eitaa logo
❤️اباالفضلی‌ام‌افتخارمه❤️
1.2هزار دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
5.3هزار ویدیو
199 فایل
اَلسّلامُ عَلیک یاأبَاالْفَضْلِ الْعَبّاسَ یابْنَ أمِیرِالمُؤمِنِینَ 🌺اینستاگرام https://instagram.com/abalfazleeaam?igshid=je9syv0r6w83 ارتباط باادمین👇تبادل @yadeshbekheyrkarbala
مشاهده در ایتا
دانلود
بدون نمی زند⁦❤️⁩👌⁦❤️⁩ کانالی داریم چه کانالی هرچی بخوای هس ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، , ، ، ، ، ، همه چی و 🕋🕌 میخوای بزاری کانالت بفروستی گروه یا برای دوستت کپی کاملا آزاد🌹 والا ارثه بابامون ک نیست.🙃🙂😉 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/436928529Cef6d5ccf20
بدون نمی زند⁦❤️⁩👌⁦❤️⁩ کانالی داریم چه کانالی هرچی بخوای هس ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، , ، ، ، ، ، همه چی و 🕋🕌 میخوای بزاری کانالت بفروستی گروه یا برای دوستت کپی کاملا آزاد🌹 والا ارثه بابامون ک نیست.🙃🙂😉 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/436928529Cef6d5ccf20
🌸 شب😴😴 داستانی حقیقت وتکان دهنده 🔻پس از 13 سال در گنبد کاووس، پسری ناگهان دختر شد و بلافاصله 10 خواستگار پیدا کرد اما😳... 🔹در حدود 13 سال قبل دو کودک خردسال که خود را با اسامی فاضل و علی اهل بلوچستان معرفی می‌کردند، از خانه خود گریختند و پای پیاده به طرف نقطه نامعلومی به راه افتادند. این دو طفل که به علت فوت پدرشان دایی آنها سرپرستیشان را به عهده گرفته بود و به عللی آنها را آزار می‌داد و اذیت می‌کرد تصمیم گرفته بودند به دهکده دور افتاده‌ای بروند و کار کنند در حالی که سن کودک بزرگ‌تر از 9 یا 10 سال تجاوز نمی‌کرد. سرانجام دو کودک سرگردان به قریه شریف واقع در منطقه کلید داغ گنبد کاووس رسیدند و در آنجا با اطلاع کدخدای قریه نزد یک‌نفر از کشاورزان به کار مشغول شدند. 🔹سیزده سال تمام دوش به دوش کارگران در مزارع کار کردند و زحمت کشیدند و با آبرومندی کامل زندگی کردند تا این‌که چند روز پیش فاضل نزد همسر اربابش رفت و راز عجیبی را برای او فاش کرد. فاضل اعتراف کرد که دختر است و نام اصلیش فاطمه است ولی برای آن که کسی به راز او پی نبرد و مزاحمش نشود نام خود را تغییر داده و لباس مردانه به تن کرده است! وی سپس لباس مردانه را از تن بیرون آورد و لباس زنانه پوشید و گفت: حالا موقع آن رسیده است که با موافقت برادرم علی به خانه شوهر بروم و زندگی تازه‌ای را آغاز کنم. 🔹در اندک مدتی ماجرای زندگی این دختر 20 ساله که 13 سال تمام لباس مردانه پوشیده و به کارهای سنگین و طاقت‌فرسا اشتغال ورزیده بود نقل مجالس شد و عموم اهالی دهکده از این راز عجیب آگاه شدند. جالب این‌که ظرف چند روز بیش از ده خواستگار برای فاضل دیروز و فاطمه امروز پیدا شد ولی فاطمه می‌گوید: من در این 13 سال مرد‌ها را خوب شناخته‌ام، در انتخاب همسر نباید عجله کرد! ☘💞☘💞☘ 💓 🌹 @abalfazleeaam
👈میخوام یه کانال بهتون معرفی کنم که شمارو از بقیه کانالها بی نیاز میکنه😍 🌸زیباترین متون روانشناسی عکس نوشته های زیبا🎊 🎉تفکر زیبـا نگاهی روشن به زندگی💐 💏همسرداری و ایده های دلبرانه نکات زناشویی😉 👨‍👩‍👧تربیت فرزند کودک و نوجوان👼 و خیییییلی چیزای دیگه که خودت باید بیای ببینی😊 درکنار خانواده خود رویایی زندگی کنید👨‍👩‍👧‍👦 💞همه و همه در کانال کانون پر مهر خانواده 👇 http://eitaa.com/joinchat/2585002003Cee0a7f99a0
🌸 در عالم برزخ ✍قسمت اول 💠مقدمه: نوشتار حاضر نوعی برداشت از تجسم و بازتاب اعمال آدمی در جهان آخرت است که با استفاده از آیات و روایات به تصویر ذهنی درآمده‌اند و ان شاالله که منشأ تذکر و بیداری قرار گیرد. لازم به ذکر هست که ما از کتابی استفاده میکنیم که در آن از احادیث و روایات معتبر استفاده شده و مورد تایید عالم گران‌قدر «آیت الله جعفر سبحانی است» و مورد استقبال قرار گرفته است... 👈: 🔴 حالت احتضار 💠 چند روز بود که درد سراسر وجودم را فرا گرفته و به شدت آزارم می‌داد. سرانجام مقدمات مرگ من با فرا رسیدن حالت احتضار فراهم شد. کم کم پاهایم را به سمت قبله چرخاندند. همسر، فرزندان، خویشان و برخی دوستان اطرافم را گرفته بعضی از آن‌ها اشک در چشم‌هایشان حلقه بسته بود. چشمانم را به آرامی فرو بستم و در دریایی از افکار فرو رفتم. با خود اندیشیدم که عمرم را چگونه و در چه راهی صرف نموده و اموال هرچند اندک خود را از کدام راه به دست آورده و در کدامین مسیر خرج کرده‌ام. فکرش به شدت آزارم می‌داد، از شدت اضطراب چشمانم را گشودم. در این هنگام ناگاه متوجه سفید پوش بلند قامتی شدم که دستانش را بر نوک انگشتان پاهایم نهاده بود و آرام و آهسته به سمت بالا می‌کشاند، در قسمت پاها هیچ‌گونه دردی احساس نمی‌کردم اما هرچه دستش به طرف بالا می‌آمد درد بیشتری در ناحیه فوقانی بدنم احساس می‌کردم گویا همه دردهای وجودم به سمت بالا در حرکت بود. تا اینکه دستش به گلویم رسید. تمامی بدنم بی حس شده بود اما سرم چنان سنگینی می‌کرد که احساس می‌کردم هر آن ممکن است از شدت فشار بترکد و یا چشمانم از حدقه درآید. عمویم که پیرمردی ریش سفید بود جلو آمد و با چشمان اشک آلود گفت: عمو جان شهادت را بگو... من می‌گویم و تو تکرار کن: ✨اشهد ان لااله الاالله و اشهد انّ محمداً رسول الله و انّ علیاً ولی الله و ... او را می‌دیدم و صدایش را می‌شنیدم. لب‌هایم به آرامی تکانی خورد و چون خواستم شهادتین را بر زبان جاری کنم یکباره هیکل‌های سیاه و زشتی مرا احاطه کردند و به اصرار از من خواستند شهادتین را نگویم شنیده بودم شیاطین هنگام مرگ برای گرفتن ایمان تلاش می‌کنند اما هرگز گمان نمی‌کردم آن‌ها در اغفال من توفیقی داشته باشند.... ادامه دارد... 🌹 @abalfazleeaam
[معرفت الله بالاترین کمال انسان است] اینجا یه کانالیه که توهرچی به فکرررت برسه اشتراک میزارن 😇👍 💎کانالی گسترش معارف قرآنی 💎 و 💎 و آیات 💎 های زیبا و آموزنده من که یه نگاه به کانال انداختم آروم شدم🙃 🌸تو این اوضاع میتونیم با این کانالایاد رو برا بچه هامون زنده کنیم لینک زیرو لمس کن متوجه میشی چی میگمhttp://eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
ناب ترین ڪاناݪ هاے ایتا را دنبال کنید✅ ➖➖➖🔷🔶🔹🔸🔷🔶➖➖➖ بزرگترین کانال الله علیها در ایتا🌷👇👇👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/2359754752C98f03ca37a ورود به بقیع مجازی❤️ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ⛳️*آشپزخونه بهشتی ☆لطفا با ذکر صلوات وارد بشین * eitaa.com/joinchat/5636108Ce03add5e68 ⛳️کانال مجمع الذاکرین eitaa.com/joinchat/2771255314C0f5943798f ⛳️پوستر ویژه دهه فجر eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e ⛳️بیشــ♡ــٺراز ﴿٣٩﴾ࢪمان‌شھدایۍ مذهبێ، عاشــقانھ‌ امنیــٺێ eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5 ⛳️بلوری و سفیدی تمام نواحی پوست بدن *طب المعصومین ☆ eitaa.com/joinchat/1290403861C392649f181 ⛳️متن های زیبا و احساسی حکایت های آموزنده☆ eitaa.com/joinchat/1791098897Ce5bf9412fe ⛳️کلیپ های جنجالی و روشنگرایانه سیاسی: حتما ببینید eitaa.com/joinchat/2868838413Cdb59e7c931 ⛳️_اینجآپآٺوقہ‌جوونهاۍسیاسیہ eitaa.com/joinchat/2761883672C271bdb21f6 ⛳️مرحوم آسیدجوادذاکر eitaa.com/joinchat/391380995Cc914948e8a ⛳️○بـہ‌عشـق‌‌امـام‌زمانـٺ‌‌ڪلیـک‌ڪـنید○ eitaa.com/joinchat/1630535694C234e694336 ⛳️کانال شهید مدافع حرم عباس کردانی eitaa.com/joinchat/3425501184C41377efbda ⛳️اینجا میگه چه جوری◇ آشپزی◇ کنی که به همه به بهبه و چهچه بیوفتن ♡ eitaa.com/joinchat/346030105Cd8c705944c ⛳️ترفنـد‌هـای‌جـالـب و آمـوزش eitaa.com/joinchat/2947940371Cba10724ba8 ⛳️مسابقه‌مذهبی‌ eitaa.com/joinchat/3892117558Cb691073598 ⛳️اباالفضلی ام افتخارمه eitaa.com/joinchat/2669150222C7a6f0e9435 ⛳️تعقیبات نماز و ذکر ودعاهای روزانه وتقویم نجومی eitaa.com/joinchat/1501757468C885d27dfb4 ⛳️《سفارش آیت الله نخودکی برای گشایش در کارها۰۰۰》 eitaa.com/joinchat/711917615C57c733ee60 ⛳️لینکدونے ࢪایگان بدۆن سین زدݩ eitaa.com/joinchat/2368405526C1e7820135d ⛳️《آرایشگر خودت باش》آموزش خودآرایی eitaa.com/joinchat/2196701201Cc5cd2f46c8 ⛳️نبض عشق eitaa.com/joinchat/3922853902Cc8d5a7401a ⛳️زيبا زندگی کن (خودشناسی،خودسازی) eitaa.com/joinchat/3363766286C39ae354bec ⛳️مجموعه آموزشی همسرداری اسلامی eitaa.com/joinchat/766377995Cae42414a21 🔴 پیرمرد نمازگرار و پسر قاتل eitaa.com/joinchat/2994601997C52c0bdbc8a خیلی جالبه حتما بخونید👌👆 ➖➖➖ 🔷🔶🔹🔸🔷🔶 ➖➖➖ لیست ویژه19بهمن؛ @Listi_Baneri_110
@abalfazleeaam کلیپ مناسبتی شهادت امام باقر (ع) میگن انگشتری امام باقر (ع ) همان انگشتری اباعبدالله الحسین (ع) بوده گفتند: آقا شما اباعبدالله الحسین را درک کردید؟ فرمود : بله من در کربلا چهار سالم بود همه صحنه ها رو شاهد بودم بعدش هم در تمام طول اسارت با عمه ام زینب همراه بودم آقای کتک خورده ی کربلا ! آقای خرابه نشین ! آقای طناب اسارت به گردن مبارک شما بسته شده ! در نقلی است آقا امام سجاد می فرماید: توی جایی طناب بستند بچه ها رو یه سر طناب رو به من بستند یه سر طناب رو به عمّه ام زینب ما آرام می رفتیم بچه ها زمین نخورند می اومدند با تازیانه می زدند می گفتند: سریع سریع می رفتیم بچه ها هی به زمین می افتادند زمین خورده ی راه کوفه و شام ! امام باقر !. . . لطفا پیج زیر را حمایت کنید.. . . @abalfazleeaam 👈👈falow @abalfazleeaam 👈👈falow @abalfazleeaam 👈👈falow . . . #روز_عرفه #کرونا #سخنرانی #سخنرانی .🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 https://www.instagram.com/p/CRcXJm2nWl_/?utm_medium=share_sheet
❤️اباالفضلی‌ام‌افتخارمه❤️
🍂 کرامت حضرت ابوالفضل عباس علمدار کربلا😔 🌾 فوق العاده 🍁از دست ندید @Loveyoub ‌°‌‌‎‎‎‎•♡•━━━❥🥀❥━━━•♡•° ‌‌‎‎‎‎♤❥•[ https://eitaa.com/abalfazleeaam ]• ✯ ╰─►🍂🕊 اباالفضلی ام افتخارمه ╰─► 🍂🕊 ‌‌ ‌‎‌‌‎‎‌‎‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌ ‌‌‎‎‎‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍ ‌‌‎‎‌
🔆 تنگناى سخت ابو هاشم مى گويد: يك وقت از نظر زندگى در تنگناى شديد قرار گرفتم . به حضور امام هادى رفتم ، اجازه ورود داد. همين كه در محضرش نشستم ، فرمود: اى ابو هاشم ! كدام از نعمتها را كه خداوند به تو عطا كرده مى توانى شكرانه اش را به جاى آورى ؟ من سكوت كردم و ندانستم در جواب چه بگويم . آن حضرت آغاز سخن كرد و فرمود: خداوند ايمان را به تو مرحمت كرده به خاطر آن بدنت را بر آتش جهنم حرام كرد و تو را عافيت و سلامتى داد و بدين وسيله تو را بر عبادت و بندگى يارى فرمود و به تو قناعت بخشيد كه با اين صفت آبرويت را حفظ نمود. آنگاه فرمود: اى ابوهاشم ! من در آغاز اين نعمتها را به ياد تو آوردم ، چون مى دانستم به جهت تنگدستى از آن كسى كه اين همه نعمتها را به تو عنايت كرده به من شكايت كنى . اينك دستور دادم صد دينار (طلا) به تو بدهند آن را بگير و به زندگى ات سامان بده ! شكر نعمتهاى خدا را بجاى آور! 📚 بحار: ج 50، ص 129. 🍃🌹عضویت در کانال ابالفضلی ام افتخارمه 👇👇👇👇 ‌°‌‌‎‎‎‎•♡•━━━❥🥀❥━━━•♡•° ‌‌‎‎‎‎♤❥•[ https://eitaa.com/abalfazleeaam ]• ✯ ╰─►🍂🕊 اباالفضلی ام افتخارمه ╰─► 🍂🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
هدایت شده از 💓نبض عشق💓
7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑 👆👆 📽🌹 زیبا وشنیدنی 🔰🌈حکایت عقد حضرت علي عليه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها 💓نبض عشق 💝 ❤️ 🧡 💛 💚 💙 💜 💖 ═‌‌‌‌♥️ حرف دل ♥️═ ‌ ═══‌‌‌‌♥️ℒℴνℯ♥️═══ C᭄ @Nabzeshgh