۸
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ احمد مشلب استفاده با لوگوی خودتون آزاده به شرط هدیه صلوات به شهید امید اکبری
لطفـــــ کڹ ایڹ قطره را تا سمتـــــ دریا هم ببر صبح محشر کہ مے آید نـــام مڹ را هم ببر اربعیڹ پـــاے پـــیاده از نـجـــفـــــ تا کـــــربـــلا التماستـــــ مےکـــنم "مـــڹِ حــقــیـــر" را هم ببر.
Fadaeian_Haftegi_980212_3.mp3
20.84M
واقعااا گوشش کنید تا #آخر ان شاءالله #اربعین جز #جاماندگان_ نباشیم #التماس_دعای_فراوان فوق العاده زیبا هست👌👌👌👌👌
✅24 روز تا اربعین ♦️آقـا بِخـر این دربدرِ ڪرب وبلا را ❣تا باز ببیـند سحـر ڪرب وبلا را ♦️ارباب بیا و اربعین قسمٺ‌ما ڪن ❣با پاےِ پیاده حَـرمِ ڪرب و بلا را
📜 بیست و پنجم محرم 📜 🔘 #بخش_اول 🔰نسیم می وزید و باد شعله های مشعل را بازی می داد••• ••• و پیرمرد، از پس پنجره ناظر بود ••• 🔰در تابش نور مشعل، بازماندگان کاروان را دید، که در غم و ماتم، سر به گریبان برده اند••• 🔹مشک آب را برداشت و سوی آنان آمد.🔹 ••• کاسه پُر آب کرد و به آنان داد ••• ~ گفت: "خوشا بحال ماتم زدگان، زیرا تسلّی خواهند یافت،" "خوشا بحال تشنگان عدالت، زیرا که این عطش، فرو خواهد نشست." ••• و نگاه اش به سر آویخته بر نیزه خیره ماند ••• •••مشک را به آنان داد و به تندی رفت••• 🔸لحظه ای بعد، با دو شمعدان نقره برگشت.🔸 🔰به نگهبان نزدیک شد و زمانی با او به گفتگو پرداخت، عاقبت دو شمعدان را به او داد، سر را تا صبح، به امانت گرفت و رفت ••• 🔰پیرمرد وارد دِیر که شد، دستی به محراب کشید و سر را صدر محراب گذاشت، و مقابل سر زانو زد ••• ••• لحظه ای ساکت ماند ••• 🔰همه تن چشم شد و چشم خود را به او سپرد، و سپس، آیات انجیل را تلاوت کرد ••• ••• دوباره ساکت شد ••• 🔺در کور سوی پیه سوز، سر خونین خودنمایی کرد، دلش به درد آمد و روح اش فغان کشید.🔻 ••• برخاست و رفت، و زمانی بعد، با کاسه ای از آب برگشت ••• 🔹از پارچۀ محراب، قدری به امانت گرفت، نگاه به سر سپرد و گریه کرد.🔹 🔰خس و خاشاک از سر گرفت و روی او را از خون شُست، دوباره سر را، صدر محراب گذاشت، مقابل آن زانو زد، آرام آرام زمزمه کرد ••• ✔️ ادامه دارد • • • ● ۲۴ روز تا #اربعین ● #روایت_کاروان_عشق #روزشمار_محرم #مجتبی_فرآورده
Moghadam-Shab4Moharram1398[04].mp3
4.7M
●همه مهمون تو ایم● ● بانوای: #جواد_مقدم #شور #محرم ۱۳۹۸
📜 بیست و پنجم محرم 📜 🔘 ••به زمزمه تسکین نیافت، لب به سخن گشود•• ~گفت: "مگر نه آنکه راهی که به سوی خدا ختم می شود،تنگ و باریک است،پس تو چگونه از آن عبور کردی؟" "دنیا،این پیرزن هزار شوی را،چگونه طلاق گفتی و خود رابه خدا رساندی؟" "یا نه،شاید خدا خود رابه تو رسانده باشد" "به کدامین گناه،موی سربه خون خضاب کردی؟" "کدامین تیغ بُرّا بود،که گلویت را بُرید؟" "با کدامین عشق،قربانی معشوق شدی؟" "با کدامین خُلق،قصۀ نیمه تمام اسماعیل را به پایان بُردی؟" 🔰ملتهب بود و منقلب،اشک امانش را بُرید،به شدت گریست وحسرت کشید،از آنکه اورا نمی شناخت•• ••لحظاتی گذشت تادوباره آرام شد•• ~گفت: "کدامین رقاصه،با عشوه گری سرت رابه بالای نی بُرد؟" "کدامین پدرناشناس در انتظار سر بی پیکرت بود؟" "سرنوشت یحیی دوباره تکرارشد،یا یحیی با سر بُریدۀ خود،سرگذشت ترا از پیش سروده بود؟" 🔺پیرمرد،لحظاتی ساکت شد وفقط گریه کرد🔻 ••و سپس خدا راخواند•• ~گفت: "یا رب!بحق عیسی مسیح،این سر را اجازه فرما تابامن سخن بگوید" 🔸به یکباره محراب نور باران شد،سر به سخن آمد ولب گشود🔸 *گفت: "راهب!چه می خواهی بدانی؟" ••و اودر تمنّابه محراب نزدیک شد•• ~گفت: "بگوتوکیستی؟" ••لحظاتی سکوت بود وسکوت•• 🔹وسپس سر به سخن آمد🔹 * گفت: "أناالمظلوم" "أناالمهموم" "أنا المغموم" "أنااِبن مُحَمدٍ المصطفى" "أنااِبن على المرتضى" "أنااِبن فاطمه الزهراءِ" "أنااِبن خدیجه الکبرى" "أناابن العروه الوثقى" "أناشهید کربلاء" "أناقتیل کربلاء" "أنامظلوم کربلاء" "أناعطشان کربلاء" ● ۲۴ روز تا ✔️ @abal
#پروفایل #اربعین #امام‌حسین(ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Narimani-Shab 06 Moharam1398-002.mp3
5.16M
●دل نکند از ولای تو گدای تو● ● بانوای: #سید_رضا_نریمانی #زمینه #محرم ۱۳۹۸