eitaa logo
محسن عباسی ولدی
54.3هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
346 فایل
زیر مجموعهٔ کانون فرهنگی_تبلیغی آیین فطرت توحیدی کانال ‌زیر نظر مستقیم حاج آقا عباسی ولدی اداره ‌می‌شود. کانال ها و آدرسهای کانون: ktft.ir/v سایت و ادمین فروش انتشارات آیین فطرت: ketabefetrat.com @foroosh_fetrat ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟شب‌ها دیر خوابم می‌بَرَد. یکی می‌گوید: «عادت روزهای کودکی‌ات را امروز هم تکرار کن. ستاره‌ها را بشمار، یکی یکی تا چشم‌هایت روی هم بیاید». ستاره‌ها را می‌شمارم یکی یکی امّا باز هم خوابم نمی‌برد. 🌟یکی می‌گوید: «به کسی بگو برایت قصّه بگوید قصّه‌های آرام‌بخش. قصّه، لالایی خوبی است برای دیرخواب‌ها». آخر به چه زبانی باید گفت جز قصّۀ آمدن تو بر سر بالینم هیچ قصّۀ دیگری برایم آرامش‌بخش نیست. کدام خواب آرام؟ قصّه‌های دیگر کابوس می‌شود برایم. 🌟و یکی هم می‌گفت: «کار کن کار کن به قدری که جانت توان نشستن نداشته باشد آن وقت سر به روی بالش بگذار و راحت بخواب». او چه می‌فهمد که فراق تو توانی در جان من باقی نگذاشته. کار، کدام توان را می‌خواهم از جانم بگیرم؟ من خسته‌ام، خسته‌تر از آنی که در خیال بگنجد. هیچ باری سنگین‌تر از بار فراق تو نیست حتّی اگر بارِ همۀ کارهای عالم باشد و من دارم بار فراق تو را به دوش می‌کشم. 🌟آقا! اگر ستارۀ شب‌بخیر تو روی سرم طلوع کند و قشنگ‌ترین قصّۀ عمرم را در گوشم زمزمه کند با جانی پر از توان آرام‌ترین خوابم را تجربه خواهم کرد تا همه بدانند که برای خواب آرام نیازی به جان خسته نیست. 🌟شبت بخیر قشنگ‌ترین قصّۀ زندگی! https://eitaa.com/abbasivaladi
🍃🌺🌺🌺 ✅ خلاصه‌ی پنجاه و هفتم: شکر زبونی چه قدر می‌تونه مفید باشه؟ 🍃🌺🌺🌺 ☑️ داشتیم در بارۀ شیوه‌های شکر حرف می‌زدیم. دومین راه شکر، شکر زبونیه. ما دو جور ذکر زبونی داریم. خوب به این دو تا دقّت کنید. ● گاهی آدم ذکر می‌گه تا به یه حقیقتی توجّه کنه. ● گاهی هم آدم به یه حقیقتی توجّه پیدا می‌کنه و بعدش به ذکر می‌آد. ذکر حمد از دستۀ دوم ذکرهاست؛ یعنی آدم وقتی به نعمتی توجّه می‌کنه و ایمان می‌آره که این نعمت از طرف خداست، به ذکر می‌آد و می‌گه:‌ «الحمد لله». 🍃امام صادق علیه السلام فرمودن: 🍂هر گاه خداوند نعمتی را به بنده‌ای ارزانی کند و او با قلبش آن نعمت را بشناسد و در ظاهر هم با زبانش خدا را حمد کند، همین که کلامش تمام شد، برایش دستور به زیاد شدن نعمت داده خواهد شد. 📚(الکافی،‌ ج 2، ص 95) 🔺توی این روایت دقت می کنید؟ حمد بعد از معرفت قلبی. البتّه می‌شه یه نفر دائم بگه «الحمد لله» و این ذکر، اون رو ببره به سمت توجّه به نعمتا؛ امّا به هر حال، اون حمدی می‌تونه اثر داشته باشه که از توجّه به نعمتا براومده باشه؛ یعنی اگه کسی بدون این که به نعمت، معرفت پیدا کنه، همین طور حمد بگه، حتّی اگه بدونه معنای حمد چی هستش، چندان بهره‌ای از این ذکر نمی‌بره. ☑️ ظاهرا تو ذکرهایی که برا شکر گفته میشه «الحَمدُ لِلهِ ربِّ العالَمین» کاملترین ذکر برا شکره. از امروز سعی کنیم ذکر «الحَمدُ لِلهِ رَبِّ العالَمین» رو وقتی به یه نعمتی توجّه پیدا کردیم بگیم. ☑️ این وسط یه نکتۀ لطیف و مهمی وجود داره که نیازمند توجّهه. • گاهی یه نفر برای شما کاری انجام می‌ده و شما برای اون کار ازش تشکر می‌کنید؛ • گاهی هم یه نفر لطفش در حق شما دائمیه و امروز این کمک رو می‌کنه و فردا یه کمک دیگه و ... شما برای تک تک کاراش ازش تشکّر می‌کنید. • گاهی اوقات هم یه نفر حضورش توی زندگی شما لطف و نعمته. وقتی توی تصوّرتون خیال می‌کنید که این توی زندگی‌تون نیست، احساس می‌کنید زندگی می‌خواد روی سرتون خراب بشه. این جا یه عبارت قشنگی رو ماها به کار می‌بریم که خیلی لطیفه. برای تشکر از این فرد می‌گیم: «ممنون که هستی». 🔺این عبارت خیلی عبارت تو دل بروییه. خیلی قشنگ‌تر از اینه که بگیم ممنون که فلان کار رو برام کردی. «ممنون که فلان کار رو برام کردی»، برای کسیه که یه بار دو بار کاری کرده؛ امّا برای کسی که دائم سایۀ لطفش بالای سر آدمه، باید گفت ممنون که هستی. اصلاً این آدمه خودش نعمته و نعمتِ بودنش، خیلی بزرگ‌تر از کاراییه که داره برای آدم انجام می‌ده. ❓این رو گفتم که چی بگم؟ 🔻خواستم بگم اگه بناست وقتی که آدم یاد نعمت،‌ می‌افته به حمد و شکر بیاد، پس هر وقت که یاد خدا می‌افتیم باید حسّ حمد و شکر بهمون دست بده. هیچ وقت فراموش نکنید که خود خدا نعمته. نعمتی از خدا بزرگ‌تر نیست. اهل بیت علیهم السلام هم، بعد از خدا بزرگ‌ترین نعمتای خدا هستن. پس وقتی یاد اونا هم افتادیم،‌ بگیم «الحَمدُ لِلهِ ربِّ العالَمین». خیلی خودمونی به خدا باید گفت: ممنون که هستی. به آقامون باید بگیم: ممنون که هستی. پنجاه و هفتم ‌ https://eitaa.com/abbasivaladi ➖➖➖🍃🌺🌺🌺🍃➖➖➖ 🌺 اینم پی‌دی‌اف درس پنجاه و هفتم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
057 درس پنجاه و هفتم شکر زبونی چه قدر می‌تونه مفید باشه؟.pdf
227K
خلاصه درس پنجاه و هفتم: شکر زبونی چه قدر می‌تونه مفید باشه؟ https://eitaa.com/abbasivaladi
https://eitaa.com/abbasivaladi
به هر کسی جز تو دل بستم. اشتباه کردم. سفرۀ دلم را پیش هر کسی جز تو باز کردم. اشتباه کردم. به همه اعتماد کردم، جز تو. اشتباه کردم. به دنبال رضایت همه دویدم، جز تو. اشتباه کردم. به فکر قضاوت همه در بارۀ خودم بودم، جز تو. اشتباه کردم. حالا می‌خواهم دل از همه بکَنم و به تو دل ببندم. اشتباه که نمی‌کنم؟ و می‌خواهم سفرۀ دلم را فقط پیش تو باز کنم. اشتباه که نمی‌کنم؟ می‌خواهم ستون اعتماد زندگی‌ام تو باشی. اشتباه که نمی‌کنم؟ و می‌خواهم برای به دست آوردن رضایت تو راه زمین تا آسمان را بدَوَم. اشتباه که نمی‌کنم؟ دیگر حنای قضاوت هیچ کس برایم رنگی ندارد جز تو. اشتباه که نمی‌کنم؟ آقا! شب آرام آرام دارد به نیمه نزدیک می‌شود و باز هم من پنجه در پنجۀ تاریکی انداخته‌ام و نمی‌دانم تا کی توان ایستادن در برابر تاریکی را دارم. تو می‌توانی درستیِ عزمِ جزم شده‌ام را با یک شب بخیر امضا کنی تا توانم برای مبارزه با ظلمت به اندازۀ چند کهکشان شود. شبت بخیر مهربان من! https://eitaa.com/abbasivaladi
https://eitaa.com/abbasivaladi
گاهی که خسته‌ام خسته به قدری که اختیار چشم‌هایم دیگر دست خودم نیست و چشم‌ها بی‌آن که اجازه بگیرند روی هم می‌آیند و مرا مجبور می‌کنند بخوابم می‌فهمم که هنوز عاشق نشده‌ام. عاشق تا صدای معشوق را نشنود به هیچ اجباری چشمانش را روی هم نمی‌گذارد. تنها لالایی موسیقی صدای محبوب است که خواب، آن هم از جنس آرامَش را به چشمان عاشق هدیه می‌دهد. آقا! خیلی خسته‌ام. دارد خوابم می‌گیرد. امّا هنوز صدای تو نیامده پس هنوز عاشق نشده‌ام. باید قبول کنم. باشد، قبول امّا مگر تو فقط به عاشق‌ها شب بخیر می‌گویی؟ نمی‌شود سهمی از شب بخیرها را بگذاری برای کسانی که عاشقان را دوست دارند و دوست دارند عاشق باشند؟ من عاشقان را دوست دارم از نسیم نفسشان بوی بهشت به مشامم می‌رسد. من دوست دارم عاشق شوم. عاشق شدن، منتهای آرزوی من است. شبت بخیر آرامِ جان! https://eitaa.com/abbasivaladi
https://eitaa.com/abbasivaladi
به قدری در خیال خویش غرق شده بودم که گویی اینها که در سرم می‌گذرد خیال نیست عین عین واقعیت است. چقدر شیرین بود قند و شکر و عسل پیش این خیال بی‌مزه و حتّی تلخ بودند. داشتم خیال می‌کردم که وقت خوابم فرا رسیده بسترم را پهن کرده‌ام در حجره‌ام را بسته‌ام می‌خواهم سر بگذارم روی بالشم. صدای در می‌آید. به سوی در می‌روم. در را باز می‌کنم. تو پشت در ایستاده‌ای. زبانم بند می‌آید. لبخندِ روی لبت مستم می‌کند. خنجر نگاه مهربانت فرو می‌رود در قلبم. حرف نمی‌زنم. فقط نگاه می‌کنم. لب باز می‌کنی. فقط دو واژه از آسمان لبت می‌بارد: شب بخیر. و من همان جا میخ‌کوب می‌مانم. صبح می‌شود. هنوز نمی‌خواهم باور کنم. خیال بوده دیدن لبخند و شنیدن شب بخیرت. شب بخیر ای تحقق زیباترین آرزوها! https://eitaa.com/abbasivaladi
https://eitaa.com/abbasivaladi
اشک، مرهم دل زخمدیده است و هر قطره اش جان دوباره ای می دهد به دلی که از عالم و آدم گرفته. وقتی قطره قطره می چکد بارانی را می ماند که زمین مرده را حیات می بخشد. وقتی روی گونه جاری می شود سیلابی است که در مسیر خویش هر چه خار و خس است با خود می برد. اما قبول کن گاهی اشک هم دست تسلیم بالا می‌برد در برابر غم‌های سیاه و وحشی غمهایی که در و دیوار خانه دل را پر کرده اند. کار این غمها با اشک حل نمی‌شود انگار اشک که می ریزی این غم‌ها بیشتر می چسبند به در و دیوار خانه دل. امشب دل من عجیب گرفته و گرفتار شده در میان همین غم‌های وحشی اشک دیگر اینجا چاره نیست خودش درد روی درد است. کاش می شد صدایی از خودت را برسانی به این دلم آن هم فقط به اندازه یک شب بخیر. شب بخیر بگو و دلم را نجات بده از دست این غم‌های وحشی و سیاه. شبت بخیر گره گشای غم‌های هستی! https://eitaa.com/abbasivaladi
🍃🌹🌹🌹 ✅ خلاصه‌ی پنجاه و هشتم: از نعمت به مُنعم باید رسید یا برعکس؟ 🍃🌹🌹🌹 🔷🔹 در بارۀ شکر زبونی داشتیم حرف می‌زدیم. گفتیم ذکر شکر و حمد وقتی که به خاطر توجّه به نعمتا بر زبون آدم جاری می‌شه، خیلی ارزش داره وگفتیم که خود خدا بزرگ‌ترین نعمته، پس وقتی به خدا توجّه می‌کنیم، باید حال حمد و سپاس بهمون دست بده. اجازه بدید تو این درسم باز در این باره با همدیگه حرف بزنیم: 🔷🔹توجه به منعم سه تا پلّه داره. ✔️ پلّۀ اول: فقط با داشتن نعمت به یاد منعم افتادن. بعضیا فقط در صورتی به منعم توجه می‌کنن که نعمتی بهشون برسه که اونا نعمت بودنش رو درک کنن. مثل سلامتی، ثروت، جایگاه اجتماعی و ... . موندن تو این سطح، می‌تونه خطرناک باشه. این آدما، وقتی نعمت رو از دست می‌دن، از خدا غافل می‌شن. چشم اینا دائم باید از داشته‌ها پر باشه تا یاد خدا باشن و چون ظاهربین هستن، باید اون چیزایی تو چشمشون باشه که درک نعمت بودنش، نیازی به دقّت و ایمان زیاد نداشته باشه. ✔️ پلّۀ دوم: با داشتن و نداشتن نعمت به یاد منعم افتادن. این پلّه خودش دو مرحله داره. بعضیا وقتی که سلامتی رو از دست می‌دن و مریض می‌شن، یاد نعمت سلامتی می‌افتن و از همین جا حواسشون به خدایی که بهشون سلامتی داده بود، جمع می‌شه؛ امّا مرحلۀ بالاترش کسایی هستن که فقر و ثروت، سلامتی و بیماری و ...، فرقی براشون نداره. همۀ اینا رو نعمت می‌دونن و از هر کدوم یه جوری برای رسیدن به مقصد استفاده می‌کنن. این خیلی خوبه؛ امّا بالاترین مرحله نیست. ✔️ پلّۀ سوم: توجّه به منعم بدون توجه به نعمتا. کسایی که توحیدشون می‌ره بالاتر، اصلاً برای توجّه به خدا نیازی به توجّه به نعمت ندارن. اینا محو خدا هستن و خدا رو همۀ نعمت می‌دونن. محو خدا که می‌شن، هر چی که نشونی از خدا داشته باشه، اینا رو به سمت خودش می‌کشونه. این آدما اصلاً دنبال فهمیدن حکمت کارای خدا هم نیستد. پیش خودشون نمی‌گن حالا که فقر نصیب ما شده، حکمتش چی هست، چی نیست. نه، محو خدا هستن. ▫️آدمایی که محو خدا هستن، نمی‌تونن به این جور چیزا فکر کنن. اونا یه دغدغه بیشتر ندارن و اون این که بندگی کنن. این بنده‌ها فقط دنبال یه چیزن و اون حضوره. می‌خوان همیشه پیش خدا باشن. هیچی دیگه نمی‌خوان. هیچی. ▫️اصلاً قشنگی این مرحله اینه که فقط میگن چشم. فقط چشم. خدا خواست و حکمتش رو بهشون نشون داد که هیچی، اگه هم نداد، بازم هیچی. ▫️آدمی که محو خدا می‌شه، همه چیز رو با چشمی می‌بینه که برا خداست، با گوشی می‌شنوه که برای خداست، با دستی لمس می‌کنه که برا خداست. این آدم چون به حضور دائمی رسیده، اصلاً غفلت درباره‌ش بی‌معناست. ▫️البتّه اگه این حرفا رو با همدیگه می‌زنیم، معنیش این نیست که از خودمون توقّع داشته باشیم، همین حالا این طوری بشیم. ما باید پلّه‌های بالاتر رو بدونیم، تا توی پلّه‌های پایین متوقّف نشیم. 🔷🔹باید از پلّۀ اول عبور کرد؛ یعنی باید آدم به توجّه دائمی به نعمتا برسه. پس همۀ اون تمرینایی رو که گفتم انجام بدید تا بتونید به صورت جزئی به نعمتا توجّه کنید. وقتی این کارا رو خوب انجام دادید، آروم آروم می‌رسید به مرحله‌ای که دیگه برای توجّه به منعم نیازی به توجّه به نعمت پیدا نمی‌کنید. پنجاه و هشتم ‌ https://eitaa.com/abbasivaladi ➖➖➖🍃🌹🌹🌹🍃➖➖➖ 🌹 اینم پی‌دی‌اف درس پنجاه و هشتم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/abbasivaladi
نمی‌دانم درست یا نادرست اما عقیده‌ام این است آخرین حرفی که می‌شنوی یا آخرین چیزی که پیش از خواب می‌بینی تشویش و آرامش خوابت را تعیین می‌کند. من دلم خواب آرام می‌خواهد آقا! از این همه خواب مشوّش خسته‌ام دیگر. دلت به حالم بسوزد. بگذار یک شب طعم خواب آرام را بچشم. دوست دارم خواب‌های خوب ببینم من هم آدمم دلی دارم. نفسم بند آمده از این همه کابوس‌های دهشتناک. برای تو که زحمتی ندارد. هر شب، بیا بر سر بالینم بگذار آخرین تصویری که پیش از خواب در نگاهم حک می‌شود عکس رخسار تو باشد. شب بخیری هم بگو به من تا آخرین صدایی که می‌شنوم صدای تو باشد. دلم خواب آرام می‌خواهد آقا! https://eitaa.com/abbasivaladi
https://eitaa.com/abbasivaladi
خیر از اول روزگار تا همین امروز حتی برای چشم بر هم زدنی خیالش را هم نکرده است که در جایی باشد که تو نمی‌خواهی. خیر، چشمش را دوخته به دهان تو. لب تر کنی هر جا که تو بگویی حاضر می‌شود. اشاره کنی از هر جا که تو نخواهی برمی‌گردد. کن فیکونِ خیر در دست لب و ابروی توست زبان تکان بدهی یا ابرو را خیر، در همان دم ایجاد می‌شود. خوش به حال کسانی که وقتِ خوابیدن شب بخیر را از زبان تو می‌شنوند. اینها شب تا به صبح در آغوش خیر آرام می‌گیرند. می‌شود یک بار به من شب بخیر بگویی طوری که صدایت را بشنوم؟ بگو بیش از این منتظرم نگذار. من به تو می‌گویم تو هم به من بگو. شب بخیر آقا! من گفتم ولی صدای شب بخیر تو را نمی‌شنوم. شب بخیر آقا! گوشم را تیز کرده‌ام که صدایت را بشنوم. شب بخیر آقا! حرفی نمی‌زنی؟ باشد حرف نزن امشب هم می‌گذرد و فردا شبی هم هست که باز به التماسِ چیدن یک شب بخیر از لب‌های تو در خانه‌ات را بکوبم. من رفتم شبت بخیر آقا! من به شب بخیر‌های تو محتاجم. https://eitaa.com/abbasivaladi