🍃 روشنایی امروز و فردای من
خدا را شکر که دوستت دارم.
میشود امشب در همین ابتدا التماس کنم
که هیچ گاه
سؤالِ «چه چیزی را دوست داری و از چه کسی خوشَت میآید» را
از دل و ذهنم پاک نکنی؟
شکر نعمت این سؤال
گشتن به دنبال پاسخ آن است.
میترسم گاهی که کاهلی میکنم
برای به دست آوردن پاسخ
خدا نعمت این سؤال را از من بگیرد.
خدا بدون درخواست
محبّت تو را به ما داده
ولی شرط بقای آن
پیدا کردن پاسخ کلیدیترین سؤال زندگی است:
تو چه چیزی را دوست داری و از چه کسی خوشَت میآید؟
کسانی در پی پاسخ این سؤال نیستند
روز را به شب میرسانند و شب را متصل به صبح میکنند
در حالی که بارها و بارها کارهایی کردهاند و کارهایی نکردهاند
که تو را آزرده و غم به دلت راه داده و گره در ابروانت انداخته
و حتّی ...
و حتّی ... چشمت را تر کرده و اشکت را جاری
مگر میشود تو را آزار داد
و محبّتت را در دل، دست نخورده باقی گذاشت؟
مگر میشود اشک تو را جاری کرد
و محبّت خدا داده را به عشق بدل نمود؟
هر چه قدر بیشتر فکر میکنم
بیشتر به عظمت نعمت داشتن این سؤال پیمیبرم
و ترسم برای از دست دادن این دغدغه
بیشتر از پیش میشود.
آقا!
التماست میکنم حتی برای لحظهای
فرصت اندیشیدن به این سؤال را از من نگیر.
تا امروز لحظهها که جای خودشان
ساعتها و روزها و ماههای زیادی گذشته
که من به این سؤال و پاسخش فکر نکردهام
و ماندهام چگونه عذر این همه تقصیر نزد خدا ببرم
و با چه زبانی توبه کنم برای تلف کردن این همه عمر از دست رفته.
کیست که به پاسخ این سؤال نیندیشد
و از عمرش توشهای برای قبر و قیامتش جمع کند؟!
من باید از همۀ عبادتهایی که بدون اندیشیدن به این سؤال به جا آوردهام
از صمیم جان توبه کنم
و حالا خودت بگو با گناهانی که در ظلمات غفلت از این سؤال کردهام
چه باید کرد؟
گذشته، گذشته
امروزم را در یاب آقا
تا چشم بر هم زدنی از پیجویی پاسخ این سؤال غافل نشم
شاید تنها راه جبران این گذشتۀ سیاه فقط همین باشد.
شبت بخیر روشنایی امروز و فردای من!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
https://eitaa.com/abbasivaladi
بازی با اعداد1⃣2⃣3⃣4⃣5⃣
🔶یک نفر اوستا شده، هر کدام از بچّه ها👧👦 را با یک عدد، نامگذاری میکند.
🔶 پس از آن، یک مسئلۀ ریاضی طرح میکند. پاسخ دهنده به آن مسئله، باید خیلی زود با گفتن یک کلمه مثل: من، بله، حاضر و ... خود را از جمع، جدا کند.
جدا شدن از جمع، میتواند با یک حرکت همراه باشد. مثلاً اگر همه نشسته اند، پاسخ دهنده، بلند شود.
🔶برای مثال، پنج نفر بازیکن را فرض کنید که از یک تا پنج، شماره گذاری میشوند. اوستا میگوید: «دو بعلاوۀ دو». در این جا خیلی زود، بازیکنی که شمارۀ چهار روی او گذاشته شده، باید خود را از جمع، جدا کند و بعد هم به جمع برگردد. اگر این کار به وسیلۀ او انجام نگیرد و یا این که با وقفه انجام شود، یک امتیاز منفی برای او محسوب میشود.
دوباره اوستا میگوید: «پنج، منهای سه». در این جا، بازیکنی که عدد دو روی او گذاشته شده، باید بیرون بیاید.
🔶مسئله هایی که توسّط اوستا بیان میشود، باید با اندازۀ معلومات بازیکنان، تناسب داشته باشد. اگر توانایی بازیکنان بالا باشد، میشود مسئله ها را ترکیب کرد. مثلاً اوستا بگوید: «پنج، منهای سه، بعلاوۀ یک» که در این صورت، عدد سه باید بیرون بیاید.
📚 بازی ، بازوی تربیت ص ۱۰۷
#بازی_بازوی_تربیت
#تربیت_فرزند
#محسن_عباسی_ولدی
http://eitaa.com/abbasivaladi
🍃حضرت انسان
خدا را شکر که دوستت دارم.
میخواهم امشب پیش خودم
چند بار این سؤال را تکرار کنم:
تو چه چیزی را دوست داری و از چه کسی خوشَت میآید؟
تو چه چیزی را دوست داری و از چه کسی خوشَت میآید؟
تو چه چیزی را دوست داری و از چه کسی خوشَت میآید؟
چه قدر این سؤال قشنگ است!
چه طور باید گذشت از کنار این سؤال؟
من گمان نمیکنم کسی راه عبور از این سؤال را بلد باشد.
درست میگویم؟
پیش خودم گاهی امتحان میکنم فراموش کردن این سؤال را.
اما؟؟
حواسم را جمع هر چیزی که میکنم
باز هم این سؤال خودش را نشانم میدهد
و به یادم میآید که تو حواسَت را دوست داری جمع چه چیزی بکنی.
میخواهم خودم را به خواب بزنم
و ببینم میشود این سؤال را فراموش کرد؟
وقتی که میخواهم خودم را به خواب بزنم
یادم میآید که تو آیا از «خود را به خواب زدن» خوشَت میآید یا نه.
مشغول حرف زدن با این و آن میشوم
تا ذهنم قدری فاصله بگیرد از این سؤال.
به ذهنم میآید که تو این قدر مشغول شدن به گفتگو با این و آن را
میپسندی یا نه.
این سؤال شده عین وجود من
مگر میشود آدم هستی خودش را فراموش کند؟
در خواب هم این سؤال، آدم را رها نمیکند
رؤیاها نیز رنگ این سؤال را گرفته.
در خواب هم دارم از این و آن میپرسم
که تو چه چیزی را دوست داری و از چه کسی خوشَت میآید.
چه قدر زندگی با این سؤال شیرین است!
از وقتی این سؤال، روی دل و روی ذهنم حک شده
از چنگال کابوسهای پیاپی نجات یافتهام.
من فقط یک کابوس میبینم: کابوس فراموش کردن این سؤال.
یک شب خواب زندگی بدون این سؤال را دیدم
هنوز هم که یاد آن کابوس میافتم، تنم میلرزد.
چه قدر سیاه و ترسناک بود زندگی بدون این سؤال!
من دوست ندارم آن کابوس را فراموش کنم
هر گاه که به یادش میافتم
بیشتر میفهمم که این سؤال چه نعمت بزرگی است.
نمیشود از دست این سؤال خلاص شد
زیرا خدا عالم را که آفرید
در جای جای آن بذر این سؤال را پاشید.
فرقی نمیکند کجا باشیم
اگر کمی از انسانیت در وجودمان مانده باشد
همه جا این سؤال را میبینیم.
باید دست از انسانیت شست
تا از دست این سؤال رها شد.
روزی اگر بنا شد انسان نباشم
تو لحظهای فرصت نفس کشیدن به من نده
و مرا قربانی خودت کن.
التماس میکنم دل به حالم نسوزان.
شبت بخیر حضرت انسان!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
https://eitaa.com/abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان #ماهواره #محسن_عباسی_ولدی https://eitaa.com/abbasivaladi
📡 ابعاد فروپاشی خانواده در برنامههای ماهوارهای
5⃣ارزش زدایی از مفهوم غیرت و عزت
⭕️ناموس، یکی از واژههای آشنا در فرهنگ ماست. حتّی کسانی که اهل نماز و روزه نیستند، نسبت به ناموس خود، حسّاسیت داشته و دارند.
⁉️چرا هماکنون برخی از مردان ما هیچ حسّاسیتی در قبال آرایش کردن 💄و پوشش زنندۀ همسر خود ندارند و بالاتر از این، چرا برخی از مردان، زنانشان را به این کار مجبور میکنند؟👫
به نظر شما این مرد در این که چشمهای 👀بسیاری در خیابان با نیّت لذّتجویی به همسرش نگاه میکنند، تردیدی دارد؟ دلیل اصلی، آن است که مرد، حسّاسیت خود را در قبال همسرش از دست داده است.
⁉️آیا اگر غیرت این مرد آسیب ندیده بود، راضی به این کار میشد؟
🛰یکی از اصلیترین اهداف شبکههای ماهوارهای، مبارزه با محافظ عفّت، یعنی غیرت است. اگر اینها بتوانند به این هدف دست پیدا کنند، سرباز دشمن ⚔را به سرباز خودی تبدیل کردهاند؛ یعنی مردی که در جبهۀ دشمنان آنها بوده و نمیگذاشته به اهدافشان دست پیدا کنند🛡، حالا تبدیل به سربازِ آنها شده و در مسیر از بین بردن استحکام خانواده💣 قدم بر میدارد، بی آن که بداند چه میکند و آب در آسیاب که میریزد؟
📚بشقابهای سفره پشت باممان، ص56-60
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#ماهواره
#محسن_عباسی_ولدی
https://eitaa.com/abbasivaladi
♦️افزایش رقبای تربیتی
فنآوری، به سرعت هر چه تمامتر، در حال وارد کردن ابزارهای جدید به زندگی ماست که هر کدام از آنها به تنهایی مشکلات و خطرهای بسیاری را در مسیر تربیت ایجاد میکنند.
📛 هر اندازه عوامل منفی تأثیرگذار بر تربیت فرزندانمان بیشتر میشود، نیاز به وقت گذاشتن برای آنها هم بیشتر میشود.
✅ مقصود از وقت گذاشتن برای تربیت فرزندان، تنها وقتی نیست که به صورت مستقیم به فرزند، اختصاص مییابد؛
بلکه صرف وقت برای مطالعۀ کتابهای مفید 📚 هم بخشی از این وقت است.
📚من دیگر ما، کتاب اول، ص41
#من_دیگر_ما
#کتاب_اول
#تربیت_فرزند
#تربیت_رسانهای
#ناآگاهی_از_روشهای_تربیت_صحیح
https://eitaa.com/abbasivaladi
🍃دوست داشتنی من
خدا را شکر که دوستت دارم
به اندازۀ ارزشی که محبّت تو پیش خدا دارد
خدا را شکر که دوستت دارم
به اندازهای که خدا تو را دوست دارد
خدا را شکر که دوستت دارم.
دو دستی که نه، با همۀ وجودم چسبیدهام
به سؤالِ «تو چه چیزی را دوست داری و از چه کسی خوشَت میآید»
و هر لحظه دارم نفس میکشم با این سؤال.
تا وقتی که این سؤال هست، نفسهایم همه بهاری هستند.
و تا این سؤال را در آغوش کشیدهام، قلبم طرب انگیز میتپد.
من هر روز به دنبال پاسخ این سؤال هستم
و هر لحظه به آن فکر میکنم
امّا امشب میخواهم درخواستی از تو داشته باشم
اگر زیادهخواهی است
بگذار به حساب مستی طر ب آلودی که
از شراب این سؤال به وجودم دست داده.
آقا!
میدانم که جوینده یابنده است
و میدانم که دنیایی از سخنان شما پیش روی ماست
و میدانم که اگر چشمانم را بلغزانم روی کلام نورانیتان
میشود پاسخ این سؤال را مثل روز، واضح و روشن پیدا کرد
امّا...
امّا اگر از تو بخواهم و التماست کنم
که خودت یک بار پاسخ این سؤال را بدهی
قبول میکنی یا نه؟
قبول داری میان خواندن تا شنیدن
فاصله از زمین تا آسمان است؟
من دوست دارم برای یک بار هم که شده
از یکی از دوستداشتنیهایت برایم حرف بزنی.
در دنیای ما رسم بر این است که معشوقها
از دوست داشتنیهایشان برای عاشقشها حرف بزنند
این حرف زدنها غوغایی به پا میکند در دل عاشقها.
معشوق از دوست داشتنیهایش میگوید
عاشق، محبّت همۀ آن دوستداشتنیها را در دلش احساس میکند
نه پس از شنیدن حرفهای معشوق
در همان حین شنیدن.
من خودم را میشناسم و میدانم
اگر از زبان تو دوستداشتنیهایت را بشنوم
در همان دم عاشق دوستداشتنیهایت میشوم.
امتحانش که خرجی ندارد.
امتحان کن!
اوّلین امتحانت هم سختترینش باشد
مثلاً از من بخواه جانم را فدایت کنم.
نه، این که سخت نیست
از من بخواه و بگو که دوست داری هر چه دارم را فدایت کنم
جان و مال و اهل و عیال و حتّی آبرو.
از این سختتر هم اگر هست راضیام.
تو مرا بنشان در برابرت
نگاهت را خیره کن به نگاهم
لبخندی بنشان گوشۀ لبت
زبان باز کن و بگو چه چیزی را دوست داری.
ناجوانمرد است کسی که حتّی برای لحظهای
تأخیر بیندازد انجام دوستداشتنیهای تو را.
منتظر مینشینم تا دعوتم کنی به خانهات
اگر خواستی قرارمان را میگذاریم در خانۀ من
اگر هم نه، چه طور است قرارمان را بگذاریم
در جایی که تو بیشتر از همه جا دوستش داری؟
قرارمان کربلا باشد خوب است؟
هر جا که تو بگویی
من فقط در انتظار قرار میایستم.
شبت بخیر دوست داشتنی من!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
https://eitaa.com/abbasivaladi