eitaa logo
اشعار عبدالمحسن
1.6هزار دنبال‌کننده
96 عکس
56 ویدیو
352 فایل
زهراقلمم داد که دستم گیرد من منتظرم تمام هستم گیرد اشعار علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) تمامی اشعار به نیت تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام ارتباط با شاعر: @abdolmohsen آدرس کانال در ایتا و تلگرام:
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم عجل لولیک الفرج😭😭😭 از حضرت ثامن الحجج می خواهم مضطر شده ام مثل فلج می خواهم در صحن رئوف آمدم با امّید از شاه فقط اذن فرج می خواهم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
😭😭😭😭😭 یاامام رضا چون قطره رسیده ام مرا دریا کن چون کور رسیده ام مرا بینا کن این دیده ی ناقابل من را دیگر لایق به وصال یوسف زهرا کن ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
رزق امروز کنار ضریح حضرت رضا علیه السلام در صحن تو زائرت مردّد نشود حاجت به زبان بیاورد رد نشود هرچند مقام عتبات ست زیاد از بهر ثواب، قدر مشهد نشود دربان تو شخص جبرئیل است ولی هرگز جلوی زائر تو سد نشود هر کس به ضریح تو نگاهی بکند با رأفت دیده ی تو مرتد نشود هر شاعر خوش ذوق تو آخر فهمد هم شأن تو هر شعر؛ سراید نشود از باب ادای حقّ داغت ولله دریا اگر از دیده ببارد نشود ای شیعه فرج بخواه، اصلاح جهان بی منتقم آل محمد نشود ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
رزق مشهد بااشک پای منبر حاج آقا اوجی عزیز صفر رفت ومحسنیه اومد😭 صفر رفت و نیامد از سفر ماهم چرا به شوق دیدنت بگذشته هر گاهم چرا به روی تخت شاهی، دزدها بنشسته اند ولی آواره در صحرا شدی شاهم چرا میان فتنه ی بیراهه ها گم گشته ام نیفتاده به سمت خیمه ات راهم چرا میان ما گناهان فاصله انداخته تو در عرش خدا، من در ته چاهم چرا برای ما که نه ، بنگر که مادر خوانده است نمیایی جواب ناله و آهم چرا بیا ای منتقم شد چاره ی حیدر عبا به زیر دست وپا در بین درگاهم چرا هنوز از سینه ی بشکسته ام خون می چکد کجا ماندی نمیایی تو خونخواهم چرا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
سبکهای محسنیه لطفا بر روی سبک مورد نظر ضربه بزنید وفلش بالا را دنبال کنید
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ای مرهم شرار جگر یابن فاطمه بر شام تار ِ شیعه سحر یابن فاطمه هر جمعه در هوای ظهور تو مانده ایم امّا نیامد از تو خبر یابن فاطمه حق را شکست داده سپاه ِ نفاق وظلم کی می رسد زمان ظَفَر یابن فاطمه از دست ِما مقیم بیابان شدی،ببخش برگرد بین شیعه دگر یابن فاطمه بنگر که روبه روی حسن روی مادرت نیلی شده ست بین گذر یابن فاطمه در پشت درب خانه تو را می زند صدا با سوز و آه و دیده ی تر یابن فاطمه بین گدازه های در ِ نیمه سوخته بر سینه اش نشسته شرر یابن فاطمه روی ضریح ِ سینه ی او، میخ داغ ِدر از خود به جا نهاده اثر یابن فاطمه او شد سپر برای علی و برای او محسن شده ست مثل سپر یابن فاطمه بشکسته است شاخه ی طوبا و از برش روی زمین فتاده ثمر یابن فاطمه با دست بسته خوانده تو را مرتضی بیا ای مرهم شرار جگر یابن فاطمه ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ای بی قرار روضه های محسنیه داری دوباره غم برای محسنیه آمد ربیع و باز هم مظلوم حیدر شد قلب تو ماتم سرای محسنیه آقا کجای این جهان مجلس گرفتی داری به تن رخت عزای محسنیه آقا قسم بر سینه ی زخمی زهرا هستم گدای باوفای محسنیه رفته دو ماه اشک اما مانده ام من در خیمه های باصفای محسنیه بعد از صفر داریم بر تن رخت ماتم هستیم چون تو مبتلای محسنیه خوانده تو را در پشت درب خانه مادر مانده ست در گوشت صدای محسنیه شش ماهه ای جان داد بین درب و دیوار این است اصل ماجرای محسنیه یک سوم از شاخه ی طوبا شد بریده امّ المصیبت شد جفای محسنیه افتاد درب خانه روی بارداری شد یک لگد سنگ بنای محسنیه چل بی حیا بر بی گناهی حمله کردند شد کوچه ای  کرب وبلای محسنیه از کربلا تا شام در ذکر مصائب مانده ست الحق ردّ پای محسنیه ای منتقم، درمان زخم قلب مادر باشد ظهور تو دوای محسنیه ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تنها نگار ، حضرت صاحب زمان بیا اصل بهار ،حضرت صاحب زمان بیا از دیده ای که ثانیه ای هم ندیده ات رفته قرار ،حضرت صاحب زمان بیا صحرای خشک مانده و باران ندیده ام بر من ببار،حضرت صاحب زمان بیا هرچند بوده ام گل نرجس برای تو بدتر ز خار ،حضرت صاحب زمان بیا بنگر که شیعه مانده به راهت تمام عمر در انتظار،حضرت صاحب زمان بیا گم کرده بین کوچه ره خانه مادرت با چشم تار،حضرت صاحب زمان بیا در پشت درب خانه تو را خوانده است او با قلب زار ،حضرت صاحب زمان بیا دست علی رسیده به زخم غلاف تیغ در غسل یار ،حضرت صاحب زمان بیا بر چشم تار فاطمه افتاده دیده اش بین مزار،حضرت صاحب زمان بیا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باز هم روضه گرفتی در کجا آقای من در مدینه یا نجف یا کربلا آقای من باز شاید در خیال انتقام مادری بر ظهورت می کنی دائم دعا آقای من در سکوت خیمه ات تنها صدای آه توست نیست در دور وبرت یک آشنا آقای من رسم هر بزم عزا این است که در پیش در خیر ِمقدم گو شود صاحب عزا آقای من پس کجای روضه ی ما بی قرار مادری تا پیام تسلیت گویم تو را آقای من دق نکردم من اگر در این عزا شرمنده ام کی شود این روضه ها حقّش ادا آقای من با چه جرمی روبروی چشم‌گریان حسن شد به روی مادرت سیلی روا آقای من؟ مادرت را بین کوچه از سرکینه زدند روبروی همسرش چل بی حیا آقای من کوچه آغاز جسارت در زمین نینواست شد دوشنبه مطلع کرب و بلا آقای من شد تأسّی بر جفای کوچه و درکربلا شد به جدّ بی کَسَت صدها جفا آقای من زد یکی او را به نیزه دیگری با خنجرش پیرمردی آمد و زد با عصا آقای من روبروی عمه ی مظلومه ات رأس حسين شد جدا و رفت روی نیزه ها آقای من ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از پشت ابر، ای مه رخشان بیا بیا تنها نگار ، یوسف دوران بیا بیا شرمنده ام که لایق دیدار تو نشد این دیده های بسته ز عصیان بیا بیا مثل همیشه علت تطهیر دیده باش شاید ببینمت مه پنهان بیا بیا داده همیشه گوشه ی چشم تو آبرو بر این گناهکار پشیمان بیا بیا دیگر دعای ما به اجابت نمی رسد بنما دعا به غم بده پایان بیا بیا حلال مشکلات همه شد ظهور تو ای دیدنت تمامی سامان بیا بیا چشمان شیعه مانده به راهت به التماس آرامش نگاه پریشان بیا بیا ای روضه دار صبح و مسا کار دیده شد صبح و مسا ز هجر تو باران بیا بیا آقا به حق سینه ی بشکسته پشت در به انتقام کودک بی جان بیا بیا بشنو صدای مادر خود را ز پشت در خوانده تو را به دیده ی گریان بیا بیا آقا ببین که بین دو دریا گل علی پرپر شده ست با لب عطشان بیا بیا آقا به حق آن تن بی سر که چاک چاک در کربلا رها شده عریان بیا بیا در زیر نعل تازه ی ده دشمن غدیر شد آیه آیه حضرت قرآن بیا بیا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اگرچه از غریبی ات ، پرت شده حواس ها و نیست در هوای تو ، دل خداشناس ها هنوز در نماز شب به فکر درد شیعه ای شده قنوت تو دعا ، برای ناسپاس ها چقدر گریه جای ما، چقدر توبه جای ما به دوش توست از چه رو تمامی تقاص ها بیا و جان ببخش این نگاه بی تو مرده را که بشنوی ز اشک ما، حدیث التماس ها نگاه مرده ای که از قصور دائمش شده حضور تو میان ما، شبیه ناشناس ها چقدر ادّعا ولی ، همیشه بی سعادتیم که زیر سایه ات چنین فقیر یک زیارتیم اگر هنوز شام‌ ما، سحر ز نور تو نشد هنوز کوچه های ما ،پُر از عبور تو نشد دلیل فاصله شده گناه سینه های ما که سینه های ما دمی اسیر شور تو نشد چه انتظار و ندبه ای،که آخر توسّلات حوائج دل همه ،فقط ظهور تو نشد چقدر روبه روی تو ،گناه کرده منتظِر کسی به فکر غربت دل صبور تو نشد حواس شیعه نیست که ،غریب این زمانه کیست به قول مادرت کسی،شکسته دل تراز تو نیست دوباره مجلس عزا دوباره خون جگر شدی دوباره بی قرار آن ندای پشت در شدی میان شعله مادرت خلیل را صدا زده تو بی گمان شنیده ای ،که دست بر کمر شدی گریز روضه های تو همیشه حرف کوچه شد و بعد آن چو مادرت،همیشه محتضر شدی میان‌ کینه دیده ای ،جسارت غلاف را میان کوچه شاهد جفای چل نفر شدی غریب غائب از نظر، بیا امام منتَظَر که با ظهور تو شود ،شب سیاه غم سحر ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف امام باقر علیه السلام فرمودند: لاَ يَكُونُ هَذَا اَلْأَمْرُ إِلاَّ فِي أَخْمَلِنَا ذِكْراً صاحب این امر (امام زمان علیه السلام) از همه ی ما اهل بیت، فراموش شده تر است. (کتاب الغیبه نعمانی) پر از شکایتم از روز های تکراری چگونه می گذرد لحظه ها؟ به دشواری چقدر آه نفس گیر و اشک پنهانی چقدر خنده ی بی روح و تلخ و اجباری بدون تو همه ی فصلها زمستانی ست بهار شیعه بیا بی تو نیست گلزاری چگونه زنده بماند کسی که می داند تو بین دشت و بیابان بدون غمخواری چقدر ارزش تو بین شیعه گم شده است هنوز یوسف  ِزهرا چه بی خریداری هنوز گوشه ی چاه غریبی ات هستی کسی برای نجاتت نمی کند کاری شنیده ای همه دم درد شیعه را اما چقدر حرف نگفته به سینه ات داری برای دیدن تو شیعه زحمتی نکشید تویی که بیشتر از ما به فکر دیداری حواس شیعه کجا بوده در زمان گناه چه اشک ها که شد از دیده های تو جاری هزار سال گذشت و هنوز منتظری نبوده سیصد و اندی حبیب و دلداری هزار سال، هوای دلت شده ابری به یاد کوچه ی غربت همیشه می باری چقدر روضه گرفتی کنار هیزم ها برای مادر خود روز وشب عزاداری میان همهمه ها ،بار شیشه ای افتاد به سینه رفت بدون اجازه مسماری همیشه ناله ی مادر قرین گوش توست تو گوئیا همه دم بین درب و دیواری چگونه کوچه فراموش تو شود،یک عمر کنار مادر خود در میان اشراری ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158