eitaa logo
اشعار عبدالمحسن
1.5هزار دنبال‌کننده
85 عکس
49 ویدیو
352 فایل
زهراقلمم داد که دستم گیرد من منتظرم تمام هستم گیرد اشعار علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) تمامی اشعار به نیت تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام ارتباط با شاعر: @abdolmohsen آدرس کانال در ایتا و تلگرام:
مشاهده در ایتا
دانلود
از شوال تامحرم برحسین ارتش دیگر اومد نوه ی حضرت حیدر اومد کربلا شد جمل واین دفعه حسن دوم لشکر اومد شهامت داره، شوق شهادت داره باسن و سال کمش رسالت داره تا دید مولا رو، پادشه تنها رو اومد تا که پُر کنه جای بابا رو عزیز مولا،یل حسن،عبدالله 🌸🌸🌸🌸🌸 لا اُفارق عمّی داره به لب از کریم هاشم داره نسب اومدو دشمنو از هم پاشید چه به حیدر رفته وقت غضب اومد عبدالله،جان به کف ثارالله حسن سیما،راوی حدیث والاه کرم کرد ودست پاکشو اهدا کرد تموم هستیشو تقدیم مولا کرد عزیز مولا،یل حسن،عبدالله 🌸🌸🌸🌸🌸 ما همه مهر کریمان داریم روی لب ذکر حسن جان داریم لعنت دشمن او دین ماست با برائت فقط ایمان داریم علی معیاریم ،ز دشمناش بیزاریم محاله دست از لعن عدو(...) برداریم همین لعنت ها،ذکر امام عصره ثوابش فوق ِ،درک شبای قدره علی یاحیدر،به دشمن تو لعنت 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس کانال اشعار: @abdolmohsen158
السلام علیک یا کاظم الائمه یا موسی بن جعفر علیه السلام ایران اگر یم است به هر جاش زیوری مانده ست روی هر وجبش ازتو گوهری خورشیداین زمین ز تو رونق گرفته چون در هر دیار صاحب اولاد انوری روشن دلیم ما همه با نور اهل تو درآسمان دل،تو مه و شمس و اختری سلطان رضا وفاطمه را عُشِّ اهل بیت یعنی پدر برای دو خورشید کشوری شیراز و مشهد و قم اگر درب جنتند پس تو کلیددار بهشت مقرری وقتی که صاحب سه در جنت است قم بر این اساس مالک فردوس دیگری از وقت خوردن نمک سفره ی رضات گردیده ایم شیعه و هستیم حیدری . . . آقا روا نبود به قعر سجون روی تا که شوی اسیر جفای ستمگری مرضوض گشته ساق تو ودرد می کشی از کندها و سلسه هایش مکدری یک نانجیب آمد و زد بی هوا تو را این صورت کبود تو شد ارث مادری بااین همه جسارت و توهین روا نبود تابوت تو دگر بشود تخته ی دری آقا درست درد زیادی کشیده ای شکر خدا نبوده کنار تو خواهری آقا نوشته اند مقاتل کفن شدی دیگر نیامده که تو هم پاره حنجری حرف از عصاو نیزه و خنجر نیامده دیگر ندیده دختر تو روی نی سری در زیر گُل نهان شده جسم نزار تو دیگر نرفت زیر سُم اسب، پیکری ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
السلام علیک یا موسی بن جعفر یا ابالرّضا علیهماالسلام حضرت موسی' مبارک ،شد بهار یاد تو سوّم عید غدیر خُم شده میلاد تو بیستمین روز مه ذی الحجّه شد آباد تو شد دل هر شیعه ای قبل از محرّم شاد تو شد مصفّا قلب ما با شادی اولاد تو شد گل خنده شکوفا بر لبان فاطمه عید میلاد تو یا موسی' مبارک بر همه شد به یُمن مقدمت عرش معلی' غرق نور گوئیا موسی' دوباره آمده در کوه طور هر مَلک ازعشق دیدار تو شد مست حضور شد برای تو لباسی دوخته از بال حور عید تو مثل غدیر خُم شده یومُ السُّرور ماه تابان، روی دستان ِحمیده ،کاظمی صادق آل عبا را نور دیده ، کاظمی با قدومت، آسمان ِ قلب ما شد باصفا در قم و مشهد به پا شد جشن میلاد شما یک طرف بانی شده معصومه آن سو هم رضا ای که داری در یدت دنیایی از جود وعطا می شود هر مستمع در محفلت حاجت روا دست ِ پُر نوکر ز درگاه تو خارج می شود چون که مهمان تو ای باب الحوائج می شود تو نهم شمس الضّحای آسمان خالقی قبله گاه بی رقیب دیده های عاشقی وارث هر خُلق نیکوی امام صادقی چون پدر شأن نزول آیه های ناطقی کوری هارون تو تنها بر امامت لایقی تو برای مصطفی' هفتم وزیر و نائبی چون امیرالمؤمنین جدّت امیر غالبی عرش ِرضوان خدا در زیر پایت ساکن است مظهر احسان تو، جود امام ثامن است روز محشر ،مِهر تو اذن ِجنان را ضامن است هرکسی که داشت بغض دشمنت را ،مؤمن است حُبّ ِ اولاد کریمت شرط طُهر ِ باطن است ما نمک پروده ی اکرام اولاد توایم ما مسلمان گشته از اسلام اولاد توایم پای اولادت رسیده هر کجا آباد شد دور جای پای آنها شهرها ایجاد شد قلب ها در سایه ی الطافشان ارشاد شد در حریم پاکشان هر قلب غمگین شاد شد زائر اولاد تو از هر بلا آزاد شد زائر اولاد تو گشته عزیز عالمین گوئیا شد زائر صحن و سرای کاظمین أيها الکاظم دلم دارد هوای کاظمین دیده ی بارانی ام شد مبتلای کاظمین کی مرا جان می دهی باآن صفای کاظمین می دهی کی تذکره بر این گدای کاظمین این سر وجان ،هرچه دارم من فدای کاظمین می شوم روزی دوباره زائر دو گنبدت می روم پای پیاده کربلا از مرقدت وای از عمری اسارت،درد ورنج وغربتت می شود زندان نمناکی مکان طاعتت می رسد با تازیانه ابن شاهک خدمتت می کند با ناسزاهایش اسیر محنتت آخرش زهر جفا گردد جواب رحمتت وای از قَعر سُجون و ساق مَرضوض شما ناله ی (عجّل وَفاتی) های هر روز شما ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
رو عرش اعلا، یه دسته ی گل ،شده شکوفا به دنیا اومد، امام هفتم، حضرت موسی' پایین پاهاش، حضرت جبریل، نغمه می خونه جای قدم هاش به روی طاق ِ هفت آسمونه مژده که نور حق رسیده به روی دستان حمیده رسیده از رحمت ایزد برای شیعه نور دیده خوش اومدی حضرت کاظم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 کوری هارون،بعد پدر اوست ،صاحب منبر نوزاد پاک حضرت صادق، شد به همه سر محبّت او، واسه سعادت، واجبه ولله او به تموم هستی ِعالم ،صاحبه ولله رسیده قبله ی عنایات برای عالم باب حاجات بغض عدوی او فقط شد شرط قبولی عبادات خوش اومدی حضرت کاظم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 تو مجلس تو ،دوباره دلها ،به شور وشینه کبوتر دل، بازم هوایی ،تا کاظمینه برده دل از من، صحن وسرا و ،دو گنبد تو کی میشه آقا ،بیام دوباره، به مرقد تو آقا تو دعوتم نما که دلم اسیر کاظمینه مقصد دل بعد حریمت جنّت ِ جدّ تو حسینه خوش اومدی حضرت کاظم.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
حضرت حمیده علیهاالسلام نام مادر حضرت کاظم علیه السلام
آسمونا غرق نوره روشنه همه عَوالِم آخه شده روز عید ِ میلاد امام‌ ِکاظم قمر ِ ،علی ابن ابی طالبه برای ِ ،مصطفی' ،هفتمین ،نائبه اومد، قبله ی قلبای عاشق ولله ،دلیل خلق ِ خلایق موسی'، گوهر حضرت صادق جانم ،فدای حضرت کاظم... یا جانم،سیدی حضرت موسی'... 🌸🌸🌸🌸🌸 یه نگاه یاس جعفر غم دلارو زدوده تو دستای کوچیک او دریای عطا و جوده حاجت شیعه ها رو میده یه نگاش عرش حق شده خاک به زیر قدماش اومد ،پدر شاه خراسان الحق،قبله ی مردم ایران مظهر،برای رحمت یزدان جانم ،فدای حضرت کاظم.... یا جانم،سیدی حضرت موسی'.... 🌸🌸🌸🌸🌸 اومده اونی که الحق مقتدای عالمینه انیس دل شکسته تو حرم کاظمینه دخترش صاحب ِ سه درب جنّته خادمش از غم ِ روز حشر راحته آقا،دل من کرده هوایت داره،هوای پایین پایت بازم،روزی ام کن یه زیارت جانم ،فدای حضرت کاظم... یا جانم،سیدی حضرت موسی'... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
زمزمه ی بازگشت زائر خانه ی کعبه حاجیان از سمت کعبه از بَر ِ جانان رسیدید گوئیا از پیش حیدر ،یاعلی گویان رسیدید علی جانم علی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 شد علی مولود کعبه پس شدی زائر به کویش پس تو ای حاجی گرفتی آبرو از آبرویش علی جانم علی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 شرط مقبولیّ حج شد اعتقاد ِ بر ولایت بی ولای آل حیدر می شود رد هر عبادت علی جانم علی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 از قدوم حیدری اش خانه ی کعبه ترک خورد فاطمه نوزاد خود را سوی مافوق فلک برد علی جانم علی..... 🌸🌸🌸🌸🌸 شده عمری مِهر مولایم دلیل سروری ام تا ابد شد این شعارم حیدری ام حیدری ام علی جانم علی.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
از شوال تا محرم جواب بلند: میوه ی مجتبایم نور دائم حسن کربلایم ماه هاشم حاجت تو شد روا در رهم گشتی فدا جواب کوتاه: قاسما وا قاسما.... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بند ۱ زد به هر جا بوسه، نعل دشمن دون هرطرف جوشیده صدهاچشمه ی خون شد عمو از این جراحات تو محزون ناله های تو حرم را کرده دل خون پاشوقاسم قرارم پاشو قاسم یادگار ِبرادر پاشو قاسم نوجوان کربلا میزنی تو دست وپا 🌸🌸🌸🌸🌸 بند ۲ فاصله افتاده بین ابروانت گشته جاری رودی ازخون روانت من بمیرم تیر و نیزه برد امانت قد کشیدی زیر مرکب رفته جانت چه به روزت رسانده قوم ظالم شده ای آیه آیه چرا قاسم ازحرم رفته صفا چیده شد گل ازجفا 🌸🌸🌸🌸🌸 می برم تا خیمه گاهت ای شهیدم تازه شد داغ مدینه،من چه دیدم در کنار قبر بابایت خمیدم تیر کین ازجسم و تابوتش کشیدم رفتی قاسم زپیشم رفتی قاسم شد زمان غروبت،رفتی قاسم قاسم آل عبا در غمت گشته عزا 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس کانال اشعار: @abdolmohsen158
از شوال تامحرم منتقم کرب و بلا بیا به حقّ قاسم ای آخرین نورخدا،بیابه حق قاسم ای دلبر اهل ولا ، بیا به حق قاسم بیا که مجتبی دل بی قرار توست قاسم مه جبین چشم انتظارتوست یوسف فاطمه العجل الامان به حق مجتبی العجل الامان.... یاصاحب الزمان... 🌸🌸🌸🌸🌸 ای غائب ازچشم همه،بیابه حق قاسم منتظر توس فاطمه ، بیا به حقّ قاسم دل علی پر از غمه ، بیا به حق قاسم بیا ببین شکست یاس باغ حسن شده برا حسین ، تازه داغ حسن یوسف فاطمه العجل الامان به حق مجتبی العجل الامان.. یاصاحب الزمان... 🌸🌸🌸🌸🌸 ای سبب اشک نگاه ، بیا به حق قاسم جدّتو گشته بی سپاه بیابه حق قاسم بی کفنه تو قتلگاه ، بیا به حق قاسم ببین گل حسن از تشنگی خمید از نعل مرکبا ، یکباره قد کشید یوسف فاطمه العجل الامان به حق مجتبی العجل الامان.... یاصاحب الزمان... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
از شوال تا محرم در کربوبلا قبله گاهه روی سینه ی شاهنشاهه میده حاجت نوکرا رو باب الحوائج شش ماهه اصغره اما از همه سر به همه سرورانه سرور نوزاد دلربای ارباب شافع الاکبره درمحشر یااصغر یااصغر ذکر لبهای هرمجنونه یااصغریااصغر رافع الهمّ هر محزونه یااصغریااصغر مرهم دردبی درمونه مددی یاعلی اصغر... 🌸🌸🌸🌸🌸 روشن ازنگاش ماه واختر تمثیل صلابت حیدر شفاعت می کنه عالم رو یه نخ از قنداقه اصغر هستیه به احسانش محتاج ذکرش می بره ما رومعراج یا علی اصغر ذکر اعظم شفای دردای ناعلاج یااصغریااصغر تسکین قلبای بی تابه یااصغریااصغر کلید همه ی ابوابه یااصغریااصغر واژه ی سبب الاسبابه مددی یا علی اصغر... 🌸🌸🌸🌸🌸 گهواره جنبونش جبرئیل فرزند منجی دُردائیل با محبتش هرکی زنده س پیدا کرده راه سلسبیل به قلب هرعاشق سامونه به بیابون دل بارونه با گرفتن ختم اسمش رفتن تا کربلا آسونه یااصغریااصغر دلای ما رو جنة المأوا کن یااصغریااصغر بازم نگاهی از کرم برما کن یااصغر یااصغر سفربه کربلامونو امضا کن مددی یاعلی اصغر... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
اکبر تو احمد مولایی اکبر ماه شب لیلایی اکبر ای واژه ی زیبایی معشوق دل مایی گویی خود زهرایی اکبر،اکبر تو نور دل و شمع شب تار حسینی در وقت بلا یار و مددکار حسینی در وقت نبرد حیدر کرار حسینی در خوی وخصالی تو به حق شبه پیمبر اکبر شده ای چون که تویی از همگان سر الگوی نبرد تو شده حضرت حیدر تو شیر حسینی نور هر دو عینی قلب زینبینی ای علی جان ای احمد فضایل ای زهرا شمائل عشق دل عاقل ای علی جان اکبر یا اکبر.....ای علی جان 🌸🌸🌸🌸🌸 اکبر تو تاج پسرهایی اکبر تو نور سحرهایی اکبر تو مرد خطرهایی،سر بر همه سرهایی،دریای گهرهایی اکبر،اکبر وصف کرم و جود تو بین همه پیچید بسته عدو هم بر نمک سفره ات امّید خورشید از آن نور جبین تو درخشید حور و ملک ِ عرش شده محو اذانت جبریل امین شدهمه دم مرثیه خوانت جان ِ پدر ِ کربو بلا بسته به جانت ای یوسف لیلا ای فاطمه سیما ماه عالم آرا ای علی جان شاه مهربانی جود بی کرانی اسوه بر جوانی ای علی جان اکبر یا اکبر....ای علی جان 🌸🌸🌸🌸🌸 حیدر تفسیر کتاب الله حیدر،سرچشمه ی نور الله حیدر در معرکه سیف الله درخطبه لسان الله،محبوب نبی الله حیدرحیدر در وقت نبردی اسدالله الغالب با نور محبت تویی بر دلها صاحب محشر ندارم غم تویی امّید تائب عرشی که نشد جای قدم هات اعلا نیست غیراز تو ز بعد نبی بر خلق اولا نیست جنت برای دشمن اولادت جا نیست ابوالاولیایی نعم الاتقیایی روح هل اتایی یامرتضی بنگر مبتلایم بازم کن عطایم رزق کربلایم یامرتضی حیدریاحیدر.....یامرتضی 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس کانال اشعار: @abdolmohsen158
از شوال تا محرم ای علی جان ای عصای پیری ام پشتم شکستی برروی من چشم همچو احمد خود را توبستی من بمیرم زیر تیر و نیزه ها از پا نشستی اکبر ببین دل پدر شده کباب محاسنم ز خون تو خضاب به ناله های من بده جواب اکبر تو را زدند چه بی محابا جلوی چشم ِ زار بابا شدی جوانم ارباً ارباً علی علی علی علی جان.... یا علی شهید اربا اربا... 🌸🌸🌸🌸🌸 ای علی جان بعدتو جانی دگر بر تن ندارم کن نگاهم بین خنده ی عدو ابر بهارم بادل خون برروی ماه تو صورت میگذارم اکبر ببین که خواهرم رسیده ولی با قامت خمیده دیده که موهایم سپیده اکبر تورا زدند چه بی محابا جلوی چشم ِ زار بابا شدی جوانم ارباً ارباً علی علی علی علی جان.... 🌸🌸🌸🌸🌸 ای علی جان بر تنت مانده هزاران زخم کاری اربا اربا بر تنت یک جای سالمی نداری سوی خیمه باعبا صدپاره جسمت گشته جاری اکبر شدی چو آیه های قرآن به هر طرف دراین بیابان تو می روی ومی رود جان اکبر تو را زدند چه بی محابا جلوی چشم ِ زار بابا شدی جوانم اربا اربا علی علی علی علی جان.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس کانال اشعار: @abdolmohsen158