eitaa logo
محسن عباسی ولدی
58.3هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
349 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از لالایی خدا
📝نسخه پی‌دی‌اف تفسیر نور👇 http://gharaati.ir/pdf/tafsirnoor/Tafsir_Pdf.htm 📲نسخه اندروید تفسیر نور👇 http://gharaati.ir/Htmls/APK/TafsirNoor.apk
🍃آرامش شب و روز عاشق ها گاهی خیال می‌کنم همۀ مهربانی‌ات را چشیده‌ام امّا بعدش تو از مهربانی‌ات نمایی را نشانم می‌دهی که می‌فهمم اشتباه کرده‌ام. ولی شاید اشتباه نباشد که بگویم: من با همۀ وجودم مهربانی‌ات را چشیده‌ام. اصلاً مگر کسی هست که همۀ مهربانی‌ات را چشیده باشد؟ امروز وقتی به دریافت دیروز خودم از مهربانی‌ات نگاه می‌کنم می‌بینم آنچه دیروز فهمیده‌ بودم در مقابل آنچه امروز چشانده‌ای، قطره‌ای در برابر دریاست و دریای امروز در برابر آنچه فردا از مهربانی به من خواهی چشاند باز هم می‌شود قطره. این دریاهای قطره قطره شده سال‌هاست که کنار هم جمع شده‌اند. همه روی هم در برابر همۀ مهربانی تو قطره در برابر دریا هم نیست. اصلاً بگو بدانم جز خدا کسی روی زمین هست که همۀ مهربانی تو را بفهمد؟ تو از گل آلودترین آب‌ها برای من ماهی می‌گیری و فرصت‌‌های سوختۀ مرا جانی دوباره می‌دهی تا اگر خواستم برگردم راهی مانده باشد برای بازگشت. خاطره‌های عاشق‌های زمینی یکی از جلوه‌های مهربانی توست که این گونه داری از آنها برایم فرصتی می‌سازی تا بر گردم به دامن عشق. عاشقی می‌گفت: هر شب پیش از خوابیدن باید صدای معشوقم را بشنوم تا خوابم بگیرد. پس از شنیدن صدای او صدای هیچ کسی نباید گوشم را آلوده کند عکسی از محبوب را زده‌ام در برابرم تا آخرین تصویری که روی چشمم نقش می‌بندد عکس یار باشد. صبح که از خواب بلند می‌شوم اوّلین صدایی که باید بشنوم، صدای معشوق است و اوّلین نقشی که نگاهم را نوازش می‌دهد باید عکس یار باشد. شبی اگر صدای معشوق را نشنوم، خوابم نمی‌گیرد و روزی را اگر بدون شنیدن صدایش آغاز کنم تا آخرش پر از تشویشم و اضطراب. آقا! من از همۀ خواب‌های راحتم در برابر تو خجلت زده‌ام و از همۀ روزهایی که بی‌یاد تو آغازشان کردم شرمنده‌ام. مرا ببخش که به نشنیدن صدایت عادت کرده‌ام و از من در گذر به خاطر روزهایی که بی‌هیچ تشویش و اضطرابی به شب رسید بدون آن که تو در آن روزها در خاطرم باشی. سخت است؛ ولی لازم دارم یقین به عاشق نبودن را. این یقین می‌شود مایۀ شرمساری من در برابر تو من توان کشیدن بار شرمساری را ندارم پس تلاش می‌کنم که عاشق شوم گر چه می‌دانم تا وقتی که از جانب تو کششی نباشد کوشش من بیچاره به جایی نخواهد رسید. شبت بخیر آرامش شب و روز عاشق‌ها! @abbasivaladi
📡 ابعاد فروپاشی خانواده در برنامه‌های ماهواره‌ای 0⃣2⃣بی‌بی‌سی فارسی 🔴امروزه مسئولان شبکۀ جهانی بی‌بی‌سی📛، ترجیح می‌دهند نام پیشین بخش بین‌الملل بی‌بی‌سی، یعنی «سرویس امپراتوری» را به‌ خاطر مخاطبان خود نیاورند یا آن را این‌گونه توجیه کنند: «این نام نه برای پیشبرد اهداف امپریالیستی که برای متحد کردن مردم انگلیسی🇬🇧‌زبان کشوری که در آن زمان امپراتوری بریتانیا نامیده می‌شد، انتخاب شده بود!». از این ‌رو گردانندگان بخش جهانی بی‌بی‌سی، از سال ۱۹۸۸م. نام جدید «سرویس جهانی بی‌بی‌سی» را جای‌گزین آن کرده‌اند. ⚫️از یک سو، تجربۀ سیاست کاسب‌کارانه و منفعت‌طلبانۀ دولت‌مردان انگلیسی ☠ و از سوی دیگر، ول‌خرجی این چنینی آنان برای بخش فارسی، اجازه نمی‌دهد که تصوّر نماییم که توجّه ویژۀ دولت انگلستان و بنگاه خبرپراکنی آن به فارسی‌زبانان، صرفاً از روی حسّ انسان‌دوستی و توسعۀ جریان آزاد اطّلاعات ــ دو شعار دروغی که غربیان عدم پای‌بندی خود را بدان بارها ثابت نموده‌اند _ بوده باشد. 🔵البته بی‌بی‌سی، از زمانی که تنها به صورت رادیو📼 فعّالیت می‌کرد، با ملّت ایران🇮🇷، خصومت داشت. 📚بشقاب‌های سفره پشت باممان، ص 112-117 @abbasivaladi
✅مبانی تربیت دینی 📌ساز و کار تربیت ✳️تربیت، یک ساز و کار (سیستم) است. ساز و کار، اجزای به هم پیوسته و هماهنگی است که در یک ارتباط، تعریف شده و نتیجۀ مشخّصی را ایجاد می‌کند. اختلال در قسمتی از ساز و کار، موجب اختلال در رسیدن به هدفی می‌شود که برای آن ساز و کار، تعریف شده است. برای این که ساز و کار بودن تربیت، به خوبی تبیین شود، یک مثال می‌زنیم: 🚙اتومبیل، یک سازواره است و اجزای مختلفی دارد که در ارتباط هماهنگ و تعریف شده با یکدیگر، «حرکت» تولید می‌کنند. وقتی شما استارت می‌زنید، برقی تولید می‌شود و به سرِ شمع‌ها هدایت می‌شود. از سوی دیگر، جزء سوخت‌رسان هم وارد عمل شده، سوخت را به سیلندرها می‌رساند. با تولید جرقّه در سرِ شمع‌ها، انفجاری رخ می‌دهد که این انفجار، پیستون را به حرکت می‌آورَد و حرکت پیستون، به میل لنگ منتقل می‌شود و... همین طور ادامه می‌یابد تا این که ماشین، به حرکت در می‌آید. انفجارهای تولید شده در سیلندر، حرارت بسیاری را تولید می‌کند که جزء خُنَک کننده، وظیفۀ آب‌رسانی به سیلندر را انجام می‌دهد تا حرارت تولید شده، موجب سوختن موتور اتومبیل نشود. حالا اگر در این میان، همۀ اجزا، کار خودشان را به موقع و درست انجام دهند و تنها جزء خُنَک کننده، از انجام دادن وظیفۀ خود، سر باز بزند، اتومبیل می‌سوزد و دیگر ماشین، حتّی یک قدم هم حرکت نخواهد کرد. 📚من دیگرما، کتاب اول، ص75 @abbasivaladi
#نکته هایی از درس های گذشته @abbasivaladi
🍃شبگرد عاشق خدا پیش از عاشقانۀ امشب می‌خواهم از تو چیزی بخواهم. آقا! من در این چند شب درس‌های زیادی را از عاشق‌های زمینی یاد گرفته‌ام و حالا احساس می‌کنم زیر بار دِینشان رفته‌ام. می‌خواهم التماس کنم وقتی سحر برای نماز شبت بلند شدی برای کسانی که دلشان مهیای عاشقی است و فقط در انتخاب معشوق ره به خطا پیموده‌اند دعا کنی. حیف این دل‌ها نیست که جایی برای عشق غیر تو باشند؟ اینها اگر عاشق تو شوند یک شبه ره صد ساله را طی می‌کنند. عاشق بود؛ ولی دستش به معشوق نمی‌رسید شب‌ها اگر برای همه زمانی برای خوابیدن بود او از تاریکی و سکوت شب برای اشک ریختن و ناله‌زدن بهره می‌برد. امّا نه در خانه از نگاه او خانه‌ای که در آن یار نبود تنگ‌تر از قفس و تاریک‌تر از سیاه‌چال بود. کوچه‌های شهر با ناله‌های او آشنا بودند. وای اگر شبی نمی‌توانست از خانه بیرون بزند آن شب، شب مردن بود برایش. تابستان و زمستان، برایش فرقی نداشت. او فقط گریه کردن و التماس کردن به خدا را دوست داشت به این امید که یکی از شب‌ها به صبح نرسیده، او به یارش رسیده باشد. آقا! چه قدر دوست دارم آوارگی برای تو را. کاری ندارم که عشق آن عاشق، زمینی بود من از آواره شدن برای عشق خوشم می‌آید. آوارگی در غم فراق معشوق نشانۀ صداقت عاشق است. من هیچ گاه آوارۀ تو نبودم آقا! دوست دارم همۀ وجودم بشود عشق تو و همۀ اراده‌ام را عزم کنم برای بیابانگردی در فراق تو و فقط برای این که تو امر می‌کنی که بمانم در خانه، بمانم در خانه. من این ریاضت را بیشتر از آن آوارگی دوست دارم. ولی باید قبول کنم که عاشق نیستم و از این که ماندنم در خانه، نامش ریاضت نیست از تو شرمسارم. کسی که به امر تو در خانه می‌ماند، آوارۀ حقیقی است. مرا آوارۀ خودت کن آقا! شبت بخیر شبگرد عاشق خدا! @abbasivaladi
#نکته هایی از درس های گذشته @abbasivaladi
🍃گل بی عیب خدا بالأخره روزی می‌رسد که همۀ عاشق‌هایی زمینی را دور هم جمع کنیم و سنگ عشق تو را به سینه بزنیم. معشوق‌هایشان را هم می‌آوریم تا عاشقانه‌هایی را که برای تو سروده‌اند برایمان بخوانند تا دیگر کسی نباشد که صدای عشق به گوشش نرسیده باشد. اگر همۀ عاشق‌ها و معشوق‌های زمینی به آسمان عشق تو برسند می‌توانند همۀ زمین را عاشق تو کنند. بسیاری از این عاشق‌ها نه تنها عاشقی کردن را از برند تعلیم عشق را هم بلدند. کافی است کمی از شراب عشق تو را بنوشند تا ساقی عشق تو بشوند در هر کجا که هستند. اینها را اگر دریابیم ترویج عشق تو می‌شود شغل ثابتشان. من می‌دانم که اینها برای انتشار عشق تو روز و شب را نخواهند شناخت. آقا! یکی از این عاشق‌های زمینی صحنه‌ای را نشانم داد که هر وقت به یادش می‌افتم مجبورم فریاد بزنم عاشق نبودنم را. اگر کسی از معشوقش بد می‌گفت قلبش می‌گرفت نفسش به شماره می‌افتاد نقش زمین می‌شد به قدری که گویی مرگ را در برابر چشمانش می‌دید. همین قدر بس است برای این که توان انکار عاشق نبودنم را از من بگیرد. وقتی کسی از تو بد بگوید آیا قلبم می‌گیرد و نفسم به شماره می‌افتد به قدری که گویی مرگ را در برابر چشمانم می‌بینم؟ کدام عاشق است که توان بدشنیدن از معشوق داشته باشد؟ وقتی کسی در برابر آن عاشق از خوبی‌های معشوقش می‌گفت جان می‌گرفت گویی که چند سالی جوان‌تر شده این را از برق شادی که از چشمانش بیرون می‌زد به راحتی می‌شد فهمید. وقتی کسی از تو تعریف می‌کند من چه قدر جوان می‌شوم؟ تا چه اندازه هیجان در خونم می‌دود؟ وقتی کسی به آن عاشق اجازه می‌داد که از معشوقش بی‌هیچ واهمه‌ای تعریف کند گویی به آب حیات دست یافته بود عمرش بی‌انتها شده بود. من چه قدر دوست دارم از تو تعریف کنم؟ وقتی که اجازه یافتم که از تو تعریف کنم چه قدر از تو گفتم و لذت بردم؟ او به دنبال فرصتی بود برای تعریف کردن از معشوقش من با فرصت‌هایی که پیش آمد، چه کار کردم؟ معشوق او سراپا عیب بود تو گل بی‌عیب خدایی او چرا آن گونه بود و من چرا این گونه‌ام؟ به این سؤال که فکر می‌کنم زبانم لال می‌شود. شبت بخیر گل بی‌عیب خدا! @abbasivaladi
📌هدف از بچّه دار شدن 🔹بعد اجتماعی بچّه دار شدن هـ) کاهش جمعیّت جوان و نخبۀ کشور بدون تردید، نیروی جوان در پیشرفت علمی کشور، نقشی اساسی ایفا می‌کند. بسیاری از جمعیّت نخبۀ کشورها را جوانان تشکیل می‌دهند. هر اندازه جمعیّت به سمت سالمندی پیش می‌رود، به صورت طبیعی از طبقۀ جوان نخبه، کاسته می‌شود. درست است که دانشمندان سالمند، از سرمایه‌های بی‌بدیل هر جامعه‌ای محسوب می‌شوند؛ امّا باید پذیرفت که نخبگان جوان، بازوان پُرتوان این دانشمندان هستند. بدون وجود نخبگان جوان، سلسلۀ علمی جامعه، دچار آسیب جدّی می‌شود و ممکن است حتّی در جایی قطع شده، دیگر تداوم نیابد. برخی از کشورهای پیشرفته که با کاهش جمعیّت مواجه شده‌اند، با جذب جوانان نخبه از کشورهای دیگر، این خلأ بزرگ را پُر می‌کنند. برای درک جایگاه ویژۀ نخبگان جوان در پیشرفت کشور، کافی است بدانید متوسّط سنّی دانشمندان هسته‌ای ما در مراکز مهم هسته‌ای، ۲۵ سال است. 🔸در بارۀ رشد جمعیّت و فرزندآوری، سؤالات بسیاری ممکن است در ذهن شما باشد که در کتاب ایران جوان بمان! بدانها پاسخ داده شده است. 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول، ص۷۰ @abbasivaladi
🍃🇮🇷🌷🇮🇷 ✅ خلاصه‌ی صد و بیست و ششم: خدا فقط به نشون دادن راه، بسنده می‌کنه؟ 🍃🇮🇷🌷🇮🇷 ✔️ تو این درس می‌خوایم در بارۀ‌ یه مسئله‌ای حرف بزنیم که اگه خوب بهش دقّت کنیم، یه پرده دیگه از مهربونیای خدا کنار می‌ره. 🔻قبلاً گفتیم که خدا اراده کرده ما قدرت انتخاب داشته باشیم و به ما گفته: 🍃إنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً. 🍂ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد (و پذيرا گردد) يا ناسپاس! ✨(سورۀ انسان (76)،‌ آیۀ 3) ♦️خدا به ما قدرت انتخاب داده تا خودمون سرنوشتمون رو رقم بزنیم و تصمیم بگیریم که مؤمن باشیم یا بی‌ایمان. ✅ امّا وقتی آدم خوب به آیه‌های قرآن توجّه می‌کنه، می‌بینه که اگر چه خدا راه رو به آدم نشون داده و قدرت انتخاب رو هم داده؛ امّا بعد از این راه نشون دادنه، فقط یه تماشاچی نیست. به قدری انسان رو کمک می‌کنه که راه درست رو انتخاب کنه که آدم می‌مونه از این همه مهربونی. 🔸خدا مثل معلّمی می‌مونه که به دانش آموزاش درس می‌ده و خوبم درس می‌ده. بعدش بهشون می‌گه خوب درستون رو بخونید که تو امتحان قبول شید. 🔸وقت امتحان که می‌رسه، دلش نمی‌آد دانش آموزاش تو امتحان رد بشن، برا همینم کمکشون می‌کنه که بتونن جواب درست رو بنویسن. ❗️بعضیا هستن که توی سیر عادی و طبیعی دنیا به یاد خدا نمی‌افتن؛ چون خیلی غرق هوا و هوس شدن. ✔️ خدا اینا رو رها نمی‌کنه، آیه‌هایی رو بهشون نشون می‌ده که هر چه قدرم تو غفلت باشن، بتونن با یه تکون کوچیک، به خودشون بیان. 🔻خدای مهربونمون تو قرآن یه قاعدۀ کلّی به ما یاد می‌ده که تو این آیه اومده: 🍃و ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلاَّ أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ. 🍂و ما در هيچ شهر و آبادى پيامبرى نفرستاديم مگر اين كه اهل آن را به ناراحتی‌ها و خسارت‌ها گرفتار ساختيم شايد (به خود آيند، و به سوى خدا) بازگردند و تضرع كنند! ✨(سورۀ اعراف (7)، آیۀ 94). 🔸«تضرّع» به اظهار ذلّتی می‌گن که هم با میل و رغبت انجام می‌گیره و هم توش یه درخواستی هست. انسان در حالت تضرّع اصرار به این درخواست داره. ✅ وقتی پیامبرا از طرف خدا می‌آن و مردم حرفشون رو گوش نمی‌کنن، خدا رهاشون نمی‌کنه. ‼️نمی‌گه من که گفتم راه رو بهتون نشون می‌دم و هر کسی خواست، بیاد و هر کی هم که نخواست، نیاد. حالا که پیامبرای من راه رو نشون دادن و شما هم گوش ندادید، دیگه رهاتون می‌کنم به امون خودتون و شیطون. ✔️ نه، خدا بازم زمینۀ برگشت انسان رو فراهم می‌کنه. یه کاری می‌کنه که انسان خودش بیاد در خونۀ خدا رو بزنه و بهش التماس کنه. ♦️یعنی نه تنها به خدا معتقد بشه، به همه کاره بودن خدا هم معتقد بشه و به مهربونم بودنش ایمان بیاره، به این که اگه اراده کنه، می‌تونه گره از کار زندگی آدم باز کنه. ⬅️ خاندان فرعون، از کسایی هستن که خدا این لطف رو در حقّشون کرد. بعد از این که دو تا از بنده‌های خوب خودش رو به سراغشون فرستاد و اونا گوش ندادن، رهاشون نکرد. آیه‌های ویژه‌ای براشون فرستاد. ⁉️می دونید این آیه ها چیا بودند؟ تا حالا به این همه مهربونی خدا در حق قوم ستمگر فرعون دقت کرده بودید؟ اگه حتی جوابتون مثبته، بازم توصیه می کنیم متن کامل درس رو حتما بخونید. صد و بیست و ششم ‌ @abbasivaladi ➖➖➖🍃🇮🇷🌷🇮🇷🍃➖➖➖ 🌷 اینم پی‌دی‌اف درس صد و بیست و ششم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
126 درس صد و بیست و ششم خدا فقط به نشون دادن راه، بسنده می‌کنه؟.pdf
255K
درس صد و بیست و ششم: خدا فقط به نشون دادن راه، بسنده می‌کنه؟ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0013 baghareh 040-042.mp3
7.23M
#لالایی_خدا 13 #سوره_بقره آیات 40-42 #محسن_عباسی_ولدی روزهای زوج، ساعت ۹شب با تشکر از گروه "نسیم قدر" که زحمت اجرای تیتراژ این برنامه رو کشیدن. @lalaiekhoda
🍃معشوق نازنین می‌خواهم امشب پیش از آن که با تو درد دل کنم کمی برای عاشق‌های زمینی حرف بزنم. اجازه می‌دهی؟ آهای عاشق‌های زمینی! چند شبی هست که با مرور خاطره‌های شما دارم عشق را مرور می‌کنم و دعایتان می‌کنم که روزی عشقی را بچشید که انتها ندارد عشقی که نه در زمان می‌گنجد و نه در مکان. عشقی که در حصار زمان و مکان گرفتار شود عشقی نیست که بشود با آن زندگی را تفسیر کرد. جز دعا کاری از دستم ساخته نیست دعا می‌کنم عشقتان از زندان زمان و مکان آزاد شود. آقا! من عاشق‌هایی را دیده‌ام که وقتی رشتۀ عشقشان گسسته شده نگاهشان را به رگ حیاتشان خیره کرده‌اند و به دنبال تیغی برای بریدن آن. چه خوب که خیالم آسوده است تو می‌دانی که من چه می‌گویم و مهر تکفیر و انحراف را به پیشانی‌ام نمی‌زنی. من برای عاشقان این چنینی احترام قائلم زیرا فهمیده‌اند که وقتی عشق به پایان می‌رسد بی‌هیچ فاصله‌ای باید زندگی هم به پایان برسد. آنها دنیای بدون عشق را جهنّمی سوزان می‌دانند. گر چه معشوقشان را اشتباه برگزیده‌اند. تا کسی عاشق نشود حال این عاشق‌های به آخر خط رسیده را نمی‌فهمد. می‌خواهم عاشقت شوم از جنس همین عشق‌هایی که اگر احساس کردم به آخرش رسیده دیگر زندگی را تاب نیاورم. درست است که عشق تو هیچ گاه به انتها نمی‌رسد ولی عاشق تو باید همیشه در این خوف باشد که نکند کاری کند که رشتۀ عشق تو از دلش پاره شود. عشق تو پایان یافتنی نیست ولی می‌شود عشقت از دل کسی زدوده شود. عاشق وقتی زندگی بدون عشق را مرگ حقیقی بداند با همۀ وجودش از هر چه عشق تو را از او می‌گیرد پرهیز می‌کند. این راز ناگفتۀ تقواست. تقوا یعنی پرهیز از هرچه که عشق تو را می‌گیرد آن هم به خاطر ترس از مرگ حقیقی. من از این مرگ نمی‌ترسم زیرا دارم با آن نفس می‌کشم. باز هم تحقیر شدم برای عاشق نبودن. ولی هنوز امید دارم یک روز عاشقت می‌شوم آقا! شبت بخیر معشوق نازنین ! @abbasivaladi
سلام 🇮🇷دهه فجر انقلاب اسلامی مبارک باد🇮🇷 🌹آروم آروم داره بحث تموم می‌شه. امروز بیست و هشتمین قسمت این بحث رو که پاسخ به دهمین سؤال هست، تقدیم شما می‌کنیم: ❓بعضی وقت‌ها به قدری جنبۀ ماورايی اهل بیت علیهم السلام تقويت می‌شود كه اموری مثل مجروح شدن علی مولا علیه السلام دست بسته شدن و به ظاهر كاری نكردن، شهادت و .... برای بچه‌ها تضاد ايجاد می‌كند و نمی‌توانند این اتفاق‌ها را با قدرت ماورایی اهل بیت علیهم السلام جمع كنند؟ ❓با توجه به این نکته بیان مصائب اهل بیت علیهم السلام از چه سنّی و در چه حدی باید باشد؟ همیشه آرزوی ما برای تک تک شما اینه که آشیونتون بهشتِ تربیت بشه و هر کدوم از بچه‌ها بندۀ خوب خداشون یار امامشون بشن آی مادرای مهربون آهای پدرهای عزیز ساکت نباشید و بگید آمین رب العالمین برا اجابت دعا لبامونو تر بکنیم با هم معطر بکنیم با عطر ناب صلوات @abbasivaladi 👇👇👇👇👇
#نکته هایی از درس های گذشته @abbasivaladi
🍃معشوق مستجاب الدعوة شب‌های زیادی تحقیر شدم با قصّۀ عشق‌هایی که مُهر زمین بر پیشانی داشتند. در این شب‌ها هیچ دفاعی از عاشق نبودنم نکردم. قبول کردم و الآن هم قبول دارم که عاشق نیستم. اصلاً مگر می‌شود عاشق نبودنم را انکار کنم؟ هر کسی نداند، خودم خوب می‌دانم که عاشقت نیستم. اصلاً یکی از ریاضت‌های من تحمّل حرف‌هایی است که گاهی از این و آن می‌شنوم حرف‌هایی که نشان می‌دهد برخی خیال می‌کنند من عاشقم. وقتی هم که می‌گویم عاشق نیستم آن را نشانۀ تواضع می‌شمرند. ولی آقا! حالا که عاشق نبودنم را انکار نمی‌کنم می‌گذاری بهانه‌ای بیاورم برای عاشق نبودنم؟ من در میان عاشق‌های زمینی عاشقی را ندیده‌ام که از معشوقش نه صدایی شنیده باشد و نه جمالی دیده باشد. عاشقی را دیدم که سال‌ها دلش را سپرده بود به معشوقش و اجازه نمی‌داد هیچ عشق دیگری سرش را پایین بیندازد و وارد دلش شود. با او که حرف زدم فهمیدم آتش این عشق را فقط شنیدن صدای معشوق روشن کرده. خوش به حالش! صدایی شنید و عاشق شد. تو از من چه انتظار داری؟ ایمان مرا دریا می‌بینی یا برکه؟ عمق برکۀ ایمان من در نگاه تو چه قدر است؟ با این اندازه از ایمان می‌شود ندیده و نشینده عاشق شد؟ در میان عاشق‌های زمینی چه قدر عاشق دیده‌ام که تنها یک نیم نگاه،‌ به نیم‌رخ معشوق دلشان را خانۀ عشق او کرده. من که چیزی نمی‌خواهم می‌دانم لایقش نیستم که هم‌نشینت شوم. فقط اذن یک نیم‌نگاه به نیم‌رخت را برای یک لحظه می‌خواهم، همین. اگر نه، فقط یک بار به اندازۀ یک واژه صدایت را به گوش من برسان. به من بگو: سلام، همین. آن وقت اگر من عاشقت نشدم هر چه دوست داشتی به من بگو. به لطف دعاهای تو می‌دانم این اندازه بد نشده‌ام که رخت را ببینم یا صدایت را بشنوم و باز هم عاشقت نشوم. شبت بخیر معشوق مستجاب الدعوة! @abbasivaladi