#مناجات_شهادت_حضرت_رضا_علیه_السلام1
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
از پشت ابر ، ای مه تابان ِ احمدی
جانها به لب رسیده و بیرون نیامدی
مانده هنوز روی لب شیعه بی امان
عجّل علی ظهورک یا صاحب الزمان
هر روز ما گذشته چرا با نبودنت
مانده همیشه در دل ما شوق دیدنت
در پای منبر تو نشد سینه زن شویم
با تو نشد که ثانیه ای هم سخن شویم
قسمت نشد که گریه کند پا به پای تو
این دیده، بین روضه ی صبح و مسای تو
روز عزای حضرت سلطان طوس شد
برپا دوباره هیئت شمس الشموس شد
روی کتیبه ضامن آهو نوشته ای
یک (یا رئوف)گوشه ی هر سو نوشته ای
قربان شال مشکی و اشک عزای تو
در زیر خیمه زمزمه ی یا رضای تو
این روزها تو زائر سلطان مشهدی
دل را به بحر صحن و سرای رضا زدی
داری برای غربت او گریه می کنی
بر آن عبا و محنت او گریه می کنی
در زیر آن عبا که به رأسش کشیده است
در بین قصر و حجره قد او خمیده است
خورده زمین و پا شده با زحمت زیاد
از دست زهر و دوری فرزند خود جواد
جوری به خاک حجره سرش را نهاده است
گویا به صورت از روی مرکب فتاده است
افتاده باز یاد تن غرق خاک و خون
داغ عظیم،اشک حرم ،زین واژگون
یاد تنی که گوشه ی صحرا رها شده
با نیزه عضوعضو تنش جابه جا شده
دارد هزار و نهصد و پنجاه زخم کین
جسمش بدون غسل و کفن مانده بر زمین
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#مناجات_شهادت_حضرت_رضا_علیه_السلام2
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ماه صفر گذشت بدون شما چرا؟
در پشت ابر، مانده ای ای ماه ما چرا؟
شاه جهان که ساکن صحرا نمی شود!
هستی همیشه در به در ِذی طُویٰ چرا؟
دشمن که جای خود، چه توقّع از آن ولی
از یاد برده است تو را آشنا چرا؟
غیر از دعا برای ظهورت که چاره نیست
اما نمی رسد به اجابت دعا چرا؟
هستی کجای مجلس ما،صاحب ِعزا؟
حاضر شوی به مجلس ما در خفا چرا؟
روضه برای حضرت سلطان گرفته ایم
کشته شده ست جدّ رئوفت رضا چرا؟
ای منتقم بگیر دگر انتقام ِاو
اجر امامتش شده زهر جفا چرا؟
در بین قصر و حجره ی خود خورده بر زمین
انداخته به روی سرش یک عبا چرا؟
حالا که روی خاک، سرش را گذاشته
جدّش حسین را زده دائم صدا چرا؟
گوید: حسین از چه تو را تشنه کشته اند
موی سپید تو شده با خون حنا چرا؟
وقتی که پیش عمّه، سرت را بریده اند
دیگر جدا شده سر تو از قفا چرا؟
در زیر نعل تازه ی ده مرکب عدو
شد عضوعضو پیکر تو جابجا چرا؟
جسمی که جای بوسه ندارد سه روز و شب
شد روی خاک گودی مقتل رها چرا؟
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
😭😭😭😭😭
#زبان_حال
#یابن_الشبیب
یابن الشبیب، مهدی ِمن می شود شَرید
از دست شیعیان ِخودش می شود طَرید
یابن الشبیب، بر پسرم می شود جفا
او هم شود شبیه من از شهر خود جدا
یابن الشبیب، داغ دلش آتشین شود
بیش از هزار سال، بیابان نشین شود
یابن الشبیب، می شود از غصه خون جگر
هستم غریب و او شود از من غریب تر
یابن الشبیب صبح و مساء گریه می کند
در روز عید و روز عزا گریه می کند
شیعه دعا برای ظهورش نمی کند
کاری برای قلب صبورش نمی کند
در مجلسی که خوانده شود روضه های مشک
جاری شود ز دیده ی او خون به جای اشک
یابن الشبیب، دل نگرانی ولی بدان
رجعت کنیم با فرج صاحب الزّمان
آید ندا که مهدی آل عبا رسید
هنگام انتقام ز مأمون فرا رسید
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#درد_می_کشم
السلام علیک یا غریب الغربا
یاعلی بن موسی الرضا علیه السلام
تا حجره با شرار جگر درد می کشم
با سوز و آه و دیده ی تر درد می کشم
وقتی که راه رفتن من سخت می شود
با یاد زخم ساق پدر درد می کشم
در این مسیر یاد غریبی زینبم
از شام وسنگ های گذر درد می کشم
وقتی که درب حجره گشایم به دست خویش
با یاد میخ و ضربه ی در درد می کشم
در را کنار می زنم و یاد مادر و
شش ماهه ای که بوده سپر درد می کشم
عطشانی ام تداعی لب های خشک شد
یاد رباب و تیر سه پر درد می کشم
با غُصه ی عبا و تن پاره ی علی
دائم برای هجر پسر درد می کشم
وقتی گذاشتم سر خود را به روی خاک
با روضه های نیزه و سر درد می کشم
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#از_آن_عبا
السلام علیک یا غریب الغربا
یا علی بن موسی الرضا علیه السلام
از آن عبا که بر سر پاکش کشیده است
فهمیده ام زمان فراقش رسیده است
از این نشست و پا شدنش خون جگر شدم
تا حجره گوئیا که خودش را کشیده است
عجّل وفاتی است به روی لبان او
خیلی اهانت از لب دشمن شنیده است
شیرین شده ست تلخی زهر جفا که او
یک عمر طعم درد و بلا را چشیده است
راضی به رفتنش شده حق می دهم که او
یک روز ِخوش، زمان حیاتش ندیده است
افتاده یاد گودی مقتل که این چنین
بر روی خاک حجره ی خود آرمیده است
حالا دوباره گوشه ی حجره میان درد
صاحب عزای روضه ی رأس بریده است
از بس مرور کرده غم شام و کوفه را
او هم شبیه فاطمه ها قدخمیده است
بر روی خاک با لب تشنه در احتضار
یاد خرابه و لب طفل شهیده است
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#بر_زمین_خوردی
السلام علیک یا غریب الغرباء
بر زمین خوردی تداعی کرده ای آن کوچه را
کوچه ی افتادن مادر کنار مجتبی
بر زمین خوردی به یادت آمده در پشت در
محسن شش ماهه شد نقش زمین از کینه ها
بر زمین خوردی به یادت آمده پیش علی
مادرت افتاد در کوچه به زیر دست وپا
بر زمین خوردی به یادت آمده در علقمه
خورد باصورت زمین عبّاس با فرق جدا
بر زمین خوردی به یادت آمده جدّت حسین
خورد از بالای اسبش بر زمین کربلا
بر زمین خوردی به یادت آمده رأس حسین
از روی سرنیزه ها افتاد با سنگ جفا
بر زمین خوردی به یادت آمده با دست زجر
عمه ات نقش زمین شد در ره شام بلا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#نگیر_از_من_حرم_را
السلام علیک یا معین الضعفاء
دوباره آمدم تا که کنی تو روبه راهم
خطاکارم جفا کردم غلامی روسیاهم
شکستم من همیشه قلب تو را با گناهم
همیشه در حریم تو شدم پاک از گناهان
نگیر از من حرم را یا رضاجان یا رضاجان
منم مرغی که دور گنبد زردت مقیمم
شده یک گوشه از صحن تو جنّات نعیمم
شده طوف ضریح تو صراط المستقیمم
شدم من با نگاهی بر ضریح تو مسلمان
نگیر از من حرم را یا رضاجان یا رضاجان
خودت گفتی که می گیری تو دست زائرت را
به دیدارش سه جا می آیی ای خورشید زهرا
به دادش می رسی وقت حساب و ترس عقبا
مرا خواندی همیشه تا دهی برگ امانم
نگیر از من حرم را یا رضاجان یا رضاجان
نه از باب لیاقت،آمدم با دعوت تو
شدم ریزه خور خوان عطای رأفت تو
شدم من زائر عرش سراسر رحمت تو
نمی خواهمکسی را جز تو ای شاه خراسان
نگیر از من حرم را یا رضاجان یا رضاجان
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#در_حرم
السلام علیک یا انیس النفوس
با نَمی از زمزمت ،تر شد دهانم در حرم
لال بودم ،حال گویا شد بیانم در حرم
با غبارت ،پاک کردم گرد از مژگان چشم
تا بگویم که من از جاروکشانم در حرم
شب به ماه و اختران دیگر ندارد احتیاج
هست وقتی گنبدت در آسمانم در حرم
(أشهَد اَنَّ علی....) در گوشه ی صحن غدیر
هست عرفانی ترین بخش اذانم در حرم
قبل از آنی که بخواهم،حاجتم را داده ای
نیست لازم که بیاید بر زبانم در حرم
بی گمان ذکر مجرّب می شود یک (یا رئوف)
چون که مهمان امام مهربانم در حرم
کاش جلدت می شدم چون کفتر گلدسته هات
تا که باشد در پناهت آشیانم در حرم
یا که بخش کوچکی از سنگفرشت می شدم
می شد این گونه کنار تو بمانم در حرم
این گلایه های دیده حاصل دلتنگی است
کربلا می خواهد این اشک روانم در حرم
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#سه_جا_فقط
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
یا شمس الشموس علیه السلام
سویت نیامدم که بیایی سه جا فقط
خواهم شوم همیشه مرید شما فقط
قلبم به عشق هرکس وناکس نمی تپد
بر خانواده ی تو شده مبتلا فقط
آهو نمی شوم که به لطفت رها شوم
وقتی شوم اسیر تو گردم رها فقط
تکیه زده به کرسی شاهانه روی عرش
آن کس که بوده در حرم تو گدا فقط
الحق شده ست پنجره فولاد صحن تو
بر درد لاعلاج مریضان دوا فقط
باید شوی طبیب تمام خلایق و
عالم بگیرد از حرم تو شفا فقط
از گوشه ی ضریح تو شش گوشه خواستیم
در دست توست تذکره ی کربلا فقط
آقا کنار مقتل جدت چه می کند؟!
آن کس که داشت همره خود یک عصا فقط
آقا اگر نشد بدن جدّ تو کفن
چیزی نبود چاره شده بوریا فقط
از بهر کشتن تو نیازی به سم نبود
کافی ست درد مجلس شام بلا فقط
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#سلطان_طوس
السلام علیک یا اباالجواد
یا علی بن موسی الرضا علیه السلام
من کجا و قبله گاه کوی تو،سلطان طوس
گرچه نالایق می آیم سوی تو،سلطان طوس
دل خوشم یک عمرهستم من خریدار تو و
زیر دِین ِخواهر دلجوی تو، سلطان طوس
اغنیا رفتند حجّ و ، مانده این قلب فقیر
دل فریب کعبه ی ابروی تو، سلطان طوس
روح داد ولحظه لحظه جان من راتازه کرد
اشتیاق یک نظر بر روی تو ،سلطان طوس
گل به گل هرباغ را گشتم ندیدم بهتراز
آن شمیم دل نواز بوی تو ، سلطان طوس
من گدا هستم تو آقا کن ضمانت بازهم
گرچه هستم کمترازآهوی تو،سلطان طوس
📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#مرمر_پایین_پایت
السلام علیک یا انیس النفوس
یا علی بن موسی الرضا علیه السلام
کی بیایم(آمدم تا) مرمر پایین پایت را ببوسم
من غبار گوشه ی صحن وسرایت را ببوسم
عرش، حالا که شده فرش کف پای گدایت
پس شده واجب کف پای گدایت را ببوسم
غبطه خوردم بر کبوترهای روی گنبد تو
کاش می شد لحظه ای گنبد طلایت را ببوسم
وقت بوسه بر ضریحت غرق رویایی شدم که
خم شدم گویا که یک پر از عبایت را ببوسم
آب سقاخانه ات را من بنوشم با دو نیت
هم شفا گیرم و هم آب بقایت را ببوسم
پنجره فولاد تو بسته ولی مفتاح درهاست
من مریض عشقم و باب الشفایت را ببوسم
با مرور روضه ی یابن الشبیبت زیر قبه
جای شش گوشه ضریح باصفایت را ببوسم
گفت جدت ای برادر تا که دل آرام گیرد
در میان هلهله دست جدایت را ببوسم
ساعتی دیگر کنار جسم بی سر زینبش گفت
جای سالم که نداری من کجایت را ببوسم
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#دودمه_مهدوی
#شهادت_حضرت_رضا_علیه_السلام
ضامن آهو شده مسموم با زهر جفا/
یا اباصالح بیا
در مسیر حجره اش خورده زمین جدّت رضا/
یااباصالح بیا
🌸🌸🌸🌸🌸
شد رضا با زهر کینه بین حجره نیمه جان/
العجل صاحب زمان
بین آغوش جوادش در غریبی داده جان/
العجل صاحب زمان
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158