🌸| #حدیث_حجاب |🌸 حضرت محمد{ص}:✍ هنگامی که پوشش؛ سرِ زنی باشد ارزش آن از دنیا و آنچه در آن است بیشتر است...☑️ @abasaleh_md

🍃 امام صادق علیه السلام 🌸کودک هفت سال بازی می‌کند و هفت سال خواندن و نوشتن می‌آموزد و هفت سال مقررات زندگی حلال و حرام را یاد می‌گیرد. 📙کافی / ج۶ ص۴۶ 🆔👉 @abasaleh_md

📚بنابر روایات، عمده مشکلات #کبدی به نحوه نوشیدن #آب برمیگردد❗️ 💠نوشیدن ایستاده آب در شب باعث ایجاد اختلال در صفرا و کبد میشود و به مرور زمان مشکلات پوستی و...ایجاد میشود. 👤استاد ستاری @abasaleh_md

📎 #بشنوید: توصیه‌های شهید آقا محمودرضا بیضایی رو درباره انقلاب اسلامی و ظهور آقا امام زمان(عج) @abasaleh_md

🎥 ناگفته هایی از ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به روایت سردار حاجی زاده @abasaleh_md

☘نکته ای مهم برای مرور قرآن کریم☘ 💠هرچند که باید مرور قرآن از حفظ باشد اما نباید خواندن قرآن را از روی قرآن ترک کنیم.بدین منظور لازم است حافظ قرآن هر از چند گاهی صفحات و‌ خطوط قرآن را از #روی_مصحف نگاه کند تا با استفاده از #حافظه_بصریِ خود، جایگاه کلمات و آیات در صفحه، در ذهنش نقش بگیرد. #آموزشی #روش_مرور @abasaleh_md

خواهرم هزاران چفیه خونی شد تا چادر تو خاکی نشود

💌 مکائد شیطان #پیام_معنوی 🔴 #استاد_پناهیان 🆔 @abasaleh_md

بهترین روش تربیتی تربیت هدایتی است که در این روش والدین به جای امر یا نهی کردن، باید کودک را به سمت کاری جایگزین هدایت کنند و برای افعال امری مانند « نکن» گزینه مناسبی قرار دهند. 🌼

اعتماد بنفس کودک 👈سپردن کارهای کوچک و ساده به فرزندان سبب می شود فرزندان بر حسب توانمندی خود با افراد_خانواده همکاری کنند و از این امر رضایت داشته باشند. 👌داشتن رضایت_خاطر از انجام کارهای ساده باعث شکل گیری اعتماد_به_نفس در آنها شده وآنها را در قبال پذیرش_مسئولیت ها و وظایف بیشترآماده تر می کند.

💐تا چیزی ندیدی، حرف نزن! (یه ماشین سکوت) با ماشینم داشتم می¬رفتم. شب بود و هوا سرد. باید مسیرِ کمربندی شهر رو طی می¬کردم. دیدم یه جوانی حدودا 28 ساله کنار خیابون ایستاده، البته داخل پیاده رو، در حال ور رفتن به گوشی... کنارش توقف کردم و گفتم «اگه مستقیم میری بشین بریم، مجانی میرم» -مزاحم نباشم -مزاحم نیستی، بفرما عزیز نشست جلو، 100 متر جلوتر رفتم داخل ایستگاه اتوبوس. سه نفر نشسته بودند، توقف کردم و با صدای بلند گفتم «هوا سرده، اگه فلان مسیر میرید من رایگان درخدمتم» تشکر کردند و دو نفرشون سوار شدند. وسطِ راه یکی از اون آقایون از پُشت سر گفت: ندیده بودم شیخا مسافر سوار کنن. به شوخی گفتم «دختر که نیستین» خندیدند ... ادامه دادم «نه؛ وظیفه مه، هوا سرد بود گفتم کمتر سرما بخورید. البته مراقب هم هستم که نونِ تاکسی آجر نشه، برای همین اونجا سوارتون کردم» خلاصه کمی جلوتر اون دو نفر پیاده شدن اما این پسر جوان همچنان ساکت نشسته بود و سرش تو گوشی. بهش گفتم شما کجا پیاده میشی؟ گفت فلان تقاطع. تا اونجا حدود 5 دقیقه ای راه بود و من هیچ حرفی نزدم. وقتی رسیدیم گفتم «موفق باشید» درب رو که باز کرد، گفت: حساب کنم؟ گفتم «مگه کسی از مهمونش پول می¬گیره؟!» از ماشین پیاده شد اما هنوز در رو نبسته بود. دستش رو به سَمتم به حالتِ دست دادن دراز کرد، بهش دست دادم. گفت «دمت گرم! اولش فکر کردم از اونایی هستی که سوار میکنن و تو راه کُلی نصیحت و موعظه میکنن، اما دیدم نه» خنده ای کردم و گفتم «یکی باید منو نصیحت کنه» گفت «خلاصه خیلی لطف کردی، ممنون، خداحافظ» خداحافظی کردم و رفت. تو راه با خودم فکر کردم که چه جاها نیاز نبوده حرف بزنیم و بی خودی حرف زدیم! و چه جاهایی که باید حرف می¬زدیم اما سکوت کردیم! از خدا، دعای تعادل کردم الهی آمین 💻📚 مخزن ایده و تجربیات تربیتی👇 🆔🌍 @sangar724

#امام_رضا (ع) فرمودند : 🌸به خدا سوگند چشمان شما به مهدی نمی افتد ، مگر اینکه آزمایش شده و خالص سازی شوید ، و از یکدیگر متمایز شوید،🍃تا جایی که ازشما نمی مانند مگر بسیار کمیاب و کمیاب ترین و نادرترین.👌😇 📚غیبت نعمانی ص۲۰۸ #اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج💗 @abasaleh_md