eitaa logo
عمو روحانی (همدان)
5.3هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
4هزار ویدیو
1.3هزار فایل
🔴 مرجع محتوای تربیت دینی کودک و نوجوان 🟢 هماهنگی جهت اجرای برنامه سراسر کشور https://eitaa.com/abbas136130 🟡 09191536243
مشاهده در ایتا
دانلود
📺برنامه تلویزیونی: موضوع: 🔹گزارش عملکرد ستاد نماز جمعه همدان ارایه گزارش توسط: 🌹حجت الاسلام جعفر رحمانی🌹 ✅مسئول محترم ستاد نماز جمعه همدان زمان: امروز (دوشنبه) ۱۴۰۰/۱۰/۲۷ ⏰ساعت: ۱۹ 📺پخش زنده از شبکه همدان کانال شیخ جعفر رحمانی https://eitaa.com/joinchat/697434161Ce8c736278d 🍀---------🍀-----------🍀------------🍀
قسمت دوم: بعد با صدای ارامی ادامه داد: خانواده ما چادری هستند🧡 ولی من از روی میل قلبی و با شناختی که خودم به ان رسیدم ، چادر را انتخاب کردم.😌 من چادر را به عنوان یک پوشش کامل اعتقاد دارم👏 ساکت بودم و به حرفهای او گوش میکردم. فهمیه خودش ادامه سوالم را حدس زد و ادامه داد: لابد میخواهی بدانی که به چه شناخت و نتیجه ایی رسیدم و چرا به چادر به عنوان یک پوشش کامل توجه دارم 😇 بهتر است خاطره ایی را که همیشه به یاد دارم برایت بگویم، این برای تو دلیل روشنی خواهد بود.☺️ سال پیش که تو هنوز به مدرسه ما نیامده بودی ، از طرف مدرسه با بچه ها به اردو 🎒رفتیم . ما را به اردوگاهی در شمال بردند. جایت خیلی خالی ، خیلی سرسبز🌳 بود. از همه مهم تر که نیز دریا 🌊بود . یک روز با بچه ها کنار دریا نشسته بودیم، موج ها با شتاب طرف ما می امدند ولی به ما نمیرسیدند 😃 ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوردن حسرت گذشته .. مثل چایی ست که از دهان افتاده خوردنش فقط حالتان را میگیرد! پس بیخیال گذشته👌❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: 🐮بی خوابی گاوه🐮 گاوه خوابش نمی برد. بلند شد و راه رفت. به ماه نگاه کرد. یک مرتبه دید سایه ای از دیوار بالا رفت. کمی بعد سایه با یک کیسه قدقد و جیک جیک برگشت! گاوه فهمید که سایه یک دزد است. دزد خود خود روباه بود. گاوه یواشکی سطل پر از آب را برداشت و پایین دیوار گذاشت. سایه خوش حال شد و گفت : چه خوب یک سنگ سفید برای زیر پایم.   بعد هم پرید. افتاد توی سطل آب. داد روباه بلند شد: سنگ کدام است. این که چاه است. گاو جلو دوید . دم روباه را گرفت و بالا برد. روباه داد زد: گاوه ولم کن. ولم کن. گاوه گفت : تو اول آن صداها را ول کن. روباه گفت : صدا کدام است . نگاه کن. بعد هم مرغ و جوجه ها را از توی کیسه بیرون آورد و نشان داد. مرغ و جوجه ها که آزاد شده بودند. دویدند توی لانه شان. روباه هم می خواست فرار کند و برود. اما گاوه گفت: حالا باید زورم را امتحان کنم. روباه پرسید: چطوری؟ گاوه جواب داد» این طوری! بعد هم که دم روباه را گرفته بود بالای سرش چرخاند و چرخاند و روباه هر چه داد زد: ولم کن! ولم کن! فایده نکرد. گاوه یک مرتبه روباه را ول کرد. روباه توی هوا هنوز داد می زد: ولم کن! ولم کن! که خودش با صدایش رفت و رفت و رفت تا دیگه پیدا نبود. https://eitaa.com/abbas88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام من به شما به بچه های ناز و مهربون غنچه های قشنگم بچه های زرنگم امیدوارم خوب باشید همیشه محبوب باشید بازی کنید بخندید در روی غم ببندید https://eitaa.com/abbas88