22 روز دیگر تا عید ولایت
#غدیر_خم
حضرت مجتبی علیه السلام فرمودند : هرکس حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را به عنوان جانشین بلافصل رسول خدا صلی الله علیه وآله قبول نداشته باشد یا دیگری را بر او در این مقام ترجیح دهد هر آینه تکذیب نموده است قرآن و تورات و انجیل و زبور و سایر کتاب پیامبران دیگر را زیرا در کتب آسمانی گذشته چیزی مهمتر از شناسائی خدا به یگانگی و اقرار به نبوت خاتم الانبیاء محمد صلوات الله علیه وآله و ولایت علی و ائمه طاهرین از نسل او علیهم السلام نازل نشده است
( تفسیر جامع جلد 1 صفحه 87)
هر کسی که نیست مولایش علی بعد از رسول
گو ندارد هر کتاب آسمانی را قبول
بعد توحید ونبوت آمده در هر کتاب
اعتقاد ِ بر ولای مرتضی اصل اصول
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
😭😭😭😭😭
#مستغاث
بحق عباس عجل لولیک الفرج
بحق اصغر عجل لولیک الفرج
هزار خار رسید و به جان یاس افتاد
کنار مشک ترک خورده،مستغاث افتاد
برای تر شدن گوشه ی لب اصغر
بلندمرتبه شاهی به التماس افتاد
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
با اشک......
#سبک_344_محرم
#دهتایی_نوزدهم
#سربندمهدوی
#دوبند_موضوع_شبها
#زمزمه_واحد_زمینه_مقتلی.....
#شب_ششم_محرم
#شهادت_حضرت_قاسم_علیه_السلام
دوباره بزم عزا برپا شد
کجایی ای صاحب عزا
ایشالا میشه ظهورت امضا
به حقّ شاه کربلا
می گردیم دنبالت تو هیئتا
نشسته روی لبهامون دعا
میون ناله و گریه و آه
ظهورت رو میگیریم از خدا
یارب
به شاه بی سر، عجّل انتقام
یارب
به زخم حنجر ،عجّل انتقام
یارب
به پاره پیکر، عجّل انتقام
اللهم عجل لولیک الفرج......
🌸🌸🌸🌸🌸
چرا دامادم به روی ماهت
نشسته اینقد ردّپا
موهاتو شونه،زده پای اسب
شده موهات با خون حنا
شده هر بند پیکرت جدا
نزن تو آغوش من دست و پا
غم ماه روت که شد صد هلال
بسه واسه کشتن عمّه ها
قاسم
کشیدی قد ای سردار حسن
قاسم
شدی چون اکبر ای صدپاره تن
قاسم
شده زخمات، آتیش قلب من
اللهم عجل لولیک الفرج.....
🌸🌸🌸🌸🌸
ببین تو خیمه،عروس خونَت
کشیده خیلی انتظار
دعاشه هر دم که تو برگردی
نداره آروم و قرار
برای برگشتنت ای غریب
میخونه هر لحظه أمَّن یُجیب
ببینه اگه اینجوری تو رو
میره از دیده هاش صبر و شکیب
قاسم
عروسی ِزبیده شد عزا
قاسم
اگه ندیدت زیر مرکبا
قاسم
می بینه سرتو رو نیزه ها
اللهم عجل لولیک الفرج......
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
زمزمه احساسی مهدوی
استغاثه
گریز به شب جمعه
باز برای استغاثه اومدم
(دوباره تو مجلس تو اومدم)
الحمدالله
منو راه دادی با اعمال بدم
الحمدالله
به دل نالایقم مِهرت نشست
الحمدالله
در ِخونتو خدا به روم نبست
الحمدالله
ممنونم
روزی ام کردی دعای فرجت
ممنونم
گریه می کنم برای فرجت
ممنونم
ممنونم
فرجت فقط شده حاجت من
ممنونم
شد دعای فرجت طاعت من
ممنونم
بابای کریم....
🌸🌸🌸🌸🌸
خیلی من بدم ولی دوست دارم
خودت میدونی
خورده ام زمین بگیر دست منو
با مهربونی
دوباره تو مجلست یه کوهی از
گناه آوردم
دست من خالیه بین مجلست
پناه آوردم
شرمندم
دل تو شکسته از گناه من
شرمندم
خون نشد از غربتت نگاه من
شرمندم
تا ابد به گوشه ی نگاه تو
مدیونم
تا نفس تو سینمه از عشق تو
میخونم
بابای کریم....
🌸🌸🌸🌸🌸
شب جمعه اومده شاه غریب
(باز محرم اومده شاه غریب)
تو کربلایی
زیر قبّه ی غریب کربلا
غرق عزایی
روضه میخونی برای مادرت
کنار گودال
بین روضه های غارت حرم
میری تو از حال
العجل
تو رو میخونه رو نی سر جدا
العجل
پیچیده هنوز صدای عمّه ها
العجل
العجل
حنجر بریده میزنه صدات
العجل
دستای بریده میزنه صدات
العجل
العجل یا صاحب الزمان....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
با موضوع شهادت حضرت جواد علیه السلام
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
داری دوباره سوز و نوا أيّها الغریب
پوشیده ای لباس عزا أيّها الغریب
در کاظمین گوشه ی صحن دوتا کریم
ابری شده ست چشم شما أيّها الغریب
این بار روضه خوان جواد الائمه ای
آن آسمان لطف و عطا أيّها الغریب
آن مظهر سخاوت وجودی که همسرش
عمری به او نموده جفا أيّها الغریب
پرپر شده ست با لب تشنه میان درد
در بین حجره یاس رضا أيّها الغریب
از کینه پیکرش شده بر روی پشت بام
در زیر آفتاب رها أيّها الغریب
اما ز بال چند کبوتر به روی او
یک سایبان شده ست بنا أيّها الغریب
حالا گریز روضه ی تو کربلا شود
چون روضه های صبح ومسا أيّها الغریب
اینجا به زیر گُل تن جدّت نهان شده
حرفی نشد ز سنگ و عصا أيّها الغریب
اینجا نرفته روبه روی چشم دختری
بر روی نیزه رأس جدا أيّها الغریب
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#یاجوادالائمه_ادرکنی
السلام علیک یا ابالهادی
یا محمدبن علی علیهمالسلام
ای که بر شیعه نور عین استی
مقتدا بهر عالمین استی
ماه زیبای کاظمین استی
یا جواد الائمه ادرکنی
در حریم تو از گنه پاکم
گوئیا من در اوج افلاکم
کن مرا در سرای خود خاکم
یا جواد الائمه ادرکنی
من فدای دو گنبد وصحنت
مرقد پر فضیلت و امنت
سفره ی جود ِ دائماً پهنت
یا جواد الائمه ادرکنی
تو سراسر سخاوت و جودی
جلوه ای از خدای محمودی
من گنهکارم و تو بخشودی
یا جواد الائمه ادرکنی
من گدا و تو سروری آقا
قطره ام با تو می شوم دریا
با ولای تو می شوم والا
یا جواد الائمه ادرکنی
خاک صحرا به دست تو زر شد
نوکر تو امیر و سرور شد
هرکه شد دشمن تو کافر شد
یا جواد الائمه ادرکنی
مات ِ علم تو زاده ی اَکثَم
بر علوم جهان تویی اَعلَم
ذکر تو مانده بر لبم هر دم
یا جواد الائمه ادرکنی
ای غریب سلاله ی حیدر
کشته ی بی وفایی همسر
بین حجره شدی تو بی یاور
یا جواد الائمه ادرکنی
تو شهید از جفا و بیدادی
تشنه لب بین حجره جان دادی
کرده همسر،ز داغ تو شادی
یا جواد الائمه ادرکنی
جسم تو شد رها گل ایمان
بر روی بام خانه ات عریان
زیر بال کبوتران پنهان
یا جوادالائمه ادرکنی
ولی آخر تن تو ای جانان
شده در بین کوچه گلباران
شده شیعه برای تو گریان
یا جوادالائمه ادرکنی
رأس پاکت جدا نشد آقا
بر تن تو جفا نشد آقا
زیر مرکب رها نشد آقا
یا جوادالائمه ادرکنی
بوده عمری غم تو میخ در
داغ دستان بسته ی حیدر
شد جسارت به پهلوی مادر
یا جواد الائمه ادرکنی
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام علیک یا باب المراد
یا جواد الائمه علیه السلام
تا کاظمین با پر احساس می پرم
در سایه سار بین دو گنبد کبوترم
هم نوکر همیشگی زاده ی رضا
هم ریزه خوار سفره ی موسی بن جعفرم
بوی تعفن گنهم برطرف شده
از بوی این دو لاله همیشه معطرم
پرونده ام سیاه ولیکن دلم خوش است
وقتی که زیر تابش انوار محشرم
روز تولدم شده رفتن به این حریم
با یک قدم به درگه ایشان مطهرم
بر کاظمین و صحن وسرایش قسم که من
تا روز مرگ کلب در آل حیدرم
مسکین کاظمین شدن برترین دعاست
به به حساب زائر این شهر با رضاست
یک یا جواد رمز تمام گشایش است
ذکر مجرّب لب غرق نیایش است
با یک نگاه ِ مرحمت حضرت جواد
صحرای خشک قلب مرا فصل رویش است
یک اعتکاف در حرم پر فضیلتش
راه میان بُری به کمال پرستش است
از بحر علم وحکمت وفضلش گرفته جان
ذهنی که شاعرانه همیشه به جوشش است
لکنت زبان زاده ی اکثم برابرش
اقرار کرده او در ِ ابواب دانش است
بر من حرام شد طلب از این و آن،فقط
این خانواده لایق هرگونه خواهش است
خورشیدو ماه،ذره ای از نور ِ گنبدش
اصل بهشت را بنویسید مرقدش
در پشت درب حجره به مرگش رضا شده
آن کس که مظهر کرم اولیا شده
مثل عموی خون جگر از دست همسرش
با زهر، حق جود و عطایش ادا شده
از بس عطش کشیده و آبی نخورده است
دیگر میان هلهله ها بی صدا شده
هر چند با کمال جسارت سه روز وشب
بر پشت بام جسم غریبش رها شده
روی ضریح پیکر او روی پشت بام
یک سایه بان ز بال کبوتر بنا شده
او را اگر چه در وسط کوچه یافتند
پنهان به زیر یاسمن ولاله ها شده
دیگر نگفته اند مقاتل که پیکرش
زخمی به ضرب نیزه وسنگ وعصا شده
حرفی ز نعل تازه و ده بی حیا نشد
حرفی نشد که دنده ی او جا به جا شده
زینب رسید و دید هزاران ستاره را
نقش هلال روی تن پاره پاره را
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158