📜 عاشورا 📜
🔘 #بخش_پنجم
🔰 سپاه، پکپارچه چون دیواری قطور، به هیاهو دوباره جان گرفت، با شمشیرهای آخته و نیزههای سر برافراشته، صف به صف خون طلبیدند تا امام کُشی را زنده بدارند •••
* قافله سالار گفت:
"ای پیروان ابوسفیان! اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید."
••• وسپس پنجه در رکاب محکم کرد •••
* گفت:
"من، حسین بن علی قسم یاد کرده ام، هرگز سر فرود نیاورم در برابر ظلم و ستم."
🔹اسب، پُرغرور، سر بلند کرد و بخود بالید.🔹
••• خواست نهیب بر اسب زند •••
☆ آسمان ندا سرداد:
"یاحسین! خدایت سلامت می رساند."
"خدا از تو پذیرفت."
"برگرد!"
* و او گفت:
"حسین بر عهد خود باقی است."
🔺به طنین صدای مادر، که او را سوی خود خواند، به تمامی از عشق لبریز شد.🔻
♡ مادر مهربان گفت:
"یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ، ارْجِعی إِلى رَبِّکِ ، راضِیَهً مَرْضِیَّهً"
••• قافله سالار نفس تازه کرد •••
* و ندا سر داد:
"اللَّهُمَ أَهْلَ الْکِبْرِیَاءِ وَ الْعَظَمَهِ، وَ أَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ ..."
••• نهیبی بر اسب زد و سوی میدان شد •••
🔵آسمان روی پوشاند و تاریک شد، و زمین، نه به رنگ خون، که به تمامی خون شد •••
🔴خون در جوشش و خروش و در تلاطم بود، که به تمامی درخشید و نور شد، نور فوران کرد،اوج گرفت و شراره های آن زبانه کشید، و زمین و زمان را در نوردید، گذشته و حال و آیندۀ تاریخ را به هم آمیخت •••
✔️ ادامه دارد • • •
● ۳۹ روز تا #اربعین ●
#روایت_کاروان_عشق
#روزشمار_محرم
#مجتبی_فرآورده
📜 سیزدهم محرم 📜
🔘 #بخش_پنجم
~ •••
"جز آنکه شیطان، این فرمانروای دروغ و حیله و نیرنگ،حکمران تان بود و آنچه او می خواست همان کردید؟"
"زشتیهای تان را برای تان جلوه داد و شما را به آرزوهای پوچ و بی اساس امید داد،ما را دروغ گو خواندید و در باره ما ناسپاسی کردید."
"ای آنانی که دریای وجودتان خشکیده است و در کف آن قطره آبی برای زندگی کِرمی باقی نمانده،دلهاتان چون سنگ خارا سخت و جگرهاتان پُر از خشم و آلودگی است."
"به همین سبب جاهلانه فخر می فروشید که ما بودیم حسین بن علی را کشتیم."
"و این تازگی ندارد، دیروز علی مرتضی را کُشتید، و امروز پدرم را."
"کجاست عمویم عباس؟ علی اکبر کجاست؟ عبدالله کجایی؟"
••• فاطمه، اختیار از کف داد •••
🔺دانه های بلورین اشک، یک به یک فرو غلتیدند و به شدت گریست.🔻
× زنی فریاد کرد:
"بس کن ای دختر پاکان. دلهامان را پاره پاره کردی. بس کن!"
🔹زینب سوی او پَرکشید و فاطمه در آغوش زینب، آرام گرفت.🔹
● ۳۶ روز تا #اربعین ●
#روایت_کاروان_عشق
#روزشمار_محرم
#مجتبی_فرآورده
📜 دوم صفر 📜
🔘 #بخش_پنجم
+ •••
"ای زادۀ معاویه! شداید و رخدادهای ناگوار روزگار، مرا در شرایطی قرار داد که مجبور شدم با تو هم کلام شوم، اما بدان ارزش تو از نظر من ناچیز و سرزنش تو بزرگ و ملامت تو بسیار است."
"چگونه سرزنش نکنم در حالیکه چشمها در فراق دوستان گریان و دلها در دوری عزیزان سوزان است؟"
"آه! چه شگفت انگیز است که مردان بزرگ حزب الله به دست حزب الشیطان کشته شوند!"
"دستان جنایتکار شما به خون خاندان رسالت آغشته است و دهانتان از گوشت ما مالامال."
"شرم نداری که بدنهای پاک و پاکیزه بر زمین بمانند و گرگهای بیابان آنان را دیدار کنند،"
"و تو مغرور و سرمستِ قدرت بر تخت تکیه زنی و بر خود ببالی؟"
"ای پسر سُفیان! امروز کشتار و اسارت ما را غنیمت شمرده به آن می نازی،"
"اما طولی نخواهد کشید که مجبور خواهی بود تاوان آن را پس دهی."
"پس هر نیرنگی که داری بکار بگیر و هر تلاشی که می توانی انجام بده."
"تو هرگز توان نداری که ذکر خیر ما را از یادها برون بری."
"تو هرگز قدرت نداری که وحی ما را نابود و ذکر ما را خاموش کنی."
"تو هرگز به آمال و آرزوهای پلید خود نمی رسی."
"تو هرگز نمی توانی ننگ وعار اعمالت را از دامن خود پاک کنی."
"روزی فرا رسد که منادی حق فریاد برآورد؛ لعنت خدا بر ستمکاران و بیدادگران."
"حمد می گویم خدا را که سر آغاز زندگی دودمان ما را با سعادت و آمرزش قرین ساخت"
"و پایان زندگی ما را با سعادت و شهادت سرشار از رحمت به پایان بُرد."
"خدا ما را بس است که اوست وکیل و سرپرست."
● ۱۸ روز تا #اربعین ●
#روایت_کاروان_عشق
#روزشمار_محرم
#مجتبی_فرآورده
✔️ @abalfazleeaam
📜 چهارم صفر 📜
🔘 #بخش_پنجم
+•••
"اگر ادعا کنی جدِّ توست همه می دانند دروغ گویی،"
"و اگر جدِّ من است، چرا خاندان او را به دم تیغ دادی؟"
"چرا پدرم را کُشتی و مال او را به تاراج بردی و اهل بیت او را اسیر کردی؟"
"بخدا سوگند که جز من کسی در عالم نیست که جدَّش رسول خدا باشد."
"منم فرزند حسین، شهید کربلا، منم فرزند علی مرتضی،"
"منم فرزند محمد مصطفی، منم فرزند فاطمۀ زهرا، منم فرزند شجرۀ طوبی،"
"منم فرزند آن کس که در خون آغشته شد، منم فرزند آن کس که جنیان در ماتم او گریستند،"
"منم فرزند آن کس که پرندگان در ماتم او شیون سر دادند."
"منم فرزند آن کس که سرش را از قفا بریدند."
•••سیدالساجدین، دیگر تاب سخن نداشت، گریست•••
•••زینب گریست•••
•••فاطمه و سکینه و رباب گریستند•••
•••بازماندگان کاروان گریستند•••
•••مردمان گریستند•••
•••مسجد گریست•••
•••ملائک گریستند•••
•••زمین و آسمان گریست•••
•••عالم گریست•••
•••عرش خدا لرزید!•••
● ۱۶ روز تا #اربعین ●
#روایت_کاروان_عشق
#روزشمار_محرم
#مجتبی_فرآورده
✔️ @abalfazleeaam
❤️اباالفضلیامافتخارمه❤️
📜 پانزدهم صفر 📜
🔘 #بخش_پنجم
•••
💠"أَیْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِیاءِ، وَ مُذِلُّ الْأَعْداءِ؟ أَیْنَ جامِعُ الْکَلِمَهِ عَلَى التَّقْوى؟ أَیْنَ بابُ اللَّهِ الَّذى مِنْهُ یُؤْتى؟ أَیْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذى إِلَیْهِ یَتَوَجَّهُ الْأَوْلِیاءُ؟ أَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَالسَّماءِ؟"💠
🔰"کجاست آنکه دوستان را عزیز و دشمنان را ذلیل خواهد کرد؟ کجاست آنکه مردم را بر وحدت کلمه و تقوى مجتمع مى سازد؟ کجاست باب الهى که از آن وارد مى شوند؟ کجاست آن وجه الهى که دوستان به سوى او روى آوردند؟ کجاست آن وسیله که بین آسمان و زمین پیوسته است؟"🔰
💠"أَیْنَ صاحِبُ یَوْمِ الْفَتْحِ وَ ناشِرُ رایَهِ الْهُدى؟ أَیْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاحِ وَالرِّضا؟ أَیْنَ الطّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِیاءِ وَ أَبْناءِ الأَنْبِیاءِ؟"💠
🔰"کجاست صاحب روز فتح و برافرازندۀ پرچم هدایت در عالم؟ کجاست آنکه پریشانیهاى خلق را اصلاح و دلها را خشنود مى سازد؟ کجاست آنکسی که از ظلم اُمّت بر انبیاء و اولاد انبیاء دادخواهى مى کند؟"🔰
💠"أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ؟ أَیْنَ الْمَنْصُورُ عَلى مَنِ اعْتَدى عَلَیْهِ وَافْتَرى؟ أَیْنَ الْمُضْطَرُّ الَّذى یُجابُ إِذا دَعی؟ أَیْنَ صَدْرُ الْخَلائِقِ ذُوالْبِرِّ وَالتَّقْوى؟ أَیْنَ ابْنُ النَّبِىِّ الْمُصْطَفى؟ وَابْنُ عَلِىٍّ الْمُرْتَضى؟"💠
🔰"کجاست آنکه انتقام خون شهید کربلا را خواهد گرفت؟ کجاست آنکه خدا بر ستمکاران و تهمت زنندگان، او را پیروز مى گرداند؟ کجاست آنکه دعاى خلق پریشان را اجابت مى کند؟ کجاست آن بالاترین خلایق و صاحب نیکوکارى و تقوى؟ کجاست فرزند نبیِّ مصطفى؟ کجاست فرزند على مرتضى؟"🔰
✔️ ادامه دارد • • •
● ۵ روز تا #اربعین ●
#روایت_کاروان_عشق
#روزشمار_محرم
#مجتبی_فرآورده
📜 اربعین 📜
🔘 #بخش_پنجم
🔰کربلا مِلک حسین است و در بَدو ورود، از مردمانِ اهل آن، شصت هزار دِرهم خریده بود، و با آنان عهد کرده بود، زائران او را تا سه روز میزبانی کنند•••
🔰قرنها از روز عاشور گذشته است، اما این مردم با وفا به عهد، در پس گذشت صدها سال، وفادار مانده اند به عهد خود•••
🔹ملائک به پیشواز زوّار حسین، بال پَهن می کنند، کربلا را به بال خود، زیر پای زائرین فَرش می کنند🔹
🔸پرندگانِ نخل های فرات، در آسمان گِرد حَرم می چرخند، و از هم می پرسند:
💠"أَ لَیْسَ الصُّبْحُ بِقَریبٍ."💠
🔰"مگر صبح نزدیک نیست؟"🔰
⚫️مردمانِ تن و جان شسته با نور حسین، کربلا را سیه پوش می کنند•••
~ از یکی پرسیدم:
"امروز رستخیز محشر است، چرا سیه پوش می کنید؟"
+ گفت:
"چون انتقام خون حسین و شهیدانمان را از شهید کُشان تاریخ نگرفته ایم."
- دیگری گفت:
"تا بگوییم ما در عزای حسین، داغ دیده ایم، مِحنت کشیده ایم، فراق چشیده ایم."
_ آن یکی گفت:
"جبهۀ باطل بداند، اگر نبردی رُخ دهد، عاشورای دیگری هرگز تکرار نخواهد شد. هرگز!"
🔺مردمان به اِنابه در محضر خدا، گِرداگرد حَرم می چرخند.🔻
🔹علمدار کربلا، بدنش در خاک خُفته است، اما پرچم در اهتزاز او، راست قامت ایستاده است🔹
🔸ابوالفضل میان مردمان می چرخد، از فَضل خود به زائران می بخشد🔸
🔰میلیونها مردم دوستدار حسین، با کسب صفات از نور حسین، در پی یاران حسین می گردند•••
🔸یکی حبیب را می خواند، دیگری بُریر را، آن یکی زُهیر را. و یکی بدنبال حُر ریاحی می گردد•••
✔️ ادامه دارد • • •
#روایت_کاروان_عشق
#روزشمار_محرم
#مجتبی_فرآورده