سبک باسم
سبک 8
#هفتم_صفر
#شهادت_حضرت_مجتبی_علیه_السلام
جواب :
ای لاله ی پرپر، از کینه ی همسر
رفتی برادر رفتی برادر
با دیدگان تر،از غصه ی مادر
رفتی برادر رفتی برادر
مظلوم حسن جانم....
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
آخر تو شدی راحت از این غمها
رفتی با دل خسته از این دنیا
خون جگر شدی از دست یارانت
بستی تو زره بین ندیمانت
با داغ روی داغ،با زخم روی ساق
رفتی برادر رفتی برادر
نور دل حیدر، بودی تو بی یاور
رفتی برادر رفتی برادر
🌸🌸🌸🌸🌸
واویلا میان تشت جگر دیدم
قلبت را شکسته از گذر دیدم
سینه ی تو سنگین از جسارت شد
درمان غم کوچه شهادت شد
با غصه ی سیلی،آن صورت نیلی
رفتی برادر رفتی برادر
با یاد میخ در،آن ناله ی مادر
رفتی برادر رفتی برادر
🌸🌸🌸🌸🌸
از داغت کمان شد قامتم حالا
چشمانم کنار تو شده دریا
جای گُل به تابوتت نشسته تیر
از این داغ برادر جان شدم من پیر
کردی مرا محزون، با این تن گلگون
رفتی برادر رفتی برادر
کفن ز خون شد تر، با زخم بر پیکر
رفتی برادر رفتی برادر
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
سبک بس کن رباب
سبک 9
#هفتم_صفر
#شهادت_حضرت_مجتبی_علیه_السلام
جواب:
بس کن حسن ، لطمه نزن یاد گذر
بس کن حسن،شدم مث تو خون جگر
مظلوم حسن روحی لک الفدا حسن...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
آتیش این سینه شد اشک نگاهت
می کشی من رو داداش با سوز آهت
شد جواب خوبی تو بغض همسر
ای گل زهرا شدی در خونه پرپر
کشته تو رو ، زهر جفا خاکم به سر
کشته منو، دربین تشت دیدم جگر
🌸🌸🌸🌸🌸
عمریه گریونی از روضه ی مسمار
از غم کشته ی بین درب و دیوار
کوچه رفتن شد دلیل احتضارت
یاد سیلی عدو برده قرارت
یادت نرفت،اون ضرب دست پرشتاب
یادت نرفت، کبودی زیر نقاب
🌸🌸🌸🌸🌸
مونده تابوتت میون بارون تیر
دیدمت گلگون،شدم از زندگی سیر
می کِشم تیر از تنت با قامت خم
بعد از این شد اشک داغ تو دمادم
زخمی شدی،کرده غمت مویم سپید
زخمی شدی،شکر خدا زینب ندید
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
#تیرباران
السلام علیک یا حسن بن علی
یامجتبی علیه السلام
از تنت بیرون کشیدم تیر ،قدّ من خمید
بر کفن هم خون تو هم اشک ِ چشم من چکید
یاد پشت در مرا انداختی دیدم حسن
تیر از تابوت بگذشت و به پهلویت رسید
هم کشیدم تیر و هم درد غریبی تو را
خوب شد زینب نبود و تیرباران را ندید
من جگرهای لبت را پاک کرده بودم و
باز او فهمید و در داغت گریبان را درید
پس چگونه گویمش تشییع خونین تو را
جای گل جسمت میان تیر دشمن آرمید
قامتی که شد خمیده بیشتر خم می شود
در کنار عضو عضو جسم سقای رشید
موی من در کربلا گردد سپید و موی تو
وقت سیلی خوردن مادر به کوچه شد سپید
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
#الگوی_کرم
السلام علیک یا حسن بن علی علیهماالسلام
او خلق گردیده که الگوی کرم باشد
ایمان به یُمن بودن او محترم باشد
در سطر اول از ستایش های او مانده
هر کس به راه مدح او صاحب قلم باشد
در شرح یک خط از فضیلت های ناب او
باید به تعداد خلایق محتشم باشد
کردم من استنباط از حرف رسول الله:
شد دشمنش ملعون اگرچه همسرم باشد
ثابت نموده در جمل او می شود حیدر
وقتی که یک لحظه به دوش او علم باشد
دیگر دم شیران ندارد بازدم وقتی
یک دم میان دست او تیغ دو دم باشد
شد دشمن او دشمن ما،دوست دارش دوست
فرقی ندارد از عرب یا از عجم باشد
او بارگاهی هم ندارد حکمتی دارد
باید برایش در دل شیعه حرم باشد
آن کس که از تابوت او بیرون کشیده تیر
حق داشته گر قامتش از غصه خم باشد
✍علی مهدوی نسب (عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
#بی_کران_حسن
السلام علیک یا کریم اهل البیت
یا مجتبی علیه السلام
(زبان حال امام حسین با امام حسن علیهماالسلام)
ای آسمان ِغُصّه ی تو بی کران حسن
تو یک ستاره و غم تو کهکشان حسن
چون صبر تو که حد نهایت نداشته ست
اشکت برای کوچه شده جاودان حسن
آن ضربه ای که مادر ما را ز ما گرفت
عمری نموده است تو را نیمه جان حسن
گردیده متن روضه ی پنهانی ات، غم ِ
یاسی که در مقابل تو شد خزان حسن
مِهر رباب قسمت تنهایی ام شد و
شد همدم تو همسر نامهربان حسن
تیر از تنت کشیده ام ودرد می کشم
گشتم کنار قبر تو قامت کمان حسن
ای کاش درکنار تو من خاک می شدم
دیگر نمانده بهر حیاتم توان حسن
در لحظه ای که وارث انگشترت شدم
شد ناله های روی لبت،ساربان حسن
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
#وجه_کرامت
السلام علیک یا حسن بن علی
أیها المجتبی علیه السلام
وقتی که بخواهم به حقیقت ز شباهت بنویسم
باید که خدا را حسن از وجه کرامت بنویسم
نزدش که عدو سبّ پدر کردفقط لطف از او دید
پس نوکریش را ره پرخیر سعادت بنویسم
شمشیرکِشد یا نکشد می شوداو فاتح میدان
پس صلح دلیرانه او را ز شجاعت بنویسم
در خانه ی خود با عدویش برسر یک سفره نشسته
این عادت الاحسان سببی شد زسخاوت بنویسم
الحق که کفایت کند این جمله که قاتل شده همسر
تاسینه ی او را سپر ظلم ِنهایت بنویسم
گر شرح دهم درد حسین و سبب موی سپیدش
تیری که ز تابوت کشد حدّ کفایت بنویسم
بهتر ز عسل، قاسم اگر خواست میان طف ِبی آب
باید که برایش به بلا فیض ِشهادت بنویسم
حالا که شده قامت قاسم به زیر نعل، کشیده
باید که برای عمویش از خم قامت بنویسم
📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
از زبان امام حسن علیه السلام😭😭😭
#روی_حور
#کوچه
السلام علیک یا مظلومه ياشهیده
یا فاطمة الزهرا علیهاالسلام
ابر سیاه پرده به روی ستاره زد
دشمن رسید و بر رخ مادر شراره زد
از کینه های روز غدیرش توان گرفت
یکجا دو قلب را به کمانش نشان گرفت
می خواستم که قد بکشم در برابرش
باشم پناه مادر و روی مطهرش
با ضرب ِدست او به زمین خورد مادرم
افتاد کوه صبر پدر در برابرم
از یک طرف تمامی رخسار ضربه خورد
از سوی دیگر از لب دیوار ضربه خورد
بد زد که حال مادر ما احتضار شد
چشمی که بوسه گاه نبی بود تار شد
وجهی که بود مایه ی آرامش نبی
شد آسمان تیره ی پیوسته در شبی
شد گریه های کوچه ی غربت همیشگی
بر روی حور ، ردّ جسارت همیشگی
از آن به بعد غُصّه ی من بی حساب شد
رفتن به کوچه و گذر از آن عذاب شد
از آن به بعد نور خدا در حجاب رفت
روی کبود فاطمه پشت نقاب رفت
من ماندم و گلایه و درد نگفتنی
قلبم همیشه از غم سیلی شکستنی
از بعد کوچه خنده ی من ناپدید شد
مویم میان روضه ی کوچه سپید شد
هر چند من شهید جنایات همسرم
در واقع کشته از غم سیلی به مادرم
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
زبان حال حضرت مجتبی بامادر علیهماالسلام(درکوچه)
چادرتو تکون بده ، مادر آل طاها
نشسته روبروی در ، منتظر تو بابا
کبودی صورت تو،دیگه نشه مداوا
پاشو که دیره......طفل تو پیره
دشمن هنوزم زخمی ِروزغدیره
خدا می دونه.....دلم چه خونه
می برمت امونتِ بابا به خونه
مظلومه مادر........
🌸🌸🌸🌸🌸
بدون جرمی مادرم، تو کوچه راهتو بست
افتادی از پا پیش من، ازضرب کینه ی دست
حالا که گم کردی تو راه،حسن کنارتو هست
غم بی شماره.........قحطیِ یاره
قباله ی فدک ببین گردیده پاره
خدامی دونه......دلم چه خونه
می برمت امونت ِبابا به خونه
مظلومه مادر........
🌸🌸🌸🌸🌸
این درد سیلی عدو ، می مونه یادگاری
طفلت ازاین به بعددیگه،نداره هیچ قراری
شکسته گوشوارت جلوم ،گردیده زخم کاری
گرچه نمرده....................دووم آورده
آخر حسن راحت میشه با زهرجعده
خدا می دونه......دلم چه خونه
می برمت امونتِ بابا به خونه
مظلومه مادر......
📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
@abdolmohsen158
با موضوع شهادت امام مجتبی علیه السلام
شعر 16
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ای روضه خوان ِغربت ِقبر کریم ها
شاه غریب ، وارث صبر کریم ها
بین بقیع، صاحب بزم عزا شدی
زائر برای مظهر جود خدا شدی
روز (وقت)عزای جدّ کریم تو مجتباست
اما بقیع، بی علم و بیرق عزاست
این روزها که گشته دل کلّ مؤمنین
آماده ی زیارت ایّام اربعین
گریه کنی به دور حصارش نمانده است
جز تو کسی کنار مزارش نمانده است
حالا به روی خاک حریمش نشسته ای
چون او ز درد بی کسی ات دل شکسته ای
هستی تو هم شبیه حسن شاه بی سپاه
صحرانشین فاطمه، لبریز اشک و آه
اما دلیل اشک حسن داغ کوچه بود
آن کوچه ای که صورت مادر شده کبود
یک بی حیا ز بغض پیمبر توان گرفت
از فرصت نبودن حیدر توان گرفت
جمع ِ تمام کینه ی او مشت بسته شد
بد زد که گوشواره ی مادر شکسته شد
از آن به بعد بر رخ مادر نقاب دید
روی کبود حوریه را در حجاب دید
از آن به بعد روز خوشی مجتبی ندید
در روضه های کوچه ی غربت قدش خمید
راحت شد آخر از غم جانکاه مادرش
وقتی که شد شهید جنایات همسرش
با زهر کینه پاره جگر شد اگر حسن
او را نموده غسل و کفن شاه بی کفن
دیگر نرفته بر سر سرنیزه ها سرش
در زیر نعل تازه نمانده ست پیکرش
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
سلام علیکم
باتوجه به اینکه ان شاالله فردا عازم کربلا هستم و ممکنه در مسیر پیاده روی شرایط ارسال اشعار نباشه امروز و فردا تمامی اشعار اربعین ارسال می شود و ان شاالله اگر اشعارجدیدی روزی شد تقدیم می کنم.
ان شاالله زیارت اربعین، روزی ِ تمامی اهالی کانال بشود.دعای فرج در تمامی مسیر فراموش نشود.
دعاگویم
حلال کنید
یاعلی
مسافرم
اربعین آمده زیر علم مهدی ام
زائر کرب و بلا از کرم مهدی ام
قَدَری بهتر از این نیست ببینم ای جان
در ره کرب و بلا هم قدم مهدی ام
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
ان شاءالله در حرم حضرات علیهم السلام نائب الزیاره دوستان هستم.
یاعلی
سبک1
#اربعین1
#پیاده_روی_کربلا
بند۱و۲:زیارت
بند۳و۴:مصیبت
دوباره جاده به جاده
می آیم سویت پیاده
دوباره شوق زیارت
گرفته از من اراده
حسین جان،نظر کردی ز رحمت
قبولم ، نموده ای ز رأفت
مرا بر،حرم کردی تو دعوت
اگرچه یک عمرسربارت هستم
گرفتی مولا بازم تو دستم
ببخش عهد زیر قبّه ات را
من شکستم
حسین جان،به لطفت،شدم کربوبلایی...
یا
حسین جان،حسین جان،ز تو ممنونم ارباب..
🌸🌸🌸🌸🌸
فروشم فخر، چون زیارت
شد افضل بر هر عبادت
شدم مهمان خداوند
چه بهتر از این عنایت
خوشم که،روم تا فوق افلاک
به راهت،شوم بایک قدم پاک
گذارم، سرم بر بهترین خاک
تأسّی کردم بر خواهر تو
می آیم تا گردم یاور تو
که شایدمرهم باشم به قلب
مادر تو
حسین جان،به لطفت،شدم کربوبلایی..
🌸🌸🌸🌸🌸
دگر امن است راه رفتن
نباشد ترسی ز دشمن
دراین ره موکب به موکب
پذیرایی گشته از من
بمیرم ، برای آن یتیمان
که بودند،همیشه دیده گریان
خمیدند ، ز جور میزبانان
چهل منزل سختیها کشیدند
چه زخم زبان هایی شنیدند
به جای تسلیت روی لب ها
خنده دیدند
واویلا،واویلا،امان از درد غربت...
🌸🌸🌸🌸🌸
زده تاول گرچه بر پام
حزینم بهر ره شام
بمیرم خار مغیلان
چه کرده با پای ایتام
اگرچه،روم باحال خسته
نرفتم، دگر بادست بسته
ز کینه،نشد رأسم شکسته
ندارد کودک دیگر سر جنگ
چرا بر جسم او می زدند سنگ
ز خون سر ، کوچه ی یهودی
شد چرا رنگ
واویلا،واویلا،امان از درد غربت..
یا
واویلا،واویلا،امان از قلب زینب..
📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس کانال اشعار:
@abdolmohsen158
سبک 2
#اربعین2
#مشایه
اجرا با تمام سبکها
جواب:
با قصد مواسات/ با عمه ی سادات
میریم ما پیاده / با فخر و مباهات
لبیک یا حسین.....
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
بنداول:
با لطف حسین / با اذن رضا
ما پر می کشیم/ تا عرش خدا
ما دلبسته ی / بوی تربتیم
مست کربلا / کوی رحمتیم
شکر خدا داده به ما نشون ره سعادت
با این که ما نالایقم شده به ما عنایت
بازم نوشته فاطمه برای ما زیارت
ما با شور وشعف /از ایوون نجف
هستیم با انبیا / راهی شهر طف
🌸🌸🌸🌸🌸
بنددوم:
هرچند پای ما/ پر از تاوله
داریم در مسیر/شور و هروله
خاک این مسیر / پاکم میکنه
موکب های راه/ جنت منه
راه نجات مؤمنین محبت الحسینه
بالاتر از حج وزکات زیارت الحسینه
رمز ورودی بهشت شفاعت الحسینه
سیره ی متقین /رسم روح الامین
شد خدمت در ره ِ/ زوار الاربعین
🌸🌸🌸🌸🌸
بندسوم:
هستیم همسفر/با صاحب زمان
در سایه ی او / می گیریم امان
ما با هر قدم / تا کرب و بلا
داریم روی لب/ مهدی جان بیا
کاش که بشیم مالحظه ای رفیق راه آقا
روشن بشه چشمای ما به روی ماه آقا
باشیم همه از نوکراش با یک نگاه آقا
می گیریم زمزمه/ گوشه ی علقمه
العجل الامان / مهدی فاطمه
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
سبک 3
#اربعین3
سنگین،زمزمه....
آروم آروم پا میزارم تو جاده ها
با تاولایی که نشسته کف پام
آسوده ام درد دیگه ندارمو
تو این مسیر به یاد اون جسارتام
بردند ، اسیرا رو به کوفه وحشیونه
دشمن ، چرا میزد اونا رو بی بهونه
هرکی، روی زبون ناله ی یا حسین داشت
می شد ، جواب ناله ش درد تازیونه
ای وای،امان امان از این همه غریبی..
یا
ای وای،امان امان از این همه مصیبت...
🌸🌸🌸🌸🌸
پهنه بساط سفره توی موکبا
شدیم پذیرایی همیشه بین راه
اما جلو چشامونه تشنگیو
گرسنگی کودکای بی گناه
سه شب،در پشت دروازه ی شام واویلا
پیچید ، بوی غذای شامیان تو صحرا
سیرند ، لشکر ابن سعد ولی بمیرم
تشنه ، خوابیده اند گلای باغ زهرا
ای وای،امان امان از این همه غریبی..
یا
ای وای،امان امان از این همه مصیبت...
🌸🌸🌸🌸🌸
ما با اراده اومدیم تو این مسیر
کسی نبسته دستامون رو با طناب
کسی نداده ما رو از ظلم وجفا
با دیدن سرای رو نیزه عذاب
زینب،چون ابر پاییزی همیشه بارید
رو نی ، سر بریده ی حسینشو دید
وقتی ، نگاش به حنجر بریده افتاد
ای وای،به محمل از غُصّه سرش رو کوبید
ای وای،امان امان از این همه غریبی..
یا
ای وای،امان امان از این همه مصیبت...
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
سبک 4
#اربعین4
#مشایه
جواب:
بازم قدم قدم ،رو دوشمه علم
میام من اربعین، پیاده تا حرم
با صاحب الزمان،امام با کرم
میام من اربعین، پیاده تا حرم
لبیک یاحسین.....
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
بنداول:
یه ساله کارم گشته،چشم انتظاری
درد فراقت آقا ، شد زخم کاری
یه ساله زیر خیمه ت، دل بی قرارم
خواستم همش تو راهت، قدم بزارم
با سینه ای پر از گناه ، دارم میام حسین
بااشک ودرد وسوز وآه،دارم میام حسین
با لطفت گشتم روبراه ،دارم میام حسین
برای همدلی ، با قلب زینبین
میام من اربعین،پیاده تاحرم
باداد وناله بر،غریبی حسین
میام من اربعین،پیاده تا حرم
🌸🌸🌸🌸🌸
بنددوم:
با یه قدم تو راهت ، گردیده ام پاک
دعام اینه تو این راه،یه روز بشم خاک
مسیر راه زوار ، راه یقینه
خادم زوار تو،روح الامینه
با امضای آقام رضا،دارم میام حسین
گردیدم مهمان خدا،دارم میام حسین
همراه صاحب عزا ، دارم میام حسین
نشسته رو لبم،دعای انتظار
میام من اربعین پیاده تا حرم
امید من اینه،دیدار روی یار
میام من اربعین پیاده تا حرم
🌸🌸🌸🌸🌸
بند سوم:
ترک ترک شد لبهام،به زیر آفتاب
با یاد داغ اصغر ، نمی خورم آب
به روی پام از وقتی،تاول نشسته
دیگه به یاد ایتام ، دلم شکسته
با تأسّی بر خواهرت ، دارم میام حسین
من همدردم بامادرت ، دارم میام حسین
در زیر سایه ی سرت ، دارم میام حسین
با یاد خشکی لبای اصغرت
میام من اربعین پیاده تا حرم
با درد پهلوی علی اکبرت
میام من اربعین پیاده تا حرم
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
کانال اشعار:
@abdolmohsen158
سبک 5
#اربعین5
نوحه،سنگین،.....
برخیز و بنگر تو باغ خزان را
یک کاروان شده نیمه جان را
خواهر رسیده با قد خم
باسینه ای بشکسته از غم
در خاطرم مانده که اینجا
شد سایه ی تو از سرم کم
سالار زینب ،یا حسین جان....
🌸🌸🌸🌸🌸
بر پیکرم مانده نقش جسارت
بر قلب من مانده درد اسارت
زخم لبم از آفتاب است
زخم دو دستم از طناب است
این زخم بی درمان سینه
از غُصّه ی بزم شراب است
سالار زینب،یاحسین جان....
🌸🌸🌸🌸🌸
دیگر نپرس از سه ساله برادر
شد در خرابه ز داغ تو پرپر
مویش سپید ازکینه ها شد
قدّش ز بار غصه تا شد
با دیدن رأس بریده ت
دق کرد ودر راهت فداشد
سالار زینب،یاحسین جان....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
بااشک قلم خورد
سبک 6
#اربعین6
سبک قدم قدم
جواب:
برادر غریب من،شداربعین غصه های خواهرت
برادر غریب من،یادم نمیره اون وداع آخرت
غریب حسین.....
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
بنداول
چل روزه با سرت همراهم
لبریز سوز و اشک و آهم
چل روزه با دودست بسته
از خدا مرگمو میخواهم
با تورفت همه ی امّیدم
بی تو از زندگی بریدم
رونیزه زخم روتو دیدم
به محمل سرمو کوبیدم
مزار تو خیسه ببین،با اشک خواهری که گشته نیمه جون
قسمت من ببین چی شد،زیارت قبرتو باقدکمون
🌸🌸🌸🌸🌸
بنددوم
بعدتو شدرباب بیچاره
گریون ِاصغره همواره
لالایی میخونه بمیرم
رودستش خالیه گهواره
داره از حرمله گلایه
بعد تو نمیره تو سایه
آخه دیده که توی آفتاب
قرآنش شده آیه آیه
بایاداون لبای خشک،نخورده خواهرت به دل یه جرعه آب
با یه نیگاه به ظرف آب،تازه میشه داغ لب طفل رباب
🌸🌸🌸🌸🌸
بندسوم
بزم می تیشه زد بر ریشه
داغش موند رو دلم همیشه
بعد اون ضربه ی خیزرون
من زندم باورم نمیشه
نمونده بر دلم قراری
جسارت به توشدای قاری
درپیش چشم خیس سجاد
خون دندون تو شدجاری
یکی نبودکمک کنه،زینب کجا ومجلس نامحرما
یکی بگه چرا شده،به اون لبی که بوسه زدنبی جفا
🌸🌸🌸🌸🌸
بندچهارم
نپرس از خون روی جامه
از سنگ کوچه های شامه
نپرس از گرد رو لباسم
خاکسترهای روی بامه
سکینه از غمت سیرابه
با یاد مقتلت میخوابه
نپرس از دخترت رقیه
دق کرده( جامونده) توی اون خرابه
من الذی ایتمنی ، جوابی از سر بریدت نشنید
با قدخم،موی سپید،توآغوشش گرفت سرتو پرکشید
📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس کانال اشعار:
@abdolmohsen158