📡 پیامدهای ماهواره در خانواده
⁉️چه شد که پای ماهواره به خانههایمان باز شد؟
فصل4️⃣ : همرنگ جماعت شو؟! (جوزدگی)
🤔تفکر
✋این جا باید کمی متوقّف شد و فکر 🤔کرد. ما بر اساس حرف کدام مردم، به سراغ ماهواره رفتهایم؟
🗣چه کسانی بودهاند که ما را به جهت نداشتن ماهواره، تحقیر کردهاند؟ کسانی که برای دینشان، ناموسشان، خانوادهشان، عفاف و غیرتشان، ارزش آنچنانی قائل نیستند.
برخی از اینها، 👨پدرانی هستند که پس از خریدن ماهواره، میبینند چگونه دخترشان از حجاب، فاصله گرفته👩 و همسرشان با مردهای غریبه، چهقدر راحت شده 💑و وقتی به خودشان باز میگردند، میبینند که دیگر مثل گذشته روی ناموسشان حسّاس نیستند.
⁉️آیا عاقلانه است که با حرف چنین کسانی، زندگی خود را مدیریت کنیم؟
⁉️آیا منطقی است نگاه این افراد ــ که خانوادهشان هم برایشان اهمّیت چندانی ندارد ــ ، برای ما اهمّیت داشته باشد؟
⁉️چه چیزی به من اضافه میشود اگر چنین فردی به من «احسنت» و «آفرین» بگوید؟
⁉️چه چیزی از من کم میشود اگر چنین انسانی، مرا تحویل نگیرد و مرا عقبمانده به حساب بیاورد؟
⁉️او به قدری فرهنگش پایین آمده که به همراه دختر و پسرش، فیلمهای مبتذل تماشا میکنند و این را نشانۀ فرهنگ بالا میداند! آیا توجّه به حرف چنین کسی، خُرد کردن شخصیت خویش و بیاحترامی به خود نیست؟
‼️چشم به دهان دوختن، بد نیست. ببین چشم به دهان چه کسی دوختهای؟ بعضی از دهانها وقتی باز میشود که چشم، بسته میشود. حیف نیست تو چشم👁 به دهانی بدوزی که با چشم بسته حرف🗣 میزند؟
💡عبادتِ تفکّر🤔 را وارد زندگیمان کنیم. ما از سرِ بیفکری به بسیاری از بلاها دچار شدهایم. مگر ما چند بار فرصت زندگی پیدا میکنیم که مدیریت عمرمان را به دست انسانهایی دادهایم که برای عمرشان، هیچ ارزشی قائل نیستند؟
📚بشقابهای سفره پشت باممان، ص 176
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#ماهواره
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
میلاد با سعادت باب الحوائج، امام موسی کاظم علیه السلام بر تمامی شیعیان مبارکباد.
🍃🌸 @abbasivaladi
🍃قلب زندگیام
امروز درگیر این فکر بودم:
چرا تو هستی؛ ولی من حواسم به تو نیست؟
چرا جانم به تو بسته است؛ امّا تو را فراموش میکنم؟
تو میدانی که این وقتها
دنبال پاسخی میگردم برای آرام کردن خودم.
این آرام کردنها شاید فریب دادن خویش باشد
امّا به گمانم فریب دادن همیشه هم بد نیست.
گاهی برای زنده ماندن
فریب هم لازم است.
وقتی با خودم میجنگیدم
و خویشتن در دادگاه وجدان محاکمه میکردم، به خودم میگفتم:
گاهی عظمت یک چیز موجب میشود
حواس آدم از آن پرت شود.
من از صبح تا شام
گاهی حتّی برای یک بار به قلبم فکر نمیکنم
شاید هفتهای یک بار هم به فکر قلبم نیفتم.
ولی هر روز حواسم به دست و پا و چشمم هست.
با این حال اگر روزی میان قلب و دستم
قلب و پایم
و حتّی قلب و چشمم مخیّر شوم
دست و پا و چشمم را فدای قلبم میکنم
و لحظهای هم تردید نمیکنم در این فدا کردن.
آقا!
تو قلبی، قلب زندگی من.
هستیام بسته به توست.
اگر نباشی، نیستم.
حالت خوب باشد، حالم خوب است
حالت دگرگون شود، آسمان روی سرم سرنگون میشود.
درست است که حواسم به تو نیست
ولی تردید نکن روزی اگر میان تو و هر چه دارم مخیّر شوم
دار و ندارم را فدای تو میکنم
و حتّی لحظهای تردید نمیکنم.
الآن به دلم نگاه کردم
دیدم این حرف، چندان شباهتی به فریب هم ندارد
ولی اگر حواسم به تو نیست، ببخش مرا.
تو بزرگتر از آنی که لحظهای از یاد و خاطرم محو شوی.
چه کار کنم؟
روزمرّگیها مرا به این روز انداخته.
مرا از دست این دغدغههای کوچک برهان!
شبت بخیر قلب زندگیام!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
دغدغۀ تو به تنهایی
برای پر کردن ذهن همۀ آدمها کافی است.
تو اگر دغدغۀ ما بشوی
هیچ ذهنی
حتی به اندازۀ بند انگشتی
جا برای دغدغۀ دیگری نخواهد داشت.
ما از دغدغۀ تو خالی شدهایم
که این طور گرفتار دغدغههای کوچکیم.
دغدغههای کوچک
قدشان کوتاه است
اما هر کدامشان
برای شکستن قامت جماعتی کافی است.
قامتمان خمیده
زیر این دغدغههای بیمقدار.
دغدغۀ تو
اگر چه بزرگ است
اما راز سبکبال شدن و پریدن
به دوش کشیدن دغدغۀ توست.
آقا!
ما را بکُش با دغدغۀ خودت
ما این زندگی را نمیخواهیم.
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃آقای همۀ خوبیها
چرا من تو را فراموش میکنم؟
تو چه چیزی کم داری از همۀ چیزهایی که
هیچ گاه از خاطرم محو نمیشوند؟
آنها چه گُلی بر سرم زدهاند که تو نزدهای؟
کجا به فریادم نرسیدی که آنها رسیدند؟
و کجا تنها رهایم کردی
که آنها مرا از غربت رهاندند؟
کدام خیر است
که در مقابل نگاهم قدم بزند
امّا داشتنش را مدیون تو نباشم؟
زیر کدام سایه نشستم
که سایۀ تو نبود؟
نسیم روحبخش کدام صبح
بدون اجازۀ تو نوازشم کرد؟
آیا تا به امروز آفتاب یک روز
بدون نگاه به چشمان تو بر من تابیده؟
اگر اشارۀ ابروی تو نبود
آسمان برای لحظهای هم
سقف روی سرم میماند؟
یا خراب میشد روی سرم؟
بارانی که نویدبخش روزیِ آسمانی است
بدون رضایت تو
حتّی برای یک بار بر سر زمین من باریده؟
ستارهها اگر عاشق تو نبودند
دلشان به شبهای تاریک خوش میشد
که این گونه آسمان را برایم زینت کنند؟
ماه اگر عاشق تو نبود
به کدام دلخوشی در قلب شب جا میگرفت؟
و اگر ماه و ستارهها نبودند
مگر میشد شب را تا به صبح دوام آورد و از ترس نمرد؟
مگر آب با کیمیای عشق تو نیست
که این چنین گوارا شده برای ما؟
اگر آب عاشق تو نبود
کدام تشنه سیراب میشد با نوشیدنش؟
بدون فرمان تو کدام کوه سر جایش میایستاد
و پناه اهل زمین میشد؟
و بدون ضمانت تو
کدام دریا نمیخروشید و اهل زمین را در خود فرو نمیبرد؟
مگر میوهها به دل تو نگاه نکردند و نرم شدند؟
و اگر نگاه میوهها به دل تو نبود
مگر به جای میوه، قلوهسنگها ثمر درختان نمیشدند؟
میشد تو دلت برای ما نسوزد
و نانها در تنور پخته شوند
و این چنین زیر دندانهای ما جویده شوند و قوّت جانمان؟
من کدام لحظه از زندگی را مدیون تو نیستم؟
پس چرا تو را فراموش میکنم؟
کاش لحظهای از یادم نمیرفتی!
با این همه دِینی که به گردنم داری
ممنونم که نمیگذاری فراموشیات را فراموش کنم.
شبت بخیر آقای همۀ خوبیها!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
📌گام سوم:سنگ محک
(برای تصمیم هایمان،ملاک ثابت و صحیحی داشته باشیم)
🔰یکی از مشکلات زندگی مشترک، نداشتن معیار ثابت و مشخّص برای قضاوت و تصمیمگیری است.
❌مهمترین معیار متغیّر، خواستِ مردم است.
❗️متأسّفانه بسیاری از زندگیها، آغاز و انجامشان بر اساس خواست مردم است.
🔹در این که: چه همسری را انتخاب کنیم؟ چگونه مراسم عقد و عروسی را برگزار کنیم؟ مراسم جشن تولّدمان چگونه باشد؟ مراسم دفن و کفن و فاتحهخوانی را با چه کیفیتی برگزار کنیم؟در اینها، همه و همه، خواستِ مردم، حرف اوّل و آخر را میزند.
⛔️زندگیای که خواستِ مردم، تعیین کنندۀ مسیرش باشد، هیچ گاه به نقطۀ خوشبختی و آرامش نخواهد رسید.
📛از آن جا که سلیقۀ مردم با یکدیگر تفاوت دارد، زندگی مشترکی که بر اساس خواستِ مردم پیش میرود، همیشه متزلزل است.
⚠️گاهی به قدری در تن دادن به خواست مردم پیش میرویم که حتّی حاضریم بر خلاف عقاید خود، عمل کنیم، امّا نظر مردم را جلب کنیم؛ یعنی دینمان را برای دنیای دیگران بدهیم. در معارف دینی، چنین کسی از بدبختترینِ مردم، معرّفی شده است.
⬅️ ادامه دارد...
📚تا ساحل آرامش، کتاب اول، ص ۱۰۷
#تا_ساحل_آرامش
#کتاب_اول
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0074 baghareh 188.mp3
4.94M
#لالایی_خدا ۷۴
#سوره_بقره آیه ۱۸۸
#محسن_عباسی_ولدی
#نمایشنامه
روزهای زوج، ساعت ۹شب
با تشکر از گروه "نسیم قدر" که زحمت اجرای تیتراژ این برنامه رو کشیدن.
دوستای خوب لالایی خدا!
یادتون نره که هموطنای عزیزِ سیل زدهمون، هنوز به کمک ما نیاز دارن.💐
@lalaiekhoda
🍃همۀ سرنوشت من
با خودم دارم فکر میکنم
باز هم مثل همیشه
انگار این فکر، روزیِ من از جانب توست
و بیجواب ماندن سؤالی که در پی این فکرها میآید
شعاعی از خورشید حکمت توست.
من با این سؤال بیجواب
بهتر از هزار جواب آماده
میل حرکت پیدا میکنم.
حیرتی که در دل این سؤال نهفته
گویی راز پیدا کردن صراط مستقیم است.
دلشورهای که این سؤال بیجواب
در دل آدم میاندازد
راه رسیدن به آرامش است.
در این سالها بارها به تو گفتهام:
در این که دوستم داری، تردیدی ندارم
سؤال من این است:
چرا مرا دوست داری؟
مگر میشود کسی را دوست داشت
که به درد آدم نخورد
وای از سؤالی که از دل آن سؤال بیرون میآید:
آقا! من به چه درد میخورم برای تو؟!
درست است که دنبال این بودهام
جواب سؤالم را از زبان تو بشنوم و نشنیدم
امّا برای خودم جوابی تراشیدهام
که تو هیچ گاه نشانهای برای درست نبودنش
برایم نفرستادهای.
من با این جواب خودتراشیده
روزگار سپری میکنم.
تو کسی را که دوست خدا نباشد دوست نداری
و کسی که خدا دوستش نداشته باشد
دوست تو نیست.
اشتباه که نمیکنم؟ میکنم؟
پس حتماً در دیوان دوستان خدا که نگاه کردی
نام مرا هم در میانشان دیدی
که به قدری دوستم داری
که رهایم نمیکنی.
دفتر تقدیری که سرنوشتم را در آن نوشتهاند
دست توست و آن را از بری.
حتماً در آن جا دیدهای
من اگر چه بدِ امروزم؛ امّا خوبِ فردا خواهم شد
جایی به کارت میآیم و به دردت خواهم خورد.
تو داری مرا تحمّل میکنی تا آن روز فرا برسد.
اینها جوابهایی هستند که سپری شدن عمر را برایم
تاب آوردنی کردهاند.
روزی اگر خواستی مرا زجرکش کنی
بگو که اشتباه میکنم.
شبت بخیر همۀ سرنوشت من!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
❓چرا محبت نمیکنیم؟
3⃣ برداشت غلط از میزان نیاز محبّت به فرزند
📛برخی بی آن که به سنّ فرزند، توجّه کنند، میزان نیاز فرزند به محبّت را با نیاز خودشان به محبّت، مقایسه میکنند.
👆اینها خودشان در طول روز، به قدری مشغول امور مختلف هستند که به برخی از نیازهای روحی خود، از جمله 🌹محبّت🌹، کمتر توجّه میکنند.
⚠️همین امر هم باعث میشود که آنان، میزان نیاز به محبّت در خودشان را معیاری برای سنجش میزان نیاز به محبّت در فرزندان خودشان قرار دهند
در حالی که
♥️فرزندان به جهت مشغلههای کمتری که نسبت به ما دارند و به جهت لطافت روحی بالاتر نسبت به ما، نیاز بیشتری به محبّت دارند.
📚منِ دیگرِ ما، کتاب دوم، ص۷۲
#من_دیگر_ما
#کتاب_دوم
#گزارههای_رفتاری
#تربیت_فرزند
@abbasivaladi