🔴 پاسخی به چند دروغ آقایان شکوری راد و جلایی پور
🔰وضع نابسامان #اقتصاد پس از لغو برجام توسط آمریکا، اصلاحطلبان را به غلیان و جولان انداخته که هر جور بتوانند جامه خود را از این ورطه آشفته بیرون بکشند و دامن خود را پاک از گناه گرانی بدارند. در این بین، برخی اصلاحطلبان افراطی مثل #شکوری_راد و #جلایی_پور و... به هذیان درآمده و با ادعاهایی دروغ و پرت و پلا، زمین و زمان را برای توجیه ضعف دولت و فرافکنی به کار بستهاند. از این رو قصد دارم بعضی از دروغهای آنها را در این نوشته پاسخ دهم.
❌شکوریراد گفته است: آنهایی که اعتقاد به #آزادی ندارند، پیشنهاد میدهند چکمهپوش مقتدری بیاید که نظم، امنیت و نان مردم را تامین کند!
✅ پاسخ: سوال از ایشان این است که چه کسی چنین ادعایی مطرح کرده؟ کدام #چهره انقلابی یا اصولگرا، پیشنهاد حکومت #نظامی و به تعبیر دیگر #کودتا علیه دولت کرده است؟! آیا این ادعا خیالبافی این فرد نیست؟! جالب آنکه حتی ندای #استعفای_روحانی هم از اردوگاه خود اصلاحطلبان و اعتدالگرایان بیرون آمده است. #موسویان، مشاور معنوی روحانی نخستین چهرهای بود که تز داد #روحانی بهعنوان مقصر اصلی #استعفا کند و انتخابات زودهنگام برگزار شود.
❌شکوریراد و جلاییپور هر دو مدعی شدهاند: نظام سیاسی ما ( #ولایت_فقیه ) یک نظام سیاسی منحصربهفرد است که در دنیا نمونه دیگری ندارد و این یک مشکل ما است!
✅پاسخ: اولا مگر استثنا و منحصربهفرد بودن، به خودی خود مذموم و مخالفت با #دموکراسی است؟ ثانیا کدام نظام سیاسی در دنیا منحصربهفرد نیست و تکراری است؟! آیا نظام سیاسی دو حزبی #آمریکا استثنایی نیست؟! آیا مشروطه سلطنتی #انگلستان که ملکه بر راس آن مینشیند، استثنایی نیست؟! مجلس نمایندگان (بوندستاگ) و شورای ایالات (بوندسرات) #آلمان که مردم در آن اجازه نمییابند صدراعظم و حتی نمایندگان مجلس را به طور کامل «مستقیما» انتخاب کنند، استثنایی نیست؟! نظام سیاسی پادشاهی مطلقه #عربستان که رای مردم برایش پشیزی ارزش ندارد، استثنایی نیست؟! هیچ یک از کشورهای غربی، دموکراسی واحد و یکسانی ندارند، دهها نوع دموکراسی در جهان وجود دارد و هیچیک نمیتواند ادعا کند من دموکراتترم یا دیکتاتورتر اما یک اصلاحطلب ایرانی ادعا میکند چون دموکراسی ما شبیه ندارد، پس ما دموکراسی نیستیم. براستی این نشانه ناآگاهی است یا عناد؟!
❌شکوریراد ادعا کرده: چون نظام ما ولایتفقیه است، #حزب در نظام سیاسی ما دارای سقف است و به احزاب سختگیری میشود و علت همه مشکلات ما نداشتن حزب است! در حالی که در نظامهای سیاسی دیگر این سقف تعریف نشده است.
✅پاسخ: در حال حاضر 230 حزب ثبت شده در کشور وجود دارد که حدود 200 حزب در خانه احزاب عضویت دارند. حدود 30 مورد از این احزاب، احزاب فعال و تاثیرگذار بر حیات سیاسی ایران هستند. شاید تعداد اعضای برخی احزاب به تعداد انگشتان دست نرسد اما براحتی مجوز و حتی امتیازهای مالی میگیرند. پس این ادعا که نظام با احزاب مخالف است و سختگیری میکند، دروغ بزرگی است.
✅نکته دوم - گرایشهای سیاسی در ایران، خود ترجیح دادهاند بیشتر به صورت #جبههای و اردوگاهی فعالیت کنند تا تشکیلات حزبی؛ نه اینکه حاکمیت مانع تحزب باشد. یکی از دلایل آن، #شخصگرایی و حب فردی است. مثلا جبهه #اصلاحات، بیش از 20 حزب و گروه دارد که هیچیک حاضر نیستند قیمومت و سلطه حزب دیگری را بپذیرند و اتفاقا اغلب آنها مایلند اصلاحات به صورت جبههای، بدون مانیفست خاص و هسته و تشکیلات آهنین فعالیت داشته باشد. در عین حال این احزاب متعدد، رفتار سیاسی مشابه و هماهنگی دارند. به تعبیر یکی از فعالان سیاسی اصلاحطلب، ما اگر 2 نفر باشیم، حزب تشکیل میدهیم،3 نفر باشیم #انشعاب میکنیم! پس تشکیلات یکپارچه حزبی وجود ندارد ولی جبهههای سیاسی همان عملکرد و رفتار حزب را انجام میدهند.
✅ نکته سوم - وی ادعا کرده در کشورهای دیگر، حزب سقف ندارد. این هم دروغ بعدی! فعالیت بسیاری از گرایشها و افکار و عقاید در کشورهای دیگر بویژه کشورهای غربی ممنوع است. حزب #کمونیست حق فعالیت حزبی در آمریکا ندارد. احزاب با گرایشهای #منتقد_اسرائیل حق فعالیت حزبی و حتی دانشگاهی و اداری ندارند. احزاب با گرایشات #نئونازی و برخی احزاب #کرد و مهاجران، حق فعالیت در آلمان ندارند. با وجود جمعیت قابل توجه مسلمانان، احزاب با گرایشات #اسلامی حق فعالیت در بسیاری از کشورهای غربی را ندارند. پس در همه کشورها #خطوط_قرمز و سقفهای متعددی برای فعالیت حزبی وجود دارد.
http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/2477/1/194850/0
ادامه 👇👇
ادامه 👇👇
❌نکته چهارم - شکوریراد ادعا کرده نداشتن سیستم حزبی علت مشکلات کشور است و داشتن #حزب عامل پیشرفت! اینکه فردی تمام مشکلات کشور را با یک نگاه ساختارگرا و تقلیلگرا به داشتن سیستم حزبی منوط کند و نقش کارگزار و مجریان، سیاستهای اقتصادی و سیاسی و... را نادیده بگیرد، نشانه نگاه جبرگرا و تکخطی این فرد است. نظام سیاسی #ایران، نظامی #ریاستی است و با تاکید بر #رای_مستقیم مردم اداره میشود؛ بر خلاف برخی کشورهای غربی که رای مردم با فیلتری به نام حزب و در نظام #پارلمانی، کانالیزه و جهتدهی میشود. اینکه نظام حزبی باعث پیشرفت برخی کشورها شده، ادعایی اثبات نشده و با ابهامات و مثال نقضهای بسیار است. نظام سیاسی در لهستان و یونان حزبی است و این کشورها توسعه نیافتهاند. شاید بتوان گفت آنچه کشورها را پیشرفتهتر کرده، رایدهی بر اساس «برنامه دقیق» است، چرا که جامعه، اغلب کاندیداها را نه بر اساس کاریزمای شخصی و اصل و نسب خانوادگی و وعده و وعیدهای توخالی و... بلکه به واسطه #برنامههای عملی کاملا دقیق و بدون ابهام گزینش میکند.
حزب سبز در آلمان، در لیست کاملا شفاف بیان میکند برنامه من «حفاظت از محیطزیست، افزایش اتومبیلهای برقی، افزایش مالیات بر ثروتمندان و... است.» و حزب دموکرات مسیحی در لیست کاملا شفاف اعلام میکند برنامه من: «توقف افزایش اجاره مسکن تا فلان سقف، حذف مالیات مراکز تولیدی، لغو مرز سنی برای بازنشستگان و... است.» و مردم بیش از آنکه به مرکل رای دهند به برنامههای او رای میدهند. بله! این #بلوغ_سیاسی هنوز در جامعه ایران وجود ندارد؛ نه به دلیل نداشتن حزب و نداشتن تشکیلات حزبی مردم ایران، بلکه به دلیل سوءاستفاده کاندیداها از ضعف تحلیل در بخشی از جامعه و رسانههای پوپولیستی.
✅نکته دیگر آنکه نظام مبتنی بر حزب و تحزب در نظامهای پارلمانی، نوعی کانالیزه کردن و سرعتگیر گذاشتن بر مطالبات توده مردم و در واقع نقض آزادی آنها برای انتخاب #مستقیم حاکمان است. اینکه نام #دموکراسی را #تحزب بگذاریم، جفا به دموکراسی و مردم هر دو است. در #آمریکا، کسانی که به دو حزب اصلی تعلق نداشته باشند، یا سرمایه تبلیغاتی هنگفتی نداشته باشند، عملا حرفی برای گفتن ندارند.
اما چرا امثال شکوریراد و همفکران او، سیستمی چنین سرمایهمحور و کاپیتالیستی را که در آن یک فرد عادی و با اندیشههای آزاد از 2 حزب، هرگز نمیتواند بالا بیاید، #دیکتاتوری نمینامند ولی نظام ولایت فقیه را که در آن یک #رفتگر شهرداری میتواند عضو شورای شهر شود و یک #کارگر میتواند نماینده مجلس شود، دیکتاتوری مینامند؛ آیا اینها عجیب نیست؟!
❌وی در بخشی از سخنانش، برای اثبات ادعاهای خود به #شهید_بهشتی تشبث میکند و علاقه ایشان به تشکیل و فعالیت احزاب را میستاید. متاسفانه باید گفت اطلاعات ایشان در این باره هم مغالطهآمیز یا حداقل به دلیل ناآگاهی است. حزبی که #اصلاحطلبان میگویند و حزبی که شهید بهشتی میگفت، تنها دارای اشتراک لفظی هستند و بس! حزب از نگاه آنچه لیبرالها در جزوههای دانشگاهی اساتید از فرنگ برگشته میخوانند، تشکیلاتی سیاسی است که صرفا با هدف کسب #قدرت تلاش میکند و حزب در اندیشه شهید بهشتی، تشکلیابی و سازماندهی مردم است، نه برای کسب قدرت و شهرت، بلکه برای #تربیت نیروهای انقلابی. او کسی است که میگوید «قدرتطلبی به هر شکل ممکن، حزب را حزب شیطان میکند؛ حزب بدون رعایت معیارهای اسلامی، #لانه_شیطان خواهد بود».
اما مطلب آخر اینکه شکوریراد، آسمان و ریسمان را برای «توجیه ناتوانی و ضعف دولت اصلاحطلب روحانی در اداره اقتصادی و سیاسی کشور» به هم میدوزد، از #رهبری تا نهادهای #نظامی تا #صداوسیما تا فلان #امام_جمعه را مقصر اوضاع اقتصادی میداند، جز خود #دولت را و البته #مجلس و دیگر ارکان لیست امید! بسیار عجیب است. دولتی با یک تریلیون #بودجه چگونه میتواند «هیچکاره کشور» باشد و عجیب اینکه برای دولتی چنین «هیچکاره» چرا این همه دست و پا زدن؟!
🔴 آیا وقت آن نرسیده که پس از شکست دولت اصلاحاتی روحانی که با گره زدن تمام مسائل کشور به مذاکره و 1+5 و برجام و آمریکا، 5 سال از عمر کشور را به بیعملی، عدم حمایت از تولید در کشور و... برده است، جریان لیبرال، در مقصریابی و نسخهنویسیهای خود اندکی بیشتر تفکر کند؟! تا کی میخواهند با 🔥بازی بنیصدری «نمیگذارند کار کنم»! با 🔥بازی تکراری «تقصیر همه است جز من»، با 🔥بازی فریبکارانه «رقبای من لولو هستند»، با 🔥بازی ریاکارانه «فقط من صدای مردم هستم و بقیه و پایگاه اجتماعی آنها بیکیفیت و نازل است»، افکار عمومی و سرمایههای کشور را به بازی بگیرند؟! آیا وقت #عذرخواهی نرسیده است؟!
✍متن کامل یادداشت #محمد_عبدالهی در روزنامه وطن امروز: http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/2477/1/194850/0
🔴 آیا بستن تنگه هرمز؛ قانونی و از لحاظ نظامی امکانپذیر است؟
به دنبال خروج آمریکا از #برجام و تهدید #آمریکا به « #تحریم مطلق نفت ایران تا رساندن صادرات آن به صفر» #روحانی در سفر خود به سوئیس با تهدید تلویحی به بستن #تنگه_هرمز به آمریکاییها واکنش نشان داد. تهدید روحانی در قلب اروپا، البته با نامه تشکر سردار قاسم #سلیمانی، ضمانت و اعتبار اجرایی یافت و این پیام را به مخاطب بین المللی مخابره کرد که تهدید رئیس جمهور توخالی نیست و جدی است.
در این میان چند سوال مطرح است. یک. آیا ایران از لحاظ #حقوق بین الملل و نظامی قادر به مسدود کردن تنگه هرمز است؟ دو. تهدید به بستن تنگه هرمز صرفا یک «تهدید» و برای کوتاه آمدن طرف مقابل است یا واقعا عملی خواهد شد؟!
1⃣ در پاسخ به سوال اول باید گفت، منطقه تنگه هرمز جزء آبهای #سرزمینی #ایران و #عمان است و هیچ منطقه دریای آزاد در آن وجود ندارد. حقوق بینالملل دریاها برای عبور از تنگههای بینالمللی ۲ حالت عبور «بیضرر» (کنوانسیون 1958 ژنو) و عبور «ترانزیت» (کنوانسیون 1982 مونته گوبه) را به رسمیت شناخته است. طبق کنوانسیون «عبور بی ضرر» که مورد پذیرش ایران است، سایر کشورها حق دارند از آن عبور کنند، به شرطی که عبور آنها ضرری برای کشورهای نداشته باشد. اما طبق کنوانسیون «عبور ترانزیت»، عبور و مرور همه کشورها آزاد است. ایران عضو این کنوانسیون نیست (آمریکا هم نیست) و بر اساس عرف موجود، نظام حقوقی حاکم بر تنگه هرمز، نظام «عبور بیضرر» است.
🔻 پس از لحاظ حقوقی، ایران قادر و مجاز است مانع عبور کشتی های دیگر کشورها از تنگه هرمز شود. این موضوع در کنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق دریاها نیز به رسمیت شناخته شده: کنوانسیون حقوق دریاها بر نظام حقوقی تنگههایی که عبور و مرور از آنها کلاً یا جزئاً بر اساس عهدنامههای خاص از مدتها پیش معمول بوده و همواره مَجراست خدشهای وارد نخواهد کرد. (ماده ۳۵)
🔻ایران، همواره بر اساس رژیم حقوقی «عبور بی ضرر»، رفتار و سلطه قانونی خود را اعمال و تثبیت کرده است. مثل برخورد ایران با ورود غیرمجاز یک کشتی تجاری آمریکایی در سال 94، برخورد با تجاوز نیروهای دریایی آمریکا در سال 94 و دستگیری آنها، دستگیری 5 ملوان انگلیسی در سال 88 که بصورت غیرقانونی وارد آبهای خلیج فارس شده بودند و..
2⃣از لحاظ #نظامی، تحدید تنگه هرمز به دو صورت امکانپذیر است: ناامن سازی تنگه و استقرار حالت جنگی در آن یا انسداد فیزیکی با کاشتن مین های دریایی، حمله به کشتی ها با قایق های تندرو، موشکهای ضد کشتی و زیردریایی ها و ... و توقف کشتی ها. ایران در جریان جنگ نفتکش ها (1980-1988) در مقابل متحدان صدام، تهدید به بستن تنگه هرمز کرده بود و با وجود آنکه امکانات نظامی خاصی نداشت، توانست باعث ایجاد شرایط ناامنی و متضرر شدن تانکرها و کشتی ها شود و سازمان ملل و #صدام را به پذیرش قطعنامه 598 و پایان جنگ با پذیرش مرزهای ایران، سوق داد. کمبود امکانات نظامی سبب شد عراق و آمریکا، پایانه نفتی خارک را بمباران و منهدم کنند و آمریکا با حمله به هواپیمای مسافربری ایران ایر، ایران را وادار به عقب نشینی از بستن هرمز و البته پایان جنگ کند. توان نظامی ایران کنونی با ایران دهه شصت، هرگز قابل قیاس نیست و آمریکاییها به خوبی درک میکنند که مسدود یا مختل کردن عبور و مرور در تنگه هرمز، برای ایران سهل و آسان است. به تعبیر یکی از فرماندهان نظامی «مثل آب خوردن آسان است».
3⃣ اما واقعا ایران قصد دارد تنگه هرمز را ببندد؟
تهدید به بستن تنگه هرمز، تهدیدی مسبوق به سابقه و مختص شرایط حاد است. علاوه بر دوره جنگ تحمیلی، ایران در سال 2011 و در بحبوحه تحریم ها نیز چنین تهدیدی کرد و جامعه جهانی این تهدید را جدی گرفت و عقب نشینی کرد. اکنون نیز با توجه به جنگ تجاری عریان آمریکا با ایران برای تحریم کامل نفت ایران، ایران به عنوان یک اهرم فشار از این گزینه کمک میگیرد. چرا که #دیپلماسی بدون ابزار و قدرت نظامی، بی اثر است. آمریکاییها و اروپاییها به خوبی میدانند کوچکترین تحرک در تنگه هرمز، (نه حتی بستن آن)، باعث افزایش قیمت #نفت و #بنزین و بالا بردن هزینه های این کشورها خواهد شد. بیش از 17 میلیون بشکه نفت خام _ یک سوم حمل و نقل نفتی جهان از راه دریا_ روزانه از تنگه هرمز عبور میکند که تحرکات نظامی سبب بالا رفتن هزینه های بیمه کشتی ها و بالا رفتن اتوماتیک قیمت نفت خواهد شد.
با توجه به روحیه کاسبکارانه دولت آمریکا، بعید است آنها این تهدید را جدی نگیرند و دست از تحریمهای غیرقانونی فزاینده علیه ایران نکشند. در غیر این صورت آنها شاهد "ضرر همگی با هم" خواهند بود.
✍متن کامل یادداشت #محمد_عبدالهی در سرمقاله روزنامه رسالت: http://www.resalat-news.com/newspaper/item/26726
🔴 نقدی بر دنیای فکری حجاریان (ها)
#اصلاحات با دو وجه «گفتمان» آن و «دستاوردهای» آن شناخته میشود. بسیاری در پاسخ به نقد اصلاحات، منتقدان را به #گفتمان اصلاحات به مثابه جوهر و هویت اصلاحات ارجاع میدهند با این استدلال که آنچه در صحنه عمل و بعنوان #عملکرد اصلاحات می بینید، جوهر و هویت آن نیست! جوهر و هویت آن، ایده اصلاحات از لحاظ گفتمانی و نظری است!
#اصلاحطلبان خود یکدیگر را به «اصلاح طلبان گفتمانی» و «اصلاح طلبان کانفورمیست» تقسیم میکنند. #کانفورمیست ها را اصلاح طلبانی میدانند که در #قدرت هستند، منصب گرفته اند، رانت میگیرند، حقوق میگیرند و.. و #اصلاح طلبان_گفتمانی را کسانی میدانند که #افلاطون وار، در حاشیه قدرت به ترسیم خط و خطوط و شاخص های اصلاح طلبی مشغولند!
#حجاریان در آخرین تز خود، با تفکیک تلویحی این دو نوع اصلاح طلب، پیشنهاد کرده برای وا نرفتن اصلاحات، هسته سختی از اصلاح طلبان مدل گفتمانی تشکیل شود تا جامعه، اصلاحات را به چشم دومی ها نبیند و قضاوت نکند! هدف از این تز را بعدا توضیح خواهم داد.
تکلیف اصلاح طلبان کانفورمیست و جذب قدرت شده مشخص است. چه در دولت 8 ساله #خاتمی و چه در دولت 5 ساله #روحانی، و چه حتی در دوران پشت پردگی اصلاح طلبان برای دولت #هاشمی، کشور شاهد بدترین عملکرد اقتصادی، افزایش شکاف طبقاتی و پایمال شدن عدالت، رواج فسادهای مالی، و بدترین سیاست ها در عرصه خارجی بوده است. آنها خود نیز از ضعف کشورداری خود مطلع اند و به همین دلیل، تقلا میکنند خود را از دولت اعتدال، از اصلاح طلبان کانفورمیست و عملگرا و.. جدا کنند.
🔻اما اگر قرار باشد اصلاحات را با گفتمانش بشناسیم، طبعا باید مختصات فکری اصلاح طلبان گفتمانی و افرادی نظیر حجاریان را بشکافیم. آنها تعریفشان از اصلاحات چیست؟! اصلاحات را در چه میدانند؟! هدفشان از اصلاحات چیست؟! سقف و نقطه نهایی اصلاح طلبی را در کجا میدانند؟!
✅ اصلاح طلبان گفتمانی، اصلاحات را دستیابی به حکومت #قانون، #اخلاق، #دموکراسی و #تحزب میدانند. دستگاه فکری اصلاح طلبان گفتمانی که چهره بارز آنها افرادی نظیر حجاریان است، بر سه ستون اصلی قرار دارد:
#نوسازی، #توسعه و مشخصا #توسعه_سیاسی، بت وارگی #دموکراسی و معصومیت #جمهور، #سکولاریسم و قداست #عرف.
حجاریان معتقد است " جوهر اصلاحات توسعه سیاسی با همه لوازماش است" و "توسعه و نوسازی سیاسی" #هسته_سخت اصلاحات است! او صریحا در مقاله «صدای جمهور، صدای معصوم» بیان میکند: " اعتبار قانون، نه از شارع و نص بلکه از رای #مردم به دست می آید". همچنین وی در مصاحبه ای با رسانه "عصر امروز" در پاسخ به سوالی درباره ملاک قانونگذاری، صراحتا "عرف" را ملاک میداند حتی اگر روزی عرف امور ضداخلاقی مثل همجنس بازی و.. را بپذیرد. به همه اینها، کمی ایرانیت هم اضافه کنید. این پیشنهاد خود اوست. اصلاحات ترکیبی از کمی #سکولاریسم، کمی #جمهوریت و کمی #ایرانیت!
اما میخواهم این خمیرمایه فکری و گفتمانی اصلاحات را اندکی محک بزنیم و ورز دهیم.
1⃣ یک. نوسازی و توسعه سیاسی
تئوری توسعه، در واقع، نسخه نظریه پردازان غربی دهه 1970 برای مدرنیزاسیون و صنعتی شدن کشورهای جهان سوم است. آنها مدلها و تیپ های مختلفی از توسعه را برای کشورهای مختلف جهان سوم تجویز کردند تا این کشورها هم شبیه کشورهای توسعه یافته شوند. برای یک کشور «توسعه درونزا»، برای دیگری «توسعه برونزا»، برای آن یکی «توسعه کاردوزو و ترکیبی»، «تجارت آزاد»، «توسعه پایدار»، «اقتصاد دموکراسی محور» و.. اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، بسیار متفاوت از ساحت تئوریک بود. #مالزی با نسخه توسعه آمریکایی (جانشینی صادرات) و خروج یک شبه سرمایه گذاران خارجی، به ویرانه ای اقتصادی تبدیل شد که تا یک دهه مشغول آواربرداری بود. #لهستان لخ والسا با استراتژی دموکراسی محور نه تنها به شکوفایی اقتصادی نرسید که اینک به همراه #یونان ضعیفترین کشور اروپایی است. #برزیل، #آرژانتین و.. با استراتژی جایگزینی واردات، تا دو دهه مقروض های دائمی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول شدند.
نسخه برای ایران «توسعه سیاسی» با هدف تغییر ساختار سیاسی و تغییر جامعه و فرهنگ سیاسی مردم (تحت عنوان جامعه مدنی) بود. آنچه به صورت رسمی در دولت خاتمی دنبال میشد و پس از آن هم توسط اصلاح طلبان ادامه یافت.
ادامه دارد..
متن کامل یادداشت #محمد_عبدالهی در صفحه نخست روزنامه فرهیختگان: http://newspaper.fdn.ir/newspaper/page/2542/1/146786/0
🔰 نقدی بر دنیای فکری #اصلاحطلبان و #حجاریان ها
1. #اصلاحات چیست؟ هدف آن و #دستاورد های آن
#گفتمانی #کانفورمیست #قدرت #خاتمی #روحانی #توسعه #نوسازی #دموکراسی #مردم #عرف #شرع #اعتدال #ناکارآمدی #اقتصاد #اختلاس #رانت
متن کامل یادداشت #محمد_عبدالهی در صفحه نخست روزنامه #فرهیختگان: http://newspaper.fdn.ir/newspaper/page/2542/1/146786/0
👉 ☑️ @abdollahy
🔴 نقدی بر دنیای فکری حجاریان (ها) - 2
دستگاه فکری اصلاح طلبان گفتمانی که چهره بارز آنها افرادی نظیر حجاریان است، بر سه ستون اصلی قرار دارد:
#نوسازی، #توسعه و مشخصا #توسعه_سیاسی، بت وارگی #دموکراسی و معصومیت #جمهور، #سکولاریسم و قداست #عرف. میخواهم خمیرمایه فکری و گفتمانی اصلاحات را اندکی محک بزنیم و ورز دهیم.
1⃣ یک. نوسازی و توسعه سیاسی
تئوری توسعه، در واقع، نسخه نظریه پردازان غربی دهه 1970 برای مدرنیزاسیون و صنعتی شدن کشورهای جهان سوم است. آنها مدلها و تیپ های مختلفی از توسعه را برای کشورهای مختلف جهان سوم تجویز کردند تا این کشورها هم شبیه کشورهای توسعه یافته شوند. برای یک کشور «توسعه درونزا»، برای دیگری «توسعه برونزا»، برای آن یکی «توسعه کاردوزو و ترکیبی»، «تجارت آزاد»، «توسعه پایدار»، «اقتصاد دموکراسی محور» و.. اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، بسیار متفاوت از ساحت تئوریک بود. #مالزی با نسخه توسعه آمریکایی (جانشینی صادرات) و خروج یک شبه سرمایه گذاران خارجی، به ویرانه ای اقتصادی تبدیل شد که تا یک دهه مشغول آواربرداری بود. #لهستان لخ والسا با استراتژی دموکراسی محور نه تنها به شکوفایی اقتصادی نرسید که اینک به همراه #یونان ضعیفترین کشور اروپایی است. #برزیل، #آرژانتین و.. با استراتژی جایگزینی واردات، تا دو دهه مقروض های دائمی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول شدند.
نسخه برای ایران «توسعه سیاسی» با هدف تغییر ساختار سیاسی و تغییر جامعه و فرهنگ سیاسی مردم (تحت عنوان جامعه مدنی) بود. آنچه به صورت رسمی در دولت خاتمی دنبال میشد و پس از آن هم توسط اصلاح طلبان ادامه یافت.
🔻اما مصادیق مد نظر اصلاح طلبان برای توسعه سیاسی چه بود و چه هست؟! مواردی مثل #تنش_زدایی با غرب، خودبسندگی به داخل و کاهش نفوذ و تاثیرگذاری منطقه ای ایران (آنها این استراتژی را با عباراتی چون اولویت #منافع_ملی و ممانعت از #میلیتاریسم تبلیغ میکنند)، #حزبی شدن و تقویت #جامعه_مدنی و مشارکت سیاسی سازمان یافته توده ها (نه فقط انتخابات)، #آزادی های فرهنگی خصوصا در مسئله #حجاب، حذف یا کاهش خط قرمزهای اخلاقی در #سینما و هنر و..، حذف یا کاهش خط قرمزهای سیاسی حتی فراتر از قانون اساسی در رسانه ها، روزنامه ها و..
🔻آنچه در عرصه گفتمانی نسخه پیچی شد، در عرصه عملی و در صحنه قدرت چه دستاوردی داشت؟ تنش زدایی با غرب منجر به عقب نشینی از منافع ملی، عزت ملی و حتی وابستگی اقتصادی شد (توافقنامه پاریس 2004، برجام و..) آنچه تحزب و تقویت جامعه مدنی خوانده میشد عملا سیاست زده شدن جامعه و تشدید شکافهای سیاسی و فرهنگی و فضای دوقطبی در جامعه است که نمونه بارز آن یعنی وضعیت سیاست زدگی گسترده در انتخابات 88 و حتی پس از آن، بعید نبود کشور را به نوعی #جنگ_داخلی فرو برد، آزادی های فرهنگی و کاهش خط قرمزهای اخلاقی از دهه هشتاد به این سو به افزایش تصاعدی و ناگهانی معضلات اجتماعی (طلاق، خیانت، کاهش جمعیت، افسردگی، بیماری های روانی، بزهکاری، خودکشی و..) منجر شد. تقلیل خط قرمزهای سیاسی هم سبب شد بسیاری از روزنامه ها و رسانه ها عملا به تریبون دولتهای متخاصم و بتدریج فاز #براندازی تبدیل شوند.
از طرفی، اصالت توسعه سیاسی باعث غفلت از پیشرفتهای اقتصادی و مادی چه در زمینه عدالت اجتماعی، چه آبادانی و پیشرفتهای عمرانی و بلکه تحمیل کردن انواع مشکلات اقتصادی و زیست محیطی و.. بر کشور شد. از دهه هفتاد به این سو، با نسخه های #وارداتی توسعه اقتصادی، ایران برای نخستین بار با #تورم افسارگسیخته حتی بدتر از زمان #جنگ، رها کردن تولید ملی، مشکلات #آلودگی هوا، کمبود #آب، کاهش ذخیره گیاهی و جانوری کشور و.. درگیر شد و اثرات درازمدت آن همچنان #ایران را به چالش خواهد کشید. عجیب آنکه، اگر مالزی و برزیل و سنگاپور و بقیه، نسخه های وارداتی را پس از تنبیه شدن به کنار گذاشتند، اما اصلاح طلبان ایران همچنان همان نسخه ها را در دانشگاهها تدریس میکنند، در روزنامه ها تجلیل میکنند و در قدرت اعمال میکنند.
ادامه دارد..
✍متن کامل یادداشت #محمد_عبدالهی در صفحه نخست روزنامه فرهیختگان: http://newspaper.fdn.ir/newspaper/page/2542/1/146786/0
🔰 نقدی بر دنیای فکری #اصلاحطلبان و #حجاریان ها
1. #توسعه بعنوان یکی از 3 محور فکری #اصلاحات چیست؟ از کجا آمد؟ هدفش؟ عواقبش؟
#گفتمانی #کانفورمیست #قدرت #خاتمی #روحانی #دموکراسی #مردم #عرف #شرع #اعتدال #ناکارآمدی #اقتصاد #اختلاس #رانت #صادرات #واردات #نوسازی #پیشرفت #سوروس #سرمایه_گذاری
✍متن کامل یادداشت #محمد_عبدالهی در روزنامه #فرهیختگان: http://newspaper.fdn.ir/newspaper/page/2542/1/146786/0
🔰 نقدی بر دنیای فکری #اصلاحطلبان و #حجاریان ها
مقصود #اصلاحات از #توسعه_سیاسی چیست؟!
#توسعه #آزادی #جامعه_مدنی #قدرت #خاتمی #روحانی #دموکراسی #اعتدال #تنش_زدایی #وابستگی #میلیتاریسم #نفوذ #تحزب #دوقطبی #جنگ_داخلی #حجاب #خیانت #طلاق #افسردگی #نوسازی #روزنامه #آزادی_بیان #براندازی
✍متن کامل یادداشت #محمد_عبدالهی در روزنامه #فرهیختگان: http://newspaper.fdn.ir/newspaper/page/2542/1/146786/0
🔴 نقدی بر دنیای فکری حجاریان (ها) - 3
دستگاه فکری #اصلاحطلبان گفتمانی که چهره بارز آنها افرادی نظیر #حجاریان است، بر سه ستون اصلی قرار دارد:
#نوسازی، #توسعه و مشخصا #توسعه_سیاسی، بت وارگی #دموکراسی و معصومیت #جمهور، #سکولاریسم و قداست #عرف. میخواهم خمیرمایه فکری و گفتمانی اصلاحات را اندکی محک بزنیم و ورز دهیم.
2⃣ دو. بت وارگی دموکراسی و معصومیت جمهور
اصلاح طلبان با اصالت دادن به دموکراسی به عنوان سمبلی از #توسعه و غربی شدن، اقدام به تمایزسازی از خود با دیگر جریانهای سیاسی کرده اند. آنها بدین منظور اتوپیایی ترسیم میکنند که در آن همه چیز با #رای مردم صورت میگیرد و هیچ مانع و سرعت گیر و یا فیلتری نباید بر سر راه رای مردم باشد! اصلاح طلبان ماموریت خود را #واسطه شدن بین #حکومت و #مردم و صدای خود را #صدای_مردم نامیدند و شروع به حمله به نهادهای حاکمیتی از جمله #شورای_نگهبان و.. به این بهانه کردند. اما آنها در حالی نهایت آمال خود را «دموکراسی مطلق» دنبال میکنند که حتی در کشورهای غربی چنین دموکراسی وجود ندارد و نخواهد داشت. درحالی استصواب شورای نگهبان را به چالش میکشند و یک نوع استثنا در جهان میدانند که گویی " شورای قانون اساسی در فرانسه" برای #ردصلاحیت وجود ندارد. که گویی " دادگاه قانون اساسی در آلمان" کاندیداها را دستچین نمیکند، که گویی "دادگاه ویژه در انگلستان" بر کاندیداها فیلتر نمیگذارد، که گویی "دو حزب در آمریکا" رای مردم را کانالیزه نمیکنند! چنان از آزادی #احزاب در ایران اتوپیایی سخن میگویند که گویی حزب #کمونیست در #آمریکا آزاد است! که گویی احزاب #اسلامگرا در #بلژیک و #سوئیس و #دانمارک و #انگلستان و #فرانسه، حق فعالیت سیاسی دارند! چنان از ردصلاحیت #نهضت_آزادی و #رجوی در انتخابات ایران، خشمگین اند که گویی سیدحسن #نصرالله میتواند کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا شود! اینها همه سقفهای دیگر کشورها بر سر دموکراسی است که اصلاح طلبان پاسخی برای آنها ندارند و یا حتی نمیخواهند آنها را ببینند.
🔻از طرفی، آنها بعضی نهادهای جمهوری اسلامی مثل شورای نگهبان، مجلس خبرگان، و حتی مقام رهبری را حاکمیتی و در مقابل نهادهای به تعبیر خودشان #مردمی یا انتخابی دسته بندی میکنند. تنها دلیل آنها برای این تفکیک آن است که نهادهای حاکمیتی با #رای_مستقیم مردم انتخاب نمیشوند! این هم یک تناقض و ضعف فکری دیگر #اصلاحات است. اینکه تنها "رای مستقیم" را ملاک مردمی بودن میدانند و هر کس با این روش انتخاب نشود برچسب "حاکمیتی" و حتی "دیکتاتور" دریافت میکند! با این توصیف، بسیاری از روسای جمهور و نخست وزیران دنیا که از طریق نظام #پارلمانی انتخاب میشوند، حاکمیتی هستند، نه مردمی! نخست وزیر انگلستان را پارلمان انتخاب میکند نه رای مردم! صدر اعظم آلمان مستقیما توسط مردم انتخاب نمیشود! پس آیا این مقامات، #دیکتاتور هستند؟!
در واقع، آنها دموکراسی را صرفا در رای مستقیم و حتی #پوپولیسم خلاصه میکنند.
✍متن کامل یادداشت #محمد_عبدالهی در روزنامه #فرهیختگان: http://newspaper.fdn.ir/newspaper/page/2542/1/146786/0
🔰 نقدی بر دنیای فکری #اصلاحطلبان و #حجاریان ها
❌تلقی و تلقین #اصلاحطلب ها از #دموکراسی چیست؟
✅ #رای_مستقیم و #پوپولیسم
#خاتمی #روحانی #مردم #انتخابات #شورای_نگهبان #رهبر #حاکمیتی #انتخابی #انتصابی #پارلمان #نظام_پارلمانی #آلمان #انگلستان #ایتالیا #دیکتاتور #دیکتاتوری #مجلس_خبرگان
✍متن کامل یادداشت #محمد_عبدالهی در روزنامه #فرهیختگان: http://newspaper.fdn.ir/newspaper/page/2542/1/146786/0
🔰 نقدی بر دنیای فکری #اصلاحطلبان و #حجاریان ها
آیا چنانکه #اصلاحطلب ها میگویند نظارت انتخاباتی #شورای_نگهبان یک استثنا در دنیاست؟! آیا همه #احزاب در دیگر کشورها #آزاد هستند؟
#خاتمی #روحانی #انتخابات #رهبر #آلمان #آمریکا #فرانسه #دیکتاتوری #آزادی_احزاب #آزادی #حزب #کمونیست #اسلامگرا #نهضت_آزادی #نصرالله #قانون_اساسی
✍متن کامل یادداشت #محمد_عبدالهی در روزنامه #فرهیختگان: yon.ir/y6bEn
🔴 نقدی بر دنیای فکری حجاریان (ها) - 4
دستگاه فکری #اصلاحطلبان گفتمانی که چهره بارز آنها افرادی نظیر #حجاریان است، بر سه ستون اصلی قرار دارد:
#نوسازی، #توسعه و مشخصا #توسعه_سیاسی، بت وارگی #دموکراسی و معصومیت #جمهور، #سکولاریسم و قداست #عرف. میخواهم خمیرمایه فکری و گفتمانی اصلاحات را اندکی محک بزنیم و ورز دهیم.
3⃣سه. قداست عرف و سکولاریسم
لازمه اعتقاد به دموکراسی گرایی مطلق اصلاح طلبان، قطعا قداست رای #مردم به عنوان تنها مناط حکومتداری است. چیزی که امثال حجاریان از گفتنش ابایی ندارند. آنها ملاک #مشروعیت یک قانون، یک سیاست و یک عقیده را "عرف" میخوانند. نه " #شرع ". هر چه عرف بگوید، حتی اگر عرف بگوید زنا اخلاقی است، قداست دارد. این سکولاریسمِ عریان هم البته تقلیدی از غرب است. اما در اینجا چند سوال وجود دارد که اصلاح طلبان باز هم از پاسخ به آن عاجزند:
🔻یک. عرف چیست؟! آنچه بین «همه مردم» مرسوم است؟! «اکثریت مردم»، «بخشی از مردم»، «نخبگان و خواص جامعه»، یا «اقلیتی از مردم» هم کفایت میکند؟!
🔻دو. چه کسی یا کسانی عرف را #تشخیص میدهند؟! «دولتمردان»، «روشنفکران»، «منتخبان مردم»، «رفراندوم مستقیم» و..؟!
🔻سه. چه کسی عرف را میسازد؟! آیا مردم در خلأ به سمت یک عادت رفتاری سوق می یابند؟! مسلم است که خیر. این ابزارهای #رسانه ای و آموزشی و ارتباطی هژمون هستند که عرف یک جامعه را شکل میدهند. این غولهای بزرگ رسانه ای هستند که #افکار_عمومی را به سمت اجرای خواسته های سیاسی یا اقتصادی خاصی کانالیزه و بسیج میکنند. اگر بخواهیم از زبان #فوکو سخن بگوییم، اپیستمه و آنچه شناخت ما از جهان را شکل میدهد، اینک رسانه ها هستند و به تعبیر #هایدگر، ذات ما جهانهایی را منکشف میکند که در آن جهانها امور را درمییابیم، عمل میکنیم، و میاندیشیم. این جهانها برساختۀ تبلیغات مختلف از سوی رسانهها و افراد مختلف است. تبلیغات رسانهای این امکان را به صاحبان آن میدهد که با دراختیارگرفتن و مهندسی این منبع انرژی (افکار عمومی) هنجارهایی را که اکثریت اعضای یک جامعه پسندیده یا نمیپسندیدهاند، عملاً بهصورت سرمشقهایی درآورند که سایر افراد همان جامعه مجبور و محکوم به پیروی از آن باشند تا آنجاکه سرپیچی از این سرمشقها مستلزم خردشدن زیرفشار افکار عمومی شود.
اما رسانه ها در دست چه کسانی است؟! همه مردم؟ فقرا؟ فرهیختگان؟ دولت؟ یا سرمایه داران؟ واضح است که #ثروتمندان و بلوک ثروت، ابزارهای رسانه ای یک جامعه را در دست دارند. و این یعنی جامعه، عرف آن، رای آن در دست #سرمایه_داران است. دقیقا به همین دلیل است که در غرب، #لیبرالیسم درست مترادف #کاپیتالیسم می آید. آنچه دموکراسی و لیبرالیسم و عرف پرستی خوانده میشود، در واقع #دیکتاتوری سرمایه داران است.
🔻این است باطن و عمق اصلاح طلبی گفتمانی در ایران. وابستگی به غرب، استحاله و حتی فروپاشی اجتماعی و سلامت فرهنگی جامعه، اسلام زدایی و دیکتاتوری سرمایه داران!
✍متن کامل یادداشت #محمد_عبدالهی در روزنامه #فرهیختگان: http://newspaper.fdn.ir/newspaper/page/2542/1/146786/0