✅ کار خیر پنهانی، برابر هفتاد حج است!
یکی از اصحاب #امام_رضا علیهالسلام گوید در مجلس حضرت (در مدینه) نشسته بودیم و جمع زیادی هم برای پرسیدن حلال و حرام دینشان در آنجا اجتماع کرده بودند که مردی بلندقامت و گندمگون وارد شد و به حضرت عرض کرد: «سلام بر شما ای فرزند رسول خدا! من مردی از دوستان شما و پدران و اجدادتان هستم، از حج برمیگشتم که در راه خرجی خود را گم کردهام؛ اگر شما به من کمک نمائید تا به وطنم برسم، مبلغی که به من میدهید را از طرفتان صدقه خواهم داد، چون من فقیر نیستم و #صدقه به من تعلّق نمیگیرد.» حضرت به او فرمودند: «بنشین، خدایت رحمت کند.»
پس از مدّتی که مردم سؤالهایشان را پرسیدند و پراکنده شدند و جز آن مرد و سه نفر از اصحاب خاص باقی نماندند، حضرت فرمودند: «اجازه میدهید به اندرونی بروم؟» سلیمان جعفری گفت: «خدا شما را مقدّم بدارد (صاحب اختیارید.)» سپس امام علیهالسلام برخاسته و داخل حُجره شدند و پس از اندکى بیرون آمده و پشت در ایستادند و دست مبارکشان را از بالاى در بیرون آورده و فرمودند: «آن خراسانى کجاست؟» گفت: «اینجا هستم.» امام علیهالسلام فرمودند: «این دویست دینار را بگیر و خرج سفر خود کن و از آن برکت بجوى و از طرف من هم لازم نیست صدقه بدهی! و برای اینکه من تو را نبینم و تو هم مرا نبینى، راهی شو.» آن مرد کیسۀ پول را گرفت و رفت.
سلیمان به حضرت عرض کرد: «فدایتان شوم، با نظربلندى بخشیدید و رحمت داشتید، امّا چرا چهرۀ خود را از او پوشاندید؟!» امام رئوف صلواتاللهعلیه فرمودند:
🍃 «ترسیدم از اینکه در چهرۀ آن مرد که حاجتش را برآوردم، ذلّتِ درخواست و شرمندگی را ببینم؛ آیا این سخن رسول خدا صلّىاللهعلیهوآله را نشنیدهاى که فرمود: کار خیر پنهانى، برابر هفتاد حج است و آنکه آشکارا گناه کند، بییار و درمانده خواهد شد و کسی که گناهش را بپوشاند، خدا او را میآمرزد؛ آیا این شعر پیشینیان را نشنیدهای که گفتهاند:
🌺 مَتَى آتِهِ يَوماً لِأطلُبَ حَاجَةً
رَجَعتُ إِلَى أهلِي وَ وَجهِي بِمَائِهِ
(به حاجت گر به کویَش چاره جویم
به اهـلــم چــون رَوَم، بــا آبــرویــم).»
📚 کافی (شیخکلینی)، ج۴، ص٢٣
وافی (فیضکاشانی)، ج۱۰، ص۴۲۲
#حدیث #اخلاقی #سیره #انفاق #آبرو