العبد
یه چیز خیلی مهم دیگه اینکه تا میتونید قبل ازدواج از اینستاگرام بیاید بیرون بهخصوص خانما... اینستا
فراتر از این باید بگم تا میتونید کار کنید و مصرف گرایی رو از ذهنتون بندازید... دنیای امروز برپایه مصرف گرایی بنا شده و آدم اگه یکم فقط یکم دقت کنه به پوچ بودن و مسخره بودنش میخنده...
مثلا اون روز همسرم میگفت یه دفترچه ساده رو یکم رنگی رنگی کردن در قالب دفتر برنامه ریزی ۲۰۰ هزار تومن میدن به ملت... یا امروز تو بهشت زهرا دیدیم برای قبرا جدیدا کاور میخرن و کاور قبر مد شده...
فکرشو بکنید چقدر رو ذهن یه جامعه کار میشه که سنگ قبر کالای لوکسی میشه که باید براش کاور خرید، حالا سودش؟ به اون مرده چی میرسه؟؟
باور کنید کار کردن روی این ذهنیتا از نون شب واجبتره...برای تمرین یه مدت برید مغازه و از این جنس چیزای غیرلازم ببینید و نخرید
@abd_haqir
حالا که امشب رو مود نوشتنم یه تجربه مهم دیگه هم منتقل کنم و برم:
زندگی مشترک بخصوص اوایلش صحنه تعارض خواسته ها و تمایلاته... تو یه هیئت دوست داری بری خانمت یه هیئت، تو یه تفریح دوست داری بری خانمت یه تفریح دیگه...
و اینا حل نمیشه مگر با از خود گذشتن... از الان تا میتونید تمرین کنیدش، یه وقتای تمایلات خانوادتون یا دوستاتونو به خودتون ارجح کنید...
الان فکر میکنید اینا که خیلی چیزای ساده ایه ولی وقتی این تعارضات پیش میاد میفهمید چقدر سخته آدمی که تا دیروز فقط خودش بود و تمایلاتش باید از تمایلاتش بگذره...حتما تمرین کنید.
@abd_haqir
همیشه یه خط قرمز داشته باشید:
«مقایسه کردن همسرتون»
لحظه ای به ذهنتون شک وارد نکنید و مطمئن باشید همسرتون بهترین زن/مرد دنیاست.
@abd_haqir
جوابیه ای به برادر علی اکبر گرجی:
باعرض سلام
بنده بعنوان کسیکه دانش آموخته حقوق از دانشگاه شهید بهشتی هستم و حقوق اساسی ۲ و ۳ را در کلاسی گذرانده ام که شما استادش بودید اعتراف میکنم که شما دین ستیز نبوده اید و ایران برایتان مهم است در مرامم نیست که به استادم بی احترامی کنم و صرفا در مقام امر به معروف و برای رهایی ام از عذاب اخروی می نویسم.
استاد عزیز به نظر حقیر مهم ترین ایراد شما این است که منابع خبری تان دروغگوهای فاسدی هستند که شش ماه تمام دستور به آتش کشیدن میهن عزیزمان را صادر می کردند و جولانگاه تجزیه طلبان بودند. همان هایی که دستشان به خون جوانان رشیدی مانند آرمان علی وردی و روح الله عجمیان آغشته است. بدتر از این هم آن است که شما به عنوان استاد دانشگاه حتی زحمت جستجو و تحقیق هم به خود نمی دهید و برای به دست آوردن تحسین دیگران سریع دست به قلم می شوید.
بنده به عنوان کسیکه در دیدار دانشجویان با رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۲۹ فروردین حاضر بوده ام میگویم که متاسفانه شما نسبت به واقعیت جاهل اید و چه درست فرمود امیر بیان که اگر جاهل سکوت کند، عالم در امان است.
علی ای حال اصل ماجرا این بود که حضرت امام خامنه ای در جواب دانشجویی که موضوع به رفراندوم گذاشتن موضوعات اصلی نظام اسلامی را مطرح کرده بود فرمودند:«برخلاف آنچه بیان شد که «باید از روز اول درباره مسائل مختلف رفراندوم برگزار میکردیم تا حساسیت به وجود نیاید»، مسائل مختلف کشور قابل رفراندوم نیست؛ زیرا هر رفراندوم ۶ ماه همه کشور را درگیر میکند. ضمن اینکه در کجای دنیا برای همه مسائل رفراندوم برگزار میکنند؟»
حال که اصل موضوع را برایتان شرح داده ام چندین درخواست و سوال از شما استاد گرامی دارم که از محضرتان میپرسم:
۱_لطفا و خواهشا یکبار وضعیت برگزاری رفراندوم و جایگاه رفراندوم در قانون اساسی غایات آمال خود یعنی فرانسه، انگلیس و آمریکا را بررسی و نتایج آن را با مخاطب تان در میان بگذارید. لطفا دلیل عدم برگزاری رفراندوم در فرانسه در بحران اخیر که مربوط به قانون سن بازنشستگی است را بیان کنید که ما بدانیم چرا در اتوپیای شما برای این مسائل رفراندوم برگزار نمی شود؟
۲_شما از ساده لوحی در خصوص مفهوم دشمن و شیوه های آن رنج می برید. خواهش میکنم عاقبت دولت ملی آمریکا دوست مصدق، قیام وطن دوستان جنگل(میرزا کوچک و یارانش) و مسبب قحطی گسترده ای که ۹ میلیون هم وطنتان را به کام مرگ برد را مجددا بررسی کنید تا بفهمید که شما تبدیل به جاده صاف کن گرگان ایران ستیزی مانند آمریکا و انگلیس شده اید.
۳_یکبار برای همیشه تکلیفتان را با مفهوم مردم روشن کنید، شما و هم کیشانتان همواره فهم نادرستی از مردم ایران داشته اید چه در ۸۸ چه در حال حاضر. یکبار بگویید این مردم عاشق انقلاب که اخیرا با حضور میلیونی شان در نماز عید فطر رهبرشان و روز قدس درخشیدند دقیقا کجای محاسبات شما قرار دارند؟.
۴_ ما در بسیج دانشجویی حاضریم برای شما دوره ای تحت عنوان «سواد رسانه ای» برگزار کنیم تا از این جهل مرکب تان از رسانه در بیایید. وجه تمایز شما با رهبر انقلاب این است که ایشان در محیطی واقعی زیست می کند و شما در حباب خوانده هایتان. به راستی چجور می شود با وجود رسانه هایی که در فتنه اخیر حدود ۵۰ درصد اخبارشان یا کذب یا مخلوط به کذب و تحریف بوده، صحبت از برگزاری رفراندوم آن هم در موضوعات اساسی کشور به زبان آورد. هرچند خود شما هم تسخیر شده همین رسانه هایید.
در پایان مجددا تاکید میکنم که صرفا برای وجوب امر به معروف این متن را نوشتم و از شما توقع دارم به عنوان استاد صدها جوان ایرانی کمی محقق تر و معقول تر و واقعی تر سخن بگویید. امید است هردوی ما از عذاب آتش به دور باشیم.
علی یزدی
@abd_haqir
العبد
جوابیه ای به برادر علی اکبر گرجی: باعرض سلام بنده بعنوان کسیکه دانش آموخته حقوق از دانشگاه شهید بهش
در جواب اقای گرجی استاد حقوق د شهید بهشتی که در خصوص قضیه رفراندوم به رهبر انقلاب توهین کردن و ایشان را ایران ستیز خواندند نوشتم.
خوشحال میشم پست را بخوانید و نشرش بدید
«منشا تفاوت برداشت را مشخص کنید»
روز گذشته ریاست محترم مجلس انقلاب اسلامی در واکنش به عدم تصویب دو فوریت لایحه عفاف و حجاب فرمودند که این مسئله به معنای عدم توجه مجلس به موضوع حجاب نیست لکن مسئله حجاب یک معضل #فرهنگی و #اجتماعی است که باید در این لایحه همه جوانب سنجیده تا به سند پر افتخاری تبدیل شود.
در همین راستا رهبر معظم انقلاب در دیدار امسال با کارگزاران نظام فرمودند که مسئله حجاب تبدیل به یک مسئله #سیاسی و #امنیتی شده است و بی حجاب حرام شرعی و سیاسی است.
سوالی که در ذهن من از دیروز بوجود آمده این است که منشا این تفاوت برداشت چیست و چرا حتی در مجلس #انقلابی نیز برداشت شخصی شما بر برداشت شخص رهبر انقلاب اولویت دارد؟
سوال بعدی من این است که آیا مجلس و ریاست آن تا امروز در خیابان های این شهر قدم زده اند؟ و اگر آری ضرورت اقدام فوری علیه #اشاعه بی حجابی را حس نکرده اند؟ تا روزی که این لایحه تبدیل به سند پرافتخار شود و از بین لوایح و طرح های دیگر فرصت طرح در صحن را بدست آورد چند دختر دیگر جرات کشف حجاب و چند انسان دیگر به گناه خواهند افتاد؟
تعجبم از مجلس این است که چگونه می تواند در سال #رشد_تولید به دوفوریت تشکیل وزارت بازرگانی که لطمه سنگینی به تولید می زند رای بدهد لکن در برابر این هتک حرمت الهی بین نیاز به وقت بیشتر دارد و از اقدام عاجل می پرهیزد؟
در نهایت عکسی که دیروز در خروجی مترو طالقانی گرفته ام را ارسال میکنم و امیدوارم جناب رییس مجلس راهکاری برای مقابله با این اقسام دهن کجی به حجاب به ما بدهند، چون دیروز من هرچه کلنجار رفتم دیدم نه میتوانم دعوا کنم نه راهکار و سازوکار قانونی برای مقابله با این فرد وجود داشت.
@abd_haqir
[ملکوتِ اسما]
معتقدم هرچیزی برای خودش ملکوتی دارد، البته که حرف بیراهی هم نیست، برای مثال گفته اند ملکوت رنگ ها سفید است. برای همین میگویم نام ها و اسما هم ملکوت دارند، مثل ملکوتِ نامِ مُصطفی.
برای من، چمران همان ملکوت نام مصطفی است در عصرِ غوطه ور شدنِ عالم در مصرف و شهوت و لذت.
همان مصطفایی که در اولین یادداشتش مینویسد: «میخواهم انسان بهتری بشوم» و میشود. آن مصطفایی که فیزیک دوست ندارد، اما برای خدایش، برای اعتلای دینش آنقدر درس میخواند که رتبه یک میشود آن هم وسطِ وسط کفرستان، در دل شیطان بزرگ. به راستی خدای مصطفی چقدر برایش عزیز است!
مگر می شود ملکوت اسم مصطفی، آن مصطفایی نباشد که به تمام امکانات و جاه و مقامش در آمریکا، آن غایت آمالِ خیلیها، پشت پا می زند، به ویرانههای لبنان میرود، غم بچهشیعههای در فقر و فلاکت آنجا را میخورد و همراه امام موسی، نهالی به تنومندی حزبالله میکارد.
اصلا دقیقا همان جایی که مصطفی، به دل کوههای پاوه می زند و غائلهی کردستان را با شیربچههای اصغر وصالی میخواباند، ملکوت است. یا شاید هم آنجایی که در ساعات اخیر، در جایی اطراف دهلاویه دارد از پاها و دستها و جوارحش حلالیت میگیرد. به راستی مصطفی چریک است یا عارفِ واصل؟! مگر میشود چریک انقدر دلنازک باشد؟!
اصلا مگر می شود مصطفای چمران، ملکوتی نباشد و دلِ امام برایش تنگ شود به حدی که از فرط دل تنگی بگوید به چمران بگویید دلم برایش تنگ شده...؟ و این حرف پیر خمین برای من حجت است که چمران، ملکوت نام مصطفی است، همان جا که میگوید: «مثل چمران بمیرید.»
بله مصطفی یعنی برگزیده شده و مصطفی چمران، برگزیده است برای چریک بودن، برای عاشق بودن، برای عارف بودن، برای شهید بودن و برای راهنما بودن...
پ ن: بخوانید و بخوانیم مناجاتهای دکترای فیزیک کوانتوم خواندهای که از قضا چریک است؛ تا بفهمیم برای معرفت حق، مانعی وجود ندارد الا نفسمان.
پ ن۲: چمران در نهایت وظیفهشناسی است، روزی درس میخواند برای خدا، روز بعد میرود لبنان برای خدا، بعد میشود وزیر دفاع آن هم برای خدا، روز دیگر در کردستان و بعد در اهواز... او نه تنها وظیفهشناس است که آرام هم نمینشیند.
#چ
#چمران
@abd_haqir
[بلندگو های غرغر]
در چند روز گذشته مدام دنبال واکنشی از سوی جنبش و بدنه دانشجویی برای یک اتفاق مهم بودم که در روز «۳۰ خرداد» اتفاق افتاد:
«حمله پلیس آلبانی به پادگان اشرف۳»
در بزرگی ابعاد اتفاق به چند مورد اشاره می کنم و سپس ادامه مطلبم را می نویسم:
۱_ پلیس و دولت آلبانی در حالی به کمپ اشرف سه حمله کردند که بشدت در مواضعشان در سالهای قبل از این گروهک و استقرارشان در تیرانا استقبال و حمایت می کردند.
۲_این حادثه دقیقا در روز ۳۰ خرداد اتفاق افتاد یعنی همان روز مقدس منافقین، روزی که آنها در سال ۱۳۶۰ تصمیم به مبارزه مسلحانه گرفتند، این یعنی یک همکاری برنامه ریزی شده بین دولت آلبانی و جمهوری اسلامی ایران.
۳_در جریان این حمله که تمام سیستم های منافقین جمع آوری شد و چندین منافق مجروح شدند، یک کشته داشت، نفر دوم عملیات مرصاد(فروغ جاویدان) و طراح «عملیات مهندسی»، عبدالوهاب فرجی نژاد با اسم مستعار علی مستشاری. این هم یعنی یک ترور کاملا هدفمند نه یک کشته اتفاقی.
۴_همزمان با این اتفاق و پس از اعلام خبر صحبت آیت الله رئیسی با مکرون فرانسوی، نشست سالیانه منافقین در پاریس کنسل می شود.
۵_ آمریکا حامی همیشگی منافقین در بیانیه ای پس از این واقعه اعلام می کند:« «ما از حق دولت آلبانی برای تحقیق درباره فعالیتهای غیرقانونی احتمالی در خاک خود حمایت میکنیم.»
۶_ و از همه مهمتر اینکه همه این اتفاقات تنها چند ماه پس از شورش مهسا امینی که اصلی ترین هدفش انزوای جمهوری اسلامی بود صورت می گیرد.
حال سوال اصلی من از رفقای عزیز در جنبش و تشکل های دانشجویی این است که مگر ما بخشی از ماهیتمان بلندگو بودن برای توفیقات این نظام نیست؟
دقیقا منتظر چه اقدامی هستیم تا آن را سر دست بگیریم و افتخار کنیم؟ مگر ما سینه هایمان مملو از انتقام نیست؟ پس چرا این را که جمهوری اسلامی مجرمین و خائنین به ملتش را دنبال می کند و در مواقع مقتضی ضربه کاری می زند را فریاد نمیزنیم؟
حقیقتا فکر می کنم همه ما تبدیل به بلندگوهای غرپراکنی شده ایم، آنهایی که فقط بدی ها را میبینند و ذره بین شان در سیاهی های نه چندان زیاد این پیراهن سفید زوم شده است. اصلا چه ارزشی دارد این حجم از رایزنی دیپلماتیک و ... تا وقتی میشود سر چند متر زمین اوقاف کلی لگد به اول و آخر نظام زد؟
پ ن: حتما عملیات مهندسی را سرچ کنید و بخوانید، هم برای آگاهی خوب است هم برای تنفرتان از این فرقه هم سختی دهه ۶۰ برای انقلاب اسلامی.
@abd_haqir