💠 ضرورت مربـے
🔹 مىتوان از حادثهها درس گرفت و لقمانوار از بدها خوبى آموخت.
مىتوان از بند مربى آزاد شد و خودسر به راه افتاد. اين توانايى هست، اما بايد غرامت سنگينى پرداخت.
🔹 خودسرى و تكروى و تجربه و آزمايش، ناچار با شكستها و يأسها و خستگىها و ناتوانىها و از دست رفتنها همراه است. #سلمان وار در جست و جوى مربى رفتن، آسانتر و پربارتر از لقمانوار از بدها ادب آموختن است
🔹 آنها كه خودسر رانندگى ياد گرفتهاند، اگر با آموزش و يا مربى همراه مىشدند، هم سريعتر و هم راحتتر، به نتيجه مىرسيدند و از خطرها مىرهيدند؛ چون خطرهاى شكست، يأس، خستگى، وازدگى و از دست رفتن در پيش هست. فقط آنجا كه درماندن خطر حتمى باشد، بايد به راه افتاد چون در رفتن احتمال نجات هست. و احتمال نجات، مرگ قطعى را محكوم مىكند.
🔹 در اين سطح مىتوان از بدها و بدىها، بهره گرفت و مرگِ ماندن را با نجاتِ رفتن، كنار زد.
در اين حدِّ ضرورت، از ضرورت مربى مىتوان چشم شست و مىتوان به راه افتاد. گرچه در اين حد، باز مربى، نفى نشده، كه شكل عوض كرده است. و انسان از مورچهها و بىادبها، براى خود، مربى و آموزگار گرفته است.
📚 مسئولیت و سازندگی | ص ۵۶ و ۵۷
📝 استاد علی صفایی حائری
#⃣ #متن #مربی