#بسم_رب_الشهدا
#زندگینامه
#شهید_عباس_کردانی
✅#قسمت_نهم
چندی پس از تولد الیاس در حالی که عباس به تازگی میتوانست اولین کلمات #شیرین کودکانهاش را بر زبان بیاورد حجله ی #سبز رنگی پشت در خانه پدربزرگ جا خوش کرد و
#ندای
"حجله حسن بیارای که داماد آمد"
در حیاط خانه طنین انداز شد.
عمو جلیل که به تازگی #نامزد شده بود آغوش در آغوش #خون پس از عملیات #رمضان در سال 31 شهریور 61 بر دستان مردم به در خانه پدر بزرگ رسید!
و زنان #کل کشان در میان اشک عمهها و مادرم و کمر خمیده پدربزرگ و پدر و عموهایم به خانه ابدیاش در قبرستان کارون جایی نزدیکی خانه مان بدرقه کردند.
پدر که بار دیگر داغ جوان دیده بود هر روز صبح و شب خودش را مهمان مزار عموجلیل میکرد.
چیزی از جسم و جانش نمانده بود.
دیگر همسر و بچههایش را نمیشناخت.
حتی وقتی شش ماه بعد خواستند دست صبریه را در دست #همسر شریفش بگذارند، پدر را نیافتند و پدر بزرگ این امر مهم را انجام داد.
پدر دلش نیامده بود داماد تازه ای را که در قبر خفته بود. تنها بگذارد پس از عروسی برسر قبر عمو جلیل با #بغضی تلخ او را یافتند.
در میانه روزهای جنگ در سال 61 صدیقه متولد شد. ده روز پس از تولد صدیقه به خانه نیمه ساخته پدرم رفتیم.
خانهای که از آبادانی تنها سنگی از دیوارهای آجری نصفه نیمه داشت.
خانه ما که خیلی از داشتنش خوشحال بودیم، چاردیواری بزرگی بود که مادر پس از چندسال پس انداز پول کارگری پدر، زمین دویست متری آن را خریده بود و با پول اندکی که به دستشان میرسید، در همان روزهای سخت جنگ که همه دنیا همه چیز را برای ما حرام میداشتند به سختی آجرش را از جایی و سیمانش را از جای دیگر به هم برآورده بود تا شده بود این چیزی که الان فقط مال ما بود ونه هیچ کس دیگر....
به روایت از #خواهر_شهید
✅#ادامه_دارد...
@abbass_kardani
🍃🌸
🍃💗
🌸السلام علیکَ یا رسولَ الله
💗السلام علیکَ یا امیرَالمؤمنین
🌸السلام علیکِ یا فاطمةُ الزهراءُ
🍃💗
💗السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ المجتبی
🌸السلام علیکَ یا حسینَ بنَ علیٍ سیدَ الشهداءِ
💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ الحسینِ زینَ العابدینَ
🌸السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الباقرُ
💗السلام علیکَ یا جعفرَ بنَ محمدٍ نِ الصادقُ
🍃🌸
🌸السلام علیکَ یا موسی بنَ جعفرٍ نِ الکاظمُ
💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ موسَی الرضَا المُرتضی
🌸السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الجوادُ
💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ محمدٍ نِ الهادی
🍃💗
🌸السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ العسکری
💗السلام علیکَ یا بقیةَ اللهِ، یا صاحبَ الزمان
💕💕و رحمة الله و برکاته💕💕
@abbass_kardani✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام امام خوب زمانم..
السلام ای آفتاب پشت ابر
السلام ای اوج قله،کوه صبر
السلام ای فخرآدم درزمین
یادگار حضرت روح الامین
⚜السلامُ علیکَ یاصاحب الزمان
❤️
مرد میخواهد...
اینکه بگذری از آرزوهایت...
و زنجیرهای دلبستگی را از خود رهاکنی
گفتنش آسان است....
اگر عمل کردن به آن هم سهل بود
به خیلےهامان واژه #شهید اضافه میشد
روزمون پربرکت با یاد شهید عباس کردانی
⬆️⬆️⬆️
🌷شهید حسن عشوری 🌷
شهید امنیت
به هیچ وجه تا زمان پیدا شدن قبر مطهر حضرت زهرا(س) برای من سنگ قبری تهیه نکنید.
در لحظه تدفین، تربت کربلا، کفن کربلا و پیشانی بند یا زهرا(س) فراموش نشود.
مبلغ ۵۰۰ هزار تومان بابت سهل انگاری های من در استفاده از بیت المال به محل کارم پرداخت نمائید.
به هیچ وجه در مراسم من هزینه های آنچنانی و اسرافی نشود.
سهمیه و حقوق من پس از اینکه متأهل شدم و به همسرم و پدرم و مادرم رسید مابقی به یتیمان کمیته امداد امام خمینی (ره) برسد.
📎هدیه به روح شهید بزرگوار و صبوری دل خانواده محترمشان صلوات🌺
•┈┈••✾•🔹🔷🔹•✾•┈┈••
#دلنوشته_شهیدحاج_حسن_شاطری:
بیايید همدیگر را باور ڪنیم و به همدیگر احترام قلبےبگذاریم.
بیايیم ریا و ظاهرڪارے را ڪنار بگذاریم، راحت باشیم، بیايیم استعدادیابےڪنیم و خود را در راستاے استعداد خدادادے هدایت ڪنیم.
بیاييم قدر نعمتے ڪ خدا در آستانه قرن ٢١ به ما داده، ارج نهیم و حقش را ادا ڪنیم.
ببینیم ما چه باید باشیم.
بیاييم موانع ارتقا و پیشرفت (تعصبات) را ڪنار گذاریم.
بیاييم برنامهاے شویم و خودمان را به ڪار و حوادث متعاقب آن نسپاریم....
@abbass_kardani✅
4_5926742465443791717.mp3
6M
با خامنه ای کسی نگردد گمراه
او در شب فتنه می درخشد چون ماه -مداحی حاج امیر عباسی
4_5935907010825421074.mp3
835.7K
♦️درد های دل امام خامنه ای
عزیز از بی بصیرت ها،،،
✅أین عمار؟؟؟
💠هزاران بار هم گوش بدیم بازم کمه...
#بسم_رب_الشهدا
#زندگینامه
#شهید_عباس_کردانی
✅#قسمت_دهم
اما حال مادر و پدرم خیلی خوب نبود، علی 16 ساله بی هیچ پناهی در میان تیرو تفنگ و آتش و خمپاره بود !
و پدر که همیشه عادت داشت همه بچهها را از نظر میگذراند و بعد میخوابید.
حالا فقط خستگی میتوانست او را از پا درآورد.
به خصوص که شهادت #جلیل هنوز سنگینیاش را از روی سینه صالح برنداشته بود.
ولی مادر هزار کار نکرده را بهانه کرده بود که علیاش را فراموش کند.
ترس از بمباران اهواز مادر را مثل #پرندهای کرده بود که مرتب جوجههایش را به زیر پرو بالش جمع
می کند .
آرد و برنج و نفت و روغن و شکر و همه چیز کوپنی بود .
حتی #نفس کشیدن هم برای جاهایی از ایران کوپنی شده بود.
مردم کردستان زیر بمبهای شیمیایی بعثی ها جرعه جرعه نفس هایشان را از دست میدادند.
انگار هیچ کس حتی حیاتیترین حقوق را برای ما نمیخواست.
باید یک تنه به این دردها پایان
می دادیم .
#فشار و گرفتاری نداشتن و جیرهبندی غذا و همه مایحتاج اولیه از سویی و ترس از شنیدن خبر مرگ عزیزی که در گوشهای از خاک میجنگد، از سوی دیگر، ریشه جان را می گسلاند و خواب را از چشم میربود.
تلویزیونهای #سیاه و #سفید اگر چه سعی میکردند روحیهها را خرابتر از این که بود نکنند اما باز نمیتوانستند #حجله جوانهایی که هر کدام امید خانهای و عزیز دل خانوادهای بودند را از پشت در خانهها در دل شهر بپوشانند به خصوص برای خوزستانیها و اهوازیهای که بیمارستانهایشان پر از جوانان زیبا و خوش قد و بالای وطن بود که هر یک میتوانست #داماد حجلهی عروسی سبز بخت باشد و حالا تنها #عکس یا #پلاکی و جسدی به سوی خانواده شان میرفت یا حتی گاهی تکهای از یک گوش یا قوزک پا که از انفجارهای پی در پی و وحشیانه یک عده نامرد بیهمه چیز برگشته بود....
به روایت از #خواهر_شهید
✅#ادامه_دارد...
@abbass_kardani