eitaa logo
محسن عباسی ولدی
75.2هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
2هزار ویدیو
356 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
044_درس_چهل_و_چهارم_می‌دونید_که.pdf
حجم: 220.9K
درس چهل و چهارم: می‌دونید خدا هم اهل تشکّره؟ http://eitaa.com/abbasivaladi
🌐http://eitaa.com/abbasivaladi
💠آدرس ما در پیام‌رسان سروش👇 🌐http://sapp.ir/abbasivaladi 💠آدرس ما در پیام‌رسان آی‌گپ👇 🌐http://iGap.net/abbasivaladi 💠آدرس ما در پیام‌رسان گپ👇 🌐http://gap.im/abbasivaladi 💠آدرس ما در پیام‌رسان تلگرام👇 🌐http://telegram.me/abbasivaladi
https://eitaa.com/abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
https://eitaa.com/abbasivaladi
🍃🍃آمادۀ آمدنت🍃🍃 🍃من خانه‌ام را همیشه آمادۀ آمدنت نگه می‌دارم و روزی نیست که تو را در جای جای خانه‌ام خیال نکنم. 🍃بگذار کمی از خیالم را با صدای بلند بگویم: وقتی که بیاید این جا می‌نشیند یا آن جا؟ این جا بنشیند بهتر است. آن جا آفتاب می‌تابد و صورت از گل نازک‌ترش را آزار می‌دهد. 🍃وقتی که آمد، آب به او بدهم یا شربت؟ چه شربتی دوست دارد؟ با زعفران و گلاب شربتی درست می‌کنم که بنوشد و جگرش خنک شود. ته مانده‌اش را هم می‌گیرم و سر می‌کشم. 🍃وقت غذا که شد می‌ایستم و غذا خوردنش را تماشا می‌کنم نه، اذیت می‌شود. می‌نشینم کنارش و هم‌غذا می‌شوم با او. خودم برایش لقمه می‌گیرم و می‌گویم او هم برای من لقمه بگیرد. 🍃اگر خواست استراحت کند، جای خوابش را کجا پهن کنم؟ این جا خوب است؟ راحت است. کسی او را نمی‌بیند. تاریک هم هست. خواب راحتی می‌کند. ولی من دوست دارم وقتی که می‌خوابد در تیر رس نگاهم باشد. هر جا که راحت بود، جای خوابش را پهن می‌کنم امّا از او اجازه می‌گیرم که بایستم و خوابش را تماشا کنم. 🍃آقا! اینها خیالاتی است که شب و روزم را با آن طی می‌کنم امّا تو فقط اذن دیدار بده هر جا که باشد هر طور که باشد هر قدر که باشد راضی‌ام من تو را ببینم، از شوق می‌میرم دیگر برایم فرقی نمی‌کند کجا بمیرم؛ خانه‌ام یا جای دیگری. 🍃منتظر اذن دیدارم عزیزم! 🍃شبت بخیر رمز مرگ شیرینم! http://eitaa.com/abbasivaladi
🍃🌺🌺🌺 ✅ خلاصه‌ی چهل و پنجم: تا حالا ترکیب حزن و شوق رو چشیدید؟ 🍃🌺🌺🌺 ☑️ این پنجمین درسیه که داریم در بارۀ شکر حرف می‌زنیم: ▫️تو درس قبل گفتیم وقتی که انسان به نعمتای خدا توجّه می‌کنه،‌ حالت «اخبات» بهش دست می‌ده؛ ▫️یعنی در برابر خدا متواضع و نرم می شه ▫️به خدا اطمینان می کنه ▫️و در برابرش تسلیم می شه. ✅ تفکّر تو نعمتای خدا یه اتّفاق دیگه هم برای آدم تولید می‌کنه که خیلی نیازش داریم و اون، حالت حُزنه. 👈چه قد شیرینه طعم این حزن و چه بد که خیلی از ماها از این حزن محرومیم! ◻️امام صادق علیه السلام فرمودن: 🍃مؤمن صبح و شام در حالت حزن و اندوه است 🍃و اصلاً برای مؤمن چیزی غیر از این حال هم صلاح نیست. 🍃لحظات اندوه، کفّارۀ گناهان است. ◻️یکی از عواملی ایجاد این حزن، فکر کردن به نعمتای خداس. ▫️به قدری در بارۀ نعمتا فکر کنید که به اون حالت عَجز برسید و با تک تک سلّولای بدنتون باور کنید که در برابر شکر این همه نعمت عاجزید. ✅ اگه به مقام عجز برسید، اون حُزن قشنگه هم می آد. ❌اونایی که با این حزن مخالفن، کافیه یه مقداری اون رو بچشن تا بفهمن مزۀ زندگی با این حزن، چه قد فرق داره با زندگی‌ای که ردّ پایی از این حزن توش نیست. 🔻به این نکته خوب توجه کنید: ▪️وقتی آدم به نعمتا توجّه می کنه و خودش رو از ادای شکرشون عاجز می بینه، حالت حزن بهش دست می ده؛ ▪️ولی وقتی به مُنعم (نعمت دهنده) توجّه می کنه، حالت شعف بهش دست می ده. ‼️مشکل بعضی از آدمایی که با این حزنه مخالفن، اینه که حواسشون به این شور و شعفه نیست. ⁉️یعنی چی؟ ▫️شما وقتی از راه نعمتا به خدا توجّه می کنید، احساس می کنید خدا اومده پیشتون نشسته. ▫️حس می کنید این خداس که به شما محل گذاشته. ▫️شما حواستون نبوده؛ ولی اون حواسش به شما بوده. 🔻زبون حالمون این میشه: ❔خدایا! یعنی تو بین این همه بنده، من رو فراموش نکردی؟ ❔منم آدم حساب کردی؟ ❔چرا بیشتر نعمتایی که دارم و زندگیم بدون اونا معنا نداره، بدون این که ازت بخوام بهم دادی؟ ❕چه قد من رو دوست داری که این قد حواست جمع منه! ▫️شعف این احساس، اصلاً قابل توصیف نیست. ⛔️یکی از دلایل اصلی خسته شدن جوونا توی راه خدا همینه که خیلیاشون وقتی وارد این راه می‌شن فقط به سمت حزن می‌رن. 🔰دعای شونزدهم صحیفۀ سجّادیه این حزن و شعف رو خیلی راحت و قشنگ می شه کنار هم نشون داد. ⏮ متن دعا و شرحش رو توی فایل کامل درس ببینید. چهل و پنجم http://eitaa.com/abbasivaladi ‌ ➖➖➖🍃🌺🌺🌺🍃➖➖➖ 🌺 اینم پی‌دی‌اف درس چهل و پنجم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
045_درس_چهل_و_پنجم_تا_حالا_ترکیب.pdf
حجم: 222.2K
درس چهل و پنجم: تا حالا ترکیب حزن و شوق رو چشیدید؟ https://eitaa.com/abbasivaladi
https://eitaa.com/abbasivaladi
🌱گاهی مثل دیشب در ظلمات هوا هوس باریدن می‌کند باد میل تند وزیدن به سرش می‌زند طوفان به پا می‌کند در میان زمین و آسمان و آسمان، هوای غرّیدن به سرش می‌افتد. قطره‌های درشت باران به برگ‌های در حال افتادن شلّاق می‌زنند تا زودتر بیفتند. غرّش آسمان صدای طوفان دانه‌های درشت باران همه دست به دست تاریکی می‌دهند تا دل آدم را سرای وحشت کنند. 🌱آقای من! راستش اگر هوا بهاری باشد و نسیم، صورت تک تک برگ‌ها را نوازش کند و آسمان قطره‌های بارانش را به آرامی روی سرِ زمین بغلتاند باز هم بی‌صدای تو شب‌ها با وحشتی وصف ناپذیر به صبح می‌رسد. 🌱تا صدای شب بخیر تو نباشد امیدی به شب‌های بی‌ترس نیست و دیگر فرقی ندارد چه شب‌های طوفانی و چه شب‌های سکوت. 🌱شبت بخیر آرامش شب‌های من! https://eitaa.com/abbasivaladi
https://eitaa.com/abbasivaladi
🌦حضرت باران🌦 🌦این روزها ذهنم عجیب درگیرِ منتظرهای دور و برم شده. چه قدر منتظر می‌بینم دور و برم. تویی که داری اینها را نشانم می‌دهی؟ می‌شود بگویی مقصودت چیست از نشان دادن اینها؟ 🌦کشاورزی را دیدم که ترَک‌های زمین زراعتش فریاد تشنگی سر داده بود شنیدن این فریاد نیازی به گوش نداشت. 🌦پیرمرد با بیلش نشسته بود کنار جویی که از کنار زمینش می‌گذشت امّا آبی نداشت. 🌦آفتاب به مغز سرش می‌تابید ولی گویی گرمش نمی‌شد و نمی‌دانم چرا زیر آفتاب، عرق نمی‌کرد. به جای دانه‌های عرق گاه گاهی قطره‌های اشک از گوشۀ چشمش جاری بود. 🌦چه قدر اشک ریختنش در حالی که سر به آسمان گرفته بود دل را آتش می‌زد اشک‌ها از گوشۀ صورت جاری می‌شد از کنار گوش رد می‌شد و از گردنش پایین می‌آمد. 🌦آسمان چند روز بود که صاف صاف بود حتّی ابر سفیدی هم در گوشه‌ای از این آسمان نیلی نبود ولی کشاورز هر روز با بیلش می‌آمد و کنار این جوی به امید بارش قطره‌ای باران می‌نشست. 🌦نگاه رو به آسمانش دل آدم را تکّه تکّه می‌کرد. این چشم‌های رو به آسمان دوخته هر عابری را به دعا وا می‌داشت: دعا برای آمدن باران و تمام شدن انتظار کشاورز. 🌦آقا! مرا ببخش که کسی با دیدنم حسّ دعا برای آمدنت نمی‌گیرد و مرا ببخش که زود خسته شدم از انتظار آمدنت. کشاورز را نشانم دادی تا بدانم منتظرت نیستم قبول، منتظرت نیستم. 🌦شبت بخیر حضرت باران! https://eitaa.com/abbasivaladi