eitaa logo
کانال دوستداران سردارفولادی🇮🇷
525 دنبال‌کننده
997 عکس
654 ویدیو
4 فایل
شماره ایتا ۰۹۱۱۱۱۱۵۴۴۵ خندان ✅️خدایاعاقبت همه راختم به خیر بگردان لینک دعوت به دوستداران سردارفولادی 👇 🇮🇷کانال دوستداران سردارفولادی 🆔@abbasfooladi1402
مشاهده در ایتا
دانلود
🖋من مطمئنم اگر دفاع مقدس ما بجای هشت سال هشتاد سال هم به طول می انجامید رمضانعلی باز هم از جبهه به خانه و کاشانه باز نمیگشت... . 🎥بیاد ویژه ۲۵ هفتاد درصد رمضانعلی صحرایی... . 🌺کانال دوستداران سردارفولادی 🆔@abbasfooladi1402 ╚════🍃🌺🍃══╝
💢 جواد نژاد اکبر صاحب الزمان ویژه ۲۵ : . ▪️ // مادرش از آخرین اعزام فرزندش می گفت: « غلامعلی ، در آخرین اعزام ، به من که او را بدرقه می کردم ، گفت : « من دارم به جبهه می روم .» و این جمله را چندبار تکرار کرد . گفتم : « چندین بار رفتی و این بار نرو . » نگام کرد و گفت : « مادر ، من به جبهه می روم و سه روز بعد شهید می شوم و پیکرم برنمی گردد . » ناراحت شدم و گفتم : « مادرت بمیره. چرا می گویی جنازه ات نمی آید ؟ » گفت : « دوست ندارم جنازه ام توسط کسانی تشییع شود که به جبهه نیامدند و کمکی به رزمنده ها نکردند . » . 🇮🇷🌷 این سردار رشید بابلی سرانجام در تاریخ 12/12/1365 در شرق بصره شهد شیرین شهادت را نوشید و همان طور که خودش پیش بینی کرده بود ، به مدت 10 سال مفقود و در دی ماه 1376 شناسایی و در گلزار شهدای بالابیشه سر به خاک سپرده شد . . @hafttapeh 🌺کانال دوستداران سردارفولادی 🆔@abbasfooladi1402 ╚════🍃🌺🍃══╝
می‌خوابند ! امّا حضورشان خواب را از چشمانِ رژیم بعث ربوده است. . 📷 ویژه ۲۵ 🇮🇷 . شادی روح شهدا صلوات 🌺کانال دوستداران سردارفولادی 🆔@abbasfooladi1402 ╚════🍃🌺🍃══╝
aviny_119.mp3
137.2K
🎧 دیروز را به خاطر داری ... . 🌺کانال دوستداران سردارفولادی 🆔@abbasfooladi1402 ╚════🍃🌺🍃══╝
انا لله و انا الیه راجعون...🏴 . ▪️سید حسن نصرالله هم به یاران شهیدش پیوست ...🕊 . 💠 @hafttapeh 🌺کانال دوستداران سردارفولادی 🆔@abbasfooladi1402 ╚════🍃🌺🍃══╝
💢 شب بدنیا اومد. اسمش و گرفتند . گذشت و گذشت و تو جبهه شد فرمانده‌ی لشکر ... حاج حسین بصیر بعد ۷ سال حضور در جبهه و شرکت و در ۲۲ عملیات در سال ۱۳۶۶ رسید. . 📩 از شهید حاج حسین : گريه كردن اگر در راه خدا و براي امام حسين (ع) و اهل بيتش باشد خوب است، گريه كردن براي مظلوميت امام حسين (ع)، گريه كردن براي مظلوميت حضرت زهرا (س) شايسته است ... گريه براي كسي نيست مگر اينكه انسان به مراد مطلوب خود نرسد انسان بايد براي خودش گريه كند چون كه وضعيت خودش معلوم نيست كه، چطور مي ميرد !!!!! . 💠 @hafttapeh 🌺کانال دوستداران سردارفولادی 🆔@abbasfooladi1402 ╚════🍃🌺🍃══╝
💢 ... . ▪️آقا مرتضی قربانی (فرمانده لشکر ویژه 25 کربلا در دوران دفاع مقدس) نقل می کند: یک روز دیدم مهرزادی در ستاد لشکر از فرط خستگی و بی خوابی، خوابش برد، تا آن موقع نمی دانستم که زن و بچه اش در پایگاه شهید بهشتی اهوازند.یکی از بچه ها گفت: «مهرزادی، مدتی است زن و بچه اش را آورده اهواز.» . ▪️وقتی بیدار شد، پرسیدم: «حاجی! چرا اینجا؟ چرا نمی ری خانه پیش زن و بچه ات؟»گفت: «خجالت می کشم.»گفتم: «از کی؟»جواب داد: «از نگهبان شهرک پایگاه شهید بهشتی که زن و بچه اش اینجا نیستند.» . 💠 @hafttapeh 🌺کانال دوستداران سردارفولادی 🆔@abbasfooladi1402 ╚════🍃🌺🍃══╝
🇮🇷 . ▪️تا پایان عملیات محرم، فرماندهی تیپ کربلا بر عهده سردار قربانی بود که در همین زمان، با دستور فرماندهان، تیپ 25 کربلا به لشکر 25 کربلا ارتقا یافت و فرماندهی این لشکر به عهده ی «سردار عبدالعلی عمرانی» واگذار شد. سردار عمرانی قبل از عملیات والفجر مقدماتی در سال 1361، در یک عملیات شناسایی در جنگل های امقر فکه، بر اثر ترکش مین والمر به درجه جانبازی نائل شد. همزمان با این رخداد، «سردار شهید صادق مُزدَستان (فرمانده تیپ مکانیزه ی لشکر)» نیز به شهادت رسید. در پی این واقعه، مسوولیت فرماندهی لشکر، به «حاج علی ییلاقی» سپرده شد. برادر ییلاقی هم پس از گذشت مدتی کوتاه از دوره فرماندهی اش بر اثر سانحه اتومبیل، مجروح شد و برای مدتی، «سردار کمیل کهنسال»، وظیفه هدایت و سرپرستی لشکر را عهده دار شد. . ▪️دیری نگذشت که قبل از عملیات والفجر4 در سال 1362، «سردار شهید محمدحسن کوسه چی» به عنوان فرمانده لشکر منصوب شد و مسوولیت وی تا پایان عملیات بدر ادامه یافت.پس از انجام این عملیات، سکان فرماندهی لشکر، بار دیگر قبل از عملیات قدس یک در خردادماه، سال 1364، به «سردار مرتضی قربانی» محول شد و تا پایان جنگ تحمیلی نیز این رسالت خطیر، بر دوش وی قرار داشت. . 💠 @hafttapeh 🌺کانال دوستداران سردارفولادی 🆔@abbasfooladi1402 ╚════🍃🌺🍃══╝
😁 . ▫️عملیات والفجر10 بود.یک نفربر، توجه مرا به خود جلب کرده بود و مدام توی این فکر بودم که باهاش چه کار کنم؟! خودم هم یک چرخش را پنچر کرده بودم.از میان اسرای عراقی که گرفته بودیم، یکی از آن ها راننده بود.او را گرفتم و به سمت نفربر رفتم. راننده به پنچر بودن لاستیک اشاره کرد و گفت: «اول باید پنچری اش گرفته شود.»بعد بهم فهماند لاستیک زاپاس زیر قرار دارد؛ رفتم که زاپاس را در آورم.نتونستم.اسلحه رو گرفتم سمتش و گفتم برو زیر. لاستیک را خودش درآورد .به او گفتم: «حالا عوضش کن!» امتناع کرد و گفت: «من بلد نیستم. اسلحه را رو به او گرفتم و با زبان مازندرانی به او گفتم: «یا وصل کندی یا تره همین جه کشمبه» (یا وصل می کنی یا همین جا می کشمت😁) . ▫️او که جدیت مرا دید، از جیبش عکسی را در آورد و با گریه به من فهماند که 6 تا بچه دارد.گفتم :«ای بابا ته هم که مه واری ایال واری، خاستی چه کنی انده وچه ره؟!» (ای بابا، تو هم که مثل من ایال واری، می خواستی چیکار کنی، این همه بچه رو.)بعد گفتم: «نگران نباش، من باهات کاری ندارم» سریع لاستیک را عوض کرد و بعد رفت پشت فرمون نشست.بهش گفتم: «زود پسر خاله نشو! بیا این طرف بشین و به من یاد بده» استارت زد و دنده گذاشت و به کمک او نفربر را به عقب بردم.🇮🇷 . 💠 @hafttapeh 🌺کانال دوستداران سردارفولادی 🆔@abbasfooladi1402 ╚════🍃🌺🍃══╝
💢 . // رفتم بالای سر سید، بدنش کبود شده بود. اصلا حال خوبی نداشت.گفت:«حمید، بگو این چیزا رو از دستم در بیارن.»خودش می‌خواست آن‌ها را جدا کند که نگذاشتم. به سید گفتم: «مگه چی شده، براچی می‌خوای سرم و دستگاه‌ها رو در بیاری؟»گفت: «می‌خوام برم   کنم.» ‌ با تعجب گفتم: «؟!» نگاهی به صورتم انداخت و گفت: « آمده‌اند مرا ببرند.»از این حرف، بدنم لرزید. ترسیده بودم. سید مجتبی هیچ وقت حرف بی‌ربط نمی‌زد. با چشمانش به گوشه‌ای از سقف خیره شد. فقط به آنجا نگاه می‌کرد! تحمل این شرایط برایم خیلی سخت بود. نمی‌دانستم چه کنم. دوباره نگاهش به من افتاد و گفت: «آمده‌اند من را ببرند. پیامبر(ص) حضرت علی(ع) و مادرم حضرت زهرا(س) اینجا هستند. من که نمی‌تونم بدون غسل شهادت برم! ( 🎙 : حمید فض الله نژاد) . 🔖سید مجتبی علمدار دی ماه 1345 به دنیا آمده و 11 دی‌ماه 1375 دقیقا در 30 سالگی به شهادت رسید. شهید سید مجتبی علمدار از فرماندهان گروهان در گردان مسلم بن عقیل بود.بعد از اتمام جنگ در واحد طرح و عملیات لشکر 25 کربلا در ساری مشغول خدمت شد. او مداح اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و از جانبازان شیمیایی جنگ تحمیلی بود. چندین سال پس از جنگ یعنی در سال 1375 بر اثر جراحت‌های شیمیایی به یاران شهیدش پیوست.  . 💠 @hafttapeh 🌺کانال دوستداران سردارفولادی 🆔@abbasfooladi1402 ╚════🍃🌺🍃══╝
😁 . ▫️عملیات والفجر10 بود.یک نفربر، توجه مرا به خود جلب کرده بود و مدام توی این فکر بودم که باهاش چه کار کنم؟! خودم هم یک چرخش را پنچر کرده بودم.از میان اسرای عراقی که گرفته بودیم، یکی از آن ها راننده بود.او را گرفتم و به سمت نفربر رفتم. راننده به پنچر بودن لاستیک اشاره کرد و گفت: «اول باید پنچری اش گرفته شود.»بعد بهم فهماند لاستیک زاپاس زیر قرار دارد؛ رفتم که زاپاس را در آورم.نتونستم.اسلحه رو گرفتم سمتش و گفتم برو زیر. لاستیک را خودش درآورد .به او گفتم: «حالا عوضش کن!» امتناع کرد و گفت: «من بلد نیستم. اسلحه را رو به او گرفتم و با زبان مازندرانی به او گفتم: «یا وصل کندی یا تره همین جه کشمبه» (یا وصل می کنی یا همین جا می کشمت😁) . ▫️او که جدیت مرا دید، از جیبش عکسی را در آورد و با گریه به من فهماند که 6 تا بچه دارد.گفتم :«ای بابا ته هم که مه واری ایال واری، خاستی چه کنی انده وچه ره؟!» (ای بابا، تو هم که مثل من ایال واری، می خواستی چیکار کنی، این همه بچه رو.)بعد گفتم: «نگران نباش، من باهات کاری ندارم» سریع لاستیک را عوض کرد و بعد رفت پشت فرمون نشست.بهش گفتم: «زود پسر خاله نشو! بیا این طرف بشین و به من یاد بده» استارت زد و دنده گذاشت و به کمک او نفربر را به عقب بردم.🇮🇷 . 💠 @hafttapeh 🌺کانال دوستداران سردارفولادی 🆔@abbasfooladi1402 ╚════🍃🌺🍃══╝
🕊 . ▫️ سیدیونس در روستای منوچهرکلا شهرستان نوشهر استان مازندران در سال 1336 بدنیا اومد. چشمانش را که گشود تصویر مادر را در قاب عکس داخل خانه دید و نوازش دستان پرمهرش را هیچگاه لمس نکرد.سید یونس را به خاله اش سپردند تا شاید اندکی از مهر مادری را درک کند و در دامن او پرورش یابد.او از فرماندهان گردان امام حسن(ع) لشکر ویژه 25 کربلا بود و در بیشتر عملیات‌ها شرکت داشت و بارها از ناحیه سر، گردن و شکم مجروح شد که سرانجام در روز 9 خرداد سال 1367 در شلمچه بشهادت رسید. . 🔖 خودش را به همراه کرد: ▫️در سال 60 فرمانده ی یکی از پایگاه های مقاومت بودم. در حال انجام گشت به چند نفر که از اشرار شهر که در حالت مناسبی نبودند، تذکر دادیم. بین ما و آنها درگیری لفظی پیش آمد و با الفاظ رکیک اهانت کردند. قضیه را به شهید فاطمی گزارش کردیم. بلافاصله دستور داد آنها را بیاوریم سپاه. شهید فاطمی برای تنبیه، آنها را چند بار دور پادگان شهید پولادی دواند و هم زمان با آنها خودش هم می دوید. یکی از اشرار رو به شهید گفت: «حالا چرا خودت می دوی؟» ایشان جواب داد: «دارم خودم را تنبیه می کنم، چرا که تنبیه حق من است. لابد یک جایی از کارم مشکل داشت که شما امروز به خودتان اجازه دادید، شأن بچه های بسیج را با اهانت های تان پایین بیاورید.( 🎙راوی عیسی بحرینی) . 💠 @hafttapeh 🌺کانال دوستداران سردارفولادی 🆔@abbasfooladi1402 ╚════🍃🌺🍃══╝
📞 . ▫️متنی که در ادامه می آید، آخرین مکالمه «سردار شهید ذبیح‌الله عالی»، فرمانده گردان مسلم بن عقیل(ع) لشکر 25 کربلا، با بی‌سیم با مرکز فرماندهی است. با بی‌سیم در حال صحبت کردن با فرماندهی قرارگاه عقبه بود و انگار به او سفارش می‌کردند که مواظب خودت باش و او می‌گفت: «من و شهادت!» به زبان مادری، پشت بی‌سیم سخن می‌گفت. آخرین کلماتی که شهید عالی پشت بی‌سیم می‌گفت، درس بزرگی برای امروز ماست. ما که خیلی چیزها را فراموش کردیم. ما که امروز خود را به خواب زده و غرق در زرق و برق دنیا شدیم و آخرت را از یاد بردیم. . 📞پشت بی‌سیم می‌گفت:چقدر مگر می‌شود از قافله شهدا عقب افتاد ، چقدر .... «حسین، حسین شعار ماست، شهادت افتخار ماست...» ناگهان ترکش خمپاره حنجره مبارکش را پاره و سرش را از بدن جدا کرد. بر روی بال‌های فرشتگان سوار شد و به آسمان‌ها پر کشید. . ⏰چند دقیقه‌ای از شهادتش نگذشته بود؛ همه اندوهگین و ناراحت بودند که یک‌باره صدای شهید حاج حسین بصیر را شنیدیم که می‌گفت:- «گوشی را بدهید به عالی.» بی‌سیم‌چی گفت: «ذبیح‌الله، نزد پیامبر(ص)‌ رفت؛ ذبیح الله پر کشید.» . 💠 @hafttapeh 🌺کانال دوستداران سردارفولادی 🆔@abbasfooladi1402 ╚════🍃🌺🍃══╝
حاج قاسم خیلی بامرامه ... رفقای واقعیش و میبره پیش خودش. 📸 انتشار برای نخستین بار تصویری از شهیدان حاج قاسم سلیمانی و حاج عباس نیلفروشان 🌷🇮🇷🌷 . 💠 @hafttapeh 🌺کانال دوستداران سردارفولادی 🆔@abbasfooladi1402 ╚════🍃🌺🍃══╝
💢 . ▫️شهیدان محمد علی، قاسم و حجت الله عبوری سه برادر بودند اهل ساری از لشکر ویژه ۲۵ کربلا که در دوران دفاع مقدس به شهادت رسیدند. این سه برادر مازنی از تاریخ ۲۹ فروردین ۱۳۶۵ تا ۲۱ خرداد ۱۳۶۵ خون مبارک‌شان در راه حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی جاری می‌شود. . ▫️اول برادر بزرگتر محمدعلی عبوری ( ۲۴ ساله) در فاو بشهادت می‌رسد و خبرش را برای مادر می آوردند.هفت روز بعد ابوالقاسم عبوری (۲۲ساله) در فاو بشهادت می‌رسد.یک ماه بعد برادر کوچکتر حجت اله عبوری (۲۱ ساله) در همان ساری توسط منافقین ترور می‌شود.و این مادر طی ۴۰ روز می‌شود مادر ۳ شهید. . مادر در بستر .برای کنید...🌷 . «سلام ایرانی» ما رو به دوستانتون معرفی کنید👇 https://eitaa.com/salamiraniaziz •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 🌺کانال دوستداران سردارفولادی 🆔@abbasfooladi1402 ╚════🍃🌺🍃══╝