eitaa logo
عباس موزون
51.6هزار دنبال‌کننده
991 عکس
2.3هزار ویدیو
8 فایل
مدیرکانال: عباس موزون ✍️پیشینه: پژوهشگر نویسنده تهیه کننده کارگردان مجری تلویزیون گوینده رادیو ✍دانش ها: کارشناسی: مهندسی تکنولوژی کارشناسی: کارگردانی سینما کارشناس ارشد: مدیریت اجرایی دکتری: مدیریت رسانه دانشجوی دانشگاه تهران ☎روابط عمومی @My_net_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فصل: سوم قسمت: بیست و هفتم (بخش دوم) عنوان: زبان همزبانی مهمان: خانم ریحانه زناری یزدی تهیه کننده و مجری: عباس موزون 🎬 در آپـــــــارات ببینیــــد 📺 در تلوبیـــــون ببینیـد 🔊 از ایران صدا بشنوید (صوتی) ⬇️ دانلود با حجم کم در کانال سروش 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links
18.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و هشتم فصل سوم) 🔸تجربه آخر من به این شکل بود که به یک عمل جراحی نیاز پیدا کردم، با همکارم گفتگو کردم، به نظر عمل راحتی می‌آمد و چون اضطراب و استرسی نداشتم با خودم گفتم: تنها می‌روم این عمل را انجام می‌دهم. 🔸نمی‌دانم چقدر زمان بُرد از شروع عمل این اتفاق افتاد که من خودم را بالای سقف دیدم، تیم جراحی به شدت نگران بودند و اقدامات لازم را انجام می‌دادند... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/yG2Cc 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
16.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و هشتم فصل سوم) 🔸زمانی‌که روی تخت را نگاه کردم، دیدم وضعیت جالبی ندارم، شکمم کاملاً باز بود و خونریزی شدیدی داشتم و خیلی با وحشت کار می‌کردند هِی می‌خواستم بگم آقای دکتر من چیزیم نیست. 🔸یک هم نوایی، هم ندایی که در ذهن من درک می‌کردم که هر لحظه بلندتر می‌شد و آن موقع قشنگی‌اش این است که من با آنها همنوا بودم، نوایی که از قبل انگار می‌شناختم، شنیدم ولی الان به یاد می‌آورم، انگار ستایش پروردگار بود، خضوغ و خشوع ذرات حق در برابر حضرت حق... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/SPozV 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
21.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و هشتم فصل سوم) 🔸احساس کردم از ناحیه کمر (فرضاً) مرا به سمت خارج می‌کشند، مثل اینکه کمربندی روی شکمم بسته باشند و مرا به سمت بیرون بکشند، وقتی کشیده شدم، پرت شدم در یک فضای بیکران سیاه مطلق که نه ترسی داشت، نه نگرانی، نه اندوهی؛ فقط احساس امنیت بی نظیر عشقی که مرا احاطه کرده. در این خلأ شروع به دیدن مرور زندگی کردم از بدو تولد تا آن موقع... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/7uNIp 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
24.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و هشتم فصل سوم) 🔸وقتی در آن فضای پُر امنیت و آرامش که نوری وجود نداشت معلق بودم، مرور زندگی می‌کردم، داشتم زندگی‌ام را از ابتدا زندگی می‌کردم. 🔸خودم را در ابتدای باغ بسیار بسیار زیبایی دیدم که دو نفر در کنارم بودند، طرف راست و چپ (دو نفر که جنسیت نداشتند) با لباسی بسیار بلند به رنگ سبز پوشیده بودند، متفاوت از سبزهای زمینی، کلامی رد و بدل نمی‌شد صرفاً از طریق ذهن بود این دو نفر می‌گفتند بیا داخل و بهم اطمینان می‌دادند... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/V5PF8 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
16.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و هشتم فصل سوم) 🔸وقتی وارد آنجا شدم پرندگان خیلی زیبایی بودند که کاملاً زبان آنها را می‌فهمیدم که خوش آمد می‌گفتند؛ صدایی نبود، ندا بود پرندگان با من انتقال معنا داشتند. 🔸احساس کردم از ازل این باغ را دیدم! باغ تکراری نیست و باز هم احساس آرامش بیشتر مثل کسی که به خانه قدیمی خودش وارد می‌شود و مدت‌ها مسافر است که وقتی آنجا می‌رسی می‌گویی من کجا بودم؟! اینجا جای من بود... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/HiaVA 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
17.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و هشتم فصل سوم) 🔸به من آموزش دادند (توضیح دادند) که تو باید یکسری مراحل بگذرانی؛ یکی از آن مراحل گویی از یک دیوار ژلاتینی شفاف می‌بایست رد شوم که کاملاً اطلاع داشتم زمانی که از دیوار رد می شوم به مرحله بعدی از نظر هویت شخصی خودم میرسم،به نوعی کاملتر می شدم. 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/igljH 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
20.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده ای از قسمت بیست و هشتم فصل سوم) 🔸وقتی آن دو همراه دیدند من خیلی ناراحتم گفتند: می‌خواهی کاری برایش کنی؟ گفتم: مگر می‌توانم کاری کنم؟ گفتند: بله می‌توانی برای رستگاری‌اش دعا کنی. من در حالت دعا قرار گرفتم و از خدا خواستم از او بگذرد، دیدم یک نوری بالای سر او باز شد مثل اینکه تشتی از نور سر یک نفر بریزند، آن کدری اطراف ایشان محو شد، ایشان صاحب نور شد مثل بقیه ارواح... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/AVlWe 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
22.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و هشتم فصل سوم) 🔸در تمام آن مراحل آن ندای آسمانی، آن همخوانی، هماهنگی، آن موسیقی زیبا، همه ستایش پروردگار و شکرگزاری بود که همه این مسیر همراه من بود. 🔸هر چه مراحل جلوتر می‌رفتیم زمزمه بلندتر می‌شد مثل اینکه به مبدأ چیزی نزدیک می‌شویم و با نزدیک شدن بیشتر من هم با آنها شروع می‌کردم به خواندن. گیاهانی که آنجا بودند هر کدام به زبان خودشان داشتند ستایش می‌کردند بسیار زیبا و غیر قابل وصف. 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/tWsrw 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
14.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و هشتم فصل سوم) 🔸به من نشان دادند وقتی خبر وفات من به مادر و پدرم می‌رسد، مادرم در چه موقعیتی قرار می‌گیرد، دیدم مادرم سکته مغزی می‌کند و فلج می‌شود و حال بسیار بدی دارد از این موضوع منقلب شدم. 🔸از جایی رفتم مدرسه پسرم، گفتند پسرت چی؟ کمی نگاه کردم و گفتم: او هم خدایی دارد چون اطمینان داشتم همه مورد فیض قرار داریم، دو راه جلوی پای من قرار دادند که نگاه کن این با توست که فرزندت به چه مرحله‌ای می‌رسد، این بدون تو... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/QzibU 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
15.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و نهم فصل سوم) 🔸بدلیل اتفاقاتی که در بازار برایم افتاده بود و ضرر و زبان زیاد پرداخت کرده بودم متأسفانه خانه و مغازه را از دست داده بودم مجبور شدیم خانه مستأجری بریم که به دلیل توان اقتصادی کم در یک خانه نقلی روزگار بگذرانیم که آب شُرب شهری نداشت و از آب چاه استفاده می‌کردیم، مدتی بود چاه خراب بود و درگیرش بودیم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/6y3jU 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links