السلام علیک یا صدیقة الکبری
چشم هایت را که بر هم می نهی شب می شود
مطلع ابیات اشک چشم زینب می شود
می کند هر ناله ات یک موی زینب را سپید
گیسویش بی لطف دستت، نامرتب می شود
آه ،راحت می شوی از درد اما بعد تو
سینه ام از دردهای تو لبالب می شود
بازوی غمخوار حیدر را شکسته یک غلاف
با همان،قنفذ نصیبش،پست و منصب می شود
آنکه ما را غرق غربت کرده بیش از دیگران
در جوار غاصب حقّم ،مقرّب می شود
در میان خنده ی تلخ مغیره،کوچه هم
از نفس های پر از دردم معذّب می شود
غصّه ات این بود که مانده سلامم بی جواب
بعد تو حیدر به روی منبرش سب می شود
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
https://t.me/abdolmohsen158
#سبک145_فاطمیه
زمینه مقتلی
بند اول مهدوی
زبان حال حضرت زهرا با حضرت مهدی علیهماالسلام
غریب آقام
طبیب عالمی و بی طبیب آقام
یه عمره از یاوری بی نصیب آقام
نداری یه هم نفس و حبیب آقام
آقا برگرد
تنها امید قلب هل أتی' برگرد
منتقم سیدة النّساء برگرد
ای مرهم دنده ی جابه جا برگرد
ندای پشت در
العجل یا مهدی
صدات زده مادر
العجل یا مهدی
عجّل الله تعالی فرجک.....
🌸🌸🌸🌸🌸
زبان حال حضرت زهرا با حضرت مهدی علیهماالسلام
در و دیوار
من بودم و آتیش و کینه و آزار
به من زدن جلوی چشمای کرّار
شد خونه ی نور خدا پر از اشرار
شرر افتاد
از بین سینه ی صدف، گهر افتاد
یاسمن نشکفته محتضر افتاد
جلوی چشم مادر و پدر افتاد
گلم شده پرپر
العجل یا مهدی
بی یاوره حیدر
العجل یا مهدی
عجّل الله تعالی فرجک.....
🌸🌸🌸🌸🌸
نزن نامرد
نزن جلوی چشمای حسن نامرد
نزن مقابل علی به من نامرد
ببین که زخم میخه رو بدن نامرد
بیا فضّه
نبینه درد من رو مرتضی فضّه
که دنده من شده جابه جا فضّه
رفته گلم به زیر دست و پا فضّه
ببین شکست پهلوم
العجل یا مهدی
کبود شده بازوم
العجل یا مهدی
عجّل الله تعالی فرجک.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://t.me/abdolmohsen158
#سبک146_فاطمیه
کنار قبر😭
بند اول مهدوی
بند دوم زبان حال حضرت امیرالمومنین با حضرت زهرا علیهماالسلام
بیا آقا
منجی آل عبا
شیعه از دوری توست خسته بیا
بیا آقا
ای امید فاطمه
مرهم پهلوی بشکسته بیا
تا کی شیعه
برا ظهورت
تو ندبه های
جمعهه بشینه
تا کی بارون
بباره از چشم
ولی آقاجون
تو رو نبینه
کی همراهت
میاری آقا
دارو برای
زخم رو سینه
العجل یا
بقیةالله......
🌸🌸🌸🌸🌸
بانوی من
شیشه ی عمر علی
روبه روی من عدو تو رو شکست
ببین که من
رو تنت خاک می ریزم
کنار قبرت علی از پا نشست
پاشو زهرا
ببین کنار
مزار خاکیت
حیدره مضطر
پاشو زهرا
ببینکه با تو
رفته قرار
سردار خیبر
پاشو زهرا
نزار که بعدت
تو چاه غربت
بباره حیدر
العجل یا
بقیةالله......
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://t.me/abdolmohsen158
#سبک147_فاطمیه
زبان حال حضرت زهرا وحضرت امیرالمومنین علیهماالسلام
بانوی مظلومم
خوردی زمین در پشت در زهرا
به جای من تو رو زدند اعدا
رفتی گلم به زیر دست و پا
آه و واویلا
در بین کوچه ها چهل مرتد
تو رو مقابلم زدند بی حد
قنقذ تو رو با یه غلاف می زد
آه و واویلا
🌸🌸🌸🌸🌸
آقای مظلومم
دق کردم اون وقتی که دیدم من
دور و ور تو پر شد از دشمن
دیدم تو رو کشون کشون بردن
آه و واویلا
بردن تو رو با طعنه و تهدید
ثانی به غربت تو می خندید
وقتی طناب به دور دستت دید
آه و واویلا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
https://t.me/abdolmohsen158
#سبک148_فاطمیه
سنتی
کوچه،غسل،تشییع،تدفین
تسلیت ای ماه زهرا
شد دلت باز غرق غمها
مادر پاک تو شد شهیده
در جوانی شده قدخمیده
العجل العجل یابن زهرا
🌸🌸🌸🌸🌸
در میان درب و دیوار
مادر تو شد گرفتار
کشته شد محسن بی گناهش
پیش همسر بلند گشته آهش
العجل العجل یابن زهرا
🌸🌸🌸🌸🌸
دست بابای تو بسته
بازوی مادر شکسته
با غلافی که خورده به بازو
بین کوچه شده محتضر او
العجل العجل یابن زهرا
🌸🌸🌸🌸🌸
حیدر است و غسل همسر
غسل یک لاله ی پرپر
تا که دستش به پهلو رسیده
از دو دیده ی او خون چکیده
العجل العجل یابن زهرا
🌸🌸🌸🌸🌸
مرتصی با قلب پردرد
فاطمه اش را کفن کرد
وقت تشییع زهرای اطهر
خم شده قامت شیر خیبر
العجل العجل یابن زهرا
🌸🌸🌸🌸🌸
در زمان دفن زهرا
همسر او مانده تنها
با نگاهی به روی کبودش
می شود غرق غصه وجودش
العجل العجل یابن زهرا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://t.me/abdolmohsen158
#سبک149_فاطمیه
لحطه های آخر
گریز به کربلا
زمینه،زمزمه.....
چشماتو نبند
ای قرار دل بی قرار علی
چشماتو نبند
تویی مونس و غمخوار و یار علی
چشماتو نبند
بمون ای هستی من کنار علی
بعد تو زهرا
من میشم تنها
میشه جهنم
واسم این دنیا
هر روز و هر شب
میشم جون بر لب
میکشه من رو
اشکای زینب
جانم ای زهرا....
🌸🌸🌸🌸🌸
چشماتو نبند
داره دق میکنه کنار تو حسن
چشماتو نبند
حرفی از رفتنت پیش زینب مزن
چشماتو نبند
چطوری تو رو من ببینم تو کفن
یادم میمونه
توی این خونه
زدند تو را با
یه تازیونه
غلاف و بازوت
لگد و پهلوت
خودم واسه تو
ساختم یه تابوت
جانم ای زهرا....
🌸🌸🌸🌸🌸
رفتی فاطمه
علی مونده و گریه و آه حسین
رفتی فاطمه
ای پناه دل بی پناه حسین
رفتی فاطمه
باشه وعده ی ما قتلگاه حسین
یه گودال تنگ
از خون شده رنگ
بی سر حسینه
زیر تیر و سنگ
صدپاره پیکر
خونباره حنجر
می بینی ای وای
رو نیزه ها سر
مظلوم حسین جان...
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://t.me/abdolmohsen158