🔸«رکود و انفعال» مؤمنان، موجب غلبه حرام بر حلال در جامعه است... / اتصال به جریان زلال و جاری «ولایت» موجب خروج از رکود و انفعال است.../حضور جمعی مؤمنان و تعاون و یاری اجتماعی حول ولایت، موجب نابودی باطل و پیروزی حق است ...
🔹شایسته است مؤمنان در مناسبات جامعه چنان حضور پررنگ و نمایانی داشته باشند که فرصت عرض اندام و جلوه نمایی به غیر مؤمنان داده نشود!
🔹با توجه به این روایت از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که می فرماید : « مَا اجْتَمَعَ الْحَرَامُ وَ الْحَلَالُ إِلَّا غَلَبَ الْحَرَامُ الْحَلَال» به نظر می رسد، همانطور که در یک برکه آب راکد، وجود کثافات به مرور زمان موجب فساد کل آب می گردد مگر آنکه به جریان آبی متصل شود، در وجود انسان نیز وجود رزائل و احیاناً ارتکاب برخی گناهان، موجب سیاهی قلب و فساد و تباهی انسان می گردد مگر آنکه متصل به جریان ولایت گردد همچنانکه در زیارت جامعه میخوانیم: «وما خصنا بولایتکم طیباً لخلقنا و طهارتاً لانفسنا و تزکیه لنا و کفاره لذنوبنا» تمسک و تولی به ولایت اهل بیت علیهم السلام و جریان ولایت ایشان در وجود ما موجب پاکی و طهارت و تزکیه و از بین رفتن گناهان است،
🔹در مقیاس یک جامعه نیز رشد و تکامل اجتماعی محقق نخواهد شد مگر آنکه ولایت الهی در آن جاری شود، آنگاه «یخرجونهم من الظلمات الی النور» و بواسطه جریان ولایت، رشد و تزکیه و سیر از ظلمات به سوی نور واقع می گردد.
بنابراین وجود حرام در کنار حلال، موجب غلبه حرام بر حلال و تباهی و نابودی و ظلمت است مگر آنکه در یک بستر و جریان اجتماعی و جبهه حق حول ولی الهی قرار گیرد که سیر من الظلمات الی النور را سرپرستی نماید و روشن است که در جبهه مقابل بواسطه اولیای طاغوت، غلبه حرام بر حلال شدت میابد و اساساً اسباب تسلط اولیاء طاغوت و شیاطین و بسط ولایت آنها، آمیختگی حق و باطل است ، آنچنانکه امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرماید : ... حق و باطل را به هم می آمیزند، ... فَیمزَجَانِ! فَهُنَالِک یستَولی الشَّیطَانُ عَلَی أَولِیائِهِ، و بخاطر این آمیختگی حق و باطل شیطان بر متولیان خود مسلط می گردد.
🔹 البته نهایتاً اراده خداوند بر این تعلق گرفته است که بواسطه جریان ولایت الهی بر کل عالم، حق بر باطل غلبه بنماید، «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الباطِلِ فَیدْمَغُهُ» و لذاست که امیرالمؤمنین می فرمایند : «قَلیلُ الْحَقِّ یدْفَعُ کثیرَ الباطِلِ کما اَنَّ الْقَلیلَ مِنَ النّارِ یحْرِقُ کثیرَ الْحَطَب» اندکی حقّ، بسیاری باطل را نابود می کند، همچنان که اندکی آتش، هیزم های فراوانی را می سوزاند....
🔸اما به شرط حضور جمعی و تعاون اجتماعی مؤمنان!
مقام معظم رهبری فرموده اند: «یک توصیه هم از مولای متّقیان (سلام الله علیه) عرض بکنم که برای امروز ما مهم است. حضرت در خطبهی سیوچهارم میفرمایند: غُلِبَ وَ اللهِ المُتَخاذِلون؛ حضرت سوگند یاد میکند که اگر مؤمنان دست از یاریِ هم بردارند، شکست میخورند. «تخاذل» یعنی این به او کمک نکند، او به این کمک نکند؛ این معنای «تخاذل» است. حضرت قسم میخورد، میگوید: غُلِبَ وَ اللهِ المُتَخاذِلون. خطاب به مردم آن زمان است، امّا در واقع خطاب به کلّ بشریّت است؛ مؤمنین باید به هم کمک کنند، مؤمنین بایستی پشتیبان هم باشند، مؤمنین بایستی از یکدیگر دفاع کنند، یاری کنند همدیگر را. شما میبینید دشمن در حال طرّاحی بر ضدّ شما است؛ به طور دائم، دشمنان دارند علیه شما طرّاحی میکنند؛ واقعاً به طور دائم؛ انسان میبیند طرّاحیهای اینها را. حالا بعضی اوقات آنها خیال میکنند طرّاحیشان نامشهود است، امّا واقعاً مشهود است، انسان میفهمد که چه کار دارند میکنند. خب در مقابل طرّاحی آنها، شما هم باید طرّاحی کنید؛ نه باید بیعمل بمانید و ساکت بمانید، نه باید تسلیم بشوید؛ چون او مرتّب دارد طرّاحی میکند، ما نباید تسلیم طرّاحی او بشویم. آن وقت در همین خطبه حضرت خطاب به مردم خودشان میفرماید که «تُکادونَ وَ لا تَکیدون»؛ آنها علیه شما دارند طرّاحی میکنند، شما علیه آنها طرّاحی نمیکنید. این نبایستی در جامعهی اسلامی وجود داشته باشد؛ اگر چنانچه آنها کید میکنند با شما، یعنی دارند طرّاحی و نقشهریزی میکنند علیه شما، شما هم باید علیه آنها نقشه بریزید و طرّاحی کنید و کید کنید.»
پيامبر صلي الله عليه و آله : لايَزالُ النّاسُ بِخَيرٍ ما أمَرُوا بِالمَعرُوفِ و نَهَوا عَنِ المُنكَرِ و تَعاوَنُوا عَلَى البِرِّ وَالتَّقوى ؛ فَإِذَا لَمْ يَفْعَلُوا ذَلِكَ نُزِعَتْ مِنْهُمُ اَلْبَرَكَاتُ وَ سُلِّطَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ نَاصِرٌ فِي اَلْأَرْضِ وَ لاَ فِي اَلسَّمَاءِ
@abdollahimahdi
🔸حب و بغض و تولی و تبری و احساسات قلبی بین مردم بر مدار «ولایت»/ «حب دنیا» علت اختلاف در جبهه حق و انسجام ظاهری در جبهه کفر
🔹پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله وَ قَالَ أَيْضاً لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ ذَاتَ يَوْمٍ: يَا عَبْدَ اَللَّهِ أَحْبِبْ فِي اَللَّهِ وَ أَبْغِضْ فِي اَللَّهِ وَ وَالِ فِي اَللَّهِ وَ عَادِ فِي اَللَّهِ فَإِنَّهُ لاَ تُنَالُ وَلاَيَةُ اَللَّهِ إِلاَّ بِذَلِكَ وَ لاَ يَجِدُ رَجُلٌ طَعْمَ اَلْإِيمَانِ وَ إِنْ كَثُرَ صَلاَتُهُ وَ صِيَامُهُ حَتَّى يَكُونَ كَذَلِكَ وَ قَدْ صَارَتْ مُوَاخَاةُ اَلنَّاسِ يَوْمَكُمْ هَذَا أَكْثَرُهَا فِي اَلدُّنْيَا عَلَيْهَا يَتَوَادُّونَ وَ عَلَيْهَا يَتَبَاغَضُونَ وَ ذَلِكَ لاَ يُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اَللَّهِ شَيْئاً فَقَالَ لَهُ وَ كَيْفَ لِي أَنْ أَعْلَمَ أَنِّي قَدْ وَالَيْتُ فِي اَللَّهِ وَ عَادَيْتُ فِي اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَنْ وَلِيُّ اَللَّهِ حَتَّى أُوَالِيَهُ وَ مَنْ عَدُوُّ اَللَّهِ حَتَّى أُعَادِيَهُ فَأَشَارَ لَهُ رَسُولُ اَللَّهِ إِلَى عَلِيٍّ فَقَالَ أَ تَرَى هَذَا فَقَالَ بَلَى قَالَ هَذَا وَلِيُّ اَللَّهِ فَوَالِهِ وَ عَدُوُّ هَذَا عَدُوُّ اَللَّهِ فَعَادِهِ وَ وَالِ وَلِيَّ هَذَا وَ لَوْ أَنَّهُ قَاتِلُ أَبِيكَ وَ وُلْدِكَ - وَ عَادِ عَدُوَّ هَذَا وَ لَوْ أَنَّهُ أَبُوكَ وَ وَلَدُكَ .
روزى رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله به يكى از ياران خود فرمود:اى بندۀ خدا، براى خدا دوستى كن، و براى رضاى خدا دشمنى كن،و براى خدا دوست بدار،و در راه خدا ستيز كن،به حقيقت كسى به ولايت خدا نمىرسد؛جز به آن طريق،و هيچ كس مزۀ ايمان را نخواهد چشيد تا چنين نشود،گرچه نماز و روزهاش بسيار باشد،و مسلما برادرى نمودن مردم امروز بيشتر در بارۀ دنياست،بر اساس آن به يك ديگر اظهار دوستى مىكنند،و بر همان اساس به يك ديگر خشم و كينه مىورزند،و اين كار از پروردگار بىنيازشان نمىسازد،در اين هنگام آن مرد عرض كرد:اى پيامبر خدا!برايم ميسّر خواهد شد كه بفهمم به يقين و اطمينان در راه خدا دوستى و دشمنى كردهام؟و ولىّ خداى عزّ و جل كيست؛تا دوستدار و فرمانبردار او باشم؟و دشمن خدا چه كسى است؛تا با او كينه و دشمنى ورزم؟ رسول خدا در حالى كه به على عليه السّلام اشاره مىنمود؛به آن مرد فرمود:آيا اين مرد را مىبينى و مىشناسى؟عرض كرد:بلى،فرمود:او دوستدار خداست پس دوستدار او باش،و دشمن اين مرد دشمن خداست،با دشمن او دشمنى نما،و با دوستدارش پيوستگى و دوستى كن،گرچه او قاتل پدر و فرزند تو باشد،و با دشمن اين مرد دشمنى كن؛اگر چه او پدر و اولاد تو باشد.
🔹نکات :
۱- شرط اتصال به ولایت الهی و چشیدن طعم ایمان(تُنَالُ وَلاَيَةُ اَللَّهِ، يَجِدُ طَعْمَ اَلْإِيمَانِ)، حب و بغض و تولی و تبری در راه خداست (أَحْبِبْ فِي اَللَّهِ وَ أَبْغِضْ فِي اَللَّهِ وَ وَالِ فِي اَللَّهِ وَ عَادِ فِي اَللَّهِ ). در واقع هدایت و سعادت اصلاً و ابتدائاً با جهت گیری صحیح قلب است.
۲- جهت گیری قلب مهم تر از اعمال و رفتار و مناسک است (وَ إِنْ كَثُرَ صَلاَتُهُ وَ صِيَامُهُ ).
۳- مواخات و روابط مردم عمدتاً بر مدار دنیاست و بخاطر دنیا بر یکدیگر اظهار دوستی و خشم و غضب می کنند و خدایی نیست...(وَ قَدْ صَارَتْ مُوَاخَاةُ اَلنَّاسِ يَوْمَكُمْ هَذَا أَكْثَرُهَا فِي اَلدُّنْيَا عَلَيْهَا يَتَوَادُّونَ وَ عَلَيْهَا يَتَبَاغَضُونَ)، و این بهره و منفعت خدایی برایشان ندارد (وَ ذَلِكَ لاَ يُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اَللَّهِ شَيْئاً ). احساسات و عواطف انسانها میبایست بر مدار «ولایت» باشد.
۴- تولی به اهل بیت شرط تولی به خدای متعال است و تبری از دشمنان اهل بیت شرط تبری از دشمنان خداست...
۵- اگر حب و بغض و دوستی و دشمنی بر مدار ولایت باشد بر دیگر احساسات و تعلقات غلبه پیدا می کند و به آنها جهت می دهد ولو احساسات نزدیک نسبت به پدر و مادر و فرزندان باشد (وَالِ وَلِيَّ هَذَا وَ لَوْ أَنَّهُ قَاتِلُ أَبِيكَ وَ وُلْدِكَ وَ عَادِ عَدُوَّ هَذَا وَ لَوْ أَنَّهُ أَبُوكَ وَ وَلَدُكَ ).
اگر احساسات قلبی (حب و بغض) و روابط بین مؤمنان بر مدار ولایت باشد، اختلافات به حداقل می رسد و دلها به یکدیگر نزدیک می شود ... به شرط آنکه منافع دنیا منشاء اظهار دوستی و دشمنی و غضب نسبت به همدیگر و محور مواخات و ارتباطات نباشد. ادامه 👇
@abdollahimahdi
🔹یک نکته ظریفی در این روایت هست و آن اینکه اگر همه مردم یکدست با هم حول دنیا و منافع دنیایی با یکدیگر مواخات و مواسات و تعاون و برادری و همکاری داشته باشند ممکن است دچار اختلاف ظاهری هم نباشند بلکه کاملا روابط برادرانه و سازنده هم داشته باشند ... اما این جماعت با مؤمنان دچار اختلاف می شوند ... و این رمز یکدستی و یکپارچگی ظاهری و صوری در جبهه کفر است... وحدت ظاهری و قراردادی بر سر دنیا ...تحسبهم جمیعا و قلوبهم شتی...و حقیقت دوستی ظاهری امروز کفار روز قیامت آشکار و تبدیل به دشمنی می شود : الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ (زخرف ۶۷) اما در جبهه مؤمنان تنها حلقه وصل و اتحاد، قلوب است و لذا کمترین حب دنیا ممکن است باعث اختلاف قلوب و از بین رفتن اتحاد و یکپارچگی و انسجام شود و از اینروست که فرمودند آفة امتی حب الدنیا ...
این روایت نیز جالب است :
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّي لَأَلْقَى الرَّجُلَ لَمْ أَرَهُ وَ لَمْ يَرَنِي فِيمَا مَضَى قَبْلَ يَوْمِهِ ذَلِكَ فَأُحِبُّهُ حُبّاً شَدِيداً فَإِذَا كَلَّمْتُهُ وَجَدْتُهُ لِي مِثْلَ مَا أَنَا عَلَيْهِ لَهُ وَ يُخْبِرُنِي أَنَّهُ يَجِدُ لِي مِثْلَ الَّذِي أَجِدُ لَهُ فَقَالَ صَدَقْتَ يَا سَدِيرُ إِنَّ ائْتِلَافَ قُلُوبِ الْأَبْرَارِ إِذَا الْتَقَوْا وَ إِنْ لَمْ يُظْهِرُوا التَّوَدُّدَ بِأَلْسِنَتِهِمْ كَسُرْعَةِ اخْتِلَاطِ قَطْرِ السَّمَاءِ عَلَى مِيَاهِ الْأَنْهَارِ وَ إِنَّ بُعْدَ ائْتِلَافِ قُلُوبِ الْفُجَّارِ إِذَا الْتَقَوْا وَ إِنْ أَظْهَرُوا التَّوَدُّدَ بِأَلْسِنَتِهِمْ كَبُعْدِ الْبَهَائِمِ مِنَ التَّعَاطُفِ وَ إِنْ طَالَ اعْتِلَافُهَا عَلَى مِذْوَدٍ وَاحِدٍ .
...کفار ممکن است مانند چهارپایان مدتی کنارهم از علوفه زار دنیا تغذیه کنند و مدت زیادی «اعتلاف» داشته باشند بدون هیچ اختلاف ظاهری در یک شمایل «واحد» (وَ إِنْ طَالَ اعْتِلَافُهَا عَلَى مِذْوَدٍ وَاحِدٍ)
@abdollahimahdi
🔸آیندهپژوهی با معارف وحیانی و آموزه هایی از بنی اسرائیل برای آینده
🔹آیندهپژوهی مانند هر دانش دیگری نیازمند روش است و ما معتقدیم روش را نیز میبایست از منابع وحیانی استنباط نمود یا الهام گرفت، در معارف اسلامی بسیار به عبرتآموزی از سرنوشت گذشتگان سفارش شده است و این عبرتآموزی برای هدایت و سلامت در طی مسیر آینده است و میتوان گفت آیندهپژوهی ریشه در عبرتآموزی از گذشته دارد و نیز بر اساس اصل «اجمال به تفصیل» که مسیر تکامل تاریخ و سرنوشت بشر را تکرار تفصیلیافته حلقههای اجمالی گذشته میداند، قواعد، سنن و اصول حاکم بر مسیر آینده را میتوان از سرنوشت گذشتگان که بصورت متقن و هدفمند در منابع وحیانی مورد گزارش واقع شدهاند، مورد استنباط و الهام قرار داد ...
🔹یکی از ماجراهای پر رمز و راز داستان زندگی حضرت موسی و وقایع عصر اوست، در اینجا به یکی دو نکته اشاره میشود :
وقتی موسی برای عبادت و گرفتن احکام تورات و شنیدن حقایق تازهای از وحی به کوه طور رفت، بخاطر شوقی که به این دیدار و گفتگو با پروردگار داشت، از قومش سبقت گرفت و زودتر از دیگران به میعادگاه رسید، خدای متعال او را مورد خطاب و شاید عتاب قرار داد و فرمود: «وما أعجلک عن قومک یموسی(طه/83)» چه چیز سبب شد عجله کنی و پیش از قومت به اینجا بیایی؟! گویی خداوند انتظار داشت موسی قومش را همراه خود بیاورد و در معیت ایشان محضر خدای متعال مشرف گردد، هرچند موسی فرمود «هم اولاء علی اثری و عجلت الیک رب لترضی»؛ آنها پشت سر من هستند و من بخاطر رضای تو به حضورت شتافتم، لکن ظاهراً این عجله و سبقت از قوم و همراه نکردن آنها در مسیر عاقبت خوبی نداشت و نتیجهاش فتنه سامری شد!
نکته قابل توجهی که در این فراز وجود دارد، ضرورت همراهی مردم و همراه ساختن آنها در همه مراتب سیر و سلوک الی الله و رشد و تکامل و پیشرفت است، خداوند از قرب و انس رهبران جامعه به درگاهش به همراه مردم خوشحالتر و راضیتر است.
🔹فرصتی که سامری در غیاب امام و رهبر جامعه برای انحراف مردم بهدست آورد نیز قابل توجه و مطالعه و نتیجهگیری بسیار است. وقتی بنیاسرائیل پس از بازگشت موسی بخاطر گوسالهپرستی مورد بازخواست و توبیخ قرار گرفتند، عرضه داشتند که «ما أخلفنا موعدک بملکنا و لکنا حملنا اوزاراً من زینه القوم فقذفنها فکذلک القی السامری»؛ ما به اختیار و داشته خود وعدهی تو را تخلف نکردیم بلکه محمولههایی از زیور آلات قوم (فرعونیان) بر دوش ما نهاده بودند که سامری با استفاده از آنها اسباب انحراف را فراهم آورد ... در اینجا نیز باقیماندهای از زیور و زینت اهل کفر در میان قوم موسی، منشاء فساد و شرک و کفر میشود که لزوم پاکسازی کامل و تبری تام و تمام از باقیمانده و دنبالههای کفار و جدایی کامل از مناسبات آنها را میرساند.
@abdollahimahdi
مردمی سازی دولت در مدل حکمرانی نظام ولایی و شبکه ولایت - مهدی عبداللهی.docx
26.3K
«مردمی سازی دولت» در مدل حکمرانی «نظام ولایی و شبکه ولایت»؛ مطلب ارائه شده در جلسه دیدار با آقای عبودتیان، دستیار مردمی سازی رئیس جمهور.
@abdollahimahdi
نکات عفاف و حجاب.pdf
296.1K
🔸«عفاف و حجاب»
🔹نکاتی در رابطه با «حجاب و عفاف» در چند محور ذیل به نگارش در آمده است، شاید برای کسانی که در این حوزه مشغول مطالعه و تصمیم سازی هستند، مفید باشد:
1- اولویت و اهمیت حجاب و عفاف نسبت به دیگر ارزشهای اخلاقی و رفتاری؛
2- بی حجابی و بی عفتی از اقتضائات سبک زندگی غربی است و اصلی ترین اقدام، مبارزه با تمدن غرب به عنوان خاستگاه سبک زندگی غربی است؛
3- اصلاح فرهنگ حجاب و عفاف منوط به اصلاح فرهنگ عمومی و رشد همه جانبه اخلاقی، اعتقادی و رفتاری جامعه؛
4- ناکافی بودن اقدامات امنیتی و قضائی و برخوردهای سلبی و صرفاً تأکید بر «اجباری بودن حجاب»؛
5- فضای فرهنگی و مسئله حجاب و عفاف متأثر از دست برتر در فضای درگیری تمدنی است و میبایست در ابعاد تمدنی و مواجهه با تمدن غرب حل این مسئله را مطالعه و تدبیر نمود.
6- ضرورت انعکاس رسانه ای مطالبات عمومی جامعه زنان مؤمنه در مقابل جلوه نمایی مطالبات عمومی مخالفان؛
7- ضرورت بررسی فقیهانه و عالمانه نظام موضوعات مرتبط با عفاف و حجاب؛
8- لزوم توجه به اهمیت فضای مجازی در مسئله حجاب و عفاف؛
9- ضرورت بازبینی و اصلاح ساختارهای تصمیم ساز و متصدیان و مجریان و قوانین در رابطه با عفاف و حجاب؛
10 – ضرورت مطالعه و جمع آوری مطالبات رهبری در عرصه حجاب و عفاف به عنوان سند اساسی در این عرصه؛
@abdollahimahdi
همانطور که قبلاً نظر خود را اعلام نمودیم؛ سلاح هستهای و انواع دیگر از سلاحهای کشتارجمعی از آنجا که تهدیدی برای بشریت محسوب میشود تولید و انباشت آن در هیچ جای دنیا به مصلحت و جایز نمیباشد و هرگونه کاربرد آنها حرام و تلاش برای مصونیت از آنها بر همگان لازم است، جمهوری اسلامی ایران بر این مصلحت و حکم پایبند است و اکنون بنابر نظرات کارشناسان سیاسی و نظامی، مهمترین عامل بازدارنده از بهکارگیری سلاحهای کشتار جمعی علیه مردم بیگناه توسط حکومت های استکباری، مواجهه با منطق خود آنها و دست برتر در آن است، در شرایط امروز که تجهیز قوای نظامی ایران به سلاح های هستهای میتواند نقش بازدارندگی و صیانت از کشتار جمعی داشته باشد، بر قوای نظامی جمهوری اسلامی ایران لازم میدانم ضمن توجه و تحفظ بر کاربرد حرام اینگونه سلاح ها، صرفاً از باب بازدارندگی و صیانت از حقوق و سلامت ملتها و به منظور تقویت آمادگی و قدرت دفاعی در برابر زورگویی دشمنان، هر نیرویى در قدرت دارند، براى مقابله با دشمنان آماده سازند! و به وسیله آن، در دل دشمنان خدا و دشمنان ملتها رعب و وحشت بی افکنند!
و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم
متن پیشنهادی حقیر برای فتوا و حکم جدید سلاح هسته ای 😋
@abdollahimahdi
اجلاسیه مدیران حوزه های علمیه استان ها و معاونان و مدیران ستادی
@abdollahimahdi