#کرامت_کریم_اهل_بیت(علیهالسلام)
تازه از سفر رسیده بود.
نشانی خانه ای که میخواست را همه می دانستند و راهنمایی اش میکردند. آفتاب که به مغرب رسید، میخواست از اسب پیاده شود و حاجتش را بگوید...
«شنیده بود صاحِبِ خانه کریم ترین است»...
هنوز از اسب پیاده نشده بود که امام حسن(علیه السلام) یک کیسه نقره به او داد و گفت حاجتت را نگفته می دانم!...
حالا پیش خودم می گویم
حاجت من را هم که نگفته می دانی
روایش کن