eitaa logo
اشعار عبدالمحسن
1.6هزار دنبال‌کننده
97 عکس
57 ویدیو
352 فایل
زهراقلمم داد که دستم گیرد من منتظرم تمام هستم گیرد اشعار علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) تمامی اشعار به نیت تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام ارتباط با شاعر: @abdolmohsen آدرس کانال در ایتا و تلگرام:
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم الرزقنا عَنْ بَشِيرٍ الدَّهَّانِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیه السلام قَالَ: مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ علیه السلام أَوَّلَ يَوْمٍ مِنْ رَجَبٍ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ الْبَتَّةَ. (مصباح الزائر، ص291) حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر كس قبر حسین بن علی علیه السلام را در روز اوّل ماه رجب زیارت کند ، خداوند قطعا او را می آمرزد. آمده ماه رجب فصل بهار اولیا آمده خورشید هفتم باقر آل عبا هر که آید کربلا در اول ماه رجب می شود پاک از گناهانش ز الطاف خدا بسته شد راه حرم آقا شکسته قلب ما می شود کی نوکر تو زائر کربوبلا حال که قسمت نشد باشم مقیم شهرطف کاش گردم من گدای صحن آقایم رضا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @abdolmohsen158
سلام علیکم با توجه به شغل پرستاری و مواجه شدن با بیماران مبتلا با کرونا ویروس احتیاطاً مجبورم تا برطرف شدن این بیماری در هیئات حاضر نشوم.لطفا در مجالس دعاگو باشید. یاعلی
السلام علیک یا علی بن محمد یا هادی الائمه علیه السلام ای آفتاب سامره یا هادی الأُمم مِهرت ره هدایت ما هادی الأُمم با جامعه کبیره ی تو شیعه ایم ما با تو شدیم عبد خدا هادی الأُمم الحق ز ماه روی تو بر قلب شیعیان تابیده است نور هدی' هادی الأُمم توحید واقعی ست فقط در کلام تو چشمان توست قبله نما هادی الأُمم اصلا اصول دین و فروعش حقیقتاً شد معرفت به ذات شما هادی الأُمم در راه دین، تو داغ زیادی کشیده ای تو مظهری به صبر و رضا هادی الأُمم از چه تو را به خان ِصَعالیک برده اند در بین مستمند و گدا هادی الأُمم قبری کنار پای تو کندند از جفا با کینه های آل عبا هادی الأُمم دشمن سواره بوده و برده پیاده ات در کوچه ها بدون عبا هادی الأُمم معصوم آل حیدری و برده دشمنت در مجلس شراب چرا هادی الأُمم دشمن ز تو به غیر محبت ندیده بود حقّت نبود زهر جفا هادی الأُم وقت شهادتت حسنت بوده پیش تو با اشک و ناله خوانده دعا هادی الأُمم غسل و کفن نموده تنت را کنار تو برپا شده ست بزم عزا هادی الأُمم دیگر نبوده پیکر تو چند روز و شب در زیر آفتاب رها هادی الأُمم شکر خدا مقابل چشمان خواهرت دیگر نشد سر تو جدا هادی الأُمم هر جای پیکر تو نشد زخم روی زخم با ضرب سنگ و تیر و عصا هادی الأُمم شکر خدا ندیده حسن صبح تا به شام بر روی نیزه رأس تو را هادی الأُمم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
توسل به حضرت هادی علیه السلام (ان شاالله جهت توسل در حرم سامرا) بر سینه ی ما حک شده یا حضرت هادی نه این که فقط شد دم ما حضرت هادی شد ذکر لب شاه و گدا حضرت هادی شیرین شده بر روی لبم صحبت هادی من مست تولای توأم حضرت هادی جانم به فدای حرم سامره ی تو هستم به هوای علم سامره ی تو دلبست دو ماه کرم سامره ی تو دلها به فدای حرم و ساحت هادی من مست تولای توأم حضرت هادی ما در دوجهان غیر تو دلدار نداریم میلی به سوی یوسف بازار نداریم با غیر تو و آل تو ما کار نداریم شد عزّت من نوکری دولت هادی من مست تولای توأم حضرت هادی صحن حرمت ملجأ قلب همگان شد شش گوشه ضریح تو به دل روح و روان شد آن گنبد زرد حرمت نور جهان شد مسجود ملائک همه دم تربت هادی من مست تولای توأم حضرت هادی با جامعه ی تو دل ما گشته هدایت هر حرف تو خود داده نشان راه سعادت حبّ تو شود ناجی ما روز قیامت جنت بروم با نگه رحمت هادی من مست تولای توأم حضرت هادی مأوای تو شد خان ِصَعالیک واویلا ای وای چرا روبه رویت سب شده زهرا قبری ست چرا پیش تو از کینه ی اعدا یک عمر، شده غصّه وغم قسمت هادی من مست تولای توأم حضرت هادی بردند تو را سوی عدو جاده به جاده دشمن به روی مرکب و تو پای پیاده بی کفش و عبا ،برده تو را مجلس باده دریا شده چشمان من از محنت هادی من مست تولای توأم حضرت هادی بر روی دو دست تو چرا جای طناب است جای تو مگر، نور خدا بزم شراب است قلب تو از این ظلم عدو غرق عذاب است گردیده جگر پُرشرر از غربت هادی من مست تولای توأم حضرت هادی ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
با موضوع شهادت حضرت هادی عیه السلام شعر 28 السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ای روضه خوان محنت ِ ارباب سامرا درد آشنای غربت ِ ارباب سامرا بزم عزا به پا شده در زادگاه تو آتش زده به قلب همه، سوز ِ آه تو حاضر شدی کنار اسیر ِ رها شده با زهر کینه، حاجت ِمرگش روا شده جدّت اگرچه بر همه عالم امیر بود اما همیشه گوشه ی زندان اسیر بود جدّ تو را به خان ِ صَعالیک برده اند ‌دستش به جرم نام علی! رفته بین بند یک شب درون سینه ی پاکش گدازه رفت دشمن درون خانه ی او بی اجازه رفت حقّش دهید یک شبه قدّش خمیده است در پشت اسب پای پیاده دویده است پای برهنه، بردن معصوم، وای ِ من در کوچه ها،کشاندن ِمعصوم وای من جدّ تو را به مجلس مِی ،برده دشمنش کرده تعارفَش، دم ِ مشروب خوردنش خیلی جسارت از متوکّل شنیده است اما کسی جدا،سر او را ندیده است شکر خدا که بر لب او خیزران نخورد از زخم روی لعل لبش ، دختری نمُرد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158